هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۱۵:۵۱ چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۵

شاهزاده خالص


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۵۲ سه شنبه ۱۷ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۵۷:۵۶ پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 460
آفلاین
ستاره شش پر:

توضیحاً آن که این نشان که آن را مَجِنّ (سپر) داود هم م ینامند از سده ی 17 میلادی به بعد نمادی از یهودیان شد (همان طور که صلیب را نماد مسیحیان دانسته اند و هلال ماه را نماد مسلمانان و فَرْوَهَر را نماد زردشتیان) و صرفاً از اوایل قرن بیستم بود که تبدیل به نماد صهیونیسم شد و در پرچم رژیم اسرائیل جای گرفت . در هند آن را نشان ویشنو و یا نشان تریمورتی (به معنای سه در یک که به سه خدای اعظم هندویان، برهما و ویشنو و شیوا اشاره دارد .) می نامند. در هند مثلث بالا را اصل مادینه و مثلث پایین را اصل نری نه و در عین حال نماد ماده و روح می دانند . صورت ظاهری و باطنی این ستاره در هند تأثیر زیادی بر عقاید تئوسوفیان در قرن بیستم گذاشت . گویا این ستاره در هند به دو رنگ بوده است : مثلث بالایی سفید و پایینی سیاه. ستاره ی شش پر در برخی اسطوره های آفرینش این گونه تعبیرمی شود که مثلث بالا نماد روشنی و نور است که رو به بالا دارد و مثلث پایین نماد ظلمت که رو به مادون دارد؛ در واقع، این ستاره بیشتر مناسب عقاید ثنویت نظیر عقاید مانوی و زردشتی و میترایی است . این دو مثلث نسبت به نقطه ای مرکزی تقارن دارند و دایره ایبه نماد کیهان آن ها را محاط کرده است . در نسخه ی مصری و نیز تئوسوفی از این نشان به جای دایره ماری نقش بسته است که به دور خود چرخیده دم خود را می خورد که این نشان از مرگ و زندگی و دیگر چرخه های همیشه مکرّر جهان دارد . نوک مثلث روشنی که به بالا (به سمت ملأ اعلی) است نماد موناد الهی یا روحانی شمرده می شود و به اجزای کوچک تری که خود عالم موناد یا جوهر یا یکّه به معنای وجودی است که به تنهایی یک عالم اصغر یا ( microcosm monad ) است. (اصغر باشند منقسم نمی گردد.) در تئوسوفی در میان این ستاره گاه صلیبی حلقوی می نشیند که دایره ی آن نشان از فضای نامحدود دارد و گاه نیز ستاره ای پنج پر که نماد عالم اصغر، یعنی انسان، محصور در عالم اکبر، یعنی کیهان، است . (در عرفان اسلامی غالباً انسان را به سبب بُعد روحی عظیمش عالم اکبر و گیتی را عالم اصغر می دانند.)
باید دانست این نماد در جادو و علوم غر یبه (خاصّه هیمیا: علم طلسمات) و دیگر سنن ایرانی و اسلامی هم کاربرد داشته است. رای ج ترین کاربرد این نماد در « نقش اسم اعظم » است که حتی در حال حاضر هم بر رو یا پشت بسیاری از انگشتری های شرف الشمس (نام سنگی قیمتی و زرد و مقدس نزد مسلمانان ) کنده می شود. تصور بر آن است که این نقش رمزی از اسم اعظم خداوند است که با آن می توان کارهای عجائب کرد.
کمتر سخنی راجع به آن گفته شده است . همین قدر در افسانه ها آمده است که سلطه ی سلیمان بر ان سان و حیوان و باد و جن و غیره و این که می توانست با مرغ و مور و ماهی
سخن بگوید همه از برکت انگشتری بود که نقش نگینش اسم اعظم بود... این عقیده باعث شد که کندن اسم اعظم بر عقیق عمده ی سفارش حکاکان را دربرگیرد. [اما اسم اعظم چیست؟ ]... پاره ای آن را در رمز شرف شمس به خود قبولانده بودند و درویشان اسم علی... را اسم اعظم می دانستند و عده ی دیگری اسمی که جدّ موسی بر مادر او نهاده بود که این نام را یوخابد و یوخابه و دعایا گفته اند و در هر حال معلوم نیست تلفظ درست آن به زبان عبریِ سی و چهار قرن پیش چه بوده —و به هر تقدیر از خواص آن یکی این هست که چون بگویند و بر قفل بسته بدمند باز خواهد شد . کسان بسیاری هم خطوطی را که بر نگین انگشتریِ شرف شمس حکاکی م یشد رمز اسم اعظم می دانستند که آقای جعفر شهری آن را در این رباعی به نظم کشیده است:
ها و سه الف کشیده مدّی بر سر* میمی کج و کور و نردبانی در بر *چارش الف و هائی و واوی معکوس *می دان به یقین نام خدای
اکبر
این همان صورت شرف شمس است که بر عقیق کنده آن را نگین انگشتری قرار داده به دست می کردند... که... اثر آن فقط زمانی ظاهر می شد که در روز و ساعت و لحظه ی معینی حکاکی شده باشد . روز آن را نوزدهم فروردین می دانستند که در این روز آفتاب در شرف [اوج ارتفاع هر جسم سماوی در آسمان که شرف آفتاب د ر ماه فروردین و در برج حمل رخ می دهد.] نشسته است ... گرچه معمولاً شرط کلّی را حکاکی شدن این رمز بر عقیق می دانند بسیاری هم بر این عقیده بودند لازم است توضیحاتی را در باب این نوشته بیاوریم: اولاً دست کم «. که کندن و نوشتن آن بر روی هر چیز زرد رنگ مانند طلا یا کاغذ زرد به همان اندازه مؤثر است. امروزه روز غالباً عقیده بر آن است این نقش باید بر شرف الشمس حک شود و نه عقیق. ثانیاً در نقوش مذکور در این جا یک ستاره ی شش پر تنها در طرف راست نقش آمده، حال آن که باید دو ستاره در دو طرف نقش بیاید و نیز آن که برخی آگاهان و قدیمیان اعتراض دارند که چرا امروزه حکاکان این ستاره را پنج پر هم نقش می زنند.



