هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۳:۰۰ جمعه ۹ تیر ۱۳۸۵

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
1- گزارش کارتون رو برای اجرای یکی از این طلسم ها می می خوام که 7 امتیاز داره و به حالت نمایشنامه چه طنز و چه جدی باشه!
بعد از اتمام کلاس کوییرل به همراه تعدادی از دانش آ موزان از کلاس خارج میشه تا در محیط خارج از هاگوارتز طلسم جدیدی رو که یاد گرفتند بر روی درختان آزمایش کنند.
کوییرل به همراه کریچر و هدویگ وارد زمین سرسبز مدرسه میشن و بهد از نگاهی به اطراف تعدادی درخت کوچک که هنوز شوفه هایشان تبدیل به میوه نشده بود میرن.
کوییرل در حالیکه چوب دستیش رو به آرامی بالا میارد با صدایه بلندی میگه:خب اول از همه من شروع میکنم.اهم اهم آنتواددیتل
نور سبزی جرقه وار از چوبدستی خارج میشه
کریچر:بزار من امتحان ...
کوییرل:نه اول خودم یه باره دیگه امتحان میکنم.فکر کنم یه جا رو اشتباه کردم بزار فکر کنم که آنیتا دقیقا
هدویگ:پروفسو دامبلدور
کووییرل:آره همون بزار ببینم چی گفت.آها باید چوبدستی رو به تنه درخت بچسبونم تا تاثیر داشته باشه ...آنتواددیتل
نور سبز رنگی از نوک چوب دستی به تنه خشک درخت میخوره بعد از چند دقیقه تمرین که با جغد و جن انجام دادن کوییرل میگه:چطوره این طلسم رو رو شما هم یه امتحان بکنیم فکر کنم کریچ قدت بلند بشه.تو هم بالات بزرگتر بیاین اینجا...اوا چرا در رفتین

2- معرفی یک طلسم و طرز استفاده ی اون که 8 امتیاز داره.
هیپنوتیزمیوس
این طلسم برای به خلس بردن افراد بکار میره.این طلسم بر خلاف خیلی از نظرات که میگن مانند طلسم فرمان عمل میکنه دارای قدرت بسیار زیاد اما در زمان کوتاهی هست طوری که هر کس به راحتی میتونه اون رو غیر فعال یا خنثی کنه.
برای استفاده از این طلسم باید چوب درستی را درست در مقابل چشم بصورت دوار حرکت داد ت زمانیکه که چشم بسته بسه.برای اجرای این طلسم که باید حتما غیر لفظی صورت بگیره باید سه بار بصور منظم طلسم هیپنوتیزمیوس را پشت سر هم داخل ذهن بگویید.برای خنثی کردن این طلسم فقط کافیست از شماره یک تا سه رو به آرامی با تلفط گفت تا اثر طلسم باطل شود.





Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱:۵۱ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۸۵

سامانتا ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۹ پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۵:۰۸ یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰
از ما که گذشت!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 248
آفلاین
1- گزارش کارتون رو برای اجرای یکی از این طلسم ها می خوام که 7 امتیاز داره و به حالت نمایشنامه چه طنز و چه جدی باشه!

به ساعتش نگاه كرد . من هنوز نتوانسته بودم ! وقتي پايان وقت را اعلام كرد ، به طرف ميز ها حركت كرد اما هنوز روي درختچه من وردي ديده نمي شد و مطمئنا تا هفته بعد هم حتي دريغ از يك دانه سيب!
وقتي به ميز ما رسيد من به كفش هايم نگاه مي كردم . شايد فكر مي كردم تنها جريمه گير آن روز من باشم. در همين لحظه او از كنارم رد شد و به ميز بعدي رفت . او مرا سرزنش نكرد!
وفتي دوباره آن بالا روي سكو رفت زنگ خورد و او در آخر يك لبخند زد و گفت : اگر كسي به چيزي احتياج داشت از ستاره ها كمك بگيره ...تا هفته ديگه منتظرم!
شب بود . همه به خوابگاه رفته بودن اما تنها من بودم كه هنوز در تالار عمومي در كنار پنجره همان جا كه درختچه ام بود به آسمان زل زده بودم. اما آن بالا هيچ چي نبود!!!
كم كم داشت خوابم مي برد كه با ناگاه ستاره ايي درست از وسط آسمان پديدار شد . من بسيار به هيجان آمدم چرا كه يادم آمد اسم آن ستاره دنباله دار چيست
و با هيجان فرياد زدم مكستيل!
اما ناگهان بخار نقره ايي رنگي از ته چوب دستيم كه در دستم بود به درختچه ام برخورد كرد .لحظه ايي بعد چه مي ديدم...... حالا آن درختچه در هاله ايي از حباب معلق بود!
بسيار خوشحال شدم . خواستم برگردم و از آن ستاره تشكر كنم اما آن ديگر رفته بود و تنها نقطه ايي در آن وسط مي درخشيد. شايد لبخند سحر آميز پروفسور آنيتا دامبلدور را به ياد من آورد!



2- معرفی یک طلسم و طرز استفاده ی اون که 8 امتیاز داره.


استريپتو مايسز

لاتين : Streptomyces

كاشف:
هنري سابستر

توضيحات:
هنري سابستر به همراه ماريان سابستر در سال 1805 ميلادي موفق به كشف اين طلسم شدند . طبق استناد به كتب آن زمان اين بزرگترين كشف هنري و ماريان در زمان حياتشان بوده است چرا كه گفته شده آن دو يك آزمايشگاه بزرگ داشتند و تعدادي طلسم ديگر نيز كشف كرده اند.

