هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۲۱:۳۲ یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۶

بارتی کراوچ(پدر)


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۲ پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۸:۱۲ پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 68
آفلاین
سابقه ی آسلامی: چندی پیش از دستان مبارک شیخ الشیوخ دستار مبارک حجت آسلامی دریافت نمودیم...قبل از آن به مدت دو ماه حدودا خدمت می کردیم....

آسلام خز است یا پر جغد عله؟:

آسلام خز است.چرا که جغد بسی خزوخیل بوده و از همین جهت پرش نیز خز است پس هر دو گزینه یکی می شود .لذا آسلام خز است .البته اگر از جهت علمی _ ادبی بررسی بنامییم موضوع اندکی پیچیده می شود .......یعنی اینکه ..خب راستش بابا منم سر در نمی یارم...ولش.

چند لیتر بنزین دارید؟:

هیس....آروم تر ...فقط بگو چقدر می خوای؟..من نصف قیمت هم میدم.....البته اگر سوپر کاری و فقط بنزین سوپر می زنی یکم نرخ بالا میره.

تا قزوین از شهرتان چقدر فاصله می باشد؟

تا حالا بهش فکر نکرده بودم(شکلک مرد متفکر)

آفتابه را با کدامین دست برمیدارید؟

با اون یکی دست.


... و سرانجام هیچکس باقی نماند.


Re: منکرات جادو!
پیام زده شده در: ۱۱:۰۵ سه شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۶

سوسک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۲ پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۴۰ پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۱
از چاه فاضلاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 93
آفلاین
تصاویری حقیقی از...
بی جامه پارتی...
کینگزلی: لب کارون... چه گل بارون... دستتو بکن تو شلوارت... شصتت رو بخارون! حالا همه با هم بوخونید... لب کارون...
...... ...... .......
گیلدوری: برادر... امیدوارم اجرت با سیدنا المرلین الکبیر... خب حالا بر و بچز... همه به شماره ی سه... یک... دو... سه... شبا به یاد تو همه اش... خوابای خوب خوب می بینم... شبا به یاد تو همه اش... کارای...
تصاویر شطرنجی میشه و صدا رو قطع می کنن...
چند ثانیه بعد...
سرژ: خب بر و بچز... حالا به یاد روزهای بی جامه ای که مرلین رحمة الله علیه تو توالت کشیده همگی شلوار ها رو در بیارن... بندازن رو سرشون... تا سی ثانیه ی دیگه بی جامه پارتی شروع میشه...
+ بی بو... بی بو... بی بو...+
(مثلاً صدای ماشین منکراتی هاست)
- گیلدوری... گیلدوری! منکرات... منکرات... حالا چه غلطی بکنیم!؟
- :devil: من دیشب یه سوراخ تر و تمیز پیدا کردم... عجیب چیزیه... ببخشید منظورم اینه که عجب سوراخی است! تر و تمیز! جادار! مطمئن!
- یعنی همه جا میشیم!؟
- خب چاره ای نیست! من اول میرم که جا باز کنه...
شما هم پشت سر بیاید... !
شترق...
در این لحظه دوربین از دست فیلمبردار می افته و فیلم به پایان می رسه...
------------------
سوسک: جای ما خالی... عجب بساط عیش و نوشی محیا بوده... منظورم بساط فسق و جوره! باید می بودیم و تک تک شون رو می کردیم... دعا...
- جان؟
- دعا می کردیم دیگه... خب میگم باید یه سری اعلان چاپ کنیم... که بیان اینها رو بگیرن...
- چه اعلانی؟
- اعلان تعیین جایزه...
------------------
نفر سوم بدترکیب: کینگزلی// جرم: تشویق به کردن دست تو تمبون
نفر دوم بدترکیب: سرژ // جرم: تشویق به در آوردن تمبون
نفر اول بدترکیب: گیلدوری // جرم: دخول به سوراخ غیرقانونی
------------------
- قنبر!؟ قنبر!؟ تنبون چیه اینجا!؟ نمی فهمم تنبون چیه واقعاً؟ من به تو گفتم بنویس تنبون!؟ اه اه اه! حقته که بگم خم شی بند کفشم رو ببندی... خم شو... نه دیگه خم شو...
- حاجی به این قنبر چی کار داری... ولش کن بابا... اون خانومه که گفتم ظهری... برای ارشاد و این حرف ها!؟ منتظره! بگیم بیاد تو!؟
- بگین بیاد... خودتون هم برین بیرون...


