هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: دنیای وارونه
پیام زده شده در: ۲۲:۴۲ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
#3

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
صدای های های گریه از داخل مسجد بزرگی می آمد که گنبد فیروزه ای رنگش در نور خورشید ظهر می درخشید.در این میان صدای دیگری نیز شنیده می شد :

« اگر بار گران بودیم رفتیم .../... اگر نا مهربان بودیم رفتیم »

ملت هافلپاف نشسته بودند و های های گریه می کردند و پیوز بالای سرشان به این شکل می خندید :
روی دیوار چندین پرچم بزرگ بود پرچمی دیده میشد که روی آن نوشته بود : « تسلیت به تمام باز ماندگان اما دابز که در راه هافلپاف مفقود الاثر شد - جمعی از سران اداره جمایت از حیوانات اهلی ! » و پرچم دیگری در طرف دیگر بود : « تبریک به لودو و علیرضا به خاطر اینموهبت بزرگ الهی - دانگ و پیوز »
آخرین پرچم که به یک تاج گل همراه بود به این شرح بود : « اما جون دیده به سویت نگرانست هنوز / شادی رفتن تو زیر زبانست هنوز - کارگران ساخت تالار جادویی »
لودو با کتابچه «آموزش نظارت تالار خصوصی» بر سر خودش می کوبید و می گفت : « اما ... اِما. ... کجا رفتی اما جون ؟ ای خدا دیدی زنم رفت !! دیدی بچم بی مادر شد ؟ » ( چه تاثر بر انگیز )
دانگ کنار لودو نشسته بود گفت : « غصه نخور ... الان داغی نمی فهمی ... دو روز دیگه می فهمی چه شانسی بهت رو کرده ! »

دنیس در سمت دیگر مسجد یک دستمال گرفته بود روی صورتش به مفهوم این که منم مثلا دارم گریه می کنم
تا اینکه صدای قاری شنیده شد که قرآن خوندنش رو تموم کرد و گفت :« از پشت صحنه اطاع دادن جاروی نیمبوس 2001 به شماره 23ح549 یه بچه توش داره گریه می کنه ! »

ناگهان لودو از جا پرید : « اوا بچم ! »
لودو از جلسه خارج شد و پنج دقیقه بعد در حالی که علیرضا ( گورکنش ) تو بغلش بود وارد جلسه شد. ملت هنوز در سوگ اما دابز نشسته بودند. این قاریه هم هی قرآن می خواند بنده خدا خسته هم نمی شد
تا اینکه صداش دوباره شنیده شد :« دوستان می گن گورکن .... ( با شنیدن کلمه گورکن علیرضا از جا پرید ) ... قبر خانم اما دابز رو کنده ... بریم قبرستان ... وسیله ایاب و ذهاب دم در هست ! »
در همون لحظه زنی وارد مسجد شد : اما دابز


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: دنیای وارونه
پیام زده شده در: ۱۲:۰۸ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
#2

آرشام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۹ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۱۸:۵۰ یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
از دهکده ی هاگزمید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 418
آفلاین
نوای موسیقی یار دبستانی من،از درون رادیو ها و تلوزیون های موجود در تمام منازل برون می آید.جشن شکوفه ها در سراسر انگلیس شکل میگیرد و نو دانش آموزان با رداهایی که مخصوص سال اول است،سراسر شهر را زیر گام هایشان میلرزانند.

آهنگ یار دبستانی تمام شده و چهره ی کالین کریوی بر صفحه تلوزیون ظاهر میشود.
کالین:همینک ارتباط مستقیم داریم با سازمان کنترل راه های داخل شهری.تا از آخرین وضعیت راه ها خبری به دست بیاریم.در خدمت ماندانگاس فلچر هستیم.
ماندانگاس:سلام میکنم خدمت تمام جادوگران عزیز.همینک در ورودی کوچه ی دیاگون،به دلیل عدم رعایت قوانین جارو سواری،تصادفی شکل گرفته که ترافیک سنگین در آنجا را موجب شده .
مامورین وزارت آسلامی سعی دارند که ترافیک را به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم کنند تا از برخورد های بعدی جلوگیری کنند

بنابر گزارش های رسیده،به دلیل حضور غولی در خیابون اصلی دهکده ی هاگزمید،هیچ جادوگری توانایی عبور از جاده ی هاگزمید-هاگوارتز را ندارد.غول که گراپ نام دارد؛با صدای بلند هگر خواست.....ببخشید.با صدای بلند میگوید که:
-من هگر خواست.


پسر ده ساله ای ،تک و تنها در مقابل تلوزیون نشسته بود و بی توجه نسبت به اخبار و گزارشات که پرده ی گوشش را میلرزاند؛به این فکر میکرد که چرا برایش دعوتنامه نیامده است!
هری پاتر در این چند روز بارها این سوال را از لیلی پرسیده و هر سری با چشمان پر از اشک مادرش مواجه شده بود.
همینک نیز لیلی و جیمز به هاگوارتز رفته بودند تا دلیل دعوت نشدن پسرشان را از آلبوس بپرسند.

.....زینگ....
هری با شنیدن صدای زنگ،به سرعت سوی در دوید و خود را برای پریدن در بقل لیلی آماده کرد.

-برو کنار خرس گنده.ده سالته ها...برو کنار موهات توی دهنمه.بی فرهنگ .بی شعور
هری که محاسن مردی را بر چهره اش احساس میکرد،خود را از آغوش وی بیرون کشید و توانست چهره ی اش را ببیند.
پستچی در کنار موتورش ایستاده بود و کیفی بر گردنش معلق بود.نامه ای در دستانش خود نمایی میکرد.
پستچی:هری پاتر؟
هری:بله بله.
پستچی:بیا اینجا رو امضا کن.بعدش نامه رو بخون.


یک ربع بعد.....
برقی در چشمان پسر ده ساله میدرخشد.نامه ای که در دستانش هست را بار ها خوانده.از او برای تحصیل در مدرسه ای که از چشم جادوگران مخفیست،دعوت شده است.مدرسه ماگل اسکول(oskol)
------------------------------
خیلی موضوع جالبی داره.واقعا عالیه آبر جان.فقط به نظرم تاپیک رول نیست.جاش توی مطالب اشتراکیه.اگر هم تاپیک رول باشه،به درد هاگزمید میخوره.


[url=http://www.jadoogaran.org//images/pictures/ketabe-Rael.zip]الوهیم مرا به


دنیای وارونه
پیام زده شده در: ۱:۳۵ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
#1

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۰:۴۷ یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۱
از کافه هاگزهد
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
پیام: 514
آفلاین
مجوز تاپیک

سلام به وارونه کنندگان و وارونه دوستان دنیای رولینگ.
بزنید دنیای رولینگو وارونه کنید. تا حالا دیدیدن ولدمورت بگه عزیزم دوست دارم ( تو کتاب) یا آلبوس آواداکداورا بگه؟؟؟؟
ولی اینجا همه بر عکس میشه. همه چی.
البته لازم نیست متقابل باشه. یعنی اگه ولدمورتو مهربون کردین حتما لازم نیست آلبوس رو سیاه کنین. که البته اینا به سوژه ای که انتخاب میکنین بستگی داره.
با پیشنهاد من و صلاح دید ناظران عزیز و محترم این تاپیک تک پستیه.
البته اگه خیلی طولانی شد پستتون توی دو پست پشت سرهم و حد اکثر سه پست میتونین یه دنیای وارونه رو به ملت نشون بدین.
فکر نکنم توضیح دیگه ای لازم باشