هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۷:۲۱ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۵

لوسیوس مالفوی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۲ شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۵۴ دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱
از قصر خانواده مالفوی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 807
آفلاین
1.در چه تاريخي دانشمندان اولين سري تحقيقاتشون رو اغاز كردن؟؟

ج) 1376


2.من در اولين جلسه رنگ پالتوم چه رنگي بود؟

ج)آبي


3.در سال 1687 فوايد چند جانور شناخته شد؟؟

د)5

4.من در جلسه ي دوم آداب غذا دادن چه جانوري رو آموزش دادم؟؟

ج)هيپوگراف


5.نام جلسه ي چهارم موجودات جادويي چه بود؟

د) جانوران جادویی پر فایده یا بی فایده؟؟

6.در جلسه سوم چه صدايي در اول كلاس به گوش ميرسيد؟؟
الف)بوق

7.شيردالهاي براي اولين بار در كجا ديده شده اند؟؟

ج)يونان باستان


8.كدام يك جزو ويژگي هاي جانور قبل تربيت نيست

ب)خوردن جانورهاي ديگر


9.من موبايل استرجس رو كمدي انداختم آن كمد مربوط به كدام دانش آموزان ميشذ؟؟
الف)دانش آموزان يك سال پيش و قبل تر


10.ملت اسلاتريني كدام يك از جانوران زير را برداشتند؟

ب)برقك


11.دو جانوري كه آسان و ساده بودند و من سر كلاس آوردم كدام بودند

ب)برقك- الاغ


12.جانور هوشمندي كه من مثال زدم چه نام داشت؟؟

ج)مانتيكور

13.در جلسه درس وقتي اندرو اعتراض كرد من چند امتياز از گريفيندور كم كردم

ج)666


14.نيروهاي جانور به چند دسته تقسيم ميشوند
الف)2


15.به نيروي ژنتنامیس چي ميگن

ب)نيروي زوري


16. به نيروي رنتنامیس چي ميگن

د)هيچكدام

17.وردي كه نشان ميدهد جانور از چه نيرويي استفاده ميكند چيست؟؟
الف)نيريوس


18.چند نوع بيماري داريم؟؟
الف)4

19.اولين كار براي مداواي جانوران چيست؟

ج)هيچ كري نبايد انجام دهيم


20.بعد از اجراي ورد برازینی نام بيماري چطوري نشون داده ميشه
الف)در ذهنت نقش ميبنده

د)هيچكدام


جادوگران


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۶:۱۰ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۵

آناکین مونتاگ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۲ شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۵۸ یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۰
از 127.0.0.1
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1391
آفلاین



4الف





10ب
11الف
12الف
13الف
14ب
15د
16د
17ج
18د
19ب
20الف



Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۳:۲۱ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۵

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
شروع امتحان از ساعت 14 بعدظهر 28 شهریور تا ساعت 14 بعدظهر 30 شهریور
*برای کم حجم شدن صفحات لطفا فقط شماره سوال رو همراه با جواب ارسال کنید.(مثلا 12- الف )

مراقبت از موجودات جادویی ---> با تدريس پروفسور مورگان الکتو (سوالات توسط استرجس پادمودرطراحی شده)
1.در چه تاريخي دانشمندان اولين سري تحقيقاتشون رو اغاز كردن؟؟
الف)1367
ب) 1687
ج) 1376
د)1678

2.من در اولين جلسه رنگ پالتوم چه رنگي بود؟
الف)سفيد
ب)سياه
ج)آبي
د)قرمز

3.در سال 1687 فوايد چند جانور شناخته شد؟؟
الف)20
ب)24
ج)14
د)5

4.من در جلسه ي دوم آداب غذا دادن چه جانوري رو آموزش دادم؟؟
الف)مانتيكور
ب)الاغ
ج)هيپوگراف
د)هيچكدام

5.نام جلسه ي چهارم موجودات جادويي چه بود؟
الف) قدرت های دفاعی جانوران جادویی
ب) مداوای بیماری ها
ج) چه جانورانی قابل تربیت هستند؟
د) جانوران جادویی پر فایده یا بی فایده؟؟