پس از هجده سال حبس به سبب ارتکاب جرائم جنسی، به میان شما بازگشته‌ام...


Re: منکرات جادو!
پیام زده شده در: ۰:۰۴ سه شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۶

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
دست همه مردم اطلاعيه بود كه داشتن با دقت آن را مطالعه مي نمودند.هر كدام دهنشان به اندازه ي آفتابه مرلين باز مي شد و دوباره بسته ميشد.

كمي آنطرف تر،اصغر و اكبر و ... كه از نوچه هاي خوب سوسك بودند در حال پخش اطلاعيه مرموزي بودند.
دوربين رو زمين زوم كرد و يكي از ورق هايي كه با لگد يك شخص كه اگر گراپ نبوده،پايش از گراپ كوچك تر هم نبوده است.

متن اطلاعيه:

همانا به دستور مرلين كبير فرمانرواي مطلق مرلين گاه ها و رئيس آفتابه هاي دستشوئي و غير دستشوئي،منكرات باز شده است.براي كمك به ما،بايد ابتدا از جنازه ايگور رد شيد و بعد لحظه اي با سوسك در پشت ديوار تنها شويد!همچنين بند كفشتان را در قزوين ببنديد!همانا باشد كه آسلام و مرلين از شما خشنود باشند!

دفتر منكرات،سوسك و هدويگ در كنار هم!

- قنبر! قنبر! كجايي پسرم؟
- بله قربان! اينجام قربان!
- بيا اين جغد بدقواره رو پرت كن بيرون!
- چشم قربان!
قنبر هدويگ رو ميگيره و با يك لگد پرت مي كنه بيرون از دفتر بيرون!
- استغفرالله! جغد جغ جغو!

سپس سوسك تلفن را بر ميدارد و يك زنگ به ايگور ميزد!ايگور در محل مخوفي،سعي در اصلاح قوانين هاگوارتز مبني بر حضور نيافتن قزويني ها اصيل بود.
-ايگي جون..قربون اون ريش زشتت برم .هدويگ رو فرستادم بيرون.حالا ميتوني اون ساحره رو بفرستي تا من باهاش صميمي بشم و در راستاي آسلام راز و نياز كنم!

در همين احولات،هدويگ از يكي از سوراخ هاي منكرات بيرون آمد و به حرف هاي سوسك خوب گوش ميداد.او ميتوانست به راحتي به خوابگاه مديران برود و موضوع را اطلاع دهد.


ویرایش شده توسط [fa]ايگور کارکاروف[/fa][en]Igor[/en] در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۳۰ ۰:۰۷:۴۷

بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۹:۱۱ پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۶

رابستن لسترنجold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۶ چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۵۲ یکشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۶
از آمپول می ترسم !!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 646
آفلاین
سابقه آسلامي: نداریم حقیقتش ،

آسلام خز است يا پر جغد عله؟(توضيح دهيد) : اصولا جغد حیوان خزی است به غیر از بعضی ها که قدرت تکلم دارن و ملت باهاشنو حال میکنن .

چند ليتر بنزين داريد؟ نمی دونم دقیق ولی فکر می کنم 7 یا 8 گیگ بنزین داشته باشم !!!

تا قزوين از شهرتان چند کيلومتر فاصله مي باشد؟ ما تو خود قزوین زندگی می کنیم .

آفتابه را با کدامين دست بر مي داريد؟ من به عمل مقدس ( ده بیست سی چهل ) خیلی اعتقاد دارم و در زمان برداشتن آفتابه این عمل مقدس را انجام می دهم ، در کل این که فرقی ندارد ، چه با دست چپ و چه با دست راست می تو.ان آفتابه را برداشت و هیچ فرقی ندارد .




Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱:۵۲ پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۶

رودولف لسترنجس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۲۴ سه شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۴۰ یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۸۷
از یک مکان مخوف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 349
آفلاین
...پس آفتابی جدید تابیدن گرفت،مرلین،بسان طلوع خورشید از پشت رشته کوههای البرز طلوعیدن نمود و چنین بود بازتاب شعله های زیبای آسلام!!!
سابقه آسلامي:با کمال شرمندگی نداریم ولی یکی دوبار گشت ارشاد بعلت نبود جوراب ما را تذکر داد و ما خیلی از خانمهای گشتی تشکر کردیم و آنها گفتند ولاکن این دیوانه است!!!
آسلام خز است يا پر جغد عله؟(توضيح دهيد)
کلا جغد چیز خزی است ولی اگر کفتر آسلام-هدویگ-باشد خز نیست و بهتر است و آسلام خز نیست و هرکس جز این بگوید باید با شیلنگ به مجازاتهایی برسد و به خود ستاد در قزوین برده گردد تا هدف وی مشخص نمودیم!!!
چند ليتر بنزين داريد؟
ما با لودر رفت و آمد میکنیم و لودر گازوئیل مصرف میکند
تا قزوين از شهرتان چند کيلومتر فاصله مي باشد؟
ما خود خویشتن در قزوینیم ولی هیچ نوفهمیم!!!
آفتابه را با کدامين دست بر مي داريد؟
پناه بر مرلین!!!