زندگی لرد ولدمورت:
جادوگر سياه مشهور به ''لرد ولدمورت'' در سال 1927 در ''ليتل هنگلتون'' متولد شد. مادر او آه یك ساحره و به گفته ی خود او از نوادگان ''سلزار اسليترین'' بود، عاشق ''تام ریدل'' شده بود, یك انسان مشنگ. تام ریدل در یك عمارت بزرگ و باشكوه زندگي مي آرد آه بر تپه اي آوچك مشرف بر دهكده هنگلتون قرار داشت. خانه آنها از بزرگترین و باشكوهترین ساختمان هاي اطراف بود. وقتي مادر ولدمورت به شوهرش گفت آه یك ساحره است, همسرش او را ترك آرد و به خانه پدري اش بازگشت. لرد ولدمورت ماجرا را اینطور تعریف مي آند آه پدرش علاقه اي به جادو نداشت. مادر ولدمورت, درست هنگامي آه تولدش را به او هدیه آرد, از دنيا رفت. او فقط آنقدر زنده بود آه نام فرزندش را ''تام
مارولو ریدل'' بگذارد، بعد از پدرش ''تام'' و پدر بزرگش ''مارولو''. لرد ولدمورت, در دوران آودآي اش در یك پرورشگاه و در ميان مشنگ ها بزرگ شد.
تام ریدل تحصيلات خود را در مدرسه علوم و فنون جادوگري هاگوارتز در سال 1938 آغاز آرد و به گروه اسليترین ملحق شد. اما او مجبور بود آه هر سال براي تعطيلات به همان یتيم خانه مشنگي باز گردد. او این دوران را بدترین دوران زندگي اش مي ناميد. او خودش را این گونه توصيف مي آرد: ''فقير اما زیرك, محروم از داشتن پدر و مادر اما بسيار شجاع, ارشد مدرسه, دانش آموز الگو و نمونه...'' اما یكي از اساتيد بود آه به نظر نمي آمد مانند سایرین او را دوست داشته باشد. آن فرد آسي نبود جز ''آلبوس دامبلدور''. تام در دوران حضورش در مدرسه متوجه شد آه ''تالار اسرار'' توسط جد او سلزار اسليترین, در قسمتي از مدرسه ساخته شده است. اسليترین تالار را در اعماق قلعه هاگوارتز ساخته و آن را از دید سایر موسسان مدرسه مخفي نگه
داشته بود. او تالار اسرار را چنان طلسم آرده بود آه تنها خودش و وارثانش بتوانند در آن را بگشایند و مدرسه او را از وجود تمام آساني آه شایسته تحصيل جادو نبودند، پاك آنند. در طي این دوران تام در جمع دوستان صميمي اش, اسم جدیدي براي خود انتخاب آرد. از آنجا آه او نام پدرش را داشت و آن را زشت و اهانت آميز مي دانست, حروف اسمش ''تام مارولو ریدل'' را جابجا آرد و اسم تازه اي به وجود آورد: ''من لرد ولدمورت هستم''. این نامي بود آه او عقيده داشت ''روزي خواهد رسيدکه تمام جادوگران در سرتاسر دنيا از به نام آوردن این اسم بهراسند"


تصویر کوچک شده


Re: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۰:۱۷ چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۵

توماس جانسونold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۲ سه شنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۲۱ چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۵
از قصر كرنوال
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 332
آفلاین
* ساکت...گفتم ساکت!
بچه با دیدن چهره نسبتا آرام جانسون که بالای پله ها ایستاده بود و دستهایش را به نرده تکیه داده بود ساکت شدند.جانسون به آرامی از پله ها پایین آمد و پشت میزش ایستاد.تمام بچه ها را از نظر گذراند و سپس نگاهی به لیست جلوی خودش کرد و پشت میزش نشست.
* خوب...تکالیفتون رو دیدم...از دامبلدور و ولدمورت و لاوین خیلی راضی بودم...در ضمن من سر کلاسم هیچ گونه مضحک بازی نمیپذیرم...امتیاز کم میکنم...میریم سر اصل مطلب...خوب جزوه های جلوتون رو باز کنین و صفحه اولشو یه نگاهی بندازین.
بچه ها به جزوه های منگنه شده کاغذ پوستی خودشان که در همان لحظه ظاهر شده بود نگاهی کردند...بر روی جلد آن تصویر مرد ویترووین داوینچی خود نمایی میکرد.
- پروفسور...به نظر شما منشا پیدایش جادوی سیاه و دفاعیات اون مربوط به درس تاریخ جادوگریمون نمیشه؟
* اینطور فکر میکنی،دالاهوف؟...خوب حالا من نظر شما رو میپرسم.به نظر شما تاریخچه و منشا پیدایش کوییدیچ بیشتر مربوط به خودشه یا تاریخش؟
دالاهوف به جانسون نگاه کرد و همانطور که لبخند میزد سرش را تکان داد.جانسون هم جوابش را با لبخندی نامحسوس داد.
* میریم سراغ اصل مطلب...همه شما توضیحاتی در مورد منشا جادوی سیاه دادین که من به توضیحات نسبتا خوب هم نمره کامل رو دادم.اگر همه اون توضیحات رو در کنار هم پرورش بدین یه توضیحی بوجود میاد که در "دفاعیات جادوی سیاه" بهش اشاره شده...میتونین خلاصش رو در صفحه دوم جزوتون بخونین...
-- جادوگران و یا در اصل همان انسانها که در ابتدا دو نفر بودن_آدم و حوا یا یه و حوه_ با اینکه دو نفر بودن اما هر کدوم سر منشا یه بخش بودند...حوا و یا مادینه که نماد سفید داره و آدم که با وجود نرینه بودنش سیاه...این ترکیب در نماد یین و یانگ به خوبی قابل مشاهدس...اما در او نموقع تعریف از سیاهی و سفیدی کاملا با امروزه متفاوت بود...
خوب در همینجا نظریه تولد تاریکی بوجود میاد...یعنی همانطور که همتون میدونین هر مردی از زنی زاده میشه...پس سیاهی از درون سفیدی متولد میشه...در اینجا عده ای از جادوگران قدرت طلب و خواهان دستیابی به آنچه بالاتر است از گروه اصلی جدا شدند و سعی کردند مجیکن های طبیعی و پیچیده رو فرخوانی کنن...در نتیجه این کارا اولین جادوگر سیاه که گفته میشه از اجداد مورگانا بوده بوجود میاد...اسم دقیقی از اون در دست نیست اما در اکثر جاها بصورت رمزی اشاراتی بهش شده...اون تونست مجموعه 188 رشته مجیکن رو با هم طوری ترکیب کنه و ستون و بک بن اصلی جادوی سیاه بوجود بیاد و نامش رو ه.و.ن.ه گذاشت که تا به امروز هیشکی نمیدونه باید مصوت هاشو چطوری قرار بده تا نام واقعی این ستون بدست بیاد...حتی کار بزرگتری هم که کرد این بود که اون ستون رو وارد شبکه "نیرو"های هستی و روان های طبیعی کرد به طوری که اون با اون کار بزرگترین جادوی سیاه تاریخ هستی را ساخت و اونو برای همیشه نامیرا و جاودان کرد...
اولین بارقه های دفاع در برابر جادوی سیاه اصلا ارتباطی به جادوی شخصی فرد نداشت و گروهی به رهبری مرلین مسئول ذره ذره خارج کردن ه.و.ن.ه بودن که همشون در اثر قدرتی که در این جادو وجود داشت کشته شدن...
دومین و سومین کارها هم برای خارج کردن ه.و.ن.ه بود اما اونها سرنوشت بدتری داشتند...همه تبدیل به ارواح محافظ ستون شدند...
اما چهارمین کار توسط آلابر سفید به صورت تک نفری انجام شد...او لیستی از جادوگران تاریک یونان را بدست آورد و در سال 534.ق.م به مدت بیست و دو سال دست به نسل کشی جادوگران سیاه زد...اما قدرت ی.و.ن.ه اون رو هم زنده نذاشت...
اما بزرگترین اقدام در دفاع در مقابل جادوهای سیاه توسط سلیمان نبی انجام شد...اون سر انجام فهمید که ستون کجا قرار داره...در چاهی بالای تپه ای در ارض مقدس(قدس)...اون فهمید ستونی سنگی و بسیار عظیم اونجا وجود داره(البته امروزه به تفکر غلط اون ستون رو که بعضی از مشنگها هم میشناسن به نام سر سنگی بفومت میشناسن)...پس تصمیم گرفت بر روی خرابه های معبد(هیکل)قبلی که آنجا قرار داشت و قدرت ی.و.ن.ه نابودش کرده بود هیکلی دیگر بنا کند که تا امروز نیز برخی ستونهای عظیمش نزدیک مسجد قدس که بر روی خرابه های هیکل سلیمان بنا شده باقی مونده و تا امروز نیز اون چاهو که در وسط این معابد قرار داشت و با نام رمزی قدس الاقداس شناخته میشه توسط مکان های بزرگ مذهبی حفظ کردن و قدرت ی.و.ن.ه رو بسیار محدود کردن...

