دامبلدور رفته بالای سن و داره سخنرایی می کنه ولی این سخنرانیش با بقیه سخنرانی هایش فرق می کنه.
دامبلدور : از این به بعد هر گروهی که به اسلیتیرین بی احترامی کنه و یا با اسلیتیرین وارد جنگ شه ازش 50 امتیاز کم میشه و به اسلیتیرین 50 امتیاز اضافه میشه.
ملت اسلیترین:
بقیه :
در همین موقع دامبلدور یه صرفه می کنه تا سالن آرام شه .
دامبلدور : و یه چیز دیگه. از این به بعد تالار اسرار باز میشه.
ملت اسلیترین :
ملت گند زاده(گرنجر):
جاگسن : بچه ها اون گرنجر رو نگاه کنین چی جوری گریه می کنه.
بعد از صحبتهای دامبلدور تالار را سکوت فرا می گیره.
تالار عمومی گریفیندور
هری : بچه ها چرا پروفسور اینجوری شده ؟
رون : فکر کنم کلش خورده به سنگ.
در همین موقع هرمیون هم داشت گریه می کرد.
هرمیون : من هنوز جوونم . آرزو دارم . تازه این شخصیت رو گرفتم . چرا شناسم باید بسته شه...
گند زاده های گریفیندور هم یه گوشه نشسته بودند و داشتند گریه می کردن و شر و بر از خودشون در ورکردن.
هاگرید : هری واقعا پروفسور چش شده؟
هری : نمی دونم .
ملت گریف آخر به این نتیجه می رسن که حالا که در شب قدرند بشینن باسه پروفسور دعا کنند که حالش خوب شه.
ملت گریف به جز گندزاده های گریف :
گند زاده های گریف:
...
...
هری : الهم انی اسئلک به...
بعد از نیم ساعت
هاگرید : خدایا زودتر امام زمان ظهور کنه و تمام این مرگخوارها رو نابود.
ملت الهی آمین.
هاگرید : خدایا همه مریضها رو شفا بده مخصوصا پروفسور دامبلدور رو .
ملت گریف : الهی آمین.
هاگرید : خدایا ما رو با روح مرلین انس بده .
ملت پسر گریفیندور : الهی آمین.
هاگرید : ولی بچه ها اگه مدیرها این شکلکهای دعا رو درست نکرده بودند ما می خواستیم چی کار کنیم؟
هری : پس خدایا همه مدیرها رو بالای سر بچه های سایت نگاه دار. از جمه خودم رو.
ملت : قسمت اول الهی آمین.
هری : خوب شروع کنین به نماز شب قدر خوندن و نماز شب خوندن.بعدش هم قرآن می خونیم.
ملت شروع می کنن تا نماز شب قدر و نمازهای شب رو بخونن.