شيوه كشف:

اين طور كه در تاريخ نوشته شده در مورد شيوه كشف اين طلسم آمده است كه هنري مدتي دست از كار هاي روزمره خود كشيد تا يك طلسم براي تشخيص وجود گرگينه ها در محيط پيدا كند . چرا كه در آن سال شايع شده بود كه عده ايي از گرگينه هاي خطرناك از آزكابان فرار كرده اند و قسم خورده اند تا عده بيشتري را به خود ملحق كنند . هنري براي آن كه مردمان نواحي خود را در معرض امنيت قرار دهد به دنبال راهي براي كشف اين طلسم بود و سرانجام او در پاييز همان سال موفق به كشف اين طلسم شد.
اين كشف زماني اتفاق افتاد كه روزي هنري كتاب قديمي را در كتابخانه خانه شان پيدا كرد كه در آن يك ورد به صورت رمز نوشته شده بود و بالاي آن جمله ايي نوشته يود كه اگر به وجود گرگينه ها نيازمنديد اين ورد را بسازيد.
هنري آن ورد را از هم جدا كرد و حروف آن را جدا نمود تا كلمه استريپتو مايسز ساخته شد.
سپس به كافه خيابان پايين رفت و در ازدحام و شلوغي خود را آماده كرد تا اين ورد را امتحان كند!

حركت چوب دستي:

او چوب دستيش را به طرف يكي از افرادي كه لباسي سياه پوشيده بود و صورت خود را پوشانده بود گرفت و مستقيم به نوك چوب دستيش خيره شد و ورد را بر زبان آورد كه با ناگاه نوك چوب دستي روشن شد و اين طور نشان داد كه آن فرد يك گرگينه است. هنوز آن به درستي پي نبرده بود كه ناگهان آن مرد به صاحب كافه حمله كرد و سعي داشت آن را گاز بگيرد.و به اين ترتيب طلسم شناسايي گرگينه ها كشف شد.
اين طلسم هنوز هم در ميان كاراگاهان وزارت سحر و جادو رايج است گرچه گرگينه هاي آدم نما ديگر به آن شكل در مكان هاي عمومي ظاهر نمي شوند و بايد راه هاي جديدي را براي پيدا كردن آنان به كار برد!


3- مقاله که باید توضیح بدید در دوران قبل از تولد مرلین، بیشتر چه طلسم ها و وردهایی ساخته می شدند و اونها چه نقشی در زندگی حالا دارند، یعنی هنوز هم استفاده می شوند یا طلسمهای دیگه ای جای اونا رو گرفته ، که 15 امتیاز داره.

گفته شده كه قبل از مرلين كبير اولين شخصي كه دست به ساخت طلسم هاي بسيار ابتدايي و ورد هاي بسيار پيش پا افتاده زد شخصي به نام اوره تون بوده است كه حدود 600 سال قبل از مرلين مي زيسته است.
كار اين فيلسوف يونان باستان بعد ها مقدمه كار هاي مرلين را ايجاد كرد و باعث شد تا او دست به كار هاي بزرگ و كشف ورد ها و طلسم هاي ماندگار بزند.
طلسمي مانند ويندگارديوم لويوسا كه براي بلند كردن اجسام به كار مي رود و هنوز هم در زندگي امروزه ما كاربرد فراواني دارد اولين بار توسط اوره تون كشف شد. اين طلسم بسيار ساده در حساس ترين مقاطع تاريخ كمك شاياني به جامعه جادوگري كرده است. اما طلسم هايي مانند ايجاد نور ، درست كردن آتش و بر روي آب راه رفتن كه توسط مرلين كشف شده اند بر طبق گفته هاي خود وي در زير بناي آنها كارهاي تئوري اوره تون نهفته است.
فيلسوفان جادوگر عصر يونان باستان قبل از مرلين اگرچه خيال بافي هاي جادوگرانه زيادي داشته اند و علم جادو هيچ صحت و سقمي بر گفته هاي آنان نيست اما حتي بسياري از يافته ها توسط آنان بيان شده است .
گرچه امروزه با آن ساليان سال هزاران هزار سال تفاوت وجود دارد اما هنوز هم مي توان رد پاي بعضي از طلسم هاي آن دوره را در زندگي امروزه يافت!


از دفتر خاطراتم :

از او می ترسم... گاه تصور می کنم با هیبتی عظیم در مقابل من ایستاده و م


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲:۰۰ چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۸۵

آرتیکوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۸ دوشنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۷
از کاخ سفید پادشاهان در کوه های سفید سرزمین رویاها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 430
آفلاین
1- گزارش کارتون رو برای اجرای یکی از این طلسم ها می خوام که 7 امتیاز داره و به حالت نمایشنامه چه طنز و چه جدی باشه!
-هووم...حال نداشتم باب!... يه طلسم عجق وجق بهمون داد كه اجراش كنيم...چي بود...ها!مكستيل!اي بابا من چوبدستي دستم نيست،پس چرا تو توي اين هاله گير كردي؟!هووم...اين است آرتيكوس كه بدون چوبدستي جادو ميكند!خلاصه من اين طلسم رو بلد نبودم!مشقهامو خوب نوشتم...نوه نوه نوه ام بهم جايزه داد...يه رستگاري دومبولي داد!
-هوووي...آرتي داري با كي حرف ميزني؟كسي كه اينجا نيست!
مامان آرتي از ميان دري بهش نگاه ميكرد و آرتي...يك عروسك اژدها دستش گرفته بود و دور آن اژدها،خط ماژيكي نقره اي رنگ كشيده شده بود.
مامان آرتي در حالي كه سرش رو به حالت نااميدي تكان ميداد گفت:
-آخ كه چقدر خله اين بچه!مرلينم!يه پول به من بده...يه رستگاري به اين!ببينيم آدم ميشه يا نه!
در اينجا بود كه آرتيكوس غرق در ناراحتي،در دل گفت:
-اگر دو دقيقه دير ميومدي خودم رستگار ميشدم!چرا مامان ها اينجوري حال آدم رو ميگيرن؟!
در اينجا به پايان اين ماجرا ميرسيم!