6.در جلسه سوم چه صدايي در اول كلاس به گوش ميرسيد؟؟
الف)بوق
ب)شيپور
ج)گيتار
د)هيچكدام

7.شيردالهاي براي اولين بار در كجا ديده شده اند؟؟
الف)انگليس
ب)استراليا
ج)يونان باستان
د)مكزيك

8.كدام يك جزو ويژگي هاي جانور قبل تربيت نيست
الف) هوش نسبتا بالایی
ب)خوردن جانورهاي ديگر
ج) سعی بر اعمال وحشیانه نداره
د) دارای محل زندگی مشخصیه

9.من موبايل استرجس رو كمدي انداختم آن كمد مربوط به كدام دانش آموزان ميشذ؟؟
الف)دانش آموزان يك سال پيش و قبل تر
ب)دانش آموزان نيم سال پيش و بعد تر
ج)داننش آموزان 6 سال پيش و قبل تر
د)دانش آموزان 4 سال پيش و قبل تر

10.ملت اسلاتريني كدام يك از جانوران زير را برداشتند؟
الف)توپك
ب)برقك
ج)الاغ
د)جغد

11.دو جانوري كه آسان و ساده بودند و من سر كلاس آوردم كدام بودند
الف)توپك - الاغ
ب)برقك- الاغ
ج)توپك – برقك
د)مانتيكور - برقك

12.جانور هوشمندي كه من مثال زدم چه نام داشت؟؟
الف)ققنوس
ب) ابولهول
ج)مانتيكور
د)اسب آبي

13.در جلسه درس وقتي اندرو اعتراض كرد من چند امتياز از گريفيندور كم كردم
الف)555
ب)444
ج)666
د)111

14.نيروهاي جانور به چند دسته تقسيم ميشوند
الف)2
ب)3
ج)5
د)4

15.به نيروي ژنتنامیس چي ميگن
الف)نيروي كه منشا جادويي ندارد
ب)نيروي زوري
ج)نيرويي كه منشا جادويي دارد
د)نيرويي كه حالت فيزيكي دارد

16. به نيروي رنتنامیس چي ميگن
الف)نيرويي كه حالت فيزيكي دارد
ب)نيرويي كه اصلا به درد نميخوره
ج)نيرويي كه منشا جادويي دارد
د)هيچكدام

17.وردي كه نشان ميدهد جانور از چه نيرويي استفاده ميكند چيست؟؟
الف)نيريوس
ب)پرتگو
ج) سانینیو راسک
د)هيچكدام

18.چند نوع بيماري داريم؟؟
الف)4
ب)2
ج)5
د)3

19.اولين كار براي مداواي جانوران چيست؟
الف) تشخیص اینکه بیماری سطحی هست یا وخیم
ب) در صورتی که بیماری وخیم بود از ورد((برازینی)) استفاده می کنیم تا بیماری مشخص بشه و در صورتی که سطحی بود از ورد((گروش))استفاده میکنیم تا بیماری مشخص بشه.
ج)هيچ كري نبايد انجام دهيم
د)بردن به كلينيك جانوران

20.بعد از اجراي ورد برازینی نام بيماري چطوري نشون داده ميشه
الف)در ذهنت نقش ميبنده
ب)اصلا ورد كار نميكنه
ج) نام بیماری به صورت حروفی طلایی و البته کمی ناخوانا جلوی چشماتون دیده میشه
د)هيچكدام


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۲۸ ۱۳:۵۸:۵۱




Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۸:۴۰ جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۸۵

کنث تیلورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۵ یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۰۱ یکشنبه ۲ مهر ۱۳۹۱
از Hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 156
آفلاین
گزارش کار این جلسه رو در 10 خط بنویسید
پرفسور که امروز اصلا حوصله نداره وارد کلاس میشه و درس رو مید...که اون هم این بوده:سطحی و عمقی بودن زخم ...برازبنی و گروش و بعدشم میگه برید از تو کتاب دایره المعارف بیماری ها مداوا رو پیدا کنید چون این کار سختیه
(من متوجه این سووال نشدم در هر صورت اگه بی ربط بود دیگه دسته خودتونه که چه قدر نمره بدید)

