هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: جمع بندی تاپیک های تالار اصلی
پیام زده شده در: ۳:۳۰ سه شنبه ۹ تیر ۱۳۹۴
#47

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
جمعبندی تاپیک چرا ولدمورت جادوگر سیاه شد با اینکه میتونست یک جادوگر سفید خوب بشه؟


این تاپیک بنظرم تاپیک جالبی میاد که جای بحث کردن داره بخاطر همین دوست دارم جمعبندیش کنم یعنی از اولین پستش شروع کنیم بیایم تا آخرین پست و ببینیم نظرات دوستان چی بوده؟ البته خیلی خلاصه و اینکه نظرات تکراری فاکتور گرفته میشه. یادآوری قدیم ها جالبه. الان دیدم که در سال 84 این تاپیک قفل شده بوده و من در سال 86 دوباره بازش کردم.


آبرفورث: منافع رولینگ. برای اینکه باید یه شخصیت سیاه و پلید در داستان وجود داشت که در مقابل سفیدی قرار میگرفت تا کتابش پرفروش بشه. در واقع همون کلیشه قدیمی داستان ها یعنی سیاهی و سفیدی در مقابل هم.

کالین کریوی: چون از نسل سالازار اسلایترین بوده و این در ذات و خونش بوده.

آنتونین دالاهوف: چیزی که زندگی هر شخص رو مشخص میکنه انتخاب هاشه و در اصل این نظر، نظر قبلی مبنی بر اینکه ولدمورت جادوگر سیاه شد چون توی ذاتش اینجوری بود رو رد میکنه و دلیل میاره که هری هم طبق گفته کلاه گروه بندی میتونست سیاه بشه و بینهایت قوی بشه چون مغز چوبدستیش هم دقیقا همون پر ققنوسی بود که توی چوبدستی ولدمورت بود و قدرت هایی از ولدمورت هم بواسطه زخم روی پیشونیش در وجودش داشت ولی خودش نخواست.

گیدیون پریوت: انتقام و اینکه این قضیه نسبیه. از دید ولدمورت هم هری جادوگر بد داستانه. مثال زده شد که از دید چوپان گرگ خیلی حیوان درنده و نامردی هست ولی اگه درست نگاه کنیم میبینیم که گرگ هم باید برای بقاش بجنگه و شکار کنه.

پیتر پتی گرو: قدرت طلبی و عقده ای شدن او در نتیجه اینکه پدرش، مادرش را ول کرد و رفت.

حسن: سیاهی دست آدم رو برای رسیدن به منافعش باز میذاره و سفیدی دست و پاگیره.

هرمی: چون از بچگی میدونست با بقیه فرق داره و احساس خود برتر پنداری داشت.

Dumbledore>Voldemort: چون دوست داشت بقیه ازش حساب ببرن.

نیلوفر: ولدمورت یتیم بود و در ضمن هیچ وقت طعم عشق و محبت رو نچشید.

هپزیبا اسمیت: نظر قبلی را رد میکند و میگوید که ربطی به یتیم بودن ولدمورت و نچشیدن عشق نداشت چون هری هم یتیم بود و عشق را در پیش دورسلی ها نچشیده بود ولی سفید ماند.

فنریر گری بک old: چون بدنبال جاودانگی ابدی بود، قدرتی خداگونه. فقط فکر کردن به مرگ بود که اونو آزار میداد و حاضر بود به خاطر شکست دادن مرگ دست به هر کار ی بزنه.

نیمفادورا تانکس old: پدر ماگلی که باعث شد ولدمورت به ماگلها به چشم دیگری نگاه کند و از آن ها کینه داشته باشد.

دین توماس: با کارای عجیب جدش (مار زبونی) همه رو میترسوند و از این کار لذت میبرد.

ریموس لوپین: دوران کودکی آشفته ولدمورت دلیل این قضیه بود.

count: ولدمورت به دنبال تسلط بر جهان بود. هم جادوگری هم مشنگی.

دیدالوس دیگل old: چون مادرش با معجون عشق و با فریب پدر ولدمورت را بدست آورده بود و در نتیجه ولدمورت هم بهمین صورت بوجود آمده بود.

مارکوس فلینت old: چون جادوی سیاه رو به عنوان قدرت برتر میشناخت.

سوزان بونز old: چون از مرگ میترسید.

پرفسور فلیت ویک: عطش قدرت و بر هم زدن تعادل جادوی سفید و سیاه. چون جادوگران سفید علاقه ای به حکمرانی بر بقیه ندارن ولی ولدمورت داشت.

lovender111: اون میخواست همه در خدمتش باشند. چه جادوگرها چه مشنگ ها.

mahboobe: غرور.

marna: چون میخواست متفاوت باشه و درجایی که همه جادوگر سفید هستن استفاده از جادوی سیاه یک تمایزه. چون اون نیرویی بکر میخواست که دست نخورده باشه تا اون بتونه از منابع بیکرانش فقط برای خودش استفاده کنه. چون جایی در درونش نیروی تاریکی به اون قدرت میداد تا مبارزه کنه.