* خوب فکر کنم خودن جزوه رو تموم کردین...صدای زنگ هم میاد....فقط من هفته بعد این تکالیفو ازتون میخوام:

1- درباره ستاره داوود و تاثیرات آن در دنیای ماگل ها و جادوگران 10 خط بنویسید.
2- نیازمندی های یک مدافع خوب را به طور کامل شرح دهید.
3- درباره یکی از جادوگران سیاه بزرگ و معروف 10 خط بنویسید.


کاهنان مصری سه هزار سال قبل از میلاد این کتیبه قدرت و قهرمانی را پیدا کردند و برای آن محافظانی گذاشتند.تا 3 سال پیش کسی آخرین محافظ ر�


Re: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۷:۴۷ سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۵

سر پاتريك


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۸ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۹:۰۳ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 16
آفلاین
- درباره نشانه و نماد ستاره پنج پر در ميان مشنگ ها و جادوگران 10 خط بنويسيد
يك يهودي فلسفه دان به نام فرانتس روز نتسوايگ(1929-1886)متولد كتسل آلمان ،كتابي دارد به نام "ستاره نجات"كه در آن سير يهود در مكان و زمان را با استفاده از اين ستاره نشان داده است .هر پر ستاره يك اسم دارد :خداوند،جهان و انسان از يكسو و آفرينش،تجلي و نجات از سوي ديگر.در نظر او اينها مفاهيمي واقعي هستند :خداوند در جهان به وسيله انسان به واقعيت مي پيوندد.تجلي خدا در انسان رويدادي واحد و يكباره نيست بلكه آن نيز سيري دنباله دار است كه انسان را وا مي دارد تا براي همه بشريت نجات را به جهان آورد.راه يهوديت از آغاز به وسيله تاريخ و روح يهودي كه در آن فعاليت مي كند ،تعيين شده است.

بعضي از علماي يهود هم اعتقاد دارند كه این نماد شش گوشه، شکلی است که از یک مرکز شکل گرفته و وجود یافته است. مرکز شکل نمایش دهنده بعد معنوی جهان است که توسط ابعاد مادی احاطه شده است. همچنین شش گوشه می تواند نشانگر شش روز کاری هفته باشند که طی آن ها خداوند جهان را آفریده است. در این تفسیر مرکز شکل، سبت (شنبه، روز استراحت و دعای یهودی ها) خواهد بود که شش روز دیگر هفته را در تعادل قرار می دهد.
در متون کابالا (مجموعه آموزه های یهود كه امروزه در قالب مكاتب عرفاني جديد زياد ديده مي شود) دو مثلث به دوگانگی درونی انسان تعبير شده است: خیر در برابر شر، روح در برابر جسم و غیره. در عین حال گفته می شود که دو مثلث، نمادی از رابطه دو طرفه قوم یهود و خدا است. مثلث رو به بالا، نشان دهنده کارهای خوبی هستند که به سمت بالا جریان می یابند و به نوبه خود خیر را از سمت خداوند به سمت پایین جاری می کنند. این جریان دوم، با یک مثلث به سمت پایین نشان داده می شود.
اما اينكه چرا اين ستاره به داوود نبي منتسب است را علماي يهود اين طور پاسخ داده اند كه داوود نبي(س)در جنگ ها اين ستاره را به نشانه تحت حمايت بودن قادر متعال بودن خود به بر سپرش نقش مي كرده است.يعني كه خداوند از هر شش جهت (شمال ،جنوب،شرق،غرب،بالا و پايين) بر كهكشانها و زمين احاطه دارد و از همه اين جهات نيز از او و قومش محافظت مي كند .به همين دليل يهود به اين ستاره سپر داوود Magen David نيز مي گويند.
فراماسون ها هم از اين دو مثلث به تنهايي ويا با هم زياد استفاده مي كنند.طبق اعتقادات آنها كه برگرفته از مكتب يهود است بر دو ستون ورودي معبد سليمان اين دو مثلث نقش بسته بوده است.يكي بر ستون راست (ياكين ،(Jو ديگري بر ستون چپ(بوعز،B).و به همين دليل بر دو ستون ورودي لژهاي فراماسونري اين دو مثلث ديده ميشود.

ستاره پنج پر هم در آداب و رسوم فراماسونها زياد ديده ميشود كه آن هم برگرفته از تورات است:
"به ستاره ،پنتاگرام ،به ستاره پنج پر كه نور ساطع مي كند،به ستاره اي كه در شرق قرار دارد،به ستاره اي كه در داخل آن حرف Gحرف رمز معمار كائنات نقش بسته است،توجه كنيد،اين ستاره سمبل انسان مترقي و متجدد است."(نشريه ماسون38-37ص 41)
"جاي دادن مسوولين در داخل ستاره شش گوش يعني مهر سليمان ،يا در داخل ستاره پنج پر .و يا داخل مثلث نور افشان ،امكان پذير است.در ستاره شش گوش استاد ارجمند و دو نگهبان در سه گوش يك مثلث،و هيئت تشكيل دهنده لژ،يعني نويسنده و خطيب و خادم در مثلث دومي جاي مي گيرند.در ستاره پنج پر استاد ارجمند در بالا،نويسنده و خطيب در زير آن و در پائين نگهبان ها جاي داده مي شوند."(شاگرد،كمك استاد،استادص 68)

در اجراي مراسم عضويت ماسونها در لژ فراماسوني نامزد عضويت پس از اينكه طنابي به گردنش انداختند اولين كاري كه بايد انجام دهد بوسيدن ستاره داوودي است.
ستاره اقبال يهود چه پنج پر داشته باشد چه شش پر، سالهاست كه همراه آنهاست و هر جا كه رد پاي آنها ديده مي شود اين ستاره در حال درخشيدن است .بر فراز پرچم ها ،علايم شركتهاي تجاري،خبر گزاري ها،سازمانهاي سياسي،موسسات اجتماعي و خلاصه هرجايي كه يهود در آن رد پايي داشته باشد.

