هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۳:۴۹ دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۵

توبیاس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۰ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۴۲ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۵
از پیش پدرخوانده
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 294
آفلاین
-یک وردساز معروف با توضیحات کامل معرفی کنید(15 امتیاز)
هرمان گیمبل :
وی در 18 اوت 1901 میلادی در شهر زلاندینو در خانواده ای اصیل و ثروتمند به دنیاآمد.
هرمان از همان ابتدا سه بار ریش پدرش را با ورد کروشیور سوزانده بود که در دفعه چهارم وقتی که پدرش شده بود بوفالو کباب شده ، پدر و مادرش به استعدادش در به کار گیری ورد پسرشان اطلاع یافتند.
هرمان ده ساله بود که به مدرسه دورمشترانگ رفت و در آنجا در رشته طلسم های سیاه دیپلم را گرفت.
سپس به لندن آمد و متوجه شد که پدرو مادرش فوت کرده اند و برای او ثروت هنگفتی گذاشته اند.
هرمان از این ثروت سوءاستفاده نکرد ، بلکه با این پول یک کارخانه چوب های جادویی به نام هرمان و شرکاء زد و ضمن اینکه چوب های جادویی مختلفی می ساخت ، ورد های فوق العاده سیاهی را نیز اختراع می کرد که مشهور ترین ورد وی " آواداکداوارا " می باشد.
همچنین ورد های زیر را نیز او اختراع کرده است:
آلاهومورا
لوموس
ورتی ورتارا (طلسم شکنجه خفیف )
2-هر چه دل تنگت میخواد بگو!(هر چیز خواستی،از منو مدیریت گرفته تا خاطره نویسی)(15 امتیاز
ای اسلایترین ، آخه چرا به حرف های من بدبخت گوش نمی دی؟
من دارم بهت می گم بیا گروه اتحاد رو وباره بنا کن، بهم می گی برو خدا روزی تو یک جا دیگه بده...
بهت میگم یکم به وضع تاپیک ها توجه کن ، بهم می گی الان بیزی هستم
بهت میگم چهار تا تاپیک رول بنداز تنگ انجمن اسلی ، محل سگ نمیدی
آخه چرا اینقدر بی توجه شدی؟
دراکو کدوم جایی هستی؟ میایی بچه ها رو به جون هم میندازی ، میری؟ الهی لوله آفتابه مرلین بره تو سوراخ دماغات ....!!!!
اگه از من بپرسین اوضاع اسلی چطوریه؟ میگم : بوقیه !
_ (خیلی مذخرف شد ... آخه من چی بگم ها؟ ... آخه اینم شد سوال ؟ ... )


فقط فروم وجود دارد و کسانی که از زدنش عاجزند

[b]فقط اسل


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۰:۳۰ دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۵

ویکتور کرام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۶ سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۳۳:۱۷ سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲
از مدرسه دورمشترانگ (بلغارستان)
گروه:
کاربران عضو
پیام: 509
آفلاین
با سلام
با عرض معذرت از استاد خودمون که جلسه قبل غیبت کردیم البته تقصير خودمون نبود فرد و جرج ویزلی به ما از قرص های خون دماغ دادند ماهم نمی دونستيم
به خدا اصلاً پاچه خواری نمی کنم ها
خوب اول خودمون رو معرفی می کنيم
نام: ویکتورکرام سن : حالا شدیم 19
محل زندگی : اگه به کسی نگید مدرسه دورمشترانگ
چوبدستی : از چوب اولس کمی ضخیم و قلب اژدها توش هست
خصوصیات چهره:
چشم مشکی . قدفکرکنم اگه اشتباه نکنم 183 سانتیمتر
مو : با با مو چیه ما که کچلیم دریغ از یک تار
------------------------------------------------
یک ورد ساز معروف با تمام خصوصیات

