هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: حضور با شکوه گیلدروی لاکهارت در رادیو وزارت
پیام زده شده در: ۱:۰۲ یکشنبه ۱ شهریور ۱۳۸۳
#44

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
اوکی تا بحال دو شرکت کننده!
ببینم چی کار میکنیدا!


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


Re: حضور با شکوه گیلدروی لاکهارت در رادیو وزارت
پیام زده شده در: ۲۲:۰۷ شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۳
#43

لاله


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۲ دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ سه شنبه ۱۷ شهریور ۱۳۸۳
از با سارا در برج
گروه:
کاربران عضو
پیام: 11
آفلاین
مسابقه ی بزرگ رادیو وزارت!/ به این سوالات پاسخ دهید!
سطح سوالات:هنری،فرهنگی

۱- بازيگر ايرانی فيلم قرمز :
الف) هديه تهرانی
ب) کادو اصفهانی ***
ج) پيشکش تبريزی
د) اهدايی از شيراز

۲- فيلمی از سعيد اسدی :
الف) آواز قو
ب) آواز قورباغه ***
ج) ابو عطا
د) آی...نسيم سحری

۳- بازيگر فيلمهای بزن بزن : «جمشيد...»
الف) الگانس
ب) آريا
ج) اتوبوس شرکت واحد***
د) خط دو مترو

۴- بازيگر سريال پدر سالار : «... امير سليماني»
الف) طناب
ب) ريسمان
ج) کمند
د) نخ نايلونی جعبه شيرينی***

۵- از بازيگران قديمی سينما: «عزت الله...»
الف) کميته
ب) گشت ويژه***
ج)انتظامی
د) لباس شخصی

۶- فيلمی به کارگردانی داريوش فرهنگ:
الف) يک فيلم با دو بليت
ب) دو فيلم با يک بليت
ج) چهل وسه فيلم با صد و پنجاه و نه بليت
د) شصت و چهار فيلم با يه نون اضافه***

۷- بازيگر فيلم از کرخه تا راين : «هما...»
الف) شهر
ب) روستا
ج) کشور
د) ميوه،غذا،ماشين،اشيا،اسم،فاميل***

۸- کارگردان ايرانی فيلمهای جنگی: «جمال ...»
الف) شورجه
ب) شيرجه
ج) شارجه
د) ابوظبی و توابع***

۹-بازيگر زن ايرانی:
الف)گُرجی قاليچی
ب) مينو فرشچی
ج) ساقه طلايی موکتچی***
د) شيرين عسل کف پارکت

۱۰-بازيگر فيلم کريم پوست کلفت، ببخشيد!!کريستف کلمب: «ژرارد...رديو»
الف) دودست
ب) دو پا و يک دست***
ج) چهار پا
د) دو پا

۱۱) بازيگر سريال شليک نهايی: «داريوش ...»
الف) شعور
ب) فرهنگ
ج) بی فرهنگ
د) بی شعور عوضی***

۱۲) فيلمی به کارگردانی ابراهيم حاتمی‌کيا: «آژانس ...»
الف) چوبی
ب) شيشه‌ای
ج) کريستال نشکن
د)‌ فولاد درجه يک، ساخت کارخانجات فولاد مبارکه،‌ افتخار ملّی***

۱۳) فيلمی به بازيگری پرويز پرستويی: «مرد ...»
الف)بی شعور
ب)نفس کش!
ج)عوضی
د)مگه خودت ناموس نداری؟***


من تصادف کرده بودم حالم خوب نبود
یه هفته اینترنت نبودم


Re: حضور با شکوه گیلدروی لاکهارت در رادیو وزارت
پیام زده شده در: ۲۱:۵۲ شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۳
#42

بلاتریکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۱ پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۹:۴۵ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲
از لیتل هنگلتون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
۱- بازيگر ايرانی فيلم قرمز :
الف) هديه تهرانی
ب) کادو اصفهانی
ج) پيشکش تبريزی
د) اهدايی از شيراز
ی) ممد فروتن **

۲- فيلمی از سعيد اسدی :
الف) آواز قو
ب) آواز قورباغه
ج) ابو عطا
د) آی...نسيم سحری**

۳- بازيگر فيلمهای بزن بزن : «جمشيد...»
الف) الگانس
ب) آريا
ج) اتوبوس شرکت واحد
د) خط دو مترو **

۴- بازيگر سريال پدر سالار : «... امير سليماني»
الف) طناب
ب) ريسمان
ج) کمند
د) نخ نايلونی جعبه شيرينی
ی) مفتول

۵- از بازيگران قديمی سينما: «عزت الله...»
الف) کميته
ب) گشت ويژه
ج)انتظامی
د) لباس شخصی** گروه فشار!

۶- فيلمی به کارگردانی داريوش فرهنگ:
الف) يک فيلم با دو بليت
ب) دو فيلم با يک بليت
ج) چهل وسه فيلم با صد و پنجاه و نه بليت
د) شصت و چهار فيلم با يه نون اضافه **..با خلال دندون

۷- بازيگر فيلم از کرخه تا راين : «هما...»
الف) شهر
ب) روستا
ج) کشور
د) ميوه،غذا،ماشين،اشيا،اسم،فاميل
.. ی) دهات **

۸- کارگردان ايرانی فيلمهای جنگی: «جمال ...»
الف) شورجه
ب) شيرجه
ج) شارجه
د) ابوظبی و توابع **

۹-بازيگر زن ايرانی:
الف)گُرجی قاليچی
ب) مينو فرشچی **
ج) ساقه طلايی موکتچی
د) شيرين عسل کف پارکت

۱۰-بازيگر فيلم کريم پوست کلفت، ببخشيد!!کريستف کلمب: «ژرارد...رديو»
الف) دودست
ب) دو پا و يک دست
ج) چهار پا
د) دو پا
واالا ما تلفظ می کنیم! ژققد دیپقدیو

۱۱) بازيگر سريال شليک نهايی: «داريوش ...»
الف) شعور
ب) فرهنگ
ج) بی فرهنگ
د) بی شعور عوضی **

۱۲) فيلمی به کارگردانی ابراهيم حاتمی‌کيا: «آژانس ...»
الف) چوبی
ب) شيشه‌ای
ج) کريستال نشکن
د)‌ فولاد درجه يک، ساخت کارخانجات فولاد مبارکه،‌ افتخار ملّی
ی) دوستی **

۱۳) فيلمی به بازيگری پرويز پرستويی: «مرد ...»
الف)بی شعور**
ب)نفس کش!
ج)عوضی
د)مگه خودت ناموس نداری؟




Re: حضور با شکوه گیلدروی لاکهارت در رادیو وزارت
پیام زده شده در: ۲۳:۰۷ چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۳
#41

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
جوایز را اعلام میکند....
وقتی به سوالات جواب داده شد پی ام شخصی ارسال میشود....


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


Re: حضور با شکوه گیلدروی لاکهارت در رادیو وزارت
پیام زده شده در: ۲۳:۰۴ چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۳
#40

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
مسابقه ی بزرگ رادیو وزارت!
به این سوالات پاسخ دهید!
سطح سوالات:هنری،فرهنگی

۱- بازيگر ايرانی فيلم قرمز :
الف) هديه تهرانی
ب) کادو اصفهانی
ج) پيشکش تبريزی
د) اهدايی از شيراز

۲- فيلمی از سعيد اسدی :
الف) آواز قو
ب) آواز قورباغه
ج) ابو عطا
د) آی...نسيم سحری

۳- بازيگر فيلمهای بزن بزن : «جمشيد...»
الف) الگانس
ب) آريا
ج) اتوبوس شرکت واحد
د) خط دو مترو

۴- بازيگر سريال پدر سالار : «... امير سليماني»
الف) طناب
ب) ريسمان
ج) کمند
د) نخ نايلونی جعبه شيرينی

۵- از بازيگران قديمی سينما: «عزت الله...»
الف) کميته
ب) گشت ويژه
ج)انتظامی
د) لباس شخصی

۶- فيلمی به کارگردانی داريوش فرهنگ:
الف) يک فيلم با دو بليت
ب) دو فيلم با يک بليت
ج) چهل وسه فيلم با صد و پنجاه و نه بليت
د) شصت و چهار فيلم با يه نون اضافه

۷- بازيگر فيلم از کرخه تا راين : «هما...»
الف) شهر
ب) روستا
ج) کشور
د) ميوه،غذا،ماشين،اشيا،اسم،فاميل

۸- کارگردان ايرانی فيلمهای جنگی: «جمال ...»
الف) شورجه
ب) شيرجه
ج) شارجه
د) ابوظبی و توابع

۹-بازيگر زن ايرانی:
الف)گُرجی قاليچی
ب) مينو فرشچی
ج) ساقه طلايی موکتچی
د) شيرين عسل کف پارکت

۱۰-بازيگر فيلم کريم پوست کلفت، ببخشيد!!کريستف کلمب: «ژرارد...رديو»
الف) دودست
ب) دو پا و يک دست
ج) چهار پا
د) دو پا

۱۱) بازيگر سريال شليک نهايی: «داريوش ...»
الف) شعور
ب) فرهنگ
ج) بی فرهنگ
د) بی شعور عوضی

۱۲) فيلمی به کارگردانی ابراهيم حاتمی‌کيا: «آژانس ...»
الف) چوبی
ب) شيشه‌ای
ج) کريستال نشکن
د)‌ فولاد درجه يک، ساخت کارخانجات فولاد مبارکه،‌ افتخار ملّی

۱۳) فيلمی به بازيگری پرويز پرستويی: «مرد ...»
الف)بی شعور
ب)نفس کش!
ج)عوضی
د)مگه خودت ناموس نداری؟


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


حضور با شکوه گیلدروی لاکهارت در رادیو وزارت
پیام زده شده در: ۱۱:۵۱ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۳
#39

گیلدروی لاکهارتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۵۸ چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 594
آفلاین
در میان ناباوری همگان گیلدی که خیلی خوش تیپه دست در دست زن سابق پروفسور وکتور یا همون زن کنونی خودش از انبوه بدن های افراد غش کرده راهشو باز میکنه و به روی صحنه میره!
همه: گیلدی دوست داریم... گیلدی دوست داریم...گیلدی دوست داریم...
یکی از اون وسطا: گیلدی، عروسو ببوس... گیلدی عروسو ببوس...
یکی دیگه از اون وسطا: وای وای چه بی ناموسی ها...
گیلدی: من روی هیشکی رو زمین نمیندازم! :bigkiss: :bigkiss:
گروهی چند نفره: ما اعتراض داریم... امضا نیاز داریم! ما اعتراض داریم... امضا نیاز داریم! ما اعتراض داریم... امضا نیاز داریم!
گیلدی هم که خیلی خوش تیپ و مهربونه دستشو میکنه تو جیبش یه مشت امضا در میاره پرت میکنه جلوی افراد گروه!

-------
یه ربع بعـــــــــــــــــــــــد...
-------

شکم: به به... برادر گیلدی مومن و با خدا،... قدم رنجه فرمودید!
گیلدی: من هم سلام عرض میکنم خدمت شنوندگان عزیز و محترم و این اوقات شرعی رو به همه بی جامه پارتی دوستان عزیز تبریک میگم
شکم: خیلی خوشحال هستیم که همسر جدیدتونم همراه خودتون آوردین...إ...اونجارو
گیلدی برمیگرده، کینگزلی یه تنفس مصنوعی به زن اسبق ویکی میده :bigkiss:
گیلدی: خبری نبود که بابا... خانوم خوبن؟ بچه ها خوبن؟ به خواهرتون سلام برسونید!
شکم: اتفاقا خواهر پیشاپیش سلام رسوندن
گیلدی: بخشش از بزرگان است... شما هم از طرف من تنفس مصنوعی به ایشون عنایت فرمودید؟ :bigkiss:
شکم: ای برادر... خواهری گفتن...چیزی گفتن... بی جامه پارتی رو هستی دیگه؟... برادران گرامی از اتاق فرمان اشاره میکنند که ما در لحظات ملکوتی اذان مغرب به سر میبریم...همگی به مسجد دامبل خدا روانه میشویم، ان شاءالله در بازگشت بیشتر صحبت میکنیم!
گیلدی:ان شاءالله... ان شاءلله

------------
دو سال بعــــــــــــــــــــــــــــد...
------------

شکم: بله شنودگان عزیز، ما همین الان از مسجد برگشتیم، نمیدونید که اونجا چه حال و هوایی داره... رهبر کبیر اسلامو هم ملاقات کرده و دستی به ریش مبارکش کشیدیم!
گیلدی: و متاسفانه این وظیفه منه که به اطلاعتون برسونم، چندی از نمازگزاران نمونه ما به دلیل بوی حاکم بر جو جان سپردن... البته در این میان حاج سید جاسم الله عابدینی فقط به دلیل پیری مفرط جان دادن...
شکم: خوب بحث قبلیمونو پی میگیریم... برادر چه شد که با همسر سابق ویکی آشنا شدی شما؟
گیلدی: اتفاقا سوال خوب و به جایی بود... من یک روز تشریف بردم سر کلاس ریاضیات جادویی تا همی کرم بریزم و در کلاسو تخته کنم که...( یه ابر بالای کله گیلدی ظاهر میشه ، نمیدونم چرا نقل قول میشه )

نقل قول:
گیلدروی که خیلی خوش تیپه از سوراخ کلاس میاد تو ( دو نفر غش میکنن )
گیلدی: بچه ها بهتون تبریک میگم... تا وقتی که مدارک تحصیلی معلمتون کاملا بررسی نشه کلاس تعطیله!
همه: (تریپ بامشادی)
وکتور: این حرفا چیه بابا؟ من خودم ته تحصیلاتم
گیلدی: شما سیکل داری؟
وکتور: ... یه دقیقه صبر کن ( روشو برمیگردونه، طوری که گیلدی نبینه سر چوب دستیشو از آستین رداش درمیاره... یه مدرک سیکل ظاهر میکنه و میده به گیلدی)
گیلدی: شما دیپلم داری؟
وکتور: ... یه دقیقه صبر کن ( روشو برمیگردونه، طوری که گیلدی نبینه سر چوب دستیشو از آستین رداش درمیاره... یه مدرک دیپلم ظاهر میکنه و میده به گیلدی)
گیلدی: شما لیسانس داری؟
وکتور: ... یه دقیقه صبر کن ( روشو برمیگردونه، طوری که گیلدی نبینه سر چوب دستیشو از آستین رداش درمیاره... یه مدرک لیسانس ظاهر میکنه و میده به گیلدی)
گیلدی: شما فوق لیسانس داری؟
وکتور: ... یه دقیقه صبر کن ( روشو برمیگردونه، طوری که گیلدی نبینه سر چوب دستیشو از آستین رداش درمیاره... یه مدرک فوق لیسانس ظاهر میکنه و میده به گیلدی)
گیلدی: شما دکترا داری؟
وکتور: ... یه دقیقه صبر کن ( روشو برمیگردونه، طوری که گیلدی نبینه سر چوب دستیشو از آستین رداش درمیاره... یه مدرک دکترا ظاهر میکنه و میده به گیلدی)
گیلدی: شما زن و بچه داری؟
وکتور: ... این یکی رو واقعا دارم ( موبایلشو در میاره زنگ میزنه خونه )

زن وکتور: الو... سلام ویکی
وکتور: سلام همسرم... الهی ویکی فدات بشه
زن وکتور و وکتور از پشت تلفن: :bigkiss:
گیلدی: ویکی من عجله دارما...
زن وکتور: ویکی جون... صدای گیلدروی بود؟ گیلدروی کنارته؟
وکتور: اوهوم عزیزم
زن وکتور غش میکنه
وکتور: گیلدروی... همش تقصیر توئه...اگه تو الان اینجا نبودی غش نمیکرد... خودت باید به هوش بیاریش...
گیلدروی: کاری نداره که بابا... گوشی رو بده بینم (گوشی رو از دست وکتور میگریه از پشت تلفن یه تنفس مصنوعی به زن وکتور میده :bigkiss: )
وکتور به زور گوشی رو از دست گیلدی میگریه: او... همسرم... حالت خوبه؟
زن وکتور:
وکتور: الو... همسرم... چرا جواب نمیدی؟
زن وکتور:
وکتور: ای بابا... همسرم... جواب بده دیگه ( یه چک میزنه تو گوش زنش )
زن وکتور: حالا دیگه وزنی تو گوش مو؟ اصلا مو طلاق وخام... به گیلدی هم وگو ساعت هشت ویاد جلوی خونه گریمولد کارش دارم!
گیلدی: خودم شنیدم... ویکی جون من رفتم ... با من که کاری نداری؟
وکتور:

روز بعد...
گیلدی و زن وکتور دراز کشیدن کنار دریا، دارن آفتاب میگیرن
گیلدی و زن وکتور: :bigkiss:


شکم: به به... به به... من واقعا لذت بردم... چه شروع عاشقانه ای... ادامه ندارد این داستان؟
گیلدی: ادامشو مگه یادت نیست ؟ بگم ادامه رو؟
شکم: گویا مرا اندکیست به یاد آمدن... ( یه ابر نقل قول هم بالای کله کینگزلی ظاهر میشه )
نقل قول:

یه دفه کینگزلی از تو تاریکی درمیاد!
کینگزلی: گیلدی!دو هفته نبودم! کل سایتو فرندشیپ کردی؟ بابا دس مریزاد!
(یه دفه چشش میفته به زنه!)
کینگزلی: گیلدی! نامرد! تنها تنها؟
گیلدی:الان استاد میکنم!... خانوم جان شما خواهر نداری؟
خانومه: چرا اتفاقا!
گیلدی: یه تماس بگیر بگو بیاد اینجا!
خانومه: چشمممممممم
کینگزلی رو به خانوم :bigkiss:
گیلدی:
کینگزلی: ناراحت نشو گیلدی جان! اینم واس تو :bigkiss:
گیلدی: بی شعور خیس خالی شدم!


گیلدی: این خاطرات است که اسلام را زنده نگه داشته (یه ابر هم مدل نقل قولی بالای کله گیلدی ظاهر میشه دوباره)
نقل قول:

گیلدروی خودشو مثل کارتونا از کینگزلی جدا میکنه... لبش کش میاد، صدا تلمبه ای هم میده!
گیلدی: خسته شدیم از بس به این دو تا خواهر تنفس مصنوعی دادیم... خانوم! خودت مگه ناموس نداری؟ چرا گیر دادی به شوهر مردم؟
خواهران بسیجی:
خواهران گرامی صحنه رو ترک میکنن...
شکم: بابا من تازه اومده بودم... چرا فرستادیشون برن؟
گیلدی: برادر به خدا توکل کن... چیزی که در این دنیای فانی زیادی دختره... مثلا اونجارو نیگا کن ( دو بانوی مکرمه رو نشون میده که یه خورده اون ور تر دارن :pint:، کلاه حصیری هم کلشونه )
شکم:
گیلدی و شکم میرن پیش اون دخترا( نمیدونم چرا ما رو نمیشناسن آی کیو ها )
گیلدی: هوم... میبینم که ما رو نمیشناسن. بنده گیلدروی لاکهارت
شکم: و من هم وزیر اعظم کینگزلی شکلبولت
دختران: ای جونم... :bigkiss: :bigkiss:

زن ویکی: پس اعتراف وکنی؟ مو طلاق وخام!
گیلدی: ای خدا...

--------
یه ساعت بعد... جلوی در دادگاه
-------

گیلدی: میبینی برادر؟ یه بار خواستیم عیال وار بشیم جون خودمون...
شکم: (تریپ تام و جری احتمالا... دهنش وا میشه... چشماش میزنه بیرون... از گوششم بخار میزنه بیرون ) گیلدی...گیلدی... گیلدی... برو تو کف اونا...
مثل آخر دامب اند دامبر یه اتوبوس همه از دم بیکینی جلو پاشون ترمز میکنه...



Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۲۰:۴۲ جمعه ۲۳ مرداد ۱۳۸۳
#38

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
امروز هم دو مهمان داریم!
گیلدی و همسر!


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۱۸:۵۸ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۳
#37

سائورون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۷ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۲۵:۲۱ شنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۲
از موردور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 183
آفلاین
سائورون:این جا چه خبر بود؟؟؟
شکم:هیچی بابا این فاج میخواست کودتا کنه.
ولی خودمونیما توی دستشویی چقدر بهت خندیدم.
من:من که تا الآن گذشته بودم داشتم نیروهای امنیتی رو آماده میکردم.
به فاج نیگا میکنم:
فاج نمیدونستم انقدر از من میترسی که لولوخور خوره تا میبینت شبیه من میشه.
فاج:پس چرا توی دستشویی شبیه تو بود؟پس خودت بودی.
من:نه دیگه باگش پض شده که لو نره.
نوع جدید لولو خور خوره هان.
فاج= (خجالتم کشیده اسمایلیش نیست).
من: .


خدایا شکرت که از ننگ تهمت دوستی با لرد خلاص شدم.
ـــ�


Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۱۷:۱۴ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۳
#36

گیلدروی لاکهارتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۵۸ چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 594
آفلاین
- الو...الو...
شکم: رادیوی وزارت، همه جا رو کن نظارت!
- الو... الو...
شکم: بله؟! بفرمایید مادر جان
-الو... الو
شکم: شما صدای منو میشنوی؟
- شوما؟
شکم: مادر جان، شما قرصاتو خوردی؟
- آره، پسرم خوردم، من میخواستم یه شعر بخونم، خودم سرودم، برای شادی یکی از کسانی واقعا دوسش دارم
شکم: میشه اسم ایشونو بفرمایید؟
- آره پسرم، این شعرو برای استاد گیلدروی لاکهارت اعظم سرودم من... بخونم؟
شکم: بفرمایید
- لاکی جون، لاکی بازی گوش...
لاکی ناقلا و باهوش دری دری دی
لاکی جون، لاکی بازی گوش
لاکی ناقلا و باهوش



Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۱۶:۴۷ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۳
#35

ونوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۴ دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۳:۳۱ شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹
از کاخ المپ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 385
آفلاین
ونوس روی کاناپه ی دفتر کینگزلی لم داده و داره چرت می زنه!









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.