2- معرفی یک طلسم و طرز استفاده ی اون که 8 امتیاز داره.
به لاتین: Peludp
به فارسی: پلودو
معنی: پرمو
این طلسم برای رویش موهای زائد در بدن شخص طلسم شده به کار میره...نکته اینه که باعث رویش مو به اندازه طبیعی نمیشه ...بلکه برای رویش موی زائد در تمام بدن و به صورت غیرطبیعی میشه...روی بازوها...صورت...پاها...مثل یه گوریل
نحوه اجرا: فقط باید چوبدستی به طرف شخص باشه بعد دست رو از آرنج خم کرده. 90 درجه به بالا و محکم بیاد پایین...و و رد هم دقیقا باید بین زمان اومدن پایین دست گفته بشه...

3- مقاله که باید توضیح بدید در دوران قبل از تولد مرلین، بیشتر چه طلسم ها و وردهایی ساخته می شدند و اونها چه نقشی در زندگی حالا دارند، یعنی هنوز هم استفاده می شوند یا طلسمهای دیگه ای جای اونا رو گرفته ، که 15 امتیاز داره.هووم...قبل از مرلين آيا جادوگري بوده كه بخوايم در مورد شكل زندگي آن و شكل جادوهاي آن بحث كنيم؟!!


آرتيكوس الياس فرناندو الكساندرو دامبلدور

ملقب به سلامگنتئور(فنانشدني در همه دورانها)

[b][color=009900]آرتيكوس ..


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱:۳۰ چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۸۵

مریدانوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۲ سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۳۱ چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۲
از قعر فراموشی دوستان قدیمی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 190
آفلاین
1- گزارش کارتون رو برای اجرای یکی از این طلسم ها می خوام که 7 امتیاز داره و به حالت نمایشنامه چه طنز و چه جدی باشه!

با اعتماد به نفس كامل به سمت كريچر برگشتم و خواستم مثل پروفسور رفتار كنم !!! چوب دستيمو به سمت گوش كريچ گرفتم ؛
_ خب جن خونگي عزيز ! تا چند لحظه ديگه نمي توني قلم پرتو تو گوشت فرو كني ... مكثتيل !
كريچ با تعجب نگاهي انداخت و سپس قلم پرش را به سمت گوشش برد و با حالتي پيروزمندانه به من پوزخند زد !!!
_ ببخشيد استاد ‌! من هر وقت هول مي شم سين هام مي زنن ! و دوباره تمركز كردم ؛
_ مكستيل !
طلسم به صورت بخاري كمرنگ از چوب دستي بيرون آمد و كريچ در حالي كه با قلم پرش كه در گوشش بود ، ور مي رفت دوباره به من لبخند جذابي! زد !!!
_ ...
اين دفعه با تمام وجودم فرياد زدم : مكستيل !
طلسم به كريچ خورد ، كمانه كرد و به سمت خودم برگشت ...
و كريچ با لبخندي كه تا بناگوشش مي رسيد ، براي من كه در هاله اي نقره اي گير كرده بودم ، دست تكان داد ...

2- معرفی یک طلسم و طرز استفاده ی اون که 8 امتیاز داره.

طلسم استيريوس ! (Starious)
براي اجراي اين طلسم چوب دستي رو مستقيم تو چشماي طرف مي گيريد ، پنج تا هرم فرضي با قاعده سه و نيم سانت رسم مي كنيد و طلسم رو فرياد مي زنيد !
اين طلسم باعث مي شه كه فرد برخورد كننده! با آن تا چند ساعت به رو به رو خيره شده و سرگرم شود ، اين طلسم بيشتر در بيمارستان ها و در بخش رواني براي سرگرم كردن بيماران خوددرگير استفاده مي شود !

3- مقاله که باید توضیح بدید در دوران قبل از تولد مرلین، بیشتر چه طلسم ها و وردهایی ساخته می شدند و اونها چه نقشی در زندگی حالا دارند، یعنی هنوز هم استفاده می شوند یا طلسمهای دیگه ای جای اونا رو گرفته ، که 15 امتیاز داره.

در زمان هاي گذشته و قبل از تولد مرلين ملت :
1. بيشتر از طلسم هايي با تنوع حروف كمتر ولي طولاني تر استفاده مي كردند ، مثل : قاقوقيقيقوق !
2. عده اي هم چون توانايي هماهنگ كردن اعصاب دست و دهنشونو نداشتند بيشتر از حركاتي كه با دست انجام مي شد و نيازي به تمركز نداشت استفاده مي كردند ، مثل : جفت پا ، كله معلق ، فنون رزمي و ...
3.البته يك سري طلسم هاي ساده مثل لوموس و ... هم بود كه در اون زمان استفاده مي شد اما به صورت خيلي طولاني تر شايد چيزي مانند لولومونالومانوس ! و همون طور كه همه مي دونن اين مرلين بود كه با تولد خودش و آفتابه اش تحول عظيمي رو تو صنعت! جادوگري ايجاد كرد .
طلسم هايي كه الآن استفاده مي شه ، طويل نيست ولي از لحاظ لفظي پيچيده تره و هماهنگي بيشتري رو لازم داره !
*** البته بايد نكته اي رو در اينجا متذكر شد ؛
از اون جايي كه عمر مرلين از قديمي ترين فسيل هاي موجود هم بيشتره ، بعيد به نظر مياد قبل از اون كسي وجود داشته كه از طلسم استفاده كنه !!!


