جاگسن و گویل به همدیگه نگاه میکنند و به هم لبخند میزنند سپس یکدیگر رو در آغوش گرفته و با هم به اتاق بغلی میرن و در رو میبندن ! همون موقع زنگ در زده میشه اما کسی نیست جواب بده !
داخل اتاق
کییییش دی دی بوووق ! صحنه به طور آسلامی دوباره بازسازی و اماده پخش میشه !
گویل : الان ما چرا اومدیم توی این اتاقه ؟
جاگسن
دییین دییینگ دییییننگ ( صدای زنگ )
گویل : الان ما اومدیم تو اتاق کسی نیست بره در رو باز کنه !
جاگسن : خوب باز نکنه مهم اینه که الان ما برای یه کاری اومدیم اینجا و باید ...
کارگردان از پشت صحنه :
- این سکانس بعدیه برگردین بیرون اینجا برای دو نفر دیگه آماده شده !
درینگ درییینگ درییینگ ( صدای زنگ )
بلافاصله جاگسن و گویل ادامه نمایشنامشونو به یاد میارن و به همین دلیل به سمت در اتاق حمله ور میشن اما در راه پای جاگسن میگیره به دور گردن گویل و هر دو پخش زمین میشن .
درییینگ درررییینگ دررینگ ! ( صدای زنگ
)
جاگسن : ببخشید حواسم رفته بود به این دو جونور دوست داشتنی نفهمیدم دارم کجا میرم !
گویل به پشت سرش نگاه میکنه و دو عدد مورچه میبینه که در حال راز و نیاز با یکدیگرند !
جاگسن : آخییییی
گویل یه چکش دست ساز بر میداره میزنه تو سر جاگسن بلافاصله جاگسن بی هوش میشه می افته روی زمین .
درررینگ درررینگ دررررینگ !
کارگردان : بابا یکی بره اون دره لامصب رو باز کنه از جا کنده شد !
صحنه اسلومشن میشه ، گویل خیز بر میداره و در یک حرکت انتحاری به سمت دستگیره در میپره و در راه بعد از کمونه کردن با دیوار به سمت در رفته و در رو باز میکنه !
کارگردان
پشت در
یک اسکلت شبیه به اسکلت انسان در پشت در قرار داره که بالاش زده جوان ناکام که آخر نتونست وارد اتاق بشه
گویل
کارگردان
در همون لحظه در کناری باز شده و کالین همراه با مرلین آفتابه به دست از دستشویی میاد بیرون !
مرلین : هووووم خوبه ؛ واقعا کارتون خوب داره پیش میره ! میدونستم خوب جایی سرمایه گذاری کردم .
کالین : حالا ما داریم تلاش میکنیم تا آفتابه هایی با کیفیت بالاتر درست کنیم میدونید که اینا هنوز همون مشکل بی ناموسیوس قبلی رو دارن !
بلافاصله جاگسن با صدای مرلین و کالین انس گرفته و از جاش بلند میشه .
کارگردان : به درک برید صحنه بعدی اون اسکلتم از پشت در بر دارید ! :proctor: ( و با خشم دوربین رو برداشته و با دستیارانش محل رو ترک میکنه )
گویل : شما هم اینجا بودید خبر نداشتیم ؟
کالین : اره ما به نوبت داشتیم در دستشویی تمام آفتابه ها رو امتحان میکردیم برای همین کارمون طولانی شد ولی خوشبختانه کارمون بی نتیجه نموند !
مرلین : به زودی آفتابه ها ما بازار رو تسخیر میکنه !
کالین : جادوگران در زیر سایه آفتابه های مرلین نشان !
کالین و مرلین با هم : موگوهاهاهاها ! ( در بیرون پنجره چند رعد و برق به نشانه فیلم ترسناک زده میشه )
گویل و جاگسن