سوال 2: خوب ما تشخیص میدیم کدوم یکی از اونا زخم بدتری داره و بعد با استفاده از طلسم هایی که یاد گرفتیمو اونی رو که زخم بدتری داره(عمیق تر)مداوا و بعد نجات می دهیم.
سوال 3:
خوب این طلسم ها مربوط میشه به 1 قرن بعد از مرلین کبیر که اون موقع به خاطر نبود امکانات بهداشتی ادم ها و جا نوران زیادی از دست می رفتند که دلیلشم اکثرا به خاطر این بود که نوع بیماری رو نی تونستند تشخیص بدن به همین دلیل وقتی که روز به روز تعداد کشته شدگان بیشتر می شد اون وسط یک جادوگر خیلی پیر به نام انیستونیوس وقتی که داشت جادو می کرد که غذاش اماده بشه به خاطر این که حروف رو لرزان و اشتباهی گفت تونست این طلسم رو کشف بکنه


[i


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۰:۰۳ جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۸۵

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
1.گزارش کار این جلسه رو در 10 خط بنویسید(10 امتیاز)
در این جلسه پروفوسور با دقت فراوان به ما درس داد که خیلی همه خوب یاد گرفتن و تقریبا همه به جز هدویگ مسلط شدند.
پروفوسور که دستور داده بود جانوری مرده بیارند به بچه ها به طور زنده کار این ورد و درس رو توضیح داد.بعدچندین حیوان مریض دیگه آورده شد تا بچه ها بر روی آن امتحان کنند.که بچه ها هم به گروه 3 نفری تقسیم شدند و اول من بعد ایدی بعد دراکو و بعد بلیز ورد را به خوبی اجرا کردیم.پروفوسور هم که بهترین معلم هست به بقیه هم کمک کرد تا اون ها هم بتونند و بالاخره همه موفق شدند به جز هدویگ.هدویگ هم به خاطر اینکه بال داشت نمیتونست ورد رو خوب اجرا کنه.
------------------
نورممد به سختی با جانور مریضی مبارزه می کند ، شما در این بین به نورممد کمک می کنید یا سعی می کنید جانور مریض رو که چندان هم خطرناک نیست مداوا کنید(سوال از این ارزشی تر!!!و در ضمن نمی تونید هم به نورممد کمک کنید و هم جانور رو مداوا کنید ودر ضمن این سوال
-نور ممد داری چیکار میکنی؟
-دارم مثل همیشه تکالیف مورگان با یک جانور میجنگم،میخوام سلامتیشو بهش برگردونم.
-خب حالا چه جانوری رو برای اولین بار انتخاب کردی؟
-اژدهای پوست کلفت و قاتل رو و میخوم وقتی حرفه ای شدم رو حیون های مثل موش و گربه که کار بروشون سخته کار کنم
-
خب حالا باید بهت کمک کنم
-باید ورد رو اینجوری بزنم؟پس چرا اجرا نشد؟
اژدها صورتش به شکل: در میاد و قصد حمله میکنه.
-اخه خل،این حیوانی که تو انتخاب کردی اگر حالشو خوب کنی که بهت حمله میکنه
-من حالشو خوب کردم
-
این نتیجه بود که نورممد سرخ شد و شخصیت کمک کننده فرار کرد
----------------------
3.مقاله ای در رابطه با تاریخچه ی وردهای تشخیص دهنده بنویسید(15 امتیاز)
این ورد در زمان بولدوم الکتو که پدر بزرگ شما هست که در زمان خودش بهترین جانور شناس بود توانست این ورد را با کلی ازمایش کشف کند.ابتدا میخواست ورد تولوتوران رو که رنگ جانور رو عوض میکنه بگه که ناگهان کسی در زد و ورد را اشتباه گفت با این حال فهمید حیوانش مریض هست.اون حیوان که خیلی براش ارزش داشت و قیمتش 10000 گالیون بود نجات پیدا کرد و پدر بزرگ شما این ورد رو به جهان داد.
چه قدر ارزشی شد سوال اخر،ببخشید!