ویرایش شده توسط مریدانوس در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۷ ۱:۳۲:۲۱


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۱:۱۲ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۸۵

ادی ماکایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۳ یکشنبه ۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۲ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹
از كوچه پشتي عمه مارج اينا !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 536
آفلاین
1- گزارش کارتون رو براي اجراي يکي از اين طلسم ها مي مي خوام که 7 امتياز داره و به حالت نمايشنامه چه طنز و چه جدي باشه!

درخت خرمايي توي خونمون بود! فضاي زيادي از باغچه رو گرفته بود و همه جا رو با برگهاش و شكوفه هاش كثيف ميكرد ولي هر سه سال يه بار ميوه ميداد! همه راهها رو براي زودتر ميوه دادنش امتحان كرديم اما جواب نبود كه نبود! تا اينكه در يك روز پاييزي پرفسور به ما ورد اينكار رو ياد داد! اونروز شوق و ذوق زيادي داشتم كه برم خونه و اون رو امتحان كنم! دويدم و دويدم! سركوهي رسيدم! دو تا خانوم رو ديدم! با برادر حميد تماس گرفتم و متوجه شدم كه راه رو اشتباه اومدم، سرم رو انداختم پايين و رفتم خونه!!
خلاصه رفتيم جلوي درخت! چوب رو گذاشتم روي تنه و با لحن كش داري گفتم: "آنتوادديتل"! هيچ اتفاقي نيفتاد! دوباره امتحان كردم! شب و روز امتحان ميكردم ولي هيچ اتفاقي نيم يفتاد! تا اينكه يه روز كه رفتم خونه ديدم روي تنه درخت جمله هايي هم شده:
"بچه پررو. من رو اوردي توي جاي سردسير كاشتي. نهال من رو به عنوان يه نخل زينتي خريدي! همين كه سه سالي يه بار برات ميوه ميدم از سرتم زياده ... "


2- معرفي يک طلسم و طرز استفاده ي اون که 8 امتياز داره.

جريوس!!
چوب دست رو خيلي استوار به سمت فرد مورد نظر ميگيريم و با صداي محكم داد ميزنيم: "جريوس"! نوري خاكستري با دماي سيصد درجه از چوب دستي خارج ميشود و به فرد مفلوك برخورد ميكند ... !!


3- مقاله که بايد توضيح بديد در دوران قبل از تولد مرلين، بيشتر چه طلسم ها و وردهايي ساخته مي شدند و اونها چه نقشي در زندگي حالا دارند، يعني هنوز هم استفاده مي شوند يا طلسمهاي ديگه اي جاي اونا رو گرفته. که 15 امتياز داره.

يكي بود يكي نبود!
قبل از تولد مرلين يه بزبزقندي بود كه با بچه هاش توي يه كلبه زندگي ميكرد! بزبز قندي قصه ما سه تا بچه داشت! شنگول، منگول و حبه قند!
اون يه روز براي جمع آوري علوفه به جنگل رفت! كه براي اينكار از ورد اكسيو استفاده ميكرد! اما امروزه از وسايلي همچون داس و ماشين كامپايل استفاده ميشود!
بچه ها توي خونه تنها بودن و بازي ميكردن! آقا گرگه اومد پشت در و گفت بچه ها منم، منم مادرتون! بچه ها با ورد گلاسيوس در رو به صورت شيشه در اوردن و تونستن تشخيص بدن كه اون مادرشون نيست! كه امروزه از وسيله اي چون آيفون تصويري استفاده ميشود!


جي.كي رولينگ نقاش مصري قرن پنجم هجريه


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۵:۳۲ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۸۵

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۱۴ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۰۹ یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸
از پاریس
گروه:
کاربران عضو
پیام: 929
آفلاین
1- گزارش کار برای اجرای یکی از طلسم های معرفی شده!

من یکبار به همراه آوریل و چو و لونا و یونا و دویل و ادی و بینز و رزمتا و سدریک و ققنوس و.... و... و... و... آنیتا داشتیم از اطراف دفتر اساتید می گشتیم که آنیتا به طور مرموزی ناگهان کار ضروریش گرفت و رفت تو دفتر و من به همراه ملت خواستیم گشت بزنیم که ناگهان من گفتم!

هی ملت به نظرتون خوبه حال اساتید رو بگیریم؟؟


ققنوس: اینکه محشره نکنه توهم می خوای بیای حذب!
فلور: من ساز مخالفم مفهوم شد! من ساز می زنمو... ساز می زنمو ... ساز می زنم! حالا تار می زنمو ... تار می زنمو... تار می زنم!

و همه ی بچه ها می یان وسط!

من: هی ملت چه وضعشه من می خوام حال این اساتیدو بگیرم نمی دونید چقدر تکلیف می دن!

ملت: شروع کن!
من: بریم کمین بشینیم اوکی؟؟
همه می ریم پشت دیوار قایم می شیم و توهم می چپیم!

من چوب دستیمو آماده گرفتم!

ناگهان آنیتا بیرون می یاد از اون طرف تو تاریکی یک شخصی داره می یاد به سمتش و اوه ما ویور!
آنیتا می ره تو بغل طرف!و :bigkiss:

من همون لحظه... با صدای نسبتا آروم می گم مکستیل

یک حلقه ی نقره ای رنگ دور دراکو و آنیتا به وجود می یاد! و اونو محکم در حال تنفس مصنوعی بهم می چسپن!