Re: جمع بندی تاپیک های مطرح شده
پیام زده شده در: ۱۴:۲۲ جمعه ۱۱ مرداد ۱۳۸۷
#46

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
جمع بندی تاپیک بهترین فصل کتاب 7 ؟


مشخصات تاپیک : albusseverus_potter جمعه ۲۵ آبان ۱۳۸۶

تعداد پست :15


جمع بندی :

با توجه به نظرسنجی ای که در این تاپیک صورت گرفت ، بهترین فصل های کتاب هفت به این قرار هستند ( البته بهترین فصول از نظر اعضا ) :

1- حکایت شاهزاده با 16 رای

2- ایستگاه کینگز کراس با 4 رای

3- گودریک هالو و 19 سال بعد با 3 رای

4 گوزن نقره ای با 2 رای


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: جمع بندی تاپیک های مطرح شده
پیام زده شده در: ۱۴:۱۰ جمعه ۱۱ مرداد ۱۳۸۷
#45

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
جمع بندی تاپیک بدترین کابوس های هرمیون چیان؟


مشخصات تاپیک : Andoranجمعه ۲۳ آذر ۱۳۸۶
تعداد پست :30


جمع بندی :

همونطور که در بخش هایی از کتاب اشاره شد ، بدترین کابوس هایی که ممکن است هرمیون ببیند عبارت است از :

1- گرفتن نمره کم در دروس و بالاخص آزمون سمج !

2- اخراج شدن از هاگوارتز به دلیل زیر پا گذاشتن قوانین مدرسه !

3- مرگ هری و رون و خانواده اش !

4- فراموش کردن ورد ها و دروس جادویی !


نوشته شده توسط پرسی ویزلی


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: جمع بندی تاپیک های مطرح شده
پیام زده شده در: ۱۴:۰۱ جمعه ۱۱ مرداد ۱۳۸۷
#44

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
جمع بندی تاپیک آیا تالار اسرار دیگری در هاگوارتز وجود دارد؟


مشخصات تاپیک : flor جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۸۳

تعداد پست :14


جمع بندی :

همون طور که در آخرین کتاب و کتاب ششم معلوم شد ،اجسامی که مال ریونکلا و هافلپاف بودن پیدا شد . واگر هم تالار دیگری در هاگوارتز وجود میداشت رولینگ حتما به اون میپرداخت . ولی وقتی رولینگ کتاب رو بپایان رسوند و در این مورد چیزی گفته نشد میتوان گفت که تالار دیگری وجود نداره.



نوشته شده توسط باب آگدن


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: جمع بندی تاپیک های مطرح شده
پیام زده شده در: ۱۳:۵۴ جمعه ۱۱ مرداد ۱۳۸۷
#43

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
جمع بندی تاپیک ولدمورت تام ریدل نیست !


مشخصات تاپیک : علی ملکی دوشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۳

تعداد پست :17


جمع بندی :

در این تاپیک در مورد این مسئله بحث شد که آیا لرد ولدمورت تام ریدل است یا شخصی دیگر ! همونطور که بحث در این تاپیک صورت گرفت و با استناد به گفته رولینگ ، تام ریدل همان لرد ولدمورت است . آلبوس دامبلدور لرد را تام خطاب میکند و همچنین در کتاب ششم هری پاتر اطلاعات زیادی در مورد کودکی لرد ولدمورت که تام ریدل خطاب میشد به دست آوردیم .

همچنین خود تام ریدل در این باره میگوید : لرد ولدمورت گذشته ، حال و آینده من است !

پس شک و شبهه ای در مورد اینکه لرد ولدمورت همان تام ریدل است وجود نخواهد داشت . ضمنا لازم به ذکر است که تام ریدل در کتاب چهارم به این اشاره میکند که به جهت اینکه نمیخواست نام پدرش ماگلش را یدک بکشد ، لرد ولدمورت را برای خودش برگزید !