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۵:۵۸ پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۵

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۹ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۰۱ جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۸۵
از اون بالا دختر میایَ !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 106
آفلاین
1.گزارش کار این جلسه رو در 10 خط بنویسید(10 امتیاز)

پروفسور مورگان الکتو ، با عجله وارد کلاس شد و بدون اتلاف وقت ، به سراغ درس دادن رفت .
اول کلاس ، موضوع درس امروز رو مشخص کرد و بعد از اون ، در مورد راه های تشخیص بیماری هایجانواران توضیح داد .
در مواردی که بیماری جانوار وخیم به نظر برسد ، باید از ورد « برازینی » استفاده کرد که این ورد ، نوع بیماری جانور مورد نظر رو مشخص می کنه و همچنین در مواردی که بیماری سطحی و عادی گزارش شود ، باید از ورد « گروش» استفاده کنیم .
پروفسور صحبتی در مورد نحوه مداوا کردن حیوانات نکرد ، که خودش دلیلش رو ابعاد گسترده ی این موضوع بیان کرد .
برای پیدا کردن راه مناسب برای مداوای جانوران مریض ، بهتره به کتاب دایره المعارف بیماری ها مراجعه کرد .
شیوه ی مشخص شدن نوع بیماری ، توسط دو ورد بالا ، به این صورت است که نام بیماری ، به شکلی ناخوانا در جلوی فرد طلسم کننده ظاهر میشه .


2. نورممد به سختی با جانور مریضی مبارزه می کند ، شما در این بین به نورممد کمک می کنید یا سعی می کنید جانور مریض رو که چندان هم خطرناک نیست مداوا کنید(سوال از این ارزشی تر!!!و در ضمن نمی تونید هم به نورممد کمک کنید و هم جانور رو مداوا کنید ودر ضمن این سوال 5 امتیاز داره!!!)

من سعی می کنم به جانور مریض کمک کنم ، نور ممد رو یکی دیگه نجات بده !
اولش از نور ممد می پرسم ببینم چی کار کرده ، اگر می دونست بیماری اون جانور چیه ، تندی می پرم کتاب خونه ، دایره المعارف بیماری ها رو برمیدارم و میام بالا سر مریض !
از روی کتاب نگاه می کنم و مرض اون مریض رو شفا میدم !
اگرم که نور ممد گیج بازی در اورده باشه و نفهمیده باشه بیماریش چیه ، از ورد « برازینی » استفاده می کنم چون مشخصه که جانور بیماری بدی داره که دکتر نور ممد اومده بالا سرش !

3.مقاله ای در رابطه با تاریخچه ی وردهای تشخیص دهنده بنویسید(15 امتیاز)
ورد های تشخیص دهنده ی بیماری ، به قرون وسطا برمیگردن . در اون زمان مردم متحمل ضرر و زیان های مختلفی میشدن ، از جمله از دست دادن حیوانات خودشون و در نتیجه گرسنگی و فقر بیشتر .
در اون زمان ، بسیاری از حیوانات به دلیل بیماری ناشناخته ای جان خودشون رو از دست می دادن .
تا این که روزی یک کشتی ، وارد لنگرگاه این شهر شد . در این کشتی ، پزشکی بود ، که البته با قدرت چوب جادوی خودش و علمی که کسب کرده بود توانسته بود به بسیاری از بیماری ها غلبه کنه .
ماه ها ، آزمایش های متنوعی انجام داد . یک روز که سرگرم کار روی یکی از موجودات مریض دهکده بود ، اشتباهی به جای حرف « ت » حرف « ز » رو به زبون آورد و وردی که می خواست باهاش اتاقش رو مرتب کنه رو اشتباهی به زبون آورد .
وردی که گفته بود ، ورد « برازینی » بود . چند لحظه ای فکر کرد حروفی را در هوا دیده است . ولی اندکی بعد به توهم بودن آن پی برد !
به فکر فرو رفت و دوباره ورد را ، با همان شکل غلط به زبان آورد .
دوباره همان حروف را دید ولی این بار به آن دقت کرد . مریضی را پیدا کرد و جانواران را شفا داد !
35 سال بعد ، پسرش ورد « گروش » رو اتفاقی مثل پدرش کشف کرد !
همه چی به خوبی و خوشی تموم شد !!!