بزودی در این مکان یک امضایی بگذاریم که ملت کف کنند!!!


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۲۰:۴۹ چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۶

بارتی کراوچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۳۲ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۲
از مرلینگاه شوری خانه ریدل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
سابقه آسلامي:
تقريبا هيچي !!!

آسلام خز است يا پر جغد عله؟(توضيح دهيد)
به نظر من هيچكدام
به نظر من آسلام گذشته , حال و آينده ماست !!!
به نظر من آسلام چيزي نيست جز مرلينيت و رهرو او بودن !!!
به نظر من آسلام چيزي نيست جز كمي با ريش مرلين ور رفتن !!!
به نظر من آسلام چيزي نيست جز اينكه شما به مقدساتي چون آفتابه , مرلينگاه و خود مرلين احترام بذاري !!!

چند ليتر بنزين داريد؟
498/31 ليتر بنزين در بر داريم !!! البته اين نرخ ... نرخ كه نه ... اين ليتر واسه يه ماه پيشه

تا قزوين از شهرتان چند کيلومتر فاصله مي باشد؟
591 كمتر يا بيشتر . دقيقا نمي دونم !!!

آفتابه را با کدامين دست بر مي داريد؟
هر دستي كه آسلام بگويد !!!
هر دستي كه مرلين بگويد !!!
هر دستي كه كالين بگويد !!!
هر دستي كه شما بگويي !!!
و هر دستي كه تو بگويي !!!
با دست راست !!!
البته بستگي به جنسيت نيز دارد !!!


ویرایش شده توسط بارتي كراوچ در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۲۴ ۲۰:۵۲:۴۱
ویرایش شده توسط بارتي كراوچ در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۲۴ ۲۰:۵۸:۱۹


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۲۰:۲۷ چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۶

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
اهم اهم...بنا به درخواست دوستان بازهم اين ستاد راه اندازي شد باشد که سر افراز و سربلند باشيد و اگر نيستيد خوب من چي کار کنم مهم اين است که آسلامي باشيد!
در راستاي آسلاميت و آسلاميوس ميتوانيد اظهار و جود کنيد به اين صورت که من هستم و سپس ماموريت به شما بدهيم!
شرح:
سابقه آسلامي:
آسلام خز است يا پر جغد عله؟(توضيح دهيد)
چند ليتر بنزين داريد؟
تا قزوين از شهرتان چند کيلومتر فاصله مي باشد؟
آفتابه را با کدامين دست بر مي داريد؟


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۰:۱۰ چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۶

بارتی کراوچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۳۲ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۲
از مرلینگاه شوری خانه ریدل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
براي عضو شدن به سوالات زير پاسخ دهيد:
نام: بارتي كراوچ
لقب آسلامي: بارتي البرتا آيت كراوچ
اثر انگشت شصت پاي چپ: /\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\
در اينجا چيزي ننويسيد: باشه !!!

1-آسلام چيست؟
الف)آفتابه است
ب)مريلين است
ج) به تو چه؟
د) زبان من از توصيف آسلام عاجز است &

2- آفتابه پس از انجام کار من بايد در کدامين سمت باشد؟
آلف)چپ
ب)راست
ج)هر طرف که آفتابه باشد من طرفي کارم را ميکنم که گرفتن آفتابه با دست حلال باشد
د)آه سوال اساسي اين است من در کدام سمت آفتابه بايد قرار بگيرم &

3-جاسم بهتر است يا کور ممد؟
آلف)جاسم
ب)کور ممد
ج)گراپ &
د)نميد

4)اگر ريش مريلين بريزد وظيفه ما چيست؟
الف)آن را جمع کنيم
ب)آن را تبرک کنيم
ج)آن را به ريش خود بچسبانيم
د)آن را آتش بزنيم تا مريلين ظاهر گردد &