و همه ی بچه ها رو زمین از خنده ولو می شن!

دو روز بعد آنیتا بعد از دوا و درمان های بسیار می تونه از اون حالت باحال در بیاد!

2- معرفی یک طلسم و طرز استفاده از آن:


طلسم ماکزیمم اند مینیموم جویوس!
این طلسم توسط پروفسور آلبوس دامبلدور به وجود امد تا بتونه ملت رو از وسط نصف کرده و جر دهد تا باشد از این کارها باشد و قسمت جر دهنده شده را با قسمت جر دهنده از فرد دیگر گنت بزنند بشود آدم دو چهره! این طلسم بسیار قوی بوده رنگ زرد و نارنجی و قرمز در سایزهای مختلف دارد! و حرارت آن 200 درجه است و قلب آدم را جر می دهد
چوب دستی رو وسط آن آدم مورد نظر گرفته و بلند فریاد زده ماکزیمم جریوس! و فرد از وسط جریده می شد !

3- مقاله ای در مورد طسم های ساخته شده در دوران قبل از تولد مرلین و میزان کارایی و استفاده ی آنها در زمان حال:

چون اون وقتا ملت جادوگر نمی دونستن جادوگرن!و چوب دستی نداشتن وردی به اون صورت به وجود نیمده فقط وردهای ابتدایی بپاز / باشو برای پختن و شستن!
که اونم ساحره ها ساختن چون جادوگرا هیچ استعدادی نداشتن ندارند و نخواهند داشت


دلبستگي من به جادوگران و اعضاش بيشتر از اون چیزی که فکرشو میکنید


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۰:۴۰ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۸۵

رومسا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۹ چهارشنبه ۷ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۵۰ جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 138
آفلاین
1- گزارش کار برای اجرای یکی از طلسم های معرفی شده به صورت نمایشنامه طنز یا جدی ( 7 امتیاز)
تالار عمومی گریفیندور خالی بود. خودم را روی یکی از مبل های راحتی نزذیک شومینه خاموش انداختم و در حالی که به کارها و تکالیفی که باید انجام میدادم فکر می کردم، ،آهی کشدیم. انبوهی از کتاب ها ی قطور که لای هر کدام تکه کاغذ های فراون دیده میشد روی میز مقابلم به چشم می خورند. در حالی که فکر می کردم هرمیون چطور می تواند همه ی آن کتاب ها را بخواند و تمام کند، چشمم به دسته کارت انفجاری که بی نظم در گوشه ای از میز پخش شده بودند افتاد و یاد باخت دیشبم افتادم. این یادآوری جز این که حالم را بدتر بکند فایده ی دیگری نداشت. آه دیگری کشیدم و کتاب" طلسم های جادویی و کاربرد آنها" را باز کردم.
- طلسم مکستیل! به نظر نمیاد که اجراش خیلی سخت باشه!
بعد از این که کتاب و جزوه هایم را مرور کردم، نگاهی به اطرافم انداختم تا ببینم روی چه چیزی می توانم این طلسم را اجرا کنم.
نگاهم روی کارت انفجاری های جسی ثابت ماند. باخت دیشب هنوز آزارم میداد. چوبدستیم را به سمت آنها گرفتم و در حالی که زیر لب زمزمه می کردم" مکستیل" دایره ای در فضا در هوا کشیدم. به نظر می آمد که کارم را خوب انجام داده باشم!
2- معرفی یک طلسم و طرز استفاده از آن( 8 امتیاز)
طلسم فیدلیوس : Fidelius
این طلسم جهت پنهان کردن یک فرد یا یک مکان به کار می رود. به این صورت که با انتخاب یک رازدار ، و اجرای این طلسم بر روی آن فرد یا مکان می توان از پیدا شدن آن توسط افراد دیگر جلو گیری کرد. یعنی تا زمانی که فرد رازدار مکان آن فرد یا کان را فاش نکند و به دیگران نگوید، پیدا کردن آنها غیر ممکن است.
اجرای این طلسم به این صورت است:
برای مثال اگر فردی بخواهد مکانی را پنهان کند، ابتدا برای آن جا رازداری انتخاب می کند. سپس رازدار ، چوبدستی خود را به طرف مکان مورد نظر می گیرد و بعد چشمانش را می بندد و همه ی هواس خود را روی آنجا و موقعیتش متمرکز می کند، سپس ر همان حال که آرام زمزه می کند «فیدلیوس» به آدرس دقیق آن مکان فکر می کند. در همین حال، پرتویی قطور مخلوط از رنگ های نقره ای و طلایی و از چوبدستی او خارج می شود و به صورت هاله ای محو مکان را در بر می گیرد. در تمام این مدت فرد باید تمرکز خود را به طور کامل حفظ کند و چوبدستیش را کوچکترین تکانی ندهد؛ زیرا در غیر این صورت در وسط اجرای طلسم بیهوش خواهد شد. از این جهت اجرای این طلسم باید توسط جادوگران مجرب انجام شود.
3- مقاله ای در مورد طسم های ساخته شده در دوران قبل از تولد مرلین و میزان کارایی و استفاده ی آنها در زمان حال( 15 امتیاز)
اکثر طلسم هایی که ما اکنون از آنها استفاده می کنیم به دوران قبل از مرلین و یا زمان مرلین برمی گردند. البته هم اکنون نیز قسمتی در وزارت خانه وجود دارد که به ساخت و بررسی طلسم های جدید می پردازد. اکثر طلسم های قوی و سخت که تنها جادوگران ماهر و دارای قدرت جادویی بالا قادر به انجام آنها هستند، در زمره ی طلسم های باستانی که ساخت آنها به زمان قبل از میلاد مرلین ویا زمان او بر می گردد ، قرار می گیرند. اما اکثر این گونه طلسم ها در حال حاضر یا فراموش شده اند و یا افراد معدودی پیدا می شوند که قادر به انجام آنها باشند؛ زیرا در طی سالیان دراز ، قدرت جادویی در میان جوامع جادوگری کاهش یافته است. ساخت طلسم ها همچنین می توانست خیلی ناگهانی صورت بگیرد بنابراین نمی توان به طور خاص مشخص کرد که هر طلسمی در جه زمانی و توسط چه کسی و به چه دلیلی ساخته شده است، با توجه به این که همه ی طلسم ها نیز ثبت شده نیستند.(البته بسیاری از طلسم های معروف نیز با تاریخچه ی کامل آنها جمع آوری شده اند ولی مسلما این اطلاعات در برگیرنده ی همه ی طلسم ها نیست.) اما می توان حدس زد که بیشتر طلسم های ساده( نه طلسم ها باستانی که توسط جادوگران مشهور ساخته می شده است.) دوران پیش از تولد مرلین، باید در رابطه با کشاورزی، باغبانی ، دفاع در مقابل ماگلها(از قبیل پنهان شدن و ...) بوده باشند. که طبق نیاز های آن زمان که البته تا اکنون نیز نباید فرق چندانی کرده باشند ، ساخته شده اند. شاید در رابطه با موضوعی طلسم هایی فراوانی ساخته شده باشند که از نظر درجه ی کیفیت نسبت به طلسم ساخته شده ی اولیه برتری داشته باشند، اما این به این معنا نیست که طلسم های پیشین از بین رفته و یا غیر قابل استفاده شده باشند.(مگر این که اثرات سو آنها مشخص شود). برای مثال طلسم های زیادی برای قفل کردن در ها وجود دارد که سادهترین آنها آلوهومورا است. می دانیم که طلسم های قوی تری نیز برای این کار وجود دارند؛ اما این بدین معنا نیست که دیگر این طلسم هیچ کاربردی ندارد.


