دراکو : منو بلیز پاهاشو میگیریم . رابستن ! تو با جاگسون دستاشو بگیرید . هوکی تو هم قدت کوتاهه وقتی بلندش کردیم برو زیر هاگرید . بلا تو هم که ضریب خشانتت بالاست خودت گرگه رو بیار .
هوکی : فقط این هاگرید با این هیکلش یه ذره تو مدرسه تابلو نیست ؟
بلیز : هوووووم راست میگی !
همه به فکر فرو رفتند .
چند لحظه بعد
دراکو و بلیز و رابستن و جاگسن ( و هوکی از زیر ) در حال حمل کردن هاگرید بودن که حال بر روی بدنش ملافه سفید رنگی به چشم میخورد و بر روی شیکم بزرگشم یه گلدون گذاشته بودند تا شبیه میز به نظر برسد . بلا هم در حالی که گرگه رو انداخته بود رو دوشش جلوتر از همه حرکت میکرد .
هر کس از بغل آنها رد میشد . با تعجب به آنها نگاه میکردند و بلافاصله با قیافه هایی خشانت آمیز و کج و کله ملت غیور اسلی روبه رو میشد و سرانجام به این
حالت در میومد !تا اینکه ....
بلاتریکس : اووووه دومبوله !!
بلافاصله همه با وحشت به دامبلدور نگاه میکنند که با قدمهایی آرام و آهسته به آنها نزدیک میشد .
دامبل : سلام ! احیانا الان نباید در خواب ناز باشید گوگولی ها مگولی ها دووووهاهاها !
بچه های اسلی
بلافاصله دامبل متوجه میشه که ملت اسلی اعصاب معصاب شوخی ندارند و به همین دلیل سعی میکنه کمی دست از این بچه بازیاش برداره و به مسائل جدی تری بپردازه به همین دلیل به گرگی اشاره میکنه که رو کول بلا بودش !
دامبل : این چیه ؟
بلافاصله بلا با دستپاچگی گرگه رو دور گردنش میپیچونه !
بلاتریکس : این داوینچی ، خوب شال گردنه دیگه پوست گرگه رودولف برام گرفته !
دامبل در حالی ک به دندونای گرگه خیره شده : هوووووم عجب دندونای تیزی هم داره راستی میگم ... چیزه.... پس لباس فرم مدرست کجاست ؟ مدرسه قانون داره خواهر !
بلاتریکس : یکی منو بگیره وگرنه میزنمش اینو له و لوردش میکنما
دامبل که احساس خطر کرده بود :
- باب شوخی کردم جدی نگیر !
و بلافاصله موضوع بحث رو عوض میکنه و برای این کار دراکو رو مورد خطاب قرار میده :
دامبل : خوب چی دارین با خودتون میبرین ؟
بلافاصله همه معذب میشن !
دراکو : چیزه !
دامبل : چیه ؟
دراکو : میزه دیگه ! زیرش چرخ داره مام داریم میکشیمش !
دامبل تمام هیکل هاگرید رو که زیر پارچه مخفی شده بود رو ورانداز میکنه تا چشمش به پاهای هوکی کی می افته که در زیر پارچه ای که بر روی هاگرید قرار داشت به چشم میخورد ( هوکی داشت انگشتای پاشو تکون میداد به همین دلیل جلب توجه میکرد)
دامبل : د.... چه زیر این میزش باحاله شبیه پائه جنه !
ملت اسلی
بلافاصله همه که میفهمن دارن لو میرن هاگرید رو ول میکنن در نتیجه هاگرید با صدای گرومپی میخوره زمین ( هوکی زیر هاگرید له میشه
) و همگی میپرن رو هاگرید و شروع میکنن به خندیدن
بلیز : چیزه نه این الان یه نوع کاناپه هست . ببین ما همه روش لم دادیم از اون پایه های ارزشیم خبری نیست .
در همون لحظه هاگرید صدای خرناس بلندی میکشه !
دامبل : وای این ... این ... صدای چی بود ؟
همه : اممممممم
رابستن : نه چیزه وقتی فشارش میدیم این صدا رو از خودش در میاره مد روزه دیگه این عروسکا رو دیدین فشارش میدین اواز میخونن ؟ اینم نوع پیشرفتشه جون تو !
دامبل : خیالم راحت شد . فکر کردم صدای هاگریده که حقوقشو نگرفته
هاگرید : خرناسسسسسسس !
دومبول : واییییییییی
ملت : اسلی : باب ما داریم فشارش میدیم چیز خاصی نیست اتفاقا خیلی صداش باحاله
دومبول که ترسیده بود :
- باشه خوب ، پس خوش باشید .
و با عجله از آنها دور میشه .
ملت
دراکو : خوب راه بیفتید دیگه !
چند لحظه بعد
همگی دمه در تالار هستند و دارند همدیگر رو بربر نگاه میکنند .
دراکو : خوب ببریدش تو دیگه
هوکی که بعد از جریان سقوط هاگرید شکل اعلامیه درومده بود :
- دراکو یه مشکلی هستش !
همه سرهاشونو به علامت تایید تکون میدن .
دراکو : چه مشکلی ؟
همه همدیگر رو نگاه میکنند .
بلا : هاگرید از در تالار رد نمیشه
دراکو در حالی که به هاگرید خیره شده :
- ماشالله شیکم