هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۹:۰۷ دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۵

بورگینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۴۸ دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۵۶ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۷
از دژ مرگ
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 518
آفلاین
با سلام
من توبیاس اسنیپ سابق هستم که دوباره اومدم خدمتتون ...
من تو رزرو شناسه " سوروس اسنیپ " رو رزرو کردم و تونستم شناسه رو بدست بیارم
لطفا شناسه قبلی منو ببندین و این شناسه رو باز کنید با تشکر

نام و نام خانوادگی : سوروس اسنیپ
محل زندگی : بن بست اسپینر

شغل : مرگخوار

توضیحاتی در مورد چوب: از رگ قلب اژدها ، یک قطره خون تک شاخ ، چوب درخت مو طلایی و با بیست و هفت سانت طول

گروه : اسلایترین

توضیحاتی مختصر در مورد سوروس اسنیپ :
وی در سال 1977 میلادی از مادری ساحره و پدری زیبا ولی مشنگ به نام توبیاس به دنیا آمد.
سوروس اسنیپ وقتی به سن ده سالگی رسید به مدرسه جادوگری علوم و فنون جادوگری هاگوارتز راه پیدا کرد و همیشه یک شاگرد ممتاز به خصوص در درس جادوی سیاه بود.
در دوران تحصیل ، زمانی که جانش در خطر بود توسط جیمز پاتر ، پدر هری جنات داده شد و از آن زمان خود را مدیون جیمز می دانست...
او بعد الز تمام کردن تحصیلاتش در مدرسه جادوگری هاگوارتز ، به گروه مرگ خواران پیوست ، ولی بعد از مدتی از جبهه تاریکی به جبهه روشنایی رفت و در محفل ققنوس شروع به کار کرد...
او در سال ششم تحصیل هری پاتر ، به ورود مرگ خواران کمک کرد و نیز دامبلدور را با افسون " آواداکداوارا" از بالای برج به پایی پرتاب کرد و بعد همراه با مرگ خواران از مدرسه فرار کردند.
____________________________________________________________
لازم به ذکر است که شما به من ok را برای تایید این شخصین دادید


من در این مورد یه هماهنگی کوچیک اول با پروفسور کوییرل انجام میدم بعد شما رو تایید میکنم


ویرایش شده توسط ابوالهول در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۵ ۱۴:۱۰:۲۵
ویرایش شده توسط اسکاور در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۶ ۲:۰۲:۰۴


شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۳۵ شنبه ۲۳ دی ۱۳۸۵

آگوستوس پاي


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۹ جمعه ۱ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۰:۴۴ پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹
از میدان گریمولد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 189
آفلاین
نام:اگستوس پای
شغل:شفا دهنده ی سنت مانگو
قد:175سانتی متر
چوب جادو:18سانتی متر از تکشاخ
سن:32سال
گروه:هافلپاف
توانمندی ها:دفاع دربرابر جادوی سیاه
دسته جارو:آذرخش

اگه معرفیتو بهتر کنی میتونی این شخصیت رو بگیری ولی معرفیت خیلی کوتاه...سعی کن چند خط در مورد زندگی شخصیتت در آخر معرفیت بنویسی


ویرایش شده توسط آگوستوس پاي در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۴ ۱۰:۰۶:۴۲
ویرایش شده توسط اسکاور در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۴ ۲۳:۵۴:۰۶

اگر همه ما مانند هم فکر کنیم،به این معنی است که هیچ کدام از ما فکر نمیکنیم.