ویرایش شده توسط رومسا در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۶ ۰:۴۷:۳۵


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۵:۵۴ دوشنبه ۵ تیر ۱۳۸۵

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
1- گزارش کارتون رو براي اجراي يکي از اين طلسم ها مي خوام که 7 امتياز داره و به حالت نمايشنامه چه طنز و چه جدي باشه!

جواب------->
من توي كلاس نشسته بودم و داشتم سعي و تلاش بقيه ي بچه هاي كلاس رو تماشا ميكردم...به نظرم ميرسيد كه معلم نام من رو صدا ميزد ولي من كار خاصي انجام نميدادم...و همين طوري نشسته بودم...بالاخره جسي از كنار منو تكوني داد.....از جام پريدم و گفتم:
چيه؟؟چيزي شده؟؟
جسي آروم گفت:
نه بابا چيزه!!!معلم داره صدات ميكنه....
من بالافاصله به معلم نگاه كردم......اون منو با دست به جلو فراخواند....من از جام بلند شدم.....همه با نگاهاشون منو دنبال ميكردن....
بالاخره به معلم رسيدم و گفتم:
بله؟؟
معلم منو اين طوري نگاه كرد: و گفت:
شما مثل اينكه خواب تشريف داشتي؟؟
منم آروم گفتم :
نه برادر من بيدار بودم و داشتم فكر ميكردم...
معلم باز هم:
چند دقيقه همين طوري گذشت و سر انجام گفت:
يك طلسم براي ما اجرا كن و بعد بشين!!!
من چوب دستيمو در آوردم و با خودم گفتم من يك طلسم اجرا ميكنم ديگه!!!
صدايي منو از گوشه ي كلاس از جا پروند كامل صداي طرف رو ميشنيدم...ميگفت:
عمرا اگه بتونه طلسم اجرا كنه....
ميخواستم خودمو بزنم به بيراهه ولي نشد...رو به معلمم كردم و گفتم :
من طلسمي بلد نيستم!!!
كل كلاس به غير از افراد گريفيندور خنديدن....
كلاس ادامه پيدا كرد تا اينكه صداي زنگ به گشو رسيد من از جام بلند شدم و رفتم روي ميز و چوب دستيمو به سمت همان شخص گرفتم!!!
ريكتوسمپرا!!!
طرف از جاش پريد و شروع كرد به خنديدن!!!!
در همون لحظه معلم هم از جاش پريد و فرياد زد:آفرين طلسم خوبي بود!!!
ولي من و بقيه ي بچه هاي گريفيندور سريع از كلاس بيرون رفتيم و نفهميديم معلم امتياز كم كرد يا اضافه كرد!!

2- معرفي يک طلسم و طرز استفاده ي اون که 8 امتياز داره.

جواب------->طلسم من كه ميخوام معرفي كنم طلسم فراموشي است اين طلسم توسط همه ي افراد به ويژه افراد وزارت خانه انجام ميشود و انجام آن در صورت نداشتن مجوز از وزارت خانه پيگرد دارد!!!اين طلسم رو زماني به كار ميبرند كه بخواهند حافظه ي فردي را اصلاح كنن تا واقعه ي در پيش داشته را فراموش كند اگر اين افسون قوي باشد ممكن است فدر به طور كامل حافظه اش را از دست بدهد!!!

طرز استفاده = هم چوب دستي خود را به سمت فرد مورد نظر گرفته و ورد را بر زبان ميآوريم...البته يادمان باشد زياد چوب دستي را نگه نداريم چون ممكن است افسون قوي شود و كار را خراب كند!!!

