و در آغاز من نشسته بودم و پسته ميشکستم... و پسته دست من بود.
--------
زحمت نکشید این متن پساپست رول پلنگ نیست!
-------
امپراطورِ بخشِ تاریکِ دنیایِ قدرت معروف به دارت ممد رئیس دارت عبدل: آهاهاهاهاهاها! فکر نمودهای من ننمودهام؟!
دارت عبدل - وادور سیاه ِ کهکشان های جادو گریز در گوش امپراطورِ بخشِ تاریکِ دنیایِ قدرت معروف به دارت ممد رئیس دارت عبدل چیزی زمزمه میکند.
امپراطورِ بخشِ تاریکِ دنیایِ قدرت معروف به دارت ممد رئیس دارت عبدل: آها! فرمودن که منظورم بد برداشت شده! البته که من نمودهام ..... شماها را نصیحت! ای موجود ریش دار! از جایی که ما اومدیم کسی ریش نداره! تو به چه اجازهای ریش داری؟! کنار بایست و بذار محاکمه شروع بشه... وادور جون از توی اون بساط یه چندتا صندلی ول بده
و دارت عبدل - وادور سیاه ِ کهکشانهای جادو گریز اشارهای با کلهی آهنینش به کپهی بیچشم و روی سیاهرنگ نمود و سولاخی بسی عظیم در میان کپه از هم گشودن نمود و از درونش مقداری اثاثیه و مبلمان به بیرون پاچید و بر تارک زمین پارکت گون هاگوارتز جلوس نمود!
- اهم اهم! خوب ما امپراطور (...)* شماها را به هفت بار مرگ سریع و فوری به جرم.... ا.... جرم... چیز بازی در کامیون ما....
* خلاصه نویسی: 2 نمره مثبت به خاطر خلاصهنویسی
سرژ: آقا اجازه؟
- چیه پسر جان؟
- چیز چیزه؟ یعنی چیز بازی چیه؟
پسر و دختر rada less: به خدا ما هدفمون فقط آموزشی بود! سی دیش هم به زودی میادش ها! تازه در فضا مدل سفینهای بیشتر فروش میکنه!
دارت ممد رئیس دارت عبدل که بهش امپراطور بخشِ تاریکِ دنیایِ قدرتم میگن: سوووووووووووکوت! وسط حرف من حرف نزن!
سرژ: آخرش چی شد؟ جرمشون چیه؟
وادور سیاه او که از فراسوی کهکشانهای جادو گریز اومده: همون دیگه... جونم... این قسمتش رو توی صورت جلسه ننویس... ژوپسا ژوپسا!
ندایی از غیب با اکو: ..... من کمی دلگیر شدم....!
پسر و دختر rada less: آقا الکی نگو جریان ژوپسا ژوپسا نبود!
سؤال معلومات عمومی: نام یکی از قبایل در زمانهای قدیم در جادوگران بود:
1. ماجراهای تیم شاهین: خواهر یوسوجی **** میشود
2. گلهای بادام زرد
3. هری پاتر و بازگشت کوسهی مهربون III اثر محمدباقر قزوینی
4. گومبا گومبا هه هه هه
پسر و دختر rada less: مورد چهارم وزنش قشنگتره
سرژ: من بازم نفهمیدم جرمشون چی بود!
امپراطور خیلی سیاها: وادور اون رو از دادگاه خروج کن!
آهنگ تایتانیک...
وادور سیاه پا بر زمین کوفت... بر فراسوی زمان استخوانهای جهان به تلق تلق افتادند. هاگوارتز از وسط شکافت... ماه بر روزی زمین سقوط کرد و جمعیت زمین منقرض شدند...
سرژ: اه حال نکردم! خیلی بیمزه بود! میرم یه دوری بزنم!
... (این سه تا نقطه است! سه تا نقطهی مظلوم و تنها!)
------------------------------------------------------------------------------
بالاتر از خطر 4 :
دِن دنِ دیش درن برم! درنگ دورونگ دارابارونگ! (نوعی موزیک محلی!)
دامبلدور و یاران بندر میریزن داخل
شعار: ای وای ای وای به دامبل بندری....
صد بار ای وای به دامبل بندری (هر چند بار حال کردین)
ملت بندر شاکیاش شدهَ
منقل و بافور چاکرش شده....
ای وای ای وای به دامبل بندری....
صد بار ای وای به دامبل بندری (سه بار!)
دامبل: اینجا مدرسهی موِ کا! سی رد کارِت بیگر و بیرون امپراتور!
امپراطور عصبانی اون بخش از دنیای نیرو که خیلی سیاه بود: امپراتور؟! بدون ط دسته دار؟! بدون دسته؟! چطور جرأت میکنی بدون دسته با من صحبت کنی؟! دارت عبدل بپر پشت کامیون دنده عقب بگیر!
وادور: چشم امپراط (ط به خاطر شکلش در جایی از دامبل نفوذ نمود) ور کبیر!
و وادور بعد از ورود به رودههای فضا زمان با سفینهای که پشت آن نوشته بود "بر چشم بد لعنت" دنده عقب گرفت و به موجب آن دامبل و هری دیگ ساز و یارانش در زیر کامیون له شدند و داستان هری پاتر برای همیشه به پایان رسید!
-----
اطلاعات اضافی:
سرژ هنوز زنده است و بر روی معنای چیز در حال تحقیق است. وی چندین جلد کتاب دربارهی چگونه چیز سازی و چیز کردن و چیز آوردن به رشتهی تحریر درآورده است.
امپراطورِ بخشِ تاریکِ دنیایِ قدرت معروف به دارت ممد رئیس دارت عبدل:
او به خاطر قر شدن سپر سفینهی خود به راهنمایی رانندگی جادوگری شکایت کرد و در حال حاضر خانوادههای کشته شدگان حادثهی دنده عقب در حال پرداختن قسطهای قصارت سپر کامیون امپراطور هستند. وی همچین قانونی رو در جامعهی جادوگری به تصویب رساند که به موجب آن استفاده از ت بدون دسته موجب پیگرد قانونی خواهد بود.
دارت عبدل - وادور سیاه ِ کهکشانهای جادو گریز: وی عصر آن روز با دیدن پوسترهای اما واتسون در سایت جادوگران مفقود گشت و آخرین بار در جزایر گالاپاگوس در حال توضیح پسامدرنیسم برای خرچنگهای جهش یافته مشاهده شده است.
پسر و دختر rada less: بعد از موفقیت فیلم اولشان شبهای کامیونِ امپراطوریِ اون طرف جهت وجه بخش تاریک دنیای قدرت به صورت اپیزودی را منتشر کردند. آخرین نسخههای چندین گانهآنها به اسم بازگشت به هاگوارتز: انتقام از ولدمورت میلیونها نسخه فروش داشته است.
پرفسور کوییریل: او در داستان حضور نداشت ولی به دلیل دادن اخطار به دارت عبدل و دارت ممد در پیام شخصی دچار عذاب وجدان شد و قصیدهای سرود با نام کاش من نیز آتشفشان بودم که تمام نسخههای آن توسط لرد ولدمورت خریداری شد!