تومی این رو گ


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۵:۴۸ پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۵

ورونیکا ادونکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۸ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۴:۲۲ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 404
آفلاین
سوال اول:
هوممم... یه کم سوال مبهم نبود؟! ... به هر حال اگر منظورتون درباره ی اینه که تو این جلسه چه چیزایی مطرح شد باید این رو بگم... خب پروفسور الکتو مثل همیشه سر کلاس حاضر شد... البته این رو هم باید بگم که تو جلسه ی قبل درباره ی بیماری های وخیم و سطحی بحث کردیم و این که چطوری می شه اون ها رو تشخیص داد اما این جلسه درباره ی انواع این بیماری ها و نحوه ی درمان اون ها بود... خب تو این جلسه بحث سر این که نوع بیماری چیه، بود... اگر بخوایم یه موجود جادویی رو که مریضه درمان کنیم باید به دو قسمت توجه داشته باشیم... برای اولین بار باید ببینیم که بیماری از نوع سطحیه یا وخیم... اگز از نوع وخیم بود از طلسم برازبی و اگر از نوع سطحی بود از طلسم گروش استفاده می کنیم... البته مداوای بعضی از موجودات جادویی کار خیلی دشواریه از عهده ی هر کسی بر نمیاد... بعد از اون هم جانوری جلوی هر کدوم از بچه ها گذاشته شد تا مداوا کنند... البته این قسمت آخرش رو همین جوری گفتم ... دیگه هم این که من کاملاً منظور شما رو متوجه نشدم اگر درست نوشتم که هیچی اگر هم اشتباه نوشتم که بازم هیچی (یعنی نمره بدین ) !

سوال دوم:
خب دو تا صورت داره... اگر به نور ممد کمک کنم تنها می تونم اون رو از مخمصه نجات بدم اما اگر موجود مریض رو مداوا کنم هم اون موجود رو نجات دادم و هم نور ممد رو... بنابراین دومی رو انتخاب می کنم یعنی اول موجود مریض رو مداوا می کنم... برای این کار هم مشخصه دیگه اول نوع بیماری رو تشخیص می دم اگر وخیم بود از طلسم برازبنی استفاده می کنم و اگر هم سطحی بود از گروش... در کل بعد هم اول اون موجود رو درمان می کنم... در واقع بعد از درمان شدن اون موجود هم به نوعی به نور ممد کمک شده و هم اون موجود... البته تو صورت اول فقط نور ممد نجات پیدا می کرد و اون موجود همون طور در بیماری به سر می برد برای همین زیاد راه حل جالبی به نظر نمی رسه... اما تو قسمت دوم هر دوتاشون نجات پیدا می کنن در نتیجه من فکر می کنم که قسمت دومش بهتر باشه... همچنین فکر می کنم تا همین جا بس باشه، نه؟!

سوال سوم:
نام کشف کننده: خب هر کدومش رو یکی کشف کرد... این طلسم ها مال یونان باستان است... اولیش رو ریوانا و دومی اش رو سیوارا کشف کرد... این رو هم باید بگم که این دو فرد اصلیتشون یونانی نبود بلکه اون جا بزرگ شدن !
تاریخ کشف: 67 سال بعد از ظهور مرلین !
محل کشف: شهر رودت که الآن به شهر بزرگ آتن تبدیل شده !
چگونگی کشف: این دو نفر که جادوگر هم بودن دارای موجوداتی جادویی بودن که هر کدومشون بعد از مدت ها به بیماری دچار شده بودن. یکی از اون ها بیماری ای سطحی گرفته بود و اون یکی وخیم بود... بعد اون ها هم سعی می کنن به وسیله ی معجون هایی اون ها رو نجات بدن اما موفق نمی شن (البته بماند که بعد ها این معجون ها به وسیله ی افرادی دیگر ساخته شد ! )... بعد سعی می کنن به وسیله ی دعاها و دست نوشته های جادویی این کار رو انجام بدن باز هم نمی تونن سرانجام با همین دعاها می رن یه تکه چوب برمی دارن... از همون جا چوبدستی جادویی اختراع شد بعد هم به طوری اتفاقی یه طلسم بهشون الهام می شه و موجوداتشون سالم می شن... البته شایان ذکر است که این دو نفر واقعاً به طرزی ارزشی این دو تا طلسم رو اختراع کردن !


اگر یک فرد انسان، واحد یک بود ، آیا یاز یک با یک برابر بود؟!
[b][s


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۳:۵۸ پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۵

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین

1.گزارش کار این جلسه رو در 10 خط بنویسید(10 امتیاز)


2. نورممد به سختی با جانور مریضی مبارزه می کند ، شما در این بین به نورممد کمک می کنید یا سعی می کنید جانور مریض رو که چندان هم خطرناک نیست مداوا کنید(سوال از این ارزشی تر!!!و در ضمن نمی تونید هم به نورممد کمک کنید و هم جانور رو مداوا کنید ودر ضمن این سوال 5 امتیاز داره!!!)

هوم یک عدد بوق ممد رو از ناکجاباد وسط صحنه ظاهر میکنیم...بوق ممد به دلیل عشق و علاقه وافرش به نورممد بوق بوق زنان به طرفش حمله ور میشه اون جونور بخت برگشته هم با شنیدن صدای بووق بوق ممد فرار میکنه ولی ما چون خیلی زرنگ و باهوش و از این حرفاییم یک عدد چکش از فلور قرض گرفته میکوبیم رو کله جونوره به طرز خفنزی بیهوشش میکنیم بعد با کمال آرامش میشینیم مداواش میکنیم و با یه تیر دو نشون میزنیم و الخ!

ولی اگه قضیه اینه که اولویت بندیمون چیه باید بگم که اول جونوره رو از دست نورممد نجات میدیم! بعد نورممدو به درک واصل میکنیم تا دیگه امثال اون جونورا رو اذیت نکنن!


3.مقاله ای در رابطه با تاریخچه ی وردهای تشخیص دهنده بنویسید(15 امتیاز)



یه بوقی بود یه بوقی داشت
بوقشو خیلی دوست میداشت
یه روز بوقی بوق میخره
به بوق میگه:
تورو به بوق! تورو به دوغ!
یکم از این بوقا ببوق!
....
...
..
.



همینجوری اومد دیگه! با تشکر از پنی به خاطر این شعر بوقش!

خوب...همین بوقی که یه بوقی داشت و اونم خیلی دوست میداشت یه روز یه حیوون بوقی میخره! بوقه حسودی میکنه به حیوونه! با هم میرن بوق بخورن که بوقه حیوونه رو میندازه تو حوضک!!

حیوونه سرما میخوره...بوقی بوق رو میخوره....حیوونه به بوقی میگه: ای بوق من! ای دوغ من! به من بده بوقک من!

(میتونید سعی کنید که شعرو تفسیر کنید! )

خلاصه، بوقه تصمیم میگیره حیوونه رو درمون کنه...اما نمیفهمه مریضیش چیه...در نتیجه:

بوقی یه بوق میزنه...یه بوق خوب میزنه...یهو رو حیوون بوق...مینویسه یه چیز هوق!

(هوق استعاره از نفرت انگیز..!!)

بلاخره بوقی از رو همون چیز هوقی که رو حیوون بوق نوشته بود میفهمه که حیوونه چشه و درمونش میکنه!

این قصه هم به سر رسید...ققی به خونش نرسید!
بالا اومدیم بوق بود...پایین اومدیم دوغ بود...قصه ما دروغ بود!

(من تحت تاثیر کودکستان بیل ویزلیم...گیزر ندین)

نکته: کل داستان همون چیزایی بود که درس دادین....همشم سرکاری بود....در ضمن من به هیچ وجه انتظار گرفتن نمره ندارم! )


ویرایش شده توسط چو چانگ در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۱۶ ۱۵:۵۸:۲۳

[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۰:۴۷ دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۸۵