5)ديويد سيمن چند جاسم است؟
الف)30 تا
ب)29 تا
ج)31 تا
د)هر چه آسلام بگويد
ه) پس چند تا؟ &

6)بز بهتر است يا گوسفند؟
آلف)خر
ب)الاغ
ج)گزينه آلف و ب &
د)هيچ کدام

7)آينده آسلام را چگونه مي بينيد؟
آلف)روشن
ب)خاموش
ج)پرژکتور &
د)لامپ 100

8)چند بار تا به حال به قزوين رفته ايد؟
آلف) 1 بار
ب) نميدانم شمارش از دستم در رفته
ج) هرگز
د) من در منکرات کنار مريلين خانه دارم &

9)آفتابه بهتر است يا شلنگ؟
آلف)آفتابه صورتي
ب)آفتابه قرمز
ج)آفتابه گلبهي
د)آفتابه مريلين! &
(مريلين به داد هر کس برسد که بگويد پس شلنگش کو؟)

10)مرلين کجاست؟
آلف)در حمام
ب)در دابليو سي
ج)هر جا که ريشش باشد
د)هر جا که مريلين باشد ريشش هم هست &



Re: منکرات جادو!
پیام زده شده در: ۹:۰۰ شنبه ۹ تیر ۱۳۸۶

ویولت بودلر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۰ یکشنبه ۱ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۵۳ شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
از اون یارو خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1548
آفلاین
_:سیگار ممنوع!الان یکی بیاد این تو چی میخواید بگید؟
یکی از مردا خندید(خمیر دندون گرون شد!):شخت نگیر خانوم کوشولو!بعد اژ این همه مدت که شر کار رفتیم حق نداریم یه شیگار بکشیم ناژنین؟
چشمای ویولت گرد شد:بدبختی دوتا شد!تو معتادی؟این هدی در به در شده کجاست؟بیاد من رو خلاص کنه؟
همین لحظه:دین دین دین.
ویولت:بیسیم زدن.بله؟
_:خششش.فررررر.منکرات جادو مامور ویولت بودلر؟
_:بنال!
_:خششش.فششش.توی خیابون اصلی چند مورد بیناموسی مشاهده شده.طرف دیگه با خیال راحت داره راز و نیاز میکنه!
ویولت یه نگاهی به اون سه تا مرد بیکار معتاد انداخت:خب چرا نشستید؟برید دیگه!یارو رو بیارید اینجا فقط!شاید پولدار باشه!


But Life has a happy end. :)


Re: منکرات جادو!
پیام زده شده در: ۲۱:۲۶ سه شنبه ۵ تیر ۱۳۸۶

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
-منکرات باز شد..
-نهههه!
-یعنی واقعا دوباره باز شد؟
-یعنی از این به بعد بی ناموسی تعطیل؟
-نه بابا!اونام بوقی نیستند!

با پخش اعلامیه جدید منکرات پچ پچ سطح شهر را فرا گرفته بود..هر کسی نظری میداد و با یکدیگر بحث میکردند!در این بین هدویگ به همراه یک کیف چرمی پرواز کنان به طرف اداره میرفت و حرفها را گوش میداد و گاهی لبخندی میزد!

-هی تو...پرنده معتاد بدبخت!بیا پایین میخوام یکی رو بزنم
-تو رو خدا نه!نمیشه نیام؟
-نه!

هدویگ به طرف پایین رفت و میدانست که کتکی سخت منتظرش است!

10 دقیقه بعد!

دوربین رو هدویگ زوم کرد..پرهایش باند پیچی شده بود و از نوکش خون بیرون میزد!با ناراحتی به این فکر میکرد که برسد به دفتر اولین کاری که میکنه اون یارو رو میندازه بیرون!اینجوری که نمیشد..هر روز کتک میخورد!

کمی آنطرف تر دختر همکار هدویگ با سرعتی عجیب به سمت دفتر میرفت!

-هی دختر!میایی بریم اون پشت؟
-ساکت شو!این کارهای بی ناموسی خیلی بده!میندازمت زندان ها!
-پاکیزه!خانم حالا میایی یا برم سراغ یکی دیگه؟
-ایییش!چه آدمایی پیدا میشند!

این را گفت و به راهش ادامه داد!بعد از 10 دقیقه راه رفتن بالاخره به دفتر رسید..ولی 3 نفر درون آن نشسته بودند و سیگار میکشیدند..دخترک به صورت ترسناک وارد دفتر شد!


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.