نام وردساز : آمیتیس جنسیت : مرد سرزمین سیسیل از کشور یونان
1600 تا 1700 م شکل ظاهری: موهایی نقره فام و بلند با چشمانی خاکستری و بدون فروغ که امید از آنها خارج شده ، قدی نسبتاً بلند با بینی کشیده
ببخشید که مختصر می نویسم :
این جادوگر جزء مشاوران اصلی پادشاه بود و در جنگ ها کمک های فراوانی می کرد. آمیتیس از بچگی دارای قدرت خارق العاده ای در ساختن معجون ها بود . از ورد های معروف او می توان وردهایی مانند: پیری دیر رس و مرگ ظالم را نام برد. ورد پیری دیر رس : این ورد را خود آمیتیس اختراع کرده و بر روی خود فقط انجام داد . این ورد که از اسمش مشخص است فرد را دیر تر پیر می کرد . به همین دلیل آمیتیس یک قرن زندگی کرد ولی قیافه او بیشتر از افراد چهل سال پیر تر نشد و همیشه سرحال بود. ورد مرگ ظالم : آمیتیس مردم را دوست داشت و حاضر نبود که کسی به آنها ظلم کند در سال( 1672 تا 1674 م ) پادشاهی به روی کار آمد که به مردم خیلی ظلم می کرد . گویند این ورد را آمیتیس برای کشتن پادشاه ساخت. او پس از ساختن آن شبی به رختخواب شاه رفته و او را بیدار می کند سپس این ورد را بر روی او انجام داده و او را نابود می کند. کسی در این باره نمی داند که دیگران فهمیدند آمیتیس شاه را کشته یا نه . این ورد همانند ورد آداودکاورا می باشد و ورد لرد سیاه برگرفته از ورد ساخته شده به دست آمیتیس است. دیگر وردهای ساخته شده به دست آمیتیس عبارتند از : ورد سرنگون ( این ورد باعث می شود که فرد طلسم شده همیشه بیمار باشد) ، ورد ماءورا ( این ورد باعث می شود که همه ارواح به فرمان کسی که طلسم را انجام داده در بیایند و به او در هر امری کمک کنند که آمیتیس آن را برای جنگ ها استفاده می کرد) ورد لوموس ( درست اسم ورد را نمی دانم و چون کارش مانند ورد لوموس هست چنین اسمی رو براش انتخاب کردم .- این ورد باعث میشد که در جنگ ، شب تیره مانند روز روشن می شد و سپاه سیسیل در جنگ پیروز میشد). در پایان آمیتیس به دست ملکه دریا کشته شد و غرق در آبهای خوروشان شد.

هرچه دل تنگت می خواهد بگو
استادی جون امتیاز بده ما منتظریم . زود زود لطفاً
آقا راستش ما بخاری خونمون زیادی صدا می ده شبها نمی ذاره بخوابیم به نظر شما چه میشه کرد
راستی هفته دیگه محرم شروع میشه طرح جدید چی داری استاد عزیز
دیگه اینکه در مصرف گاز صرفه جویی کنید



ویرایش شده توسط ویکتور کرام در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۵ ۰:۳۳:۳۳

کاشکی یه روز باهم سوار قایق می شدیم
دور از نگاه ادما هردوتا عاشق میشدیم


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۲:۰۱ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۵

اندرومیداold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۶ دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۰۱ چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۹
از معلوم نیست!دوره گردم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 660
آفلاین
1-یک وردساز معروف با توضیحات کامل معرفی کنید(15 امتیاز)

نام : ولسکا مارچینوموخم

محل تولد : جزایر قناری
سال تولد و مرگ : 1937-1947

توضیحات : این ورد ساز معروف که 10 سال بیش تر عمر نکرد از پدر آلمانی و مادر آفریقایی در جزایر قناری به دنیا آمده و در قطب زندگی کرده است.
در 4 سال و 3 ماهگی خواندن و در 4 سال و 4 ماهگی نوشتن را آموخت و حتی به سایر هم سن و سال های خوشد نیز آموزش می داد. پدر و مادرش به او افتخار می کردند اما همیشه می گفتند : هوش مانع شستن ظرف ها در آب یخ قطب ، گرفتن ماهی و تعمیر سقف نمی شود! و ولسکا هم که دختر بسیار بسیار خوب و خانومی بود می گفت چشم!!
در سن 9 سالگی بود که این ورد ساز به یان موضوع پی برد که واقعا گرفتن ماهی در آب های سرد قطب کار مشکلی می باشد!پس نشست و فکر کرد و فکر کرد و فکر کرد و فکر کرد!
حدود 9 سال و 3 ماهه بود که ناگهان خورشید در قطب سر در برآورد(!!!) و نورش را همچون استوا بر خانه ی یخی آن ها تاباند! در همان لحظه بود که او با چوب دستی به سوی سقف نشانه رفت و فریاد زد : بترخورکیشید نوخ ماوه!! ( یعنی بترکی خورشید نه! )
و ناگهان خورشید رفت و تا مدت 7 روز بازنگشت!و ولسکا و نوادگان او از ان روز به بعد هر 7 روز یک بار با گفتن این ورد خانه های خود را نجات می دادند و این بود که ولسکا نمونه و اسوه برای همه ی قطبی ها شد!
وی حدود هفت ماه بعد به دست مادرش کشته شد!
( در روایات آمده است علت این کار مادرش این بوده که او در حال پیدا کردن وردی می بوده که قطب را وسعت دهد اما مادرش که آفریقایی بود و گرما رو دوست داشت به او چنین اجازه ای را نمی داد!!!)