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۰۹ شنبه ۲۳ دی ۱۳۸۵

علیرضا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۳ دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۰۰ چهارشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 14
آفلاین
1- نام : رباستين
2- سن:17
3- تاريخ تولد: 29/6/1368
4- جنس: مرد
5- سال : سال اول
6- رنگ چشم: مشکي
7- گروه : اسلايترين
8- مو : سياه و به هم ريخته
9- ظاهر کلي : لاغر و کوتاه
10- نام کامل: هري جيمز پاتر
11- کويديچ : بازي نمي کنم
12- چوب جادو : داراي ريسه ي قلب اژدها، 31سانت، نرم انعطاف پذير
13- دسته جارو : ندارم
14- علاقه ها: کشتن مشنگها و خدمت به لرد سياه
15 - توانمنديها : بسيار قوي در جادوي سياه



این شخصیت گرفته شده...لطفا یک شخصیت دیگه رو معرفی کنید


ویرایش شده توسط اسکاور در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۴ ۲۳:۴۷:۵۱


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۲۶ شنبه ۲۳ دی ۱۳۸۵

گراپold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۴:۲۰ جمعه ۳۰ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۷:۴۰ دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۵
از جنگل سیاه آخوریسم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 12
آفلاین
چون جدیدا حرکات انحتاری زیاد شده منم از قافله عقب نمونم و برم ریون که هم رول نویسهای ضعیف داره، هم خلوته و جای پیشرفت توش هست
اسم منم مالدبره بلاک کنید شناسه هه رو!

آگستوس پای، 1972-2037
گروه: راونکلا
نام وی را در بدو تولد، آگستوس نهادند، ولی وی خیلی ز اسم خود بدش می آمد، چون اسم سگ همسایه شان هم آگستوس بود.

اولین علاقه ی وی به شفادهنده شدن، زمانی بود مادربزرگش پای زیر دوچرخه ی پسرهمسایه له شد و مجبور به گذاشتن پلاتین در پای خود شد، که آگستوس هفت ساله پلاتین را جاگذاری کرد.

وی وقتی به هاگوارتز رفت، یک زنه ای اومد کلاه گروهبندی را بر سر وی نهاد. کلاه گفت:
ـ خداییش حسش رو ندارم... پاشو گمشو.
آگستوس به اولین میز یعنی میز ریونکلا رفت آنجا پلاس شد.

وی در هاگوارتز هیچ دوستی نداشت چون دلش میخواست.
به همه ی درسها علاقه مند بود و همه را دوست داشت و در آخر مدارک سمج لازمه برای شفادهندگی را اخذ، و به هیچجا پانگذاشت، چون جایی پیدا نکرد که پای بگذارد.

بنابراین رفت و رفت...تا اینکه به یک بوق رسید...بوق گفت:
ـ از لندن خبر داری؟
ـ نه؟
ـ یک بیمارستان ساختن اصل خفن...
آگستوس به آن یمارستان رفت و با یکعالمه چرب کردن سبیل خود را در آنجا استخدام نمود و دستیار یک شفادهنده شد.

وی به اذیت کردن مردم علاقه ی زیادی دارد، برای شفادادن از داروهای ماگلی استفاده میکند و هیچ دوستی در این دنیا نمیخواهد.

موهای به هم ریخته، چهره ی سفید، و قدی بلند و هیکلی چهار شانه دارد و هنوز در سنت مانگو کار میکند.



Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۵۹ شنبه ۲۳ دی ۱۳۸۵

.


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۱۱ شنبه ۲۳ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۲:۳۰ پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶
از گورستون!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
سلام . خسته نباشید :

نام : ریتا اسکیتر
چوب دستی : 22.24 سانتی متر دارای موی سر خودم !!
جارو : آذرخش
سن : 24 سال
گروه : ریونکلاو
شغل : خبر نگار روزنامه ی پیام امروز

مشخصات ضاهری : قد بلند ، نسبتا لاغر ، موهای بلند ،دارای چشمانی آبی

غیره ....: در سال 1981 در لندن پا به عرصه ی هستس نهاده ام،اصالت از نظر من و خانواده ام در درجه ی اول اهمیت قرار دارد.(خیلی قلمبه سلمبه شد!!)

در دوران تحصیل نتونستم از داشتن دوستان خوب بهره ببرم چون هر کدومشون یه جورایی بهم نارو می زدن
به همین دلیل ( به قولی : این قد شکست خوردم که راه شکست دادن را آموختم!!)
یه جورایی عقده ای شدم و سر همه کی و همه چیز بلا میارم
از دیگر مواردی که می تونم بگم اینه که من یه انیماجس ( جانور نما ) ثبت نشده هستم.
که این ویژگیم برای فضولی و مخصوصا به دست آوردن یک سری خبر های جالب بهم کمک زبادی می کنه.
البته این قضیه به خاطر هوش سر شار هرمیون ( می خوام سر به تنش نباشه ) لو رفت

در ضمن لطفا اگه تایید شدم معرفیم رو توی پروفایلم بذارید.
خیلی ممنون!


تائید شد و معرفی در پروفایل قرار گرفت


ویرایش شده توسط ریتا اسکیتر در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۳ ۱۳:۰۲:۵۲
ویرایش شده توسط کریچر در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۵ ۱۲:۴۶:۳۶


شخصیت خود را معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۴۸ جمعه ۲۲ دی ۱۳۸۵

little phoenix


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۱ جمعه ۱۵ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۱۲ پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۸
از هاگوارتز اتاق دامبلدور میله طلایی مخصوص نشستن پرندگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 29
آفلاین
نام : تره ور (وزغ نویل لانگ باتم )
این وزغ به خاطر فراموشی نویل دائم گم میشود
گروه : گریفندور

