1- گزارش کار برای اجرای یکی از طلسم های معرفی شده!
من یکبار به همراه آوریل و چو و لونا و یونا و دویل و ادی و بینز و رزمتا و سدریک و ققنوس و.... و... و... و... آنیتا داشتیم از اطراف دفتر اساتید می گشتیم که آنیتا به طور مرموزی ناگهان کار ضروریش گرفت و رفت تو دفتر و من به همراه ملت خواستیم گشت بزنیم که ناگهان من گفتم!
هی ملت به نظرتون خوبه حال اساتید رو بگیریم؟؟
ققنوس: اینکه محشره نکنه توهم می خوای بیای حذب!
فلور:
من ساز مخالفم مفهوم شد! من ساز می زنمو... ساز می زنمو ... ساز می زنم! حالا تار می زنمو ... تار می زنمو... تار می زنم!
و همه ی بچه ها می یان وسط!
من: هی ملت چه وضعشه من می خوام حال این اساتیدو بگیرم نمی دونید چقدر تکلیف می دن!
ملت: شروع کن!
من: بریم کمین بشینیم اوکی؟؟
همه می ریم پشت دیوار قایم می شیم و توهم می چپیم!
من چوب دستیمو آماده گرفتم!
ناگهان آنیتا بیرون می یاد از اون طرف تو تاریکی یک شخصی داره می یاد به سمتش و اوه ما ویور!
آنیتا می ره تو بغل طرف!و :bigkiss:
من همون لحظه... با صدای نسبتا آروم می گم مکستیل
یک حلقه ی نقره ای رنگ دور دراکو و آنیتا به وجود می یاد! و اونو محکم در حال تنفس مصنوعی بهم می چسپن!
و همه ی بچه ها رو زمین از خنده ولو می شن!
دو روز بعد آنیتا بعد از دوا و درمان های بسیار می تونه از اون حالت باحال در بیاد!
2- معرفی یک طلسم و طرز استفاده از آن:
طلسم ماکزیمم اند مینیموم جویوس!
این طلسم توسط پروفسور آلبوس دامبلدور به وجود امد تا بتونه ملت رو از وسط نصف کرده و جر دهد تا باشد از این کارها باشد و قسمت جر دهنده شده را با قسمت جر دهنده از فرد دیگر گنت بزنند بشود آدم دو چهره!
این طلسم بسیار قوی بوده رنگ زرد و نارنجی و قرمز در سایزهای مختلف دارد! و حرارت آن 200 درجه است و قلب آدم را جر می دهد
چوب دستی رو وسط آن آدم مورد نظر گرفته و بلند فریاد زده ماکزیمم جریوس! و فرد از وسط جریده می شد !
3- مقاله ای در مورد طسم های ساخته شده در دوران قبل از تولد مرلین و میزان کارایی و استفاده ی آنها در زمان حال:
چون اون وقتا ملت جادوگر نمی دونستن جادوگرن!و چوب دستی نداشتن وردی به اون صورت به وجود نیمده فقط وردهای ابتدایی بپاز / باشو برای پختن و شستن!
که اونم ساحره ها ساختن چون جادوگرا هیچ استعدادی نداشتن ندارند و نخواهند داشت