[b]2-هر چه دل تنگت میخواد بگو!(هر چیز خواستی،از منو مدیریت گرفته تا خاطره نویسی)(15 امتیاز)

الهی!خدا نکنه استادان گرامی سوال کم بیارن اون موقع است که روش فعال رو انتخاب می کنن و می ذارن خود دانش آموز گرام تر از خودش خلاقیت ایجاد کنه!!
اما خب چرا؟ چرا درک نمی کنین الان این دانش آموزان گرامی در جو امتحانات ماگلی به سر می برند و این ها!خلاقیتمون کجامون بود؟ الان چه چیزی ادم دلش می خواد بگه غیر از این که : وهوووو!! ایول ایول! امتحانا تموم شد!!
هان؟دیگه چی بگیم؟ اهان!یک مورد دیگه هم هست که خیلی دلم می خواد بگم اونم اینه که : کِی تابستون می شه؟؟ :fan:
( این که داره گیتار می زنه منم اون یکی هم تابستون!!!)


" در جهان چیزی به نام آغاز و پایان وجود ندارد. زندگی امروز خود را به گونه ای بگذرانید که گویی همه چیز در همین یک روز است ... "


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۰:۵۷ جمعه ۲۲ دی ۱۳۸۵

old ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۴ شنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۸:۵۶ سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۵
از 127.0.0.1
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 82
آفلاین
1-یک وردساز معروف با توضیحات کامل معرفی کنید(15 امتیاز)

اتورو اکتاسیس لوتیس

این ورد از سه قسمت تشکیل شدهو جز جادو های سیاه به حساب می آید برای درک روش کار این ورد باید قسمت های مخطلف آن را ((تک تک )) برسی کرد

اتورو: این بخش از طلمس وضیفه ی ایجاد دود را به عهده دارد ( به تنهای کار نمیکند) اگر در یک طلسم از این قسمت استفاده شود دود تولید میشود مثلا اگر در ابتدای ورد آتش اتورو بیاید آتشی همراه با دود زیاد غیر قابل تحمل خواهیم داشت

اکتاسیس: این بخش هسته ی اصلی این طلسم است . به تنهایی کاری انجام نمیده و در هیچ طلسمی کاربرد نداره . تنها فعالیت مفید آن اتصال نیوری ذهنی یک جادوگر با طلمس میباشد اگر از ذهن قوی برخورد باشید این بخش به شما کمک میکند تا طلسمخود را به دقت کنترل کنید

لوتیس: بخش آخر نوع دود را تعیین میکند. لوتیس دود معمولی را به وجود می آورد که خاکستری رنگ است اگر از لوتیس گرینوس استفاده کنید دود سبز دارید و مثلا اگر به جای لوتیس از لیوک اوروک استفاده کنید دود سمی با قدتر مرگ بالا خواهید داشت

یا مثلا به جای لوتیس از کراکس استفاده کنید دودی توهم زا خواهید داشت


2-هر چه دل تنگت میخواد بگو!(هر چیز خواستی،از منو مدیریت گرفته تا خاطره نویسی)(15 امتیاز)

منوی مدیریت
کافیست با وارد کردن admin.php به آدرس سایت وارد این بخش شوید در اینجا چیز های زیادی هست
البته منوی مدیریت دو شکل متفاوت داره شکل مورد استفاده در 2.2 و شکل مورد استفاده در 2.0 _ به یک روش ساده میشه شکل2.0 رو به 2.2 تغییر داد)
مهمترین امان منوی مدریت ویرایش اعضایت که میشه یه بابای رو کله پا کرد و به دیار بلاک فرستاد
از ماکانتا دیگر مدیریت قسمت های مخطلف که میبینید و زیاد مهم نیست
ولی جذاب ترین بخش قمستی که فقت به مدیر سایت سرویس میده و شما از دیدنش عاجزید
مثلا پروتکتو که باعث میشه هیچ بنی بشری نتونه حتی به سایت شما نزدیک بشه چه برسه به هک این برنامه ها

همین بسه



Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۷:۵۱ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۵

آرامينتا  ملي فلوا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۶ شنبه ۲۹ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۱۶ دوشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۶
از اولين پله!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 173
آفلاین
هنري باجاوويچز!

جادوگر مشهوره قرن 17در ورشو ديده به جهان گوشود. در سن 17 سالگي اولين ورد خودش رو به نام فوبيوس اختراع كرد. طرز كار اين طلسم بسيار پيچيده طوري بود كه باعث ميشد فردي كه طلسم بهش اثابت مي كنه دچار ترس هاي موهمي بشه.
چند سال بعد به كمك يكي از همكارانش طلسمي ديگر رو به اسم هرميوس به ثبت رساند كه باعث ايجاد گرما ميشد. در همان سال به علت اختراعات ارزشمندش مدال مرلين درجه يك دريافت كرد.
تا پايان عمر خودش در حدود 120 طلسم مختلف رو به نامش ثبت كرد!


هر چه دل تنگت مي خواهد بگو!( اينجا كلاس ورد هاي جادوييه...نه؟ )

در حالي كه با علاقه و شور و شوقي حيواني به تلويزيون جديدت خيره شده اي و براي آنكه همه صدايت را بشنوند فرياد مي كشي، چيزي در درون خودت شروع به جنب و جوش ميكند.
حركتش را حس مي كني اما هر چه به بدن بي ارزشت چنگ مي زني نمي تواني حركتش را مهار كني.
موجود با دهان تو شروع به فرياد كشيدن مي كند. حرفهايش همانند خزعبلات تو نيستند. موجود با دردي تحمل ناپذير فرياد ميكشد!
مي خواهد خلاص شود. تو هم مي خواهي! اما جهالتت اجازه نمي دهد.
در همين هنگام است كه مي فهمي مردن دردت را تسكين خواهد داد.
خودت رو مي كشي!

تو ضعيف ترين موجودي هستي كه تا به حال ديده ام!



Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۷:۰۴ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۵

سیبل  تریلانیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۷ سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۱۷ یکشنبه ۶ تیر ۱۳۹۵
از برج شمالی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 150
آفلاین
معرفی وردساز:
جانی سودنتالمن وردساز معروف کانادایی در قرن18زندگی میکرد.شهرت جانی بیشتر به دلیل ساختن وردهایی بود که باوجود ساده و بیخطر بودن کاربردهای فراوانی داشتند..جانی دورگه بود.از پدری ماگل و مادری جادوگر متولد شده بود و همیشه به این موضوع افتخار میکرد و معتقد بود نیروی جادویی مادرش به همراه احساسات و عواطف انسانی پدرشدر اوجمع شده است.او از سن سیزده سالگی پی به استعداد درونی خودش در زمینه ساختن ورد برد.درطی بیست سال بعدحدود صد و سی ورد ساخته بود که در زمان خودش رکوردمحسوب میشد.این جادوگر بزرگ موفق به دریافت سه مدال مرلین شد و از سراسر دنیا دعوتنامه های زیادی برای شرکت در کنفرانسهای جادویی دریافت کرد.با شرکت در این کنفرانسها شهرت و طرفداران زیادی پیدا کرد.با دریافت حق ساخت وردها صاحب ثروت چشمگیری شد.موفقیت و استعداد ویژه جانی باعث شد که طرفدارانش به او لقب مرلین دوم را بدهند.ولی اتفاقی افتاد که همه طرفدارانش و حتی مخالفانش را غافلگیر کرد.
در سال1735جانی درحالی پیدا شد که در اثر اجرای اشتباه یک ورد بسیار ساده کشته شده بود.این شوک بزرگی برای دنیای جادویی بود.چطور ممکن بود وردساز بزرگی مثل او در اجرای ساده ترین ورد اشتباه کند؟بعد از مراسم خاکسپاری فرزندان جانی برای فروش خانه اقدام کردند.حدود یک ماه بعد صاحب جدید خانه در انباری گوشه باغ کتابی را پیدا کرد که مهمترین راز زندگی جانی در آن نهفته شده بود.دویست ورد ساده و بیخطر...اثر آگامبا ناتابلات..
با تحقیقاتی که باستان شناسان جادویی انجام دادند مشخص شد که این کتاب آخرین اثر آگامبا ورد ساز معروف قرن 16 بوده که قبل از انتشار آن به دست جادوگران سیاه کشته میشود.بعد از کشته شدن آگامبا کتاب ناپدید شده بود.این سوال که کتاب چگونه به دست جانی رسیده بود برای همیشه بی جواب ماند.
-------------------------------------------------------------
منم چند تا جمله دارم:

آنچه که سنگ را سوراخ میکند قدرت آب نیست.تداوم قطره هاست.
درون هر صدفی مروارید نیست.
دلیل تنهایی انسانها این است که در جاییکه باید پل ساخته شود اقدام به ساختن دیوار میکنند.
عشق گل زیبا و خوشرنگیست که در کنار عمیقترین و خطرناکترین پرتگاهها پرورش میابد.
به دنبال روشنایی برو.خواه سایه ات به دنبالت بیایید خواه نه.



Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۶:۳۸ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۵

بلاتریکس  لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۹ پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۱۴ یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 195
آفلاین
معرفی ورد ساز:
میلندا دیستاندیور یکی از معروفترین وردسازهای چند سال اخیر بود.تاریخ تولد این ساحره مانند همه ساحره های دیگربطور دقیق مشخص نیست.ملیندا حدود سی سال پیش دریکی از دهکده های دورافتاده ایتالیا در خانواده ای اصیل متولد شد.در سن نه سالگی وارد تنها مدرسه جادوگری ایتالیا شد و به مدت نه سال به تحصیل در آن مدرسه پرداخت.در مدت تحصیل در هیچ درسی هرگز مرتکب اشتباهی نشد.همه امتحانات را با نمره عالی پشت سر گذاشت..به جز یکی از آنها...وردسازی...وردسازی تنها درسی بود که هرگز در آن موفق نبود و این موضوع همیشه باعث خجالت و ناراحتی اومیشد...
وقتی ملیندا به سن بیست و پنج سالگی رسید تصمیم گرفت رویای کودکیش رابه واقعیت تبدیل کند.سفر به انگلستان و عضویت در ارتش لرد سیاه..
با وجود مخالفتهای اطرافیان راهی لندن شد و پس از جستجوی فراوان به مقر ارتش راه پیدا کرد.معاون لرد سیاه بعد از آزمونهای سخت و طاقت فرسایی که برای عضویت در ارتش گرفته شد در یک جمله تمام امیدها و آرزوهای ملیندا را نقش بر آب کرد..
-متاسفم..شما استعداد فوق العاده ای دارین..ولی وردسازی یکی از مواردیه که حتما باید بلد باشین..در غیر این صورت بهتره ارتش سیاه رو فراموش کنین.یه سری به محفل بزنین.من شنیدم اونا هر کی از راه برسه عضوش میکنن.
ملیندا متوجه شد که منظور معاون از گفتن این حرف فقط و فقط تمسخر او بوده.بعد از این اتفاق تا سه سال کسی ملیندا را ندید.شایعات زیادی پخش شده بود.عده ای معتقد بودند اوخودکشی کرده و عده ای دیگر تعریف میکردند که او را درحالی دیدهخ اند که اسم خودش را نمیداند.بعد از گذشتن سه سال معاون ارتش با دیدن ملیندا شوکه شد.
-بازم تو؟مگه نگفتم بهتره بری محفل؟
-شما یک بار دیگه منو امتحان کنین.اگه قبولم نکردین قول میدم از اینجا برم و دیگه منو نبینین.
معاون نگاهی به لیست بلندی که ملیندا آورده بود کرد.لیست پر بود از انواع وردهایی که با مهارت کامل ساخته شده بودند.وردهایی که تا آن روز به ذهن کسی نرسیده بود و میتوانست در پیشرفت ارتش سیاه کمک فراوانی بکند.
ملیندانتیجه سه سال تلاش و تحقیق و پرورش استعداد پنهانی وردسازیش را گرفت وبالاخره عضو ارتش لرد سیاه شد.
------------------------------------------
2-
دل من تنگ نیست..چیزی هم نمیخواد بگه ولی مجبوریم دیگه.
یک روز بهاری...
یکی از ناظران بخت برگشته وارد انجمن مورد نظارتش میشه و به محض ورود دود از کله اش بلند میشه.صد تا پست که به درد چت باکس هم نمیخورن.دویست تا درخواست مجوزکه حتی از خوندنشون خنده اش میگیره.سیصد تاگله و شکایت که اصلا معلوم نیست از دست کی ناراحته.ناظر صدتای اولی رو پاک میکنه.دویست تای دومی رو رد میکنه و به سیصدتای سومی جواب میده.به تاپیکهای انجمنش سر میزنه.میدونه که تا اون پست نزنه از فعالیت بقیه خبری نیست.با وجود اینکه وقت و انرژی اونم مثل همه آدمیزادها محدوده مشغول فکر کردن میشه.چه تاپیکی زده بشه به فعال شدن کمک میکنه؟این تاپیکهایی رو که دوساله دست نخوردن چطوری فعال کنم؟ این تاپیکو که نمیدونم کی و چطوری و از کدوم ناظر مجوز گرفته چیکارش کنم؟
بعد از حل مشکلات سری به انجمن ناظران میزنه.اونجا هم اسکاور که برای گیردادن به ناظرا متولد شده پیداش میشه:ناظرا گزارش بدین..هر هفته گزارش بدین...نه هر روز گزارش بدین..اصلا هر ساعت یه گزارش بدین خوبه.ناظرابیایین به فلان چیز رای بدین..ناظرا پستها رو نقد کنین.ناظرا برین.ناظرا بیایین.
ناظربعد از انجام دستورات اسکاوربا پی امی در مسنجر مواجه میشه.
-چرا به تاپیک همسریابی من مجوز ندادی؟
-علیک سلام.دلیلشو زیر پستتتون نوشتم.
-چرا به فلانی مجوز دادی؟اصلا شماها ظرفیت قبول مسئولیت ندارین.من از اولشم میدونستم تو با من لج کردی.
یک عضو دیگه:میگم تاپیک..رو با ...ادغام کن..اون یکی رو هم پاک کن.به درد نمیخوره.
ناظر:امر دیگه ای نداری؟شما ناظری یا من؟
یک عضو ناشناس:میگم تو خجالت نمیکشی همه تاپیکهای انجمنت هر روز پست نمیخورن؟
ناظر:شما مدیری؟مطمئنی اسکاور نیستی؟
عضو:نه.خوب..خواستم کمی نظارت یادت بدم.خیلی هم دلت بخواد.بداخلاق.
اسکاور:آهای ناظرا...انجمنتونو فعال کنین..گزارشا چی شد پس؟شرح حالاتون کو؟رای هم که ندادین.
اعضا:این ناظره حالش خوب نیست.هر چی پست میزنیم پاک میکنه.مجوز هم که نمیده.تاپیک به اون خوبی.همسر یابی جادویی.
ناظر :
(این گوشه ای از زندگی ناظرهابود.حیف که پستم طولانی شدوگرنه سیصد صفحه مینوشتم.ضمناقسمتهای اسکاوری بیشترش شوخی بود.چون میدونستم ظرفیتشو داره نوشتم.اسکاورهمیشه هوای ناظرا رو داره. )


ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۱ ۱۷:۳۵:۵۹


كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۶:۲۱ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۵

مارکوس فلینتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۹ جمعه ۱۵ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۱۵ دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 328
آفلاین
معرفی ورد ساز:

آرامون تاریسین سارومان ( Aramoun Tarasin Saroman )- متولد سال 1865 میلادی در واشینگتون دیسی -

آرامون در واشینگتون دیسی واقع در آمریکای شمالی به دنیا آمد و در انجا لیسانس خود را در زمینه هواشناسی گرفت و برای ادامه ی تحصیل خود به لندن رفت. در آنجا با عده ای جادوگر آشنا شد و به نحوه ی زندگی آن ها علاقمند شد و برای پیوستن به جادوگر ها تمام تلاش خود را کرد تا این که وزارت سحر و جادو او را در سال 1900 رسما به عنوان یک نیمه جادوگر اعلام کرد.
آرامون در استفاده از چوبدستی توانایی زیادی داشت و با چند هفته کار کردن توانست به اندازه ی یک استاد هاگوارتز مهارت کسب کند؛ ولی آرامون هیچوقت دوست نداشت که همه ی کار هایش تقلید از دیگران باشد و همیشه علاقه داشت هم نامی از او در تاریخ بماند و هم از حاصل دسترنج خود استفاده بیشتری بکند. به همین دلیل بود که به فکر ساخت ورد برای استفاده ی شخصی خود افتاد.
بعد از سال ها تلاش و مطالعه در زمینه ورد ، بالاخره در سال 1910 میلادی توانست یک ورد برای نامرئی کردن اجسام ضروری بسازد. این ورد یک تحول بزرگ را در زندگی جادوگران به وجود آورد و همین سبب شد که نام او بر سر زبان هر جادوگر و ساحره ای برای همیشه زنده بماند.
این وردساز بزرگ با ساخت این ورد شهرت زیادی پیدا کرد ولی آرامون طبق سنت خانوادگی خود در سن 60 سالگی می بایست کار و تلاش را کنار می گذاشت و می بایست تمام انرژی خود را صرف کلیسا و دین مسیحیت می کرد.
آرامون در سال 1925 به کلیسایی در همان لندن مشغول به عبادت شد و تمام زندگی خود را در آن جا گذراند تا این که در سال 1940 میلادی جانش را تقدیم خداوند کرد و این دنیا را با سر بلندی ترک کرد.

هرچه دل تنگ می خواد بگو:

من به دلیل تنگ بودن دلم زیاد جا واسه تنقلات ندارم و معمولا یک قسمتی از دلم رو برای روز مبادا خالی می زارم و یک قسمت دیگه که می مونه هم باید اختصاص بدم به زن و بچه ها.
ولی یک خاطره ای رو یادم اومده که به نظر خوب میاد که بگم:
سال پیش بود که ویلیام ادوارد ( اینیگو ایماگو امروزی ) سایت جادوگران رو به من معرفی کرد و در مورد اون چند تا دروغ هم سر هم کرد ولی با این حال من به جادوگران اومدم.
اولین روزای عضویتم بود که هر روز ویلیام می گفت که من فلان جا مدیر شدم و فلان جارو از سایت خارج کردم و....
من اوقدر به حرف های این باور کرده بودم که خیال کردم عله نصف سایت رو داده به این! ولی بعد چند روز یک دفعه رفتم و شناسشو توی سایت پیدا کردم که جزو شناسه های بلاک شده بود و گویا به دلیل خراب کردن انجمن ها به این روز افتاده بود.
وقتی ازش پرسیدم این همه دروغی که گفتی واسه چی بود ، می گفت که دروغ نگفتم! ولی ییهو هوس کردم که یه حالی به جادوگران بدم که ییهو سایت رو به گند کشیدم.
بعد از مدتی فهمیدم بد بخت راست می گفته ولی هیچوقت نتونسته بود یک مدیریت ثابت داشته باشه و بدون مشکل به مدیریت خودش ادامه بده.
بعدا فهمیدم که مایک لوری رو گرفته و رییس ویزنگاموت شده. واسه اونم چند تا دروغ گفتش و بعد بلاک شد ولی وقتی ازش پرسیدم گفتش که خودش می خواست جادوگران را ترک کنه و به همین دلیل به مدیران این رو گفته که بلاکش کنن.
اما هر چی باشه 35 در صد سهمش رو از دست داده بود و الان هم یک عضو****** در سایت هستش.

حالا یه وقت خودش نیاد حالمو بگیره.!!!


عضو اتحاد اسلایترین


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۱:۵۶ چهارشنبه ۲۰ دی ۱۳۸۵

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۱:۲۹ چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
1-یک وردساز معروف با توضیحات کامل معرفی کنید.

چى‌ يونگ چانگ

جادوگر وردسازى از چين كه در قرن شش ميلادى در پكن ماگلها زندگانى مى گذراند. در عمر نود ساله خود حدود ده ورد اصولى و تخصصى و بيش از پانصد ورد كاربردى و معمولى اختراع كرده است. اما اكثر آنها به زبان و تلفظ چينى بوده اند و به همين دليل فقط ده ورد تخصصى اين جادوگر به غرب و اروپا وارد شد و گسترش يافت.
اسكات كبير در يكى از سفرهايش به هندوستان درباره اين جادوگر تعاريف فراوان شنيد و براى همين هندوستان را ترك گفت و يك راست به چين به خانه چى يونگ چانگ درآمد. يكى از مشهورترين اوراد اين جادوگر بزرگ "چوى سوى خونگ هو" مى باشد كه با آن مى توان سرعت حركت را چند برابر كرد. اين افسون در علم پزشكى كاربرد فراوانى داشت. بدين صورت كه با اين روش سرعت حركت گلبولهاى سفيد خون را افزايش مى دادند و در نتيجه واكنش در برابر بيمارى ها سريعتر انجام مى پذيرفت. و نيز براى يكى از مراحل ساخت قاليچه پرنده در ايران به كار برده شد.
نواده هاى چى يونگ چانگ همه جادوگر نشدند. اما بعضى مواقع در جاى جاى جهان جادوگرهايى با اين نام خانوادگى پيدا مى شوند.


2-هر چه دل تنگت میخواد بگو!

خداوندا راه ما را براى گذر از سد عظيم امتحانات هموار بفرما!

در اين بحبوحه امتحانات اگر درس نخوانيم پس كى درس بخوانيم؟ بياييد و نگذاريم كه گروهى ماگل ما را سرزنش كنند بابت نمره هاى افتضاحمان در امتحانات! بياييد همگى با هم جان بكنيم و با شور و اشتياق درس را بخوانيم! درس زندگيست! آينده است!‌ همانطور كه يادمان نميرود هفته اي دو مرتبه ماهي نوش جان كنيم، همانطور كه فراموش نميكنيم گاز و فراورده هاى نفتى اندكند و بايد در مصرفشان صرفه جويى كرد، بياييد دست به دست هم دهيم و يادمان نرود كه پيروزى در امتحانات از وظايف اصلي ماست و همين!


امضا چی باشه خوبه؟!


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۰:۲۳ چهارشنبه ۲۰ دی ۱۳۸۵

فرانک  لانگ باتم


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۵ یکشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۱۹ چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۶
از خانه شماره 12 میدان گریموالد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 70
آفلاین
یک وردساز معروف را معرفی کنید؟
لورا ون دن بوره از کشور بلژیک،
او طی سالهای 1768-1832 زندگی می کرده
این ساحره زیبا و خوش قد و قامت بلژیکی در سن 11 سالگی به مدرسه جادوگری بلژیک در شهر آنتورپ رفت و درآنجا مشغول به تحصیل شد ولی همیشه از تعدادزیاد ساعات درسی شاکی بودش
تا اینکه در آخرین سال تحصیلش در سینت یوزه( مدرسه جادوگری)
برای کسب نمرات بیشتر در درس ورد های جادویی شروع به وردسازی می کنه و ورد و اولین وردی که اختراع کرد ورد "فدوش ماشینوس" بود که باعث میشد شیر گاو به صورت جادویی دوشیده شه و در طول دوران زندگیش وردهای در موارد مختلف ساخت که مجموع آنها به 368 عدد می رسد و نوشتم تمامی آنها در این مقال نمی گنجد ولی در میان تمام این اوراد ، مشهورترینشون فیتریوس هستش که کاربردش در ساختمان سازی هستش و باعث می شه بوسیله اون دیوار به دیوار مراحل ساخت خونتون رو پیش ببرید
هر چه می خواهد دل تنگت بگو
در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره به جون آدم میوفته و روحو به انزوا می بره،....(باقیشو برو خودت از توکتاب بوف کور صادق هدایت بخون چون ادامشو یادم نیستش )
تو تقویم زندگی 4 تا فصل وجود داره ولی تناسبی بین زمان عوض شدن فصل ها وجود نداره،
12 سال اول بهاره،30 سال بعد خزون،10 سال بعد زمستون و در آخر که تابوستون میاد عمر ما رفته و فرصت استفاده نیستش!!!
شاید زمان بندیم به نظر خنده دار بیاد ولی کاملا حقیقیه و در زمانه خودش بهت ثابت می شه
(امیدوارم معنی حرفم واضح باشد)


ویرایش شده توسط فرانک لانگ باتم در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۰ ۲۰:۳۳:۰۰
ویرایش شده توسط فرانک لانگ باتم در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۰ ۲۰:۳۵:۰۸

[b][size=large][color=3300FF][font=Georgia] Life is the







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.