نوشته شده توسط پرسی ویزلی


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: جمع بندی تاپیک های مطرح شده
پیام زده شده در: ۷:۰۳ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
#42

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
معجون درون غار به چه شکل عمل میکرد؟

مشخصات تاپیک:1 فروردین 1386_راجر دیویس
تعداد پست:11

در اینجا باید به ذکاوت هری پاتری راجر دیویس آفرین گفت که طرز کار این معجونو قبل از انتشار کتاب هفت بدرستی حدس زده:
نقل قول:
فرضيه‌ي من اينه اين معجون يه صحنه‌اي رو به دامبلدور نشون مي‌داد كه هرچه اون بيشتر مي‌نوشيد، اين صحنه واضح‌تر مي‌شد كه صحنه‌ي شكنجه شدن افرادي بود. چون آخرش هم دامبلدور فرياد مي‌زنه به جاي اونا منو شكنجه كن، يا بعدترش منو بكش


حالا با اطلاعاتی که ما در کتاب هفت در مورد اون معجون بدست آوردیم مقایسه کنید:
در کتاب هفت گفته شد که دامبلدور بعد از نوشیدن اون معجون صحنه ای را دید که در آن گریندلوالد باعث کشته شدن خواهرش و احتمالا شکنجه او و برادرش یعنی آبرفورث شده است.
هری به آبرفورث گفت:که دامبلدور واقعا تو و خواهرش را دوست داشته و بعد از نوشیدن معجون که بدترین خاطره زندگی را بیاد شخص نوشنده میاورد مدام میگفته:اونا رو ولشون کن بجاشون منو شکنجه کن یا بکش!

LINDA بدرستی طرز کار معجونو درک کرده:
نقل قول:
به نظر من این نوشیدنی انسان رو به یاد خاطرات بد میندازه یا تصاویر غیرواقعی و دردناکی رو جلوی چشم قرار میده و از نظر روحی آدمو داغون میکنه


همینطور شاهزاده_دورگه عزیز نیز به گوشه ای دیگر از طرز کار آن اشاره کرده:
نقل قول:
به نظر من به دامبلدور صحنه هایی رو نشون داده که کسانی که دامبلدور بهشون علاقه داشته در حال شکنجه یا درد کشیدن بودن


این تاپیک فعلا باز است و اگر نکته ای بذهنتان میرسد میتونید عنوان کنید.



Re: جمع بندی تاپیک های مطرح شده
پیام زده شده در: ۲:۵۲ سه شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۸۶
#41

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
جمع بندی تاپیک: چرا ليلي در برابر طلسم ولدمورت مصون نبود؟

مشخصات تاپیک:شنبه ۹ تیر ۱۳۸۶ ریموس لوپین

تعداد پست:14

جمع بندی:جا داره در اینجا از کارادوک عزیز تشکر کنم که جوابهای کاملش مجالی برای توضیح اضافی نذاشته به گذاشتن همونها بسنده میکنم:

1)این جادو اسمش هست "پیوند خونی". همونطور که از اسمش پیداست {اون طرف که حتماً هم عضوی از خانواده باید باشه خودش رو برای نجات جون عضو دیگه خانواده قربانی میکنه} این جادوی باستانی که در اثر این قربانی شدن بوجود میاد یک طلسم فوق العاده قوی محافظ در خون شخصی که نجات یافته ایجاد میکنه.

درواقع هری با موندن در خونه دارسلی هاست که توسط این طلسم محافظت میشه، برای همین تابستون ها باید اون ها رو تحمل میکرد.

لیلی که برای نجات جون هری کشته شده بود، خواهری به اسم پتونیا داشت. مسلماً خونی که در رگ های لیلی و هری هست در رگ های پتونیا هم هست. پتونیا با پذیرفتن هری به عنوان عضوی از خونواده ش محافظ پیوند خونی هری رو عملاً فعال کرد. با این کار تا وقتی که هری خونه دارسلی ها رو خونه خودش بدونه محافظت میشه.

اگر عضوی از خانواده جیمز پاتر هری رو در خونه ش بعنوان عضوی از خانواده راه میداد همین اتفاق تکرار میشد.

2)مسأله ساده ست! لیلی فداکاری کرد و بجای هری مرد، بعدش طلسم به ولدمورت برگشت و اون سقوط کرد. بعد از سقوط ولدمورت دیگه کسی نبود که دوباره هری رو بکشه!!!!
دامبلدور طلسم پیوند خونی رو روی هری اجرا کرد، در نتیجه هری بایست پیش کسی میرفت که خونش در رگ های اون جریان داشته باشه که میشد خاله ش پتونیا، و پتونیا با پذیرفتن هری در خونه ش محافظت رو بکار انداخت.



Re: جمع بندی تاپیک های مطرح شده
پیام زده شده در: ۲:۰۷ سه شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۸۶
#40

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
جمع بندی تاپیک: طاق نمای وزارت سحر و جادو

مشخصات تاپیک: چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۶ پرسی ویزلی

تعداد پست:24

نظرسنجی:6 نفر عقیده داشتند افراد بعد از وارد شدن به آن میمیرند/3 نفر:به جهان دیگری منتقل میشوند/1 نفر:میمیرند و سردرگم میشوند/2 نفر:به مکان دیگری منتقل میشوند و تنها صدایشان باقی میماند.

جمع بندی:طبق نظرسنجی و نظرات اکثریت به این نتیجه میرسیم که مرگ سیریوس بعد از وارد شدن به طاق نما حتمیست.
از طرفی او در لحظه ورودش به طاق نما چهره ای نگران و وحشت زده داشته است که نشان از این دارد که احساس خوبی در آن هنگام بهش دست نداده است.
همینطور میدانیم که پرده بعد از رد شدن سیریوس از آن تکان شدیدی خورد و دوباره آرام گرفت که این احتمالا نشان از انتقال سیریوس به مکان نامعلومی دارد.
بحث ها و سلیقه ها در این مورد با توجه به اینکه رولینگ سر نخ های بیشتری در این باره در کتاب 7 نداد متنوع و متفاوت است.


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۲۰ ۲:۱۱:۰۰


Re: جمع بندی تاپیک های مطرح شده
پیام زده شده در: ۱۲:۳۲ سه شنبه ۷ فروردین ۱۳۸۶
#39

دادلی دورسلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۲۲ جمعه ۳ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۳:۴۲ شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 27
آفلاین
جمع بندي تاپيك چرا تابلو چهار مدیر اصلی در هاگوارتز نیست؟

مشخصات تاپيك: ۱۹:۰۲ جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۸۳

تعداد پست:56

بازديد:2944

جمع بندي:

اين بحثي كه ما ميكنيم ماله چندين هزار سال پيشه شايد تكنولوژي كه چه عرض كنم شايد ورد مربوط يا دوربين مخصوص به اين كار ساخته نشده بوده

بلاخره جادوگران هم پيشرفت ميكنن در جا كه نميزنند شايد اون موقع همچيم چيزي وجود نداشته تقريبا اين سوال مثله اينه كه بگيم چرا كوروش كبير عكسي از خودش نگرفته

در كل به نظر من دليل منطقي اين موضوع همين بوده.

چون وقتي در مورد تاريخ تاسيس هاگوارتز صحبت ميشه حتي در كتاب اشاره به زمانهاي خيلي خيلي دور بوده ميتونيد به كتاب تالار اسرار جايي كه مك گونگال داره در مورد تاريخچه تالار حرف مينزه اين مسئله رو ببينيد

ارسال شده توسط دادلي دورسلي سه شنبه ۷ فروردین ۱۳۸۶



Re: جمع بندی تاپیک های مطرح شده
پیام زده شده در: ۹:۵۹ پنجشنبه ۲ فروردین ۱۳۸۶
#38

ادوارد جکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۹ شنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۰۴ سه شنبه ۶ شهریور ۱۳۸۶
از وسط سبيلاي هوريس كنار نيكي پلنگ
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 356
آفلاین
جمع بندي به نظر شما آلفارد ( دایی سیریوس ) زودتر از فرشینه حذف شد یا سیریوس ؟

مشخصات:پرسی ویزلی پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۵

تعداد پست:15

نظر سنجي:

سیریوس بلک 40 % (4)
آلفارد بلک 60 % (6)

جمع بندي:




My Uncle Alphard had left me a decent bit of gold - he's been wiped off here, too, that's probably why - anyway, after that I looked after myself. تاجايي كه من انگليسي حاليم مي‌شه مي‌گه:
عموي من آلفرد براي من مقداري طلا به ارث گذاشته بود، اونم از اينجا حذف شده بود، احتمالا به خاطر همين بود كه- به هرحال از اون موقع من روي پاي خودم ايستادم.

(و تا جايي كه مي‌تونم معني كنم:
احتمالا به خاطر همين بود كه به من اين پولو قرض داد...

هري پاتر و محفل ققنوس، فصل ششم

ارسال شده توسط راجر ديوس در تاريخ 28 اسفند 1385


خب منم گفته دوست قبلیمو تایید میکنم یادمه که سیریوس گفت عموی من طلا برای من به ارث گذاشت و من نیز پیش او بودم چون اون هم مثل من بود و نیز خانواده بلک هرکس رو که اینطور باشه حذف میکنند پس چون عموی سیریوس اول اینطوری بوده اول اسم او حذف شده

ارسال شده توسط ويكتور كرام در تاريخ 1 فروردين 1386


سلام

بله درسته !

دقیقا اینطور گفته که راجر و ویکتور عزیز گفتن !

پس نتیجه میگیریم که اول آلفارد از شجره نامه خاندان بلک حذف شد و من اون تیکه از مقاله رو به اشتباه نوشته بودم ، پس مقاله ویرایش میشه و این بخشی که گفتید بهش اضافه میشه !

ارسال شده توسط پرسي ويزلي در تاريخ 1 فروردين 1386


روح جنمار قديم ميكند:

[url=http://ww







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.