رولاندا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۴ دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۲۶ شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۵
از یه جای گمنام توی سازمان جاسوسی TMM(تاریکی مطلق مرگ)
گروه:
کاربران عضو
پیام: 32
آفلاین
1.گزارش کار این جلسه رو در 10 خط بنویسید(10 امتیاز)
من به دنبال حیوان مریضی که بتوانم ورد ها را روی او امتحان کنم به سممت جنگل ممنوعه به راه افتادم .هوا بسیار سرد بود و جنگل بسیار تاریک . من مجبور شدم از نور چوبدستی ام برای پیدا کردن راه استفاده کنم . همین طور که پیش می رفتم ناگهان یک بوی متعفن تما م ریه هایم را پر کرد. برای پیدا کرد ن منبع بو نور چوبدستی ام را به ارامی در اطرافم حرکت دادم . ناگهان احساس کردم یک چیز عجیب و لزج روی زمین تکان می خورد . نور چوبدستی ام را به ارامی رویش انداختم . خون! ان قسمت از زمین پر از خون بود . خون قرمز و لزج که به نظر تازه می رسید. مطمئن بودم که این خون نمی تواند متعلق به یک انسان باشد پس من حیوان مور از مایشم را پیدا کرده بودم. ان حیوان با خون رد مشخصی از خود به جا گذاشته بود فقط کافی بود که من رد خون را دنبال کنم. بعد از مدتی احساس کردم که دیگر تنها نیستم . احساس کردم به ان حیوان بسیار نزدیک شده ام. صدای ناله های سوزناکی به گوش می رسید به ارا می چلو رفتم . ان بوی متعفن تمام هوارا پر کرده بود.از پشت یک درخت به مزکر ان خون ها وناله ها نگاه کردم .ولی... ان حیوان ..... ان حیوان.....یکهیپو گریفبود ! اخر این حیوان کجا واین جنگل کجا ! بالش به سختی مجروح شده بود و لکه های عجیبی روی بدنش دتشت . می دانستم که هیپو گریف ها می توانند موجودات خطرناکی باشند . پس باید بسیار دقت می کردم . به ارامی به او نزدیک شدم اول با نگاه خشنی به من نگاه کرد کمی ترسیدم .ولی به چشمانش خیره شدم و کمی جلوتر رفتم.انگار به من اعتماد کرده بود چون دیگر ناله نمی کرد . وقتی به هیپوگریف رسیدم. به راحتی می شد فهمید که زخمش وخیم است. به ارامی ورد( برازینی ) گفتم . کلمات هابیتیوس روی سرش ظاهر شد.می دانستم چه بیماری ایست. یک بیماری شبیه سرخک که اگر درمان نمی شد حیوان را بسیار وحشی میکرد. چند دوای مورد نیاز را باهم قاطی کردم وبه خورد او دادم . بلافاصله بیهوش شد می دانستم اگر بیدار شود حالش خوب خوب شده پس به رامی انجارا ترک کردم به در ان هوای سرد به طرف قلعه دویدم.
2. نورممد به سختی با جانور مریضی مبارزه می کند ، شما در این بین به نورممد کمک می کنید یا سعی می کنید جانور مریض رو که چندان هم خطرناک نیست مداوا کنید(سوال از این ارزشی تر!!!و در ضمن نمی تونید هم به نورممد کمک کنید و هم جانور رو مداوا کنید ودر ضمن این سوال 5 امتیاز داره!!!)
ان روز می خواستم برای عصرانه پیش نورممد بروم که احساس کردم فریاد هایی از سمت خوانه اش می اید. سریع به انجا رفتم / نورممد داشت به سختی با چند دم انفجاری زخمی که اتفاقا بسیار هم عصبانی بودند می جنگید .چون از دم انفجاری ها متنفرم تصمیم گرفتم به نور ممد کمک کنم. فقط یکی از انها باقی مانده بود. که مدام از ورد ها جاخالی میداد . این جور نمی شد. باید فکری می کردم . که ناگهان چشمم به طنابی افتاد که گوشه ی حیاط افتاده بود. این طناب ننو یاد پدر بزرگم انداخت او مثل گاه چران ها بلد بود طناب بیندازد.بله! راهش همین بود. سریع به طرف طناب رفتم .وان راچند بار بلای سشرم چرخواندم وبه طرف دم انفجاری پرت کردم طناب به سرش گیر کرد .و بعد از کمی کشمکش ما پیروز شده بودیم!!!!!!!! مقاله ای در رابطه با تاریخچه ی وردهای تشخیص دهنده بنویسید(15 امتیاز)
اولین ورد(تشخیص زخم های سطحی) در زمان مرلین وخود مرلین ان را وقتی گاوش مریض بود به طور اتفاقی پیدا کرد.ودومین ورد را مارکو پولو وقتی مرغ هایش بسیار مریض بودند به طور اتفاقی به جای گفتن ورد دیگری گفت. ووقتی تاثیر ان را دید هردو ورد رابه نام خودش ثبت کرد. با تشکر از در ستون هوچ