معرفیت خیلی کوتاهه


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۲ ۱۹:۲۶:۵۶


تصویر کوچک شده


شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۵۹ جمعه ۲۲ دی ۱۳۸۵

درکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۶ یکشنبه ۳ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۴:۱۱ پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴
از اون بالا کفتر که هیچ، کرکس هم نمیاد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 299
آفلاین
سخنی با ناظر: وقتی هری داره بار اول میره هاگوارتز عکس این شخصیت رو تو شکلات قورباغه ای می بینه بنابراین شخصیت ساختگی نیست. تاییدش کن. راستی وقتی خواستی پستو ویرایش کنی این تکه اولشو بی زحمت پاک کن. پستو زشت میکنه. حالا برو معرفی رو حالشو ببر.
----------------------------------------------------------------------
نام کامل: کاهن کالیوس کانفیوس کلیندا
نام ساده: دوستانش او را کِلی یا کالی صدا می زدند.
لقب: در صومعه او را سر الیاس لنسلوت سزیمو می خواندند(تقصیر ناظره اگه اون معرفی قبلیمو تایید می کرد، اینقد کرم نمی ریختم)
سن: 27 سال
نام دیر: هافلپاف
چوب جادو: سیزده اینچ چوب سپیدار سیاه (!) و یک تار موی تسترال
چوب جارو: تو صومعه هر چوبی را می توانست استفاده کند.
ظاهر: قد عادی، موهای سیاه بلند که دو طرف صورتش میریزد، چشمان تیره شکلاتی
رفتار: سابقا شوخ طبع و ساده بود. در کل خوش برخورد بود ولی وقتی ناراحت بود زبان تلخی داشت. بعد از گوشه نشینی در صومعه کمی خشن و به طرز عجیبی کم حرف و ساکت شد. گفته می شود دو سال تمام به جز جواب سلام هیچ حرف دیگری نزد.
علایق: شکلات، یونیفرم صومعه، صومعه ای که راهبه ها در آن مقامی بالاتر از آشپزی نداشته باشند، انتقام گرفتن از «ه» جماعت، اختراع طلسم، طلسم های کمیاب
توانایی ها و نکات خاص:
1- در اکلیومانسی مهارت کامل دارد، قبل از ورود به صومعه در حال یادگیری لژیومانسی بود که با ورود به صومعه آن را رها کرد.
2- در صومعه با یکی از فرشتگان مقرب به نام عزرائیل طرح دوستی ریخت. (هر گونه سفارش برای جلو انداختن نوبت شما را پذیراییم!)
3- ممکن است به طور ناگهانی تغییر کند. مثلا در اوج شهرت و محبوبیت، و در حالی که سه سال برای یادگیری لژیومانسی وقت گذاشته بود، تارک دنیا شد و ناگهان تصمیم به خروج از صومعه گرفت.
4- استعداد خوبی برای اختراع و ابداع چیزهای نو دارد. (شاید داشت! لااقل قبل از ورود به صومعه داشت.)
مختصری از سرگذشت:
در کودکی در خانواده ای نسبتا فقیر بدنیا آمد. پدر و مادرش را در سه سالگی از دست داد و در صومعه ای به نام <سر سندباد سفیدکلاه> بزرگ شد. بعدها در حالی که از دار دنیا فقط یک چمدان و یک قورباغه داشت، وارد مدرسه هاگوارتز شد. در مدرسه از شاگردان محبوب دامبلدور بود و به همین خاطر بعدها ایشان به وی اکلیومانسی یاد دادند. از سال چهارم شروع به ساخت انواع شکلات کرد که فروش خوبی نیز داشتند. فلورین فورتسکیو اتاقی در مغازه اش به او داد واز آن پس تابستانها را در کوچه دایاگن می گذراند. یک سال بعد از ترک مدرسه با پول خوبی که از فروش پشمک ریش دامبلی* بدست آورد، نیمی از مغازه هانی دیوک در هاگزمید را خرید. دو سال بعد با اختراع شکلات های قورباغه ای در اوج شهرت بود. اما یک سال بعد ناگهان روند ماجرا عوض شد. در یک مصاحبه از وی پرسیدند که چطور چنین طعم شیرینی در شکلات های قورباغه ای به وجود آورده است. وی در پاسخ گفت: <من فقط سعی می کنم شکلات رو به شیرینی دایانا، نامزدم بسازم.> بعد از این مصاحبه دایانا نامزدش از وی جدا شد و گفت که کالیوس او را به قورباغه تشبیه کرده است و حتی وقتی کالیوس تلفن، نه ببخشید وقتی از طریق شومینه با او ارتباط برقرار می کرد، دایانا وانمود می کرد که می خواهد پاتیل را روی شومینه بگذارد و سعی می کرد با پاتیل به سر او بکوبد. بعد از این اتفاق کالیوس پی برد که دنیا چقدر نامرد است و دیدش نسبت به دنیا عوض شد. (عده ای می گویند این اتفاق به این خاطر افتاد که او لژیومانسی یاد گرفت و فهمید که نامزدش از مدت ها قبل در فکر جدایی از او بوده) بنابراین وی از زندگی عادی دل برید، قورباغه اش، ترور، را به الگی لانگ باتم، دوست دوران مدرسه اش داد، سهامش رادر هانی دیوک و کارخانه تولید شکلات های قورباغه ای به شرکایش بخشید (که به همین خاطر عکس وی را در کارت های شکلات قورباغه ای گذاشته اند) و ویلای بزرگش در لیورپول را به صومعه ای که در آن بزرگ شده بود، بخشید. از آن پس این صومعه به نام <سنت علاءِدین چراغ به دست> ادامه فعالیت داد و کالیوس نیز در همان صومعه به مراقبه مشغول شد تا شاید مرحمی برای خشمی که در وجودش ریشه دوانده بود بیابد ولی اکنون دریافته که تنها چیزی که در این مدت بدست آورده، دریاچه ای از خشم است، پشت سدی که لحظه به لحظه نازک تر میشود. بنابراین صومعه را ترک کرد تا به محفل ققنوس بپیوندد و خشمش را روی سر ولدمورت و پیروانش تخلیه کند.
-------------------------------------------------------
این جور که دوستان گفتن بعد از معرفی شخصیت شناسه نمایشی خود به خود تغییر می کنه. لطفا شناسه نمایشی جدید رو <کالیوس کلیندا> ثبت کنید.