- بيوگرافي اي از مدافعان ماگل نما را بنويسيد

ساندرو بوتيچلي
- ساندرو بوتيچلي «Sandro Botticelli»
۲ - تولد: فلورانس ۱۴۴۵ / وفات: فلورانس ۱۵۱۰
۳ - سبك: وي از نقاشان دوره «رنسانس اوليه» بوده است.
۴ - زندگينامه نقاش: اكثر كارهاي بوتيچلي احساس برانگيز، لطيف و زيباست و در اغلب نقاشي هايش چهره زن ديده مي شود. او نقاشي را تحت نظر «فرافيليپوليپي» آغاز كرد.
اكثر كارهاي او موضوع هاي فلسفي و روشنفكرانه دارد. پس از مدتي او تحت تاثير تعاليم كليسا و روحانيون مسيح قرار گرفت. پس از آن او كمتر به مضامين افسانه اي و اساطيري پرداخت. سبك نقاشي او در قرن نوزدهم توسط پيروان «رافائل» احياء شد.

- به نظر شما جادوگران چطور به سمت سياهي گرويدند؟
در دوران باستان چون هيچگونه وزارت و نظارتي بر جادوگران وجود نداشت انسان ها هميشه به جادوگري حمله مي كرده و آن را مكروه مي دانستند . به همين دليل القاي يك جادوگر پليد كافي بود تا آن ها را منحرف كند . به مرور زمان با ايجاد انجمن هاي نظارت اين سياهي ها كمتر شد و حتي در حال حاضر نيز كمتر كسي به خاطر علاقه به جادوي سياه به ولدمورت پيوسته و بيشتر مرگخواران آدم هاي ترسويي هسنتد .
----------------------------
من با پروفسور كوييرل هماهنگ كردم تا بجاي دابي شركت كنم !


اون جغد سياه سفيده بچه ي ققي و سرژه ! اون رنگيه هدويگ خودمونه !‌

تصویر کوچک شده


Re: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۲۳:۴۴ دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۵

شاهزاده خالص


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۵۲ سه شنبه ۱۷ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۵۷:۵۶ پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 460
آفلاین
توضیح کامل در مورد ستاره ی پنچ پر:
ستار ه ی پنج پر یکی از نشان های پیش از مسیحیته که با طبیعت پرستی رابطه داشته. قُدَما جهانشون رو با دو نیمه مجسم می کردند (نرینه و مادینه). رب النوع ها و ربه النو ع هایشان هم طوری عمل می کردند که توازن قدرتی رو در جهان ایجاد کنند. مثل یین و یانگ. زمانی که نرینه و مادینه در تعادل بودند هماهنگی بود و وقتی نامتعادل بودند، آشفتگی. این ستاره ی پنج پر نماد نیمه ی مادینه هر چیزیه (مفهومی که مورخ های مذهبی به اون «مادینه مقدّس» یا «ربه النوع الهی» میگن). در خاص ترین تفسیر، ستاره ی پنج پر نماد ونوس است ،الهه ی زیبایی و عشقِ شهوانی مادینه ها. مذاهب اولیه بر اساس جایگاه الوهیت طبیعت بودند. الهه ی ونوس و سیاره ی ونوس (ناهید) هر دو یکی بودند. ربه النوع زمان خاصی رو توی آسمان شب برای خود داشت و با اسامی زیادی هم می شناختندش (ونوس، ستاره ی شرق، ایشتار ، عشترته) . همه ی اونها مفهوم های مادینه ی قدرتمندی بودند و با طبیعت و مام زمین رابطه داشتند. هر چهار سال مسیر ستاره ی ناهید در آسمان ستاره ی پنچ پر کاملی را رسم می کند. پیشینیان چنان از دیدن این پدیده حیرت کردند که ونوس و ستاره ی پنج پرش را تبدیل به نماد کمال و زیبایی و ویژگی های تناوبی عشق شهوانی کردند. برای سپاس از جادوی ونوس، یونانی ها دوره ی چهارساله اش را برای دوره های المپیک انتخاب کردند. امروزه، تعداد کمی می دانند که دوره ی چهارساله ی المپیک هنوز به تبعیت از همان چرخه ی ونوس است و حتی تعداد کمتری می دانند نشان رسمی مسابقات المپیک را ستاره ی پنج پر انتخاب کرده بودند، اما در آخرین لحظات به پنج حلقه ی درهم تنیده تبدیل کردند تا نظم و انسجام بازی ها را بهتر بنمایاند. به شما اطمینان می دهم برعکس اون چیزی که در فیلم ها می بینید تفسیر شیطانی از ستاره ی پنج پر یه اشتباه تاریخیه و نمادهای اون رو به دلایل مختلف در عرض یکی دو هزاره عوض کردند.

علّت به سیاهی گرویدن جادوگران:
این طرز تفکّر که جادوگران پس ازمدّتی به سیاهی گرویدند به طور کلّی اشتباه است. در این مورد سه روایت عمده وجود دارد:
1- جادوگران از همان زمان به وجود آمدن جادو بر دو قسم بوده اند
2-جادوگران ابتدا سیاه بودند. سپس برخی از آن ها به سپیدی گرائیدند.
3- در ابتدا سیاهی و سپیدی در هر جادوگری به طور متعادل وجود داشت سپس به دلیل جهش های ژنتیکی و کمبود امکانات این دو حس از هم جدا شدند و برخی از جادوگران سپید و برخی دیگر سیاه نام گرفتند.


تصویر کوچک شده


Re: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۱۶:۴۶ دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۵

هرميون جين گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۷ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۲۶ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۹
از زمان های نه چندان دور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 284
آفلاین
- درباره نشانه و نماد ستاره پنج پر در ميان مشنگ ها و جادوگران 10 خط بنويسيد


پنتاگرام يکي از قابل توجه ترين، قويترين و پايدارترين نمادها در تاريخ بشر است.در لغت به معناي ستاره ي پنج رأس يا شکل پنج ضلعي است.
با توجه به گفته هاي فيثاغورث پنج گوشه ي پنتاگرام هر کدام نشان دهنده ي يکي از پنج عنصري هستند که انسان را تشکيل مي دهند، يعني آتش، آب، هوا، زمين و روح که به ترتيب تشکيل دهنده ي انرژي، مايع، نفس، جسم و ذهن انسانند. پيروان فلسفه ي فيثاغورث، پنتاکل* را به عنوان Hygeia يا همان رب النوع تندرستي مقدس مي دانند.
مسيحيان اوليه پنتاکل را به عنوان نشانه اي از جراحت هاي مسيح بر سر مي گذاشتند. در قرن هاي بعد، پنتاکل در بسياري از عقيده ها و باورهاي سري و اسرار آميز دوره ي رنسانس و قرون وسطي نماد مهمي به شمار مي رفت

اما با اين وجود، چرا امروزه پنتاگرام شهرتي شيطاني دارد؟

براي برخي از جادوگران پنتاگرام به صورت ترديد ناپذيري با جادوي سياه و پرستش شيطان پيوند زده شده. پنتاگرام شيطاني نمادي پيچيده است که از ترکيب ستاره ي پنج پر با سر بز به وجود آمده است. و اين نوع استفاده در عين اين که جديدترين مورد استفاده از پنتاگرام است، به همان اندازه شناخته شده ترين و جدال آميزترين نوع استفاده از پنتاگرام نيز هست. پنتاکل شيطاني هميشه وارونه است، با يک رأس رو به پايين و دو رأس رو به بالا.