ما ارباب ها هستیم ما برده ها هستیم ما همه جا هستیم


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۸:۱۹ دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۸۵

وینکی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۳ شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۴۵ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۱
از خونمون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 256
آفلاین
1.گزارش کار این جلسه رو در 10 خط بنویسید:
(من نفهمیدم منظورتون از گزارش کار چیه! قبلا تو این کلاس شرکت نکردم!ببخشید اگه بی ربط بود)
پروفسور وارد کلاس شد و در رو شروع کرد. درس جدید در مورد"مداوای جانوران مریض "بود بعد از توضیحات پروفسور در مورد انواع درمانها !و اینکه برای چه زخمی چه نوع طلسمی مناسبه و.. ملت هرکدوم یه حیوون زخمی گذاشتم جلوی خودشون و سعی کردن که زخمشو درمان کنن!
(ترجیحا چون نمیدونم قضیه این سوال چیه! نمینویسم!بیشتر نمینویسم.ببخشید)


2-نورممد به سختی با جانور مریضی مبارزه می کند ، شما در این بین به نورممد کمک می کنید یا سعی می کنید جانور مریض رو که چندان هم خطرناک نیست مداوا کنید(سوال از این ارزشی تر!!!و در ضمن نمی تونید هم به نورممد کمک کنید و هم جانور رو مداوا کنید .)
این بستگی به این که اون جانور مریض چی باشه! مثلا اگه سوسک بود ما مجبوریم که نورممد رو مداوا کنیم!چون سوسک نباشه بهتره! اما اگر اون حیوون تک شاخ بود یا یک حیوونی شبیه اون مطمئنا به اون کمک میکنم!
اما ما باید قضیه رو از یه زاویه دیگه هم بررسی بکنیم! اینکه زخم کدوم یکی از اونا سطحیه و بیماری کدومشون وخیمه! ما اول نوع زخم و بیماری رو مشخص میکنیم! و بعد بیماری هرکدوم که وخیمتر بود رو مداوا میکنیم! چرا که کسی که بیماریش ضعیفه امکام مرگش خیلی کمتر از اون یکیه! پس اون میتونه مقاومت کنه اما اون یکی نه! اما بازم میگم که بستگی داره حیوونه چی باشه!

3.مقاله ای در رابطه با تاریخچه ی وردهای تشخیص دهنده بنویسید
.برگرفته از کتاب" در آغوش خانواده" :دی
" پلیکار " الاغ بدبخت بیچاره" پرین" وقتی برای شکار رفته بود زخمی شد! پرین خوشحال میشه! چرا؟ چون خودشم نمیدونست!ولی پلیکار دپرس شده بود و پرین وقتی با این صحنه مواجه شد، از خوشحالی گریه ش گرفت! چرا؟چون بازم خودش نمیدونست!خلاصه خوشی میزنه زیر دلش و ناراحت میشه! و به این فکر میفته که بره تو کار درمان پلیکار! پلیکار شب و روز ناله میکرد و حرصشو درمی آورد! میره از توی ده یه دکتر (طبیب اصولا)میاره! معلوم میشه که پلیکار چه مرگشه! و اینجاست که پلیکار میره تو کار طلسم! و متوجه میشه که در جادوگری استعداد داره! بعدش پس از (دو تا کلمه هم معنی پشت سر هم!) تلاشهای بسیار این طلسم رو بای درمان الاغ کشف میکنه! و پلیکار مهربون ما حالش خوب میشه! ولی دیگه پرین رو نمیبینه، چونکه پرین بعد از اینکه میفهمه توی جادوگری استعداد داره جوگیزر میشه و یه ورد میخونه و برای همیشه غیب میشه!


همه چیز همینه...
Only Raven







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.