تا اونجایکه یادمه این شخصیت رو تو کتاب نداریم.لطف کن شماره فصل و صفحه رو بنویس در صورت دیدن همچین شخصیتی در کتاب شما تایید میشید.موفق باشی

کتاب هری پاتر و اکسیر - نشر روزگار - ترجمه فریدون قاضی نژاد - فصل 6 سفر از سکوی نه و سه چهارم - صفحه 149 :
نقل قول:
سرانجام چشمش را کاهن کلیندا که بینی اش را می خاراند، برگرفت تا یک برتی باتر با هر طعمی را باز کند.

می دونم فقط یه اسم خالی اومده ولی خب خیلی از باقی شخصیت ها هم فقط یه اسم خالین. و اون نام کامل رو هم خودم ساختم تو کتاب فقط نوشته کاهن کلیندا


متاسفانه چنین اسمی تویه هیچ کدوم از سایت های منبع هری پاتری وجود نداره و تویه لیست شخصیت ها هم نیست. لطفا یه شخصیت رو از لیست شخصیت های سایت انتخاب کنید


ویرایش شده توسط سر الیاس لنسلوت سزیمو در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۲ ۱۵:۱۶:۵۶
ویرایش شده توسط سر الیاس لنسلوت سزیمو در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۲ ۱۵:۲۲:۲۳
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۲ ۱۹:۳۷:۰۵
ویرایش شده توسط سر الیاس لنسلوت سزیمو در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۲ ۲۱:۰۱:۲۵
ویرایش شده توسط اسکاور در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۴ ۲۳:۴۴:۲۹


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۳۹ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۵

پروفسور گرابلی پلنک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۹ سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۴۰ شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۳
از این به بعد آواتار فقط مردونه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 621
آفلاین
نام:ويلهلمنا
نام خانوادگي:گرابلي پلنك
سن:زير 200 سال!
گروه:گريفيندور
چوب جادو:از درخت بيد كتك زن(بسيار منحصر به فرد)و پر دم ققنوس است كه بسيار انعطاف پذير است به طول 42 سانتي متر.
سر و وضع:قد كوتاه(حدود 166 سانتي متر) وريش بلند كه به سفيدي برف است صورت چروكيده و دلنشين چشو قهوه اي و ريز

از نظر اخلاقي خوش اخلاق،مهربان،منطقي و منظمو هستم
بسيار صبور و با گذشتم و به تدريس خيلي علاقه دارم.

به دامبلدور هم خيلي علاقه دارم چون او دوست صميمي بنده است.

تایید شد!(گرابلی تو گریف بود؟ اگه گروهش مشخص بشه برش برمیگردونم به همون گروه)


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۲ ۱۲:۱۹:۱۰

[color=FF0000][b]پس قدم قدم تا روشنايي از شمعي در تاريكي تا نوري پر ابهت و فراگير!
ميجنگيم تا آخØ


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۲۵ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۵

آگوستوس پاي


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۹ جمعه ۱ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۰:۴۴ پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹
از میدان گریمولد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 189
آفلاین
نام:اگوستوس پای
شغل:شفادهنده سنت مانگو
گروه:گریفیندور

معرفیت کوتاهه


ویرایش شده توسط آگوستوس پاي در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۱ ۱۶:۲۷:۳۸
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۲ ۱۲:۱۰:۲۹

اگر همه ما مانند هم فکر کنیم،به این معنی است که هیچ کدام از ما فکر نمیکنیم.


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۰۱ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۵

ندا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۷ چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۷:۵۳ دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۵
از رستوران سه دسته جارو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 7
آفلاین
کی میگه شخصیت من گرفته شدست تو لیستتون که گرفته شده نیست
میشه بگین منظورتون از گرفته شده چیه

امکان اشتباه زیاده لطفا یه شخصیت دیگه رو انتخاب کنید


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۱ ۱۲:۲۴:۳۷

"If people are good only because they fear punishment,and hope for reward, then







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.