- بيوگرافي اي از مدافعان ماگل نما را بنويسيد

سر ايزاك نيوتن

خانواده و دوران کودکي
ايزاک نيوتن که در روز 25 دسامبر 1642 يعني سال مرگ گاليله متولد شد از خانواده‌اي است که افراد آن کشاورز مستقل و متوسط الحال بودند و مجاور دريا در قريه وولستورپ مي‌زيستند. پدرش قبل از تولد وي درگذشت

او سه ساله بود که مادرش با بارناباس الميت کشيش مرفه با سني دو برابر سن خود ازدواج کرد. جدايي از مادر ظاهرا سخت بر شخصيت او اثر گذاشت و تقريبا مسلم است که رفتار بعدي وي نسبت به زنان را نيز شکل داد..او هيچ گاه ازدواج نكرد

کشف استعداد
چنين به نظر مي‌رسد که اول بار دايي او که کشيشي به نام ويليام آيسکاف بوده است متوجه شد که در نيوتن استعدادي مافوق کودکان عادي وجود دارد. بدين ترتيب ويليام آيسکاف مادر را مجاب کرد که کودک را به دانشگاه کمبريج بفرستد.در آن زمان نيوتن فقط 15 سال داشت

نيوتن در آنجا مانند هزاران دانشجوي ديگر دوره کارشناسي ، خود را غرق مطالعه آثار ارسطو و افلاطون مي‌کرد. در آوريل 1665 که نيوتن درجه کارشناسي خود را گرفت

در حدود سال 1665 مرض طاعون شيوع يافت و دانشگاه دانشجويان خود را مرخص کرد. نيوتن به زادگاه خود مراجعت کرد در اين هنگام نيوتن بيش از 22 سال نداشت ولي بيش از ارشميدس و دکارت درباره معرفت ساختمان جهان دقيق شده بود، نيوتن ضمن دو سالي که در وولستورپ بود حساب عناصر بي نهايت کوچک قانون جاذبه عمومي را کشف کرد و تئوري نور را بنيان گذاشت.

کشفيات نيوتن
قانون نيروي گرانش او پس از شيوع طاعون و بازگشت به ملک مزروعي مادرش ، طي 18 ماه به آگاهيها و کشفهايي بيش از آنچه که دانشمندان ديگر در طول عمر خود دست مي‌يابند، دست يافت. او در اين مدت ساخت و ساز قانون نيروي گرانش را آغاز کرد. او در باره نور و رنگهاي آن پژوهش کرد، دليل جزر و مد را کشف کرد، قوانين و حرکات بخصوصي را به درستي تشخيص داد و معادله‌هايي براي آن نوشت که بعدها اساس و بنيان دانش مکانيک شد. در مورد نيروي گرانش نيوتن معتقد بود که نه تنها زمين چنين نيروي گرانشي دارد، بلکه تمام اجسام و اجرام چنين خصوصيتي دارند.

روزي که او منشوري را در دست گرفت و اجازه داد تا پرتو نور خورشيد از ميان آن بتابد. او با اين کار کشف کرد که نور سفيد به هنگام ورود به منشور شيشه‌اي منحرف مي‌شود و به 7 پرتو نور اصلي با رنگهاي گوناگون تجزيه مي‌شود، آنها رنگهاي رنگين کمان هستند که طيف يا بيناب ناميده مي‌شوند و عبارتند از: سرخ ، نارنجي ، زرد ، سبز ، آبي ، نيلي و بنفش.

او تمام اين کشفيات را در يک دوره زماني 18 ماهه به انجام رسانيد بالاخره طاعون ريشه کن شد و او به لندن برگشت تا تحصيلات خود را به پايان برساند و 3 سال پس از آن را صرف کاوش و پژوهش در ماهيت و طبيعت نور کرد. او همچنين نخستين دوربين نجومي آينه‌اي را ساخت تلسکوپ آينه‌اي رصدخانه مونت پالومار در کاليفرنيا نيز ، که آينه آن 5 متر قطر دارد بر اساس اصول و قواعد نيوتن بنا شده است
در سال 1687 در 45 سالگي قانون جاذبه زمين و سه قانون در باره حرکت را در کتابش که به زبان لاتين نوشته شده بود با خرج هالي منتشر کرد. نيوتن به مطالعات عظيم ديگري پرداخت که حتي امروزه نيز کامل نشده است و آن اينکه با بکار بردن قوانين علم الحرکات و قانون جاذبه عمومي فرو رفتگي زمين را در دو قطب آنکه نتيجه دوران روزانه زمين به دور محورش مي‌باشد محاسبه کرد و به کمک اين محاسبه در صدد برآمد سير تکامل تدريجي سياره را مورد مطالعه قرار دهد. نيوتن تغييرات وزن اجسام را برحسب تغيير عرض جغرافيايي مکان بدست آورد و نيز ثابت کرد که هر جسم تو خالي که به سطوح مروي متحدالمرکز و متجانس محدود شده باشد، نمي‌تواند هيچگونه نيرويي بر اجسام با ابعاد کوچک که در نقطه غير مشخصي در داخل آن قرار داشته باشند اعمال کند.

نيوتن در پاييز سال 1692 هنگامي که به 50 سالگي رسيد نزديک مي‌شد به سختي مريض و بستري شد، بطوري که از هر گونه قوت و غذايي بيزار شد و دچار بي‌خوابي مفرط گرديد که به تدريج به بي‌خوابي کامل تبديل شد. خبر کسالت شديد نيوتن در قاره اروپا انتشار يافت. ليکن بعد از آنکه خبر بهبودي او را دادند دوستانش شادمان گرديدند. حکومت بريتانيا به منظور قدر داني از خدمات اين دانشمند بزرگ يک منصب بسيار بالاي دولتي به وي اعطاء کرد و او در سال 1700 ميلادي به عنوان خزانه دار کل سلطنتي منصوب شد، منصبي که تا آخر عمرش آن را حفظ کرد.