- مقاله که بايد توضيح بديد در دوران قبل از تولد مرلين، بيشتر چه طلسم ها و وردهايي ساخته مي شدند و اونها چه نقشي در زندگي حالا دارند، يعني هنوز هم استفاده مي شوند يا طلسمهاي ديگه اي جاي اونا رو گرفته. که 15 امتياز داره

جواب------->بايد در مورد اين موضوع بگم كه من زياد اطلاع ندارم ولي ميدونم كه در زمان مرلين جادوگر سياهي وجود نداشته در ضمن طلسم زيادي هم وجود نداشته...خود شخص مرلين يكي از افرادي بود كه طلسم اختراع ميكرد!!!
اگر هم طلسمي وجود داشته مورد استفاده نبوده.....در مورد اينكه آن طلسم ها در اين زمكان استفاده ميشود يا خير بايد بگم كه طلسم هاي جديد از همان طلسم ها به وجود آمده و يك نسخه از آنها است!!!

اميدوارم كامل باشه


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۲:۳۷ دوشنبه ۵ تیر ۱۳۸۵

اندرومیداold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۶ دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۰۱ چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۹
از معلوم نیست!دوره گردم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 660
آفلاین
1-گزارش کارتون رو براي اجراي يکي از اين طلسم ها مي مي خوام که 7 امتياز داره و به حالت نمايشنامه چه طنز و چه جدي باشه

"خب اندرو!...می خوام کیف استرجس رو طلسم کنی تا این قدر هی سر کلاس اس ام اس چک کنه!"
" "
استرج کیفش رو جلوی اندرو می ذاره.اندرو پوزخندزنان آستین های رداش رو می زنه بالا و به کیف نزدیک تر می شه.یه کیف قهوه ای چرمیِِ نو!استرجس با دست جلوی چشمهاشو می گیره تا نبینه قراره چه بلایی سر کیف نازنینش بیاد!
یه مستطیل توی هوا می کشه و اهشته می گه : مکاستیل!
انیتا با تعجب به اندرو نگاه می کنه و کیف هیچ تغییری نمی کنه اما اهسته اهسته رنگش روشن می شه ... قهوه ای کم رنگ ...کم رنگ تر...کم رنگ تر..کم رنگ تر...صورتی!!
کلاس می ره روی هوا.انیتا با عصبانیت سعی می کنه کیف رو به حالت اول برگردون اما هیچ تغییری ایجاد نمی شه.اندرو این بار یه دایره توی هوا می کشه و این بار اهسته می گه مکستیل!
استرجس به سمت کیف می ره اما نمی تونه بازش کنه در همون لحظه که انیتا نمی دونه چی بگه و استرجس که سعی میکنه کیف رو باز کنه زنگ می خوره و....
"اندرو کو؟..."

2- معرفي يک طلسم و طرز استفاده ي اون که 8 امتياز داره.

در حدود هزاران سال پیش شاید هم اندکی بیش تر یا کم تر(اصلا مهم نیست!)کودکی بود به نام "استیو مکگاگل".این کودک که بچه ای بسیار بی نظم و نامرتب تشریف داشت دارای علاقه ی وافری به دستگاهی بود به نام کامپیوتر! البته در آن دوران کسی نمی دانست که کامپیوتر چیست و صد البته یک وسیله ی ماگلی بود.استیو یک بار که در خردسالی به سر می برد به یکی از اتاق های وزارت رفت و ساعت شنی ای را برداشت و باعث شد به زمان های بسی دور برود.در آن جا بود که با دلداده ی خود آشنا شد و آن را به زمان خود اورد(البته با یک سیم برق و تلفن! )
هیچ کس توجهی به استیو نداشت و از ان جا که او بچه ای مرفه بی درد بود هر کاری که می خواست می کرد و کم کم با سایتی مواجه شد به نام جادوگران!
در همان حوالی کودک دیگری بود که اصلا مرفه بی درد نبود و بسیار هم درد و بدبختی داشت! نام این بچه ی حسود " مک استیوال" بود.ساعت ها پشت در اتاق مرفه بی درد می ایستاد و با درد و بی مرفهی به صدای تایپ کردن گوش می سپرد.سال ها گذشت و بالاخره بی مرفه با خود اندیشید که :
یعنی چه؟..منم می خوام....اما نمی شه که...پس اگه نمی شه .....
بله!بی مرفه قصه که دید نمی شه اونم هی تایپ کنه و از اون دستگاه ها داشته باشه چوبدستیش رو برداشت و نوکش را به در چوبی ای گذاشت که مرفه بود.
"اسیمکگال"
نوری زرد مایل به سیاه نمایان شد و دیگر هیچ گاه در باز نشد و هیچ کس هم نمی توانست از یک متر به آن نزدیک تر شود.بی مرفه هم به دلیل گرمای بسیار بالایی که به علت حسودی در طلسم ایجاد شده شود مرفه گشت و به خاکستری تبدیل شد!
روحش شاد!

3-مقاله که بايد توضيح بديد در دوران قبل از تولد مرلين، بيشتر چه طلسم ها و وردهايي ساخته مي شدند و اونها چه نقشي در زندگي حالا دارند، يعني هنوز هم استفاده مي شوند يا طلسمهاي ديگه اي جاي اونا رو گرفته. که 15 امتياز داره.

قبل از تولد مرلین بزرگ چون مرلین بزرگ نبود در نتیجه کسی هم زیاد به جادو علاقه ای نداشت اما باز هم طلسم هایی برای راحتی ساخته شد از جمله طلسم هایی برای محصول بیش تر،فرزندان کار کن تر ، تبدیل کدو به ژامبون و آب به نوشیدنی های مجاز ، مشنگ خفه کن ، طلسم خوشگلی و...
این طلسم ها در بسیاری از موارد مفید بودند به خصوص برای خانواده هایی که کمبود های اساسی داشتند و کشاورز بودند.
وردی مثل "کوشخگیلسیوس"که برای زیبایی به کار می ره از همان ابتدا کاربرد و طرفداران زیادی داشته ولی هنگامی که مرلین متولد شد و جادو سر و سامان پیدا کرد(فکر بد نکیند! ) تغییری اساسی در ان ایجاد کرد زیرا اثر این ورد فقط برای بزرگسالان بود و بچه ها به سرعت متوجه می شدند و در نهایت فایده نداشت و در نتیجه مرلین ان را اساسی تر کرد به گونه ای که حتی مورچه ها هم متوجه نمی شدند.
به طور کلی طلسم های قبل از مرلین ضعف های بسیاری داشتند و بعدا تغییر کردند و وردهای حاضر با ویژگی ها بهتر و پایدارتر به وجود امد.


" در جهان چیزی به نام آغاز و پایان وجود ندارد. زندگی امروز خود را به گونه ای بگذرانید که گویی همه چیز در همین یک روز است ... "


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۱:۲۳ دوشنبه ۵ تیر ۱۳۸۵

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
1- گزارش کارتون رو براي اجراي يکي از اين طلسم ها مي خوام که 7 امتياز داره و به حالت نمايشنامه چه طنز و چه جدي باشه!

جواب------->
من توي كلاس نشسته بودم و داشتم سعي و تلاش بقيه ي بچه هاي كلاس رو تماشا ميكردم...به نظرم ميرسيد كه معلم نام من رو صدا ميزد ولي من كار خاصي انجام نميدادم...و همين طوري نشسته بودم...بالاخره جسي از كنار منو تكوني داد.....از جام پريدم و گفتم:
چيه؟؟چيزي شده؟؟
جسي آروم گفت:
نه بابا چيزه!!!معلم داره صدات ميكنه....
من بالافاصله به معلم نگاه كردم......اون منو با دست به جلو فراخواند....من از جام بلند شدم.....همه با نگاهاشون منو دنبال ميكردن....
بالاخره به معلم رسيدم و گفتم:
بله؟؟
معلم منو اين طوري نگاه كرد: و گفت:
شما مثل اينكه خواب تشريف داشتي؟؟
منم آروم گفتم :
نه برادر من بيدار بودم و داشتم فكر ميكردم...
معلم باز هم:
چند دقيقه همين طوري گذشت و سر انجام گفت:
يك طلسم براي ما اجرا كن و بعد بشين!!!
من چوب دستيمو در آوردم و با خودم گفتم من يك طلسم اجرا ميكنم ديگه!!!
صدايي منو از گوشه ي كلاس از جا پروند كامل صداي طرف رو ميشنيدم...ميگفت:
عمرا اگه بتونه طلسم اجرا كنه....
ميخواستم خودمو بزنم به بيراهه ولي نشد...رو به معلمم كردم و گفتم :
من طلسمي بلد نيستم!!!
كل كلاس به غير از افراد گريفيندور خنديدن....
كلاس ادامه پيدا كرد تا اينكه صداي زنگ به گشو رسيد من از جام بلند شدم و رفتم روي ميز و چوب دستيمو به سمت همان شخص گرفتم!!!
ريكتوسمپرا!!!
طرف از جاش پريد و شروع كرد به خنديدن!!!!
در همون لحظه معلم هم از جاش پريد و فرياد زد:آفرين طلسم خوبي بود!!!
ولي من و بقيه ي بچه هاي گريفيندور سريع از كلاس بيرون رفتيم و نفهميديم معلم امتياز كم كرد يا اضافه كرد!!

2- معرفي يک طلسم و طرز استفاده ي اون که 8 امتياز داره.

جواب------->طلسم من كه ميخوام معرفي كنم طلسم فراموشي است اين طلسم توسط همه ي افراد به ويژه افراد وزارت خانه انجام ميشود و انجام آن در صورت نداشتن مجوز از وزارت خانه پيگرد دارد!!!اين طلسم رو زماني به كار ميبرند كه بخواهند حافظه ي فردي را اصلاح كنن تا واقعه ي در پيش داشته را فراموش كند اگر اين افسون قوي باشد ممكن است فدر به طور كامل حافظه اش را از دست بدهد!!!

طرز استفاده = هم چوب دستي خود را به سمت فرد مورد نظر گرفته و ورد را بر زبان ميآوريم...البته يادمان باشد زياد چوب دستي را نگه نداريم چون ممكن است افسون قوي شود و كار را خراب كند!!!

- مقاله که بايد توضيح بديد در دوران قبل از تولد مرلين، بيشتر چه طلسم ها و وردهايي ساخته مي شدند و اونها چه نقشي در زندگي حالا دارند، يعني هنوز هم استفاده مي شوند يا طلسمهاي ديگه اي جاي اونا رو گرفته. که 15 امتياز داره

جواب------->بايد در مورد اين موضوع بگم كه من زياد اطلاع ندارم ولي ميدونم كه در زمان مرلين جادوگر سياهي وجود نداشته در ضمن طلسم زيادي هم وجود نداشته...خود شخص مرلين يكي از افرادي بود كه طلسم اختراع ميكرد!!!
اگر هم طلسمي وجود داشته مورد استفاده نبوده.....در مورد اينكه آن طلسم ها در اين زمكان استفاده ميشود يا خير بايد بگم كه طلسم هاي جديد از همان طلسم ها به وجود آمده و يك نسخه از آنها است!!!

اميدوارم كامل باشه


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.