-ظهر روز جمعه!-
اسکاور روبروی گلخانه ی شماره 2 هاگوارتز ایستاده و به ملتی که یک به یک وارد گلخونه میشن نگاه میکنه!
پس از چند دقیقه اسکاور دستی در داخل جیبش میکنه و دستمالی نارنجی رنگ بیرون میاره و به صورتش میمالونه!
ناگهان چهره ی اسکاور تغییر میکنه!
اسکاور:
اسکاور پس از شش دقیقه خنده ی شیطانی داخل گلخونه میشه!
(نکته: علت این معلول را در چترباکش بیابید!
)
-داخل گلخانه شماره 2!-
کف گلخونه کاملا فرش شده و ملت آسلام دوست بعد از اینکه کفش هاشون رو زیر بقلشون میزنن، به داخل گلخونه میرن و صف های عظیم و متعدد آسلام دوست رو که بر روی زمین نشسته اند کامل میکنند!
اسکاور نگاهی به خیل عظیم جمعیت میکنه و با استفاده از دستمال های قدرتش! ملت آسلام دوست رو کنار میزنه و به اول جمعیت میرسه تا به منبر نزدیک تر باشه!!!
آسلامخونه پس از چند دقیقه ی انتحاری پر میشه...ناگهان صدای کف و سوت بلبلی! ملت آسلام دوست بلند میشه و همگی از سر جاشون بلند میشن!
در آستانه ی در آسلامخونه حاج آقا کالین برای ملت دست تکون میده و ناگهان ملت به سمت حاج کالین میرن و اونو بر روی دستهاشون میبرن و شش دور گرد آسلامخونه میچرخونن!!(نکته: در این لحظه به دلیل شور و شوق جمعیت کاری از جاسم و ممدهای بادیگاردِ حاج کالین هم برنیومد!!
)
پس از اینکه آسلامخونه با حضور حاج کالین فضای معنوی جالبی به خود گرفت!، ملت همگی آفتابه هایی رو که با خودشون آورده بودن رو به هوا میگیرن و حاج کالین رو فریاد میزنن!!
حاج کالین پس از تعظیمی کوتاه(دلیل داره این!) به ملت به سمت منبر میره و از پله های اون بالا میره اما ناگهان می ایسته و دوباره به پایین میاد و بر روی پله ی ششم مینشینه!(نکته: منبر 72 پله داشت!!)
حاج کالین: ملت آسلام دوست!...من نمیرم اون بالا بشینم...نه به خاطر اینکه پله های منبر زیاد است...نـــــه!...آسلام خستگی ناپذیر است!....این عمل تنها دلیلش محشور بودن آسلام با دوستدارانش است و بس!...پس بدانید که شما تنها نیستید و آسلام با شماست!
در این لحظه ناگهان گراپ از میان جمعیت بلند میشه و فریاد "آسلام شیره!!" سر میده!....پس از ثانیه ای سرتاسر آسلامخونه به هوا بلند میشن و فریاد "آسلام شیره" سر میدن!!
حاج کالین: دوستان لطفا کمتر شعار بدید چون اینجا محدوده ی هاگوارتز میباشد و در آسلام ذکر شده است که باید به محدوده ها و حرمت ها احترام گذاشت و آنها را نگه داشت!...و چون مدیر هاگوارتز به من گفت که کمتر شعار بدهیم پس من هم فتوا میدهم که کمتر شعار بدهید!
دوباره گراپ از میان جمعیت بلند میشه و شعار "نه غربی نه شرقی جمهوری آسلامی!!" رو سر میده و به همان ترتیب قبلی ملت هم تکرار میکنند!
حاج کالین: مگر من به شما نگفتم که کمتر شعار بدهید؟!...چرا گفته های آسلام لحظه ای در یاد و ذهن شما نمیماند؟....آسلام چیزی نیست که از یاد شما برود....آسلام با شما محشور است...آیا میدانید فراموشی آسلام چه حکمی دارد؟...اصلا من دیگر برای شما صحبتی نمیکنم...واآسلام علیکم و رحمه الله و برکاته!
در این لحظه حاج کالین از منبر پایین میاد و خیل عظیم جمعیت دوباره به سمت حاج کالین یورش میبرند اما ممد های کمکی(!) که چند ثانیه قبل رسیده بودند مانع از رسیدن ملت به حاج کالین میشن و بدین صورت حاج کالین از آسلامخونه بیرون میره!
-بیرون از آسلامخونه-
ممد کمکی ها حاج کالین رو به اعماق جنگل ممنوعه میبرن تا در امان باشه اما در اونجا هم عده ای از ملت به سمت حاج کالین میرن تا ازش امضا بگیرن!!
در این بین اسکاور با استفاده از دستمال های جهت یابش محل حاج کالین رو در جنگل ممنوعه پیدا میکنه و دوان دوان به سمتش میاد!(نکته: دقت کنید که اسکاور چهرشو تغییر داده!)
اسکی: حاجی حاجی!
حاج کالین: کاغذ بده برات امضا کنم!
اسکی: نه حاجی مسئله ی دیگه ای وجود داره!
حاج کالین: مسئله ی شرعی؟!
اسکی: نه حاجی این تکلیفمو میخواستم به شما بدم!
حاج کالین: تکلیفتو میخواستی به من بدی؟!...برادر من پس شما چی از آسلام یاد گرفتید!؟...شما تکلیفتان را برای خودتان انجام میدهید نه برای من!
در این لحظه حاج کالین نگاهی عمیق به چهره ی تغییر یافته ی اسکی میکنه...
حاج کالین: در چهره ی تو چیزی نهفته است!
اسکی: حاجی ما شیشه خورده زیاد داریم!...این تکلیف مارو بگیر ما میخوایم بریم!
حاج کالین: بده عمو!
اسکی تکلیفشو به حاج کالین میده...
حاج کالین: خوب است خوب است!...حتما نمره ی بالایی میگیری!...یا حق برادر!
-------------------------------------------------------------------------------
چرا جاسم هميشه نجست است؟
دلیل این امر آن است که جاسم ها اولاً قدرت حمل آفتابه ها رو ندارند...مخصوصا آفتابه های سنگین امروزی رو که یکی از علل رواج بی ناموسی در میان مردم نیز هست!...دوماً آنکه جاسم ها گراپ نیستند که بتوانند کارهای خارق العاده و خوبی رو انجام بدهند!...در این مورد گراپ از همه ماهر است!!
در ضمن زاویه ی گرفتن آفتابه بسیار مهم است که جاسم ها از نعمت درست انجام دادن این عمل نیز محروم میباشند!
چرا رفتن به دابليو سي آسلامي ارجحيت بر تهاجم فرهنگي دارد؟
جواب این امر در اصل پایستگی تهاجم فرهنگی میباشد!
در این اصل اشاره شده است که "تهاجم فرهنگی هیچگاه از بین نمیرود!...بلکه از نوعی به نوع دیگر تبدیل میشود!"
پس تهاجم فرهنگی همیشه وجود خواهد داشت و ما نمیتوانیم به خاطر تهاجم فرهنگی هیچ گاه به دبلیو سی نرویم!...چون این امر باعث میشود تا کلیه های یک آسلام دوست و آسلام شناسِ فقید به مرز از کار افتادگی رود و این حرام است!
آيا گراپ با دست چپ آفتابه را بر مي دارد يا راست؟ دليل خود را توضيح دهيد!همان طور که در جواب سوال یک اشاره نمودم گراپ از تمام آسلام دوستان در این مورد ماهر تر است و همیشه آفتابه را با دست راست خود برمیدارد!
دلیل این امر آن است که گراپ از نوزادی در آغوش آسلام بزرگ شده است و دست راست آسلام میباشد!!
از ميان گزينه هاي زير گزينه صحيح را انتخاب کنيد!گزینه ی پنجم: آفتابه هر جهتي باشد من طرفي کارم را ميکنم که دست راست من به طرف آفتابه باشد!
توضیح آنکه چرخش در آسلام جزئی از دابلیو سی و راز و نیاز است!
یعنی آنکه اگر آفتابه خدایی نکرده در سمت چپ من قرار داشت من 180 درجه میچرخم و آن را در سمت راست خود مییابم!!
و اگر در جلوی من قرار داشت من 90 درجه به چپ میچرخم و اگر در عقب من قرار داشت من با احتیاط! 90 درجه به سمت راست میچرخم!(این دو اصل از سخت ترین اصول آسلام میباشند که آسلام شناسان همگی به این موضوع اعتراف نمودند!!)
یا حق!
[url=http://godfathers2.persiangig.com/hammers/Pro