در همان سال به عضويت آکادمي علمي فرانسه نيز انتخاب شد، در سال 1705 اعلي حضرت ملکه آن (ملکه انگلستان) به وي عنوان سر اعطاء کرد و به احتمال قوي اعطاي اين افتخار بيشتر به مناسبت خدمات او در ضرب مسکوکات بوده است تا به علت تقدم فضل او در معبد عقل و کمال.

وداع با دنيا
در آخرين روزهاي زندگي از درد جانگداز آسوده بود در نهايت آرامش در 20 مارس 1727 در 84 سالگي در لندن در گذشت و با عزت و شرف بسيار در وستمينستر آبي به خاک سپرده شد. براي قدرداني از اين دانشمند بزرگ واحد نيرو را نيوتن ناميده‌اند. بدون ترديد مي‌توان گفت در تاريخ بشريت نامي از مافوق نيوتن وجود نداشته و هيچ اثري از لحاظ عظمت و بزرگي مانند کتاب(اصول) او نخواهد بود.



- به نظر شما جادوگران چطور به سمت سياهي گرويدند؟


خوب به نظر من بعضي از جادوگران با داشتن كمبود هاي مختلف براي اينكه به هدف هاي خود برسند به جادوي سياه گرويدند...يا ممكن است بر اثر دانايي كم از فنون جادوگري...گمراه شده باشند..ولي قطعا براي پنهان كردن ضعف هاي خود بوده...و پي بردن به اينكه ممكن است با جادوي سياه موفق شوند...در صورتي كه در اشتباه بودند...در بعضي مواقع حس انتقام جويي باعث به وجود آمدن بسياري از اين دسته بندي ها ميشود..ممكن است براي گرفتن انتقام از يكديگر منحرف شده باشند....




ارادتمند..هرميون گرنجر


ما به اوج باز می گردیم و بر تری گریفیندور را عملا ثابت می کنیم...منتظر باشید..


Re: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۱۴:۵۳ دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۵

آيت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۶ شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۳۰ دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۳
از هر كجا هرميون باشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 102
آفلاین
تكاليف درس دفاع در برابر جادوي سياه جلسه اول
درباره نشان و نماد ستاره 5 پر در ميان مشنگ ها و جادوگران 10 خط بنويسيد؟ ( بابا به خدا 10 خط خيلي زياده)
اول از همه در جادوگران: چون علم نجوم در بين جادوگران از اهميت به سزايي برخوردار هستش اهميت اين ستاره رو هم نمي شه فراموش كرد. معمولا از اين ستاره در ضرب المثل هاي جادويي براي كنايه از استقامت مي گن. چون 5 پر آهني داره. گفتني هستش كه نشان اين ستاره در بين جادوگران اين طوره كه يك دايره نوراني قرمز رنگ هستش كه اطرافش 5 عدد پر خاكستري رنگ هستش. جالب اين كه نشان اين ستاره در بين كتيبه هايي كه 10 قرن پيش در بين تمدن هاي جادوگري كه وجود داشته پيدا شده.
در بين مشنگ ها : اول از همه اين كه چون مشنگ ها به اندازه جادوگران از قدرت درك نجوم و همچنين نقاشي هاي قديمي عاجز هستند اين ستاره در بين آن ها واقعا نا شناخته هستش. به حدي كه تو نقاشي هايي كه به تازگي به دست اومده حتي در اطرافش 4 پر كشيدن!!!! طي آمار و بررسي هايي كه انجام شد تنها 3% از مردم اين ستاره رو مي شناختن. در ضرب المثل ها اصلا استفاده نمي شه و فقط در يك بيت شعر از گوته نام اين ستاره پيدا شده.
به نظر شما جادوگران چطور به سمت سياهي گرويدند؟
هميشه حش قدرت طلبي در بين افراد هستش. از طرفي ديگر بر فرض مثال وقتي به يه بچه مي گي به اين دست نزن جيزه كنجكاو مي شه و حتما دست مي زنه. حالا قضيه اينه


طراح سوال مسابقه ي شماره 8 هري پاتر در سايت
نفر اول مسابقه ي شماره ي 8 هري پاتر و اخذ آرم خد


Re: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۱۴:۵۰ دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۵

آرامیس بارادا old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ پنجشنبه ۸ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۲۶ یکشنبه ۸ دی ۱۳۸۷
از مخوفستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 137
آفلاین
+درباره نشانه و نماد ستاره پنج پر در میان مشنگ ها و جادوگران 10 خط بنویسید.

در اساطیر ماگل ها، ستاره پنج پر نماد زن است. ونوس (اصلی ترین ربه النوع) به وسیله این نماد نشان داده می شود. در برخی رسوم ستاره پنج پر نمایانگر یگانگی نوع بشر و قلمرو روح است. در فرقه ای یهودی نشان دهنده پنج حقیقت برتر زندگی یعنی: عدالت، رحمت، دانش، ادراک و شکوه ماورایی و مافوق جهان مادی است. برخی از مردم هم این ستاره را به صورت تردید ناپذیری با جادوی سیاه و پرستش شیطان پیوند زده اند.
در میان جادوگران، بحث در مورد این ستاره تا چند قرن پیش هم ادامه داشت. ساحره ای به نام "مانایاک" که به مطالعه اساطیر ماگل ها علاقه مند بوده، برای اولین بار به قدرت جادویی ستاره پنج پر پی برد و به آزمایش های گوناگونی پرداخت تا آن را ثابت کند و در آخر توانست با اجرای سلسله طلسم های پیچیده ای قدرت جادویی آن را نشان دهد. البته با وجود زحمت های بسیار مانایاک امروزه معتقدین قدرت جادویی ستاره پنج پر بسیار کمتر از پیش شده اند.

+خلاصه بیوگرافی از مدافعان ماگل نما را بنویسید

چند قرن پیش از این، در زمانی که جادوی سیاه هنوز طرفداران زیادی نداشت، جادوگر تبهکاری که می خواست دنیا را تسخیر کند، شروع به مطالعه تخصصی جادوی سیاه و طرز استفاده آن کرد. این جادوگر سیاه که "کاستابیک" نامیده می شد، پس از این که در جادوی سیاه به مرتبه قابل قبولی –از نظر خودش- رسید، شروع به جمع آوری هواردانی برای خود و آموزش به آن ها کرد. حتی جادوگری مانند کاستابیک هم می دانست که تسخیر دنیا به تنهایی امکان پذیر نیست.
در آن زمان جادوگرها بهتر از قرن حاضر بودند و به این راحتی دست از زندگی پاک و ساده خود بر نمی داشتند. بنابراین کاستابیک به این نتیجه رسید که بهتر است سراغ ماگل ها برود. هنوز چندان پیش رفتی در کارش نداشت که عده ای از جادوگران سپید از کارش با خبر شدند و چون نمی خواستند به طور علنی به مبارزه بپردازند (جادوگرهای آن زمان از جنگ بیزار بودند) خود را ماگل جا زدند و با نام "مدافعان ماگل نما" به دفاع از ماگل های بی گناه پرداختند.

+به نظر شما جادوگران چطور به سمت سیاهی گرویدند؟

جادوی سیاه در نظر بسیاری از افراد، جلوه ای از قدرتی است که با جادوی سپید نمی توان به آن دست یافت. جادوگران تشنه قدرت به ذات خبیث و پلیدی که نمی تواند مناسب یک انسان باشد، با تصور این دورنمای زیبا، به سمت سیاهی کشیده می شوند. با ورود به آن انسانیت و عشق در وجود آن ها از بین می رود و آن ها به موجودی سراسر سیاهی تبدیل می شوند.
بعضی افراد نیز به دلایل گوناگی بدجنسی و پلیدی ذات خود را پرورش می دهند و برای انجام اعمال غیر انسانی خود به سیاهی می گرایند تا بعضی از کمبود های وجود خود را در حالی که از لذتی نفرت انگیز بهره می برند، جبران کنند.


تصویر کوچک شده


Re: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۱۸:۰۹ یکشنبه ۱۱ تیر ۱۳۸۵

سامانتا ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۹ پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۵:۰۸ یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰
از ما که گذشت!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 248
آفلاین
درباره نشانه و نماد ستاره پنج پر در میان مشنگ ها و جادوگران 10 خط بنویسید.


پنتاگرام یکی از قابل توجه ترین، قویترین و پایدارترین نمادها در تاریخ بشر است. پنتاگرام در لغت به معنای ستاره ی پنج رأس یا شکل پنج ضلعی است. این علامت تقریبآ برای همه ی فرهنگ های باستانی مهم بوده است. از مایان ها در امریکای لاتین تا هند، چین و مصر. پنتاگرام به صورت حکاکی شده روی دیوارهای غارهای عصر نو سنگی یافت شده است. در نقاشی های بابلی ها نیز جایی که این نشان بر جای گزارده شده سیاره ی زهره مسیرش را طی می کند، و این علامتی سری از الهه ی Ishtar می باشد. در کتاب های مقدس آسمانی به خصوص کتاب عبری یهودیان، تورات پنتاگرام بسیار مورد توجه قرار گرفته و به وفور به آن مراجعه شده است. اما با این وجود،اما امروزه پنتاگرام شهرتی شیطانی دارد.
اولین پنتاگرام ها به صورت حکاکی شده درون غارهای عصر حجر یافت شدند. در حالی که بشر در آن زمان به برخی معانی روحانی و غیر مادی اعتقاد داشت، اما معنا و مفهوم ستاره برای بشر اولیه یک راز است. در تمدن هایی که بعدها به وجود آمدند، پنتاگرام معانی گوناگونی را در برداشت که معمولآ این معانی نجومی یا مذهبی بودند. ستاره ی پنج رأس در متن های سومری برای نشانه گذاری مسیرهای نجومی به کار می رفت و پنج سیاره ی قابل رویت را نشان گذاری می کرد.
مطابق با عقاید فیثاغورث ریاضیدان و فیلسوف یونانی، پنج عدد انسان است، به خاطر تقسیم بندی پنج قسمتی بدن، و همچنین تقسیم بندی پنج قسمتی یونانیان باستان از روح. با توجه به گفته های فیثاغورث پنج گوشه ی پنتاگرام هر کدام نشان دهنده ی یکی از پنج عنصری هستند که انسان را تشکیل می دهند، یعنی آتش، آب، هوا، زمین و روح که به ترتیب تشکیل دهنده ی انرژی، مایع، نفس، جسم و ذهن انسانند. پیروان فلسفه ی فیثاغورث، پنتاکل* را به عنوان Hygeia یا همان رب النوع تندرستی مقدس می دانند.
این شیوه ی نشان پردازی یا همان نمایش به وسیله ی علائم منحصر به فرد، قرن هاست که پا بر جا مانده است و به طرز شگرفی بر تئولوژیهای سنتهای گوناگون تاثیر گذاشته است. مسیحیان اولیه پنتاکل را به عنوان نشانه ای از جراحت های مسیح بر سر می گذاشتند. در قرن های بعد، پنتاکل در بسیاری از عقیده ها و باورهای سری و اسرار آمیز دوره ی رنسانس و قرون وسطی نماد مهمی به شمار می رفت.
_________________________________________
*Pentacle - طلسمی به شکل ستاره ی پنج راس



خلاصه بیوگرافی از مدافعان ماگل نما را بنویسید.


مدافعان ماگل نما کسانی هستند که در بر حسب شرایط زمانی به کمک ماگل ها رفته اند و به آنها کمک کرده اند . در حقیقت مدافعان ماگل نما راه را برای هرچه هموار تر کردن نزدیکی بین دنیای جادوگری و مشنگی هموار کرده اند.مدافعان ماگل نما در حقیقت جادوگر اند اما به میان مشنگ ها رفته و با آنان زندگی کرده اند به همین دلیل در میان جامعه جادوگری به مدافعان ماگل نما شهرت یافته اند. در زیر بخشی از بیوگرافی دو مدافع ماگل نما را می خوانیم:

یوهان باخ سباستیان:

یکی از بزرگترین آهنگسازان تاریخ دنیای مشنگی و جادوگری به شمار می رود ! وی که ازخاندان بزرگ جادوگری باخ بود در خانواده ایی که همگی موسیقیدان بودند متولد شد . باخ از همان کودکی علاقه خود را به سازهای مشنگی از جمله ویلن نشان داد و این علاقه تا به آن حد بود که در سال پنجم هاگوارتز را ترک کرد و به مطالعه موسیقی در دنیای ماگلی رفت زیرا که دنیای ماگل ها در این رشته بسیار فراتر از دنیای جادوگری بود.
باخ در سن 38 سالگی به لایپزیک رفت و بقیه عمر خود را در آنجا به سر برد.او در آن محل بزرگترین قطعات موسیقی خود را که بیشتر مخصوص آواز و ارگ بودند نوشت.
گرچه باخ تا پایان عمر نیز به جامعه جادوگری وفادار بود اما هنگامی که در گذشت موسیقی ها و آهنگ های او نیز تقریبا به فراموشی سپرده شد و هیچ کس حتی یک صفحه او را اجرا ننمود. در حدود 100 سال بعد مردم جادوگر و مشنگ پی بردند که یوهان باخ چه استعدادی داشته است .
"کنسرت براندنبورگ" و "تعصب" از مشهورترین قطعات این مدافع ماگل نما بوده است . جامعه چادوگری در سال 1851 به وی لقب کنت نت را داد.

ژاندارک:

ژاندارک یک جادوگر دو رگه و دختری فرانسوی بود که ادعا کرد خداوند به وی الهام نموده تا فرانسه را از تجاوز انگلستان نجات دهد اما در حقیقت این وظیفه را وزارت سحر و جادو بر عهده او گذاشت زیرا که در طی این جنگ ماگلی بین جادوگران دو کشور که به شدت روابط تیره ایی را می گذراندند و با یکدیگر دشمن بودند جنگ های مهیب و سهم گینی در می گرفت.
بنابراین طبق ماموریت ژاندارک د ر17 سالگی پادشاه ماگل فرانسه چارلز هفتم را قانع نمود تا به وی اجازه دهد تا ارتش فرانسه را رهبری کند . وی در 5 نبرد بزرگ به پیروزی رسید اما سپس توسط ماگل های انگلیسی که به تحریک جادوگران سیاه انگلیسی اسیر شد و به عنوان (ساحره) یا همان جادوگر سوزانده شد. وی گرچه توانست از جنگ بین جادوگران دو کشور جلوگیری کند اما وزارت سحر و جادو او را نادیده گرفت و برای نجات او اقدامی نکد.
امروزه ژاندارک در سرزمین های ماگلی به خصوص فرانسه به شدت مورد احترام و توجه است و پاپ رهبر کاتولیک های جهان در سال 1920 به وی لقب سنت مقدس داد.


به نظر شما جادوگران چطور به سمت سیاهی گرویدند؟

شاید به جرئت می توان گفت که سیاهی در همه اعصار در مشنگ ها و جادوگران حلول کرده است چه از راسپوتین نماد رذالت شیطانی در سرنگونی تزار های روسیه و روی کار آمدن کمونسیت ها در دنیای مشنگی تا لرد ولدمورت کبیر خدای وحشت و ترس و یگانه سیاهی مطلق و لرد تاریکی ها در دنیای ما جادوگران!
اما این مطمئنا در همان آغاز خلقت انسان و مشنگ ها همرا ه آنان بود ه است اما بر طبق افسانه های قدیمی که تنها مدرک ما بر زمان حلول سیاهی در نهاد انسان ها می باشد این طور به نظر می آید که انسان اولیه هیچ گاه به دنبال سیاهی نرفته است بلکه اهریمن خبیث تاریکی او را به سمت خود کشانده است و خود را به وی شناسانده است.
گفت شده : اولین بار سیاهی توسط شیطان در وجود خفته انسان ها بیدار شده است این به دان معناست که اهریمن خارجی خود را به هیبت انسان ها در آورد و مدتی را در میان آنان زیست و وجود خود را به آنان عرضه کرد . او پرده های سفیدی را کنار زد و دست به تاریکی های وجودش برد و خود را به آنان تفهیم کرد. در این میان عده ایی از انسان ها ی جادوگر که متعاقبا پی به این وجود بردند خود را کنار کشیدند و در مقابل این خواسته او مبنی بر یاریش پاسخ رد دادند اما گروهی نیز که در پی قدرت و جاه طلبی بودند فریب اهریمن را خوردند و روح خود را با شیطان معاوضه کردند تا بر جهان حکم رانی کنند.
اهریمن به آنان قدرت می بخشید تا تمام جهان را در سیطره خود در آوردند و به جای آن وجود مسخ شده ایی را به آنان هدیه می کرد. و این گونه شد که در جهان عده ایی پیرو سیاهی گشتند . گرچه آن عده ایی که دست رد بر سینه اهریمن کوفتند ساکت ننشستند و همیشه سعی در بازگرداندن آن عده داشتند اما شیطان چنان در جسم آنان هلول کرد که دیگر راه برگشتی برای آنان نبود زیرا که آنان حالا دیگر لبای سیاهی را بر تن کرده بودند و مامور و جانبدار او شده بودند. بعد ها اهریمن سعی در نابودی آنان نمود و از لشکریان سیاهش در این جنگ استفاده نمود اما هنوز که هنوز است سیاهی و سپیدی در پیکار هستند و گرچه پیشگویی های وسیع نشان داده که در پایان سپیدی پیروز است اما هیچ کس نمی داند آن روز کی فرا می رسد!
و این چنین عده ایی راه سیاهی را پیش گرفتند.
امروزه کسانی که باز هم دست به فروختن خود بر اهریمن می کنند عطش قدرت سراپای وجودشان را گرفته و تنها سیاهی ست که به آن پاسخ داده است!


از دفتر خاطراتم :

از او می ترسم... گاه تصور می کنم با هیبتی عظیم در مقابل من ایستاده و م


Re: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۱۸:۰۰ یکشنبه ۱۱ تیر ۱۳۸۵

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
- درباره نشانه و نماد ستاره پنج پر در میان مشنگ ها و جادوگران 10 خط بنویسید
عده از مشنگها بر این باورند که این ستاره نماد چیزهایه خوب در این دنیا میباشد .آنها معتقند این ستاره اونها رو به خالقشون نزدیکتر خواهد کرد.بعضی از مشنگها که به اصطلاح خود را جادوگر مینامند میگویند از طریق این ستاره میتوان به تمام حقایق در این چهان پی برد.
اما جادوگران نظر دیگه ای دارند آنها معتقند با استفاده از این ستاره میتوان آینده را پیشگویی کرد میتوان به وسیه آن از گذشته مطلع شد.تعدادی از جادوگران در زمانهای گذشته در پی این بودن که به وسیه این ستاره قدرتی بدست بیاورند که هیچ چیزی نتواند باعث نابودی آن شود.

- به نظر شما جادوگران چطور به سمت سیاهی گرویدند؟
در زمانی که سفیدی بر همه جا حکمفرما بود تعدادی از جادوگرران بدنبال رسیدن به چیزهایی بودند که قدرت درک آن را نداشتند.آنها دنبال چیزی بودند که دیگران از آنها اطلاعت کنند.در سال 349 قبل از میلاد مرلین جادوگری توانست به این نیرو دست یابد و این حسادت دیگران را بر انگیخت و باعث شد جنگ برای این نیرو در سراسر دنیا شکل گیر.جادوگران سفید از بین رفتن و آنان که میماندن دیگر سفید نبودند.از آن زمان جادوگران به دو دسته سفید و سیاه تقسیم شدند.





Re: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۷:۳۵ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵

ایوان چمبرزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۳:۳۰ پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۴۸
آخرین ورود:
۹:۴۲ یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 72
آفلاین
نماد اصلي جادويه سياهي كه روي كتاب هاي معتبر كه در اين باره
نوشته شده اين علامت روي جلدش خودنمايي ميكنه
شكل اين ستاره به صورت بيزي هاي متعدده كه وسط اون يك نور سياه تابناك و دونهاي كوچك اتش ميتابه كه نمادي كامل از شيطانه
بله!!

مدافعان ماگل نما را امروزه ما در اداره سو استفاده از وسايل مشنگي خلاصه ميكنيم اون الان همين معني را ميده يعني دفاه از ماگل به يوناني ميشه اكسوس ميوگل هم معني كرد

از وقتي سرژ تانيكان وارد سايت شد انها به سياهي گرويدند اما خو.ب حرص و ولع هم از ديگر دلايل به حساب ميامد
و كشت و كشتار بيماري هاي رواني و ...
خيلي چيزها درش دخيل بودن


[img]http://







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.