هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۵:۳۴ یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۸۷

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۰ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۲۶ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 805
آفلاین
سلـــــــــــــــــــــــــــــام به همه ی دوستای حونیور


به نظر به من مرگ سیریوس اون طور که باید، پرداخته نشد.

و همچنین نبرد هری و ولدی هم خیلی ساده بود و زود تموم شد.منظورم نبرد شخصیشونه نه کل نبرد اون شب هاگوارتز


مرسی


seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۴:۵۳ یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۸۷

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام


امم ، دوست عزیز ، توجه کنید که هر سوالی رو نمیشه جزوه اشکالات و اشتباهات کتاب دونست ، بهتر بود به تاپیک سوالات در مورد کتاب برید که مفید تر بودند !


نقل قول:
یکی از اشکالات اینه که چرا در جلد 1 دامبلدور و دانش آموزان سرود خواندند ولی در کتاب های دیگه، اول سال تحصیلی سرود نخواندند؟


نمیشه این رو اشکال یا اشتباه دونست ، این دیگه به خواستِ نویسنده هست که در کتاب یک سرودی خونده شده ! یا مثلا چون کلاه گروه بندی در کتاب چهار سرود خونده ، دلیل نمیشه هر سال شروع کنه سرود بخونه !

ممکنه ، توی مدرسه توی دنیای واقعی ، یک سال ، آغاز سال یک جشن مفصل برگزار بشه ، یک سال اصلا اینطور نباشه ! یکی از اصول کار رولینگ تنوع در نوشتار بوده ، اگر هر سال یه سری اتفاق تکرار میشد این تنوع دیگه از بین میرفت


نقل قول:
دومین اشکال اینه که در کتاب دو چرا خود تام هری رو نکشت و به باسیلیسک گفت هری رو بکشه؟


من وقتی یک سری سوال رو میبینم تعجب میکنم که اینجا واقعا همه هری پاتر رو کامل خوندن یا نه ! اگر توجه کرده باشی ، در اون زمان تام ریدل تنها یه خاطره بود و در واقع یه چیزی مثل ِ یه روح ! که کاری از دستش بر نمیاد ! اون تا زمانی که جینی نمرده بود ، قدرتی نداشت که بخواد شخصا هری رو بکشه !

پس این مسئولیت رو به عهده باسیلیسک گذاشت ! هر چند فکر نمیکنم فقط به این دلیل بوده باشه ، به دلیل ِ تنوعی که بالاتر گفت ، جالب نبود هر دفعه خود ولدمورت قصد کشتن هری پاتر رو داشته باشه ! همین باسیلیسک و پیتر پتی گرو و مرگخوارا و اینا که برای کشتن هری بسیج میشدن ، هر کدوم یه تنوعی در سبک نوشتاری رولینگ و در طول کتاب بودن !

ولی خب فکر میکنم دلیل منطقی تر همون بود که تام ریدل فقط یه خاطره بود در اون زمان !


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۴:۱۹ یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۸۷

دیدالوس دیگلold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۹ شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۲:۴۵ سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲
از جلوی کامپیوترم!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 338
آفلاین
یکی از اشکالات اینه که چرا در جلد 1 دامبلدور و دانش آموزان سرود خواندند ولی در کتاب های دیگه، اول سال تحصیلی سرود نخواندند؟
دومین اشکال اینه که در کتاب دو چرا خود تام هری رو نکشت و به باسیلیسک گفت هری رو بکشه؟




غیر ممکن غیر ممکنه! همینی که گفتم...ناراحتی زنگ بزن 118


Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۶:۳۵ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۸۷

گریندل والدold3


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۳:۰۸ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۶:۱۶ یکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۷
از زندان نورمنگارد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 16
آفلاین
با سلام

یکی از اشکلاتی که میشه گرفت در مورد شنل نامرئی کننده است.
تو کتاب هفتم پدر لونا میگه این شنل یک شنل خاص هست و هیچ جادویی نمی تونه روش اثر بذاره و به طور کامل عمل نامرئی شدن رو انجام میده ولی در حالی که در کتاب چهارم چشم جادویی کاراگاه مودی میتونسته هری رو زیر شنل هم ببینه.

مورد دیگه ایی هم به ذهنم رسید که البته بیشتر شبیه ابهام هست تا اشکال. در کتاب هفتم وقتی که هری، رون و هرمیون توسط مرگ خوارها دستگیر شدند و اونارو به خونه مالفوی بردند، چرا بلاتریکس برای حرف کشیدن از هرمیون به جای طلسم شکجه از معجون حقیقت استفاده نکرد و اینهمه به خودش زحمت داد؟ درحالی که میتونست خیلی راحتر و مطمئن تر به نتیجه برسه.


عکس ولدی جون در زمان کشتن گریندل
تصویر کوچک شده


Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۰:۵۲ شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۵

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام

فعلا چیزهای زیادی مطرح نکردید ولی من همین چند تا نظر رو ساده بررسی میکنم !

نقل قول:
به پرسی :
مورد چهارم ، جسم ولدمورت
این جز ابهامات نیست. کاملا مشخصه
طلسم مرگ در هر صورت ادمو میکشه ، چه ماگل ، چه جادوگر . حتی ولدمورت و دامبلدور
ولدمورت فقط و فقط به واسطه هور کراکسس ها تونست زنده بمونه. خود ولدمورت هم میگه که از هر موجود زنده ای پست تر و ناتوان تر بوده.
پس این موضوع کاملا مشخصه و هیچ ابهامی نداره


بله درسته

اگر لرد ولدمورت هورکراکسس نداشت ، مثل بقیه افراد میمرد و جسمش باقی میموند ، ولی بدلیل اینکه اون هورکراکسس داشت ، جسمش از بین رفت و تبدیل به روحی پست شد .
شاید از نظر ما مشخص باشه ولی برای خیلی دیگه از هری پاتریست ها مبهم باشه ، بهتره تا هر وقت که رولینگ اعلام نکرده ما هم چیزی رو نگیم .
این مورد سوال لارتن هم هست !

نتیجه گیری

اگر لرد ولدمورت صاحب تعدادی و یا یکی هورکراکسس نبود بی شک مثل سایر افراد مانند جیمز و لیلی میمرد و جسمش باقی میموند ، ولی به دلیلی که اون هورکراکسس داره جسمش از بین رفت و روحش که پست شده بود باقی موند .



نقل قول:
من یه سئوال دارم اگر که فلیکس فلیسیس باعث خوش شانسی مطلق می شه و جینی و بقیه با خوردنش توانستند مرگخوار های باتجربه تر از خودشون رو شکست بدن چرا دامبلدور یا ولدرمورت موقع دوئل با هم دیگه یه قلپ نمی خورن تابرنده شدنشون حنمی باشه


سوال جالبی هست ولی رولینگ بهتر جوابش رو میدونه .
ببینید فلیکس فلیسیس خوش شانسی میاره ، خوش شانی به این معنی نیست که شما دست به هر کاری که بزنید که غیر ممکن باشه پیروز و پیروزتر بشید . جینی و بقیه بچه ها با ورزیده و سیاه ترین جادوگران میخواستن مبارزه کنند ، همون مرگخوارانی که لرزه بر اندام هر کسی میندازن . شانس بچه ها در قبال خوردن فیلیکس این بود که کشته نشن !
ما شاهدیم که هیچ کدومشون زخمی هم نشدن و در عین حال دیگه اعضای محفل که خیلی خیلی قدرتمند بودن زخمی و مجروح شدند مثل بیل ویزلی !
اولا اینکه دوئل دامبلدور و ولدمورت زمان مشخصی نداره ، دوما اینکه یه جادویی بین لرد سیاه و هری برقراره که فقط یکی از اونها میتونه دیگری رو بکشه ! فقط یکی از اونها !

نتیجه گیری

شانس بچه ها در قبال خوردن معجون شانس این بود که کشته و یا زخمی نشن !
لرد ولدمورت و هری باید به دست یکدیگر کشته بشن !



نقل قول:
اگه یادتون باشه هری وقتی خواست چوبدستی بخره فروشنده به او گفت این چوبدستیه که صاحبش رو پیدا میکنه و هرکسی نمیتونه از چوب کس دیگه استفاده کنه(تو معنی که من خوندم اینطوری نوشته بود)ولی توی کتاب های بعد هرکی از چوبدستی کس دیگه ای استفاده میکرد و طلسم هایی رو با چوبدستی کس دیگه ای هم انجام میداد


بحث توپ نمیخوام بکنم ، حالا شاید توی مقاله بعدیم اینها رو مفصل تر بگم .
درسته چوبدستی صاحبش رو انتخاب میکنه ! خودت هم گفتی صاحبش رو انتخاب میکنه !
وقتی شما چوبدستی من رو که افتاده بر میداری دلیل نمیشه که صاحب اون شدی ! نمیدونم چطور بگم ، در واقع به ما ثابت شده که چوبدستی کسی بدون اجازه صاحبش پیش کسه دیگه ای دووم نمیاره . مثلا در کتاب بارتی کراوچ پسر چوبدستی مودی رو برداشته بود ولی در آخر کتاب زمانی پیش اومده که دوباره چوبدستی مودی به خودش برگشت و این هنگامی بود که بارتی کراوچ دستگیر شد . مثل این میمونه که اگر شما چوبدستی کسه دیگه ای رو بردارید مدت مشخصی میتونید اون رو نگه دارید و همیشگی نیست و اتفاقاتی پیش میاد که نگه داشتنش غیر ممکن هست .
مثلا در کتاب چهار وقتی بارتی کرواچ پسر چوبدستی هری رو برداشت و جادو کرد وقتی رفت چوبدستی هری روی زمین افتاده بود . اگر اون چوبدستی هری رو با خودش میبرد :
اولا کسی متوجه نمیشد که کاره اون هست
دوما کسی متوجه نمیشد که چه کسی چوبدستی رو برداشته
سوما کسی متوجه نمیشد که جادو توسط چه چوبدستی ای اجرا شده !
تنها دلیل این هست که اون نتونسته چوبدستی رو با خودش ببره چرا که صاحب اون نیست !


باز هم خوشحال میشم نظراتتون رو بدونم !
با تشکر


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۶:۱۸ پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۵

ویکتور کرام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۶ سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۳۳:۱۷ سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲
از مدرسه دورمشترانگ (بلغارستان)
گروه:
کاربران عضو
پیام: 509
آفلاین
اگه یادتون باشه هری وقتی خواست چوبدستی بخره فروشنده به او گفت این چوبدستیه که صاحبش رو پیدا میکنه و هرکسی نمیتونه از چوب کس دیگه استفاده کنه(تو معنی که من خوندم اینطوری نوشته بود)ولی توی کتاب های بعد هرکی از چوبدستی کس دیگه ای استفاده میکرد و طلسم هایی رو با چوبدستی کس دیگه ای هم انجام میداد
اگه ممکنه یه بحث توپ در موردش بکنید


کاشکی یه روز باهم سوار قایق می شدیم
دور از نگاه ادما هردوتا عاشق میشدیم


Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۳:۳۱ دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۵



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۲۱ شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۵۲ سه شنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 20
آفلاین
من یه سئوال دارم اگر که فلیکس فلیسیس باعث خوش شانسی مطلق می شه و جینی و بقیه با خوردنش توانستند مرگخوار های باتجربه تر از خودشون رو شکست بدن چرا دامبلدور یا ولدرمورت موقع دوئل با هم دیگه یه قلپ نمی خورن تابرنده شدنشون حنمی باشه ؟



Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۷:۳۱ یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۵

لارتن کرپسلی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۲ دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۰۲ شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۲
از یو ویش!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 471
آفلاین
نقل قول:
آبرفورث می گه:
به پرسی : مورد چهارم ، جسم ولدمورت این جز ابهامات نیست. کاملا مشخصه طلسم مرگ در هر صورت ادمو میکشه ، چه ماگل ، چه جادوگر . حتی ولدمورت و دامبلدور ولدمورت فقط و فقط به واسطه هور کراکسس ها تونست زنده بمونه. خود ولدمورت هم میگه که از هر موجود زنده ای پست تر و ناتوان تر بوده. پس این موضوع کاملا مشخصه و هیچ ابهامی نداره.


بله ، در اینکه طلسم مرگ همه رو می کشه هیچ شکی نیست. ولی موضوع مطرح شده توسط پرسی اینه که جسم ولدمورت کجا رفته.
مگه طلسم مرگ جسم افراد رو محو می کنه؟


نارنجی رو بخاطر بسپار!

طنز نویسی به موجی از دیوانگی احتیاج داره...

چه کسی بود صدا زد : لارتن!؟


Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۳:۵۶ پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۵

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۰:۴۷ یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۱
از کافه هاگزهد
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
پیام: 514
آفلاین
به پرسی :
مورد چهارم ، جسم ولدمورت
این جز ابهامات نیست. کاملا مشخصه
طلسم مرگ در هر صورت ادمو میکشه ، چه ماگل ، چه جادوگر . حتی ولدمورت و دامبلدور
ولدمورت فقط و فقط به واسطه هور کراکسس ها تونست زنده بمونه. خود ولدمورت هم میگه که از هر موجود زنده ای پست تر و ناتوان تر بوده.
پس این موضوع کاملا مشخصه و هیچ ابهامی نداره.


تصویر کوچک شده


Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۲۱:۲۱ چهارشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۵

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
تمامی ابهامات ، اشکالات و سوالات کتاب یکم تا به این پست مورد بررسی قرار گرفتند :

دسته های اصلی
اشکالات
ابهامات و مجهولات
مشخص شده ها


مورد اول

سوال
چرا کوییرل نوربرت رو به هاگرید داد ؟

بررسی
مسلما این سوالیست که برای خوانندگان کتاب اول هری پاتر پیش آمده و نمیتوان آن را در دسته ابهامات و یا اشکالات جای داد .
هاگرید هنگامی که به مهمانخانه هاگزهد رفته بود ، با فرد شنل پوشی که سر و صورت خود را از دید پنهان کرده بود مواجه میشود ، آن فرد که بعد متوجه شدیم کوییرل بوده است به هاگرید تخم اژدهایی را داده بود و اظهار داشته بود که میخواهد از شر آن خلاص شود ؛ چنین چیزی مشکوک است ، چرا که تخم اژدها کم یاب و گرانبها است و همینطور خرید و فروش آن ممنوع است ، چطور میشود فردی به هاگرید چنین پیشنهادی بکند ؟ در واقع کوییرل از این کار خود 2 مقصود داشته است .
- با شناخت هاگرید میدانست که او به موجودات جادویی عجیب و غریب علاقه وافری دارد ، سعی کرد با در اختیار قرار دادن آن در دسترس هاگرید فکر او را از سگ نگهبان دور کند و او مشغول پرورش بچه اژدها شود .
- با دادن تخم اژدها به او در نظر داشته که بحث را به سمت این سوق دهد که آیا هاگرید در گذشته هم به حیوانات خارق العاده جادویی علاقه داشته و یا آنان را پرورش داده است ؟
و همینطور هم شد او با طرح این سوال باعث شد که هاگرید بحث فلافی سگ سه سر خود را پیش آورد و بدون آنکه احتمال خطر را بسنجد رک و راست به او گفت که هر موجودی شیوه ای خاص به خود را دارد ، مثلا همین فلافی را وقتی برایش آهنگ بنوازی میخوابد ! همین صحبت هاگرید باعث شد که کوییرل مهم ترین صد راه خود را که سگ نگهبان از دریچه بوده است را کنار بزند و از آنجایی که در جادوی سیاه مهارت فراوانی داشته بقیه مراحل رسیدن به سنگ جادو برای او ناچیز و آسان بوده است !

نتیجه گیری
کوییرل با دادن تخم اژدها در نظر داشت که :
- فکر و ذهن هاگرید را به سمت بزرگ کردن اژدها سوق دهد و او را از سگ نگهبان دریچه غافل کند .
- این پرسش را مطرح کند که آیا هاگرید تا به حال موجود جادویی دیگری پرورش داده است و از او سوالاتی درباره سگ سه سر بکند .

دسته این سوال
مشخص شده ها


مورد دوم

سوال
وقتی دامبلدور هری رو مقابل درب خانه خاله اش گذاشت ، پتونیا تا صبح که برای برداشتن ظرف شیر به آنجا می آمد دیر نبود ؟ در چنین موقعیتی رها کردن او خطرناک نبود ؟

بررسی
برای بررسی این سوال به کتاب یک رجوع کردم تا بهترین پاسخ رو پیدا کنم ، شما هم میتونید با مطالعه آن به این سوال پاسخ بدید البته با کمی توجه و دقت !
وقتی که هاگرید با موتور سیریوس هری کوچک را به پریوت درایو انتقال داد ، زمان از نیمه شب گذشته بود ، بی شک تا چند ساعت بعد که پتونیا درب خانه را برای برداشتن شیر ها باز میکرد نمانده بود . لرد ولدمورت بعد از مواجه با هری از بین رفته بود و ناپدید شده بود ، مرگخواران وفادارش او را تنها گذاشته بودند و او از روح های پست نیز پست تر شده بود . هری کوچک در سبدی در مقابل درب خانه دورسلی ها و در محله ای ماگل نشین قرار داشت . چه خطری در آن شب دیر وقت میتواند هری را تهدید کند ؟

نتیجه گیری
هنگامی که هری به مقابل خانه پتونیا دورسلی منتقل شد ، زمان از نیمه شب گذشته بود ، پس بی شک حضور او در سبدی در مقابل خانه خاله اش در آن موقع شب و در آن محله ماگل نشین و در حالی که لرد سیاه از بین رفته بود خطری نمیتوانست او را تهدید کند .

دسته این سوال
مشخص شده ها



مورد سوم

سوال
چرا لرد سیاه در صدد بدست آوردن سنگ جادو بود ، مگر خاصیت آن چیزی جز ثروت و عمر جاودان است ؟ پس چطور میتوانست به جسم خود باز گردد ؟

بررسی
این مورد هم یکی از مباحث مشخص شده کتاب است که با مطالعه کتاب 1 و جمع آوری اطلاعات از سنگ جادو میتوانید به آن دست یابید .
در صفحه ششم فصل هفده ( مرد دو چهره ) لرد سیاه به هری میگه : همین که دستم به سنگ جادو برسه میتونم برای خودم یه جسم بسازم ... خب ... چرا اون سنگی رو که توی جیبته نمیدی به من ؟ پس مسلما لرد سیاه میخواست از اون سنگ برای خودش جسم بساز ، چطورش مشخص نیست ، چون هیچ وقت کوچکترین اشاره ای در کتاب بهش نشده و نخواهد شد ، چون فکر نمیکنم رولینگ مجددا درباره کتاب 1 توضیح بده ! پس چطورش مشخص نیست ولی اینکه آیا میتونه به جسم خودش برگرده جواب بله هست ! در ضمن سنگ جادو اکسیر حیات است که دوباره کسی رو زنده میکنه !

نتیجه گیری
طبق گفته لرد سیاه در فصل هفده کتاب اول او میتوانست با بدست آوردن سنگ جادو برای خود جسم بسازد ولی طرز ساختن جسم نامشخص است چرا که با جادوهای پیچیده انجام میگرد !

دسته این سوال
مشخص شده ها

مورد چهارم

سوال
جسم لرد ولدمورت بعد از اینکه قدرتش رو از دست داد چه شد ؟

بررسی
باید بگم که این مورد یکی از ابهامات کتاب هست ، به طور حتم نمیتوان آن را اشکال حساب کرد ، چرا که هنوز برای ما مشخص نشده است و اشکال کار رولینگ نیست ، شاید او برای این کار خود توجیهی در کتاب هفت داشته باشد .
در واقع با اینکه او برای کشتن هری از طلسم آواداکداورا استفاده نمود ( طلسم مرگ ) ولی خودش قدرتش را از دست داد و اثری از بدنش در جستجو های انجام شده توسط ماگل ها و جادوگر ها نبود ! در واقع به نظر میرسد که جسم او بعد از بازگشت طلسمش به خود از بین رفته است . در کتاب نیز به این موضوع اشاراتی نشده است ، ولی از آنجایی که لرد سیاه میگوید : با سنگ جادو میتونم برای خودم جسم بسازم ، معلوم میشه که جسم اون از بین رفته ! در واقع بعد از اینکه طلسمش به خودش بازگشت جسمش متلاشی شد ، چرا که برگشت طلسم مرگ فردی به سوی خودش بی سابقه است و نمیتوان آن را با طلسم مرگی که به سوی شخص دیگری فرستاده میشود مقایسه شود !
در ضمن در گفتگوی مک گونگال و دامبلدور در پریوت درایو دامبلدور که از ماجرا به طور کامل خبر داشته اشاره ای نکرده که جسد او پیدا شده ، شاید اگر جسد او پیدا میشده ، عده بیشتری باور میکردند که او کاملا از بین رفته است !

نتیجه گیری
در حال حاضر به طور حتم مشخص نیست ولی طبق گفته های کتاب هیچ صحبتی در این زمینه که جسد لرد سیاه پیدا شده است نبوده است ( در صحبت های دامبلدور و مک گونگال ) ، تنها مورد گفته لرد است که میگوید : با سنگ جادو میتونم برای خودم جسم بسازم ، که این نشون میده جسمش از بین رفته !

دسته این سوال
ابهامات


مورد پنجم

سوال
مگر هری در مهمانخانه پاتیل درزدار با کوییرل دست نداد ، پس چطور بدن او شروع به تاول زدن و نابودی نکرد ؟

بررسی
باید برای دست یافتن به سوالات خود بیش از پیش در کتاب ها دقت کنید !
درست است که کوییرل با هری دست داد و اتفاقی رخ نداد ، ولی در فصل انتهایی کتاب 1 میخوانیم که هنگامی که کوییرل هری را روی زمین انداخت و به صورت او ( هری ) دست زد ، دستانش ملتهب شد و پوست دستانش رفت و وقتی باری دیگر هری دستانش را روی صورت کوییرل گذاشت ، صورتش تاول زد و نابود شد . به نظر من ارتباطی که اینجا وجود داره این هست که بین هری و لرد و زخم هری رابطه جالبی وجود داره . کوییرل نتونست به صورت هری دست بزنه ( به خاطر وجود جای زخمش ) و دستانش ملتهب شد . هری هم وقتی به صورت کوییرل دست زد صورت او نابود شد ( به دلیل وجود سر لرد در پشت سر او ) ! با کمی دقت و بحث در کتاب ها میتوانید به نکات جالب و دقیقی دست یابید !
توجه کنید که نمیتوانیم بگوییم که لرد تا آن زمانی که کوییرل با هری در مهمانخانه دست میدهد او را تسخیر نکرده بوده ! چرا که کوییرل اشاره میکند که مدت زیادی است که لرد با او در بدنش شریک است !

نتیجه گیری
کوییرل فقط در هنگامی که دستانش به صورت هری کشیده شد ، شروع به سوختن نمود و وقتی هری صورت کوییرل را با دستانش لمس کرد صورت او تاول زد ! ارتباطی بین جای زخم هری ، صورت هری و صورت لرد وجود دارد !

دسته این سوال
مشخص شده ها


مورد ششم

سوال
توی جنگل ممنوعه چيزی نمونده بود کوييرل هری رو بکشه اما با اومدن فايرنز کارش نصفه موند و فرار کرد ، آيا قدرت فايرنز از کوييرل بيشتر بوده؟ اگه نه پس برای چی همونجا دو تای اونارو نکشت؟

بررسی
در این مورد چیزی گفته نشده ، یعنی گفته نشده که کوییرل قصد داشت هری رو بکشه ، وقتی مالفوی و فنگ فرار کردند ، هری ایستاد ، کوییرل به هری نزدیک شد و زخم هری شروع به سوختن به طور دردناکی شد و فایرنز با لگد پرانی کوییرل رو از آنجا دور کرد ، در جایی گفته نشده که او قصد کشتن هری را داشت ، هر چند لرد سیاه آنقدر قدرت نداشت و همینطور نمیخواست کسی را متوجه خودش کند ! چرا که همگی گمان برده بودند او از بین رفته ، پس یقینا نمیتوانست در جنگل ممنوع که مملو از موجودات مختلف است دست به حمله و یا کاره دیگر بزند . همچنین او برای خوردن خون تک شاخ به طور ناشناسی به جنگل آمده بود ، نه دستگیری و کشتن هری پاتر ! پس به این ریسک نمی ارزید و در نظر داشت که در زمان بهتری با هری رو برو شود !

نتیجه گیری
کوییرل فقط برای خوردن خون تک شاخ به جنگل ممنوعه رفته بوده و فرصت مناسبی نبوده که در جنگلی با موجودات متفاوت جان خودش و اربابش رو به خطر بندازه .

دسته این سوال
مشخص شده ها


مورد هفتم

سوال
چرا خاله پتونیا می گفت که مادر هری لیلی تو خونه لیوان ها رو به موش تبدیل میکرده در حالیکه این خلاف مقررات دنیای جادوگری هست ؟

بررسی
در فصل چهارم کتاب یک ( کلید دار ) پتونیا میگه که اونم ( لیلی ) یه روز براش یه دونه از این نامه ها اومد ، از اون به بعد همیشه جیباش پر از تخم قورباغه بود و یکسره فنجون ها رو تبدیل به موش میکرد ، در واقع این اتفاقات بعد از اینکه اون به سن قانونی رسیده بود انجام شده ، کلمه ای که نشون میده منظور سالهای بعد هست - از اون به بعد - هست .

نتیجه گیری
لیلی بعد از رسیدن به سن قانونی یعنی 17 سالگی که در دنیای جادوگری هست ، در خانه جادو میکرده ، چرا که اجرای جادو و وردها برای افراد رسیده به سن قانونی مانعی نداره !

دسته این سوال
مشخص شده ها


ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۲ ۲۱:۲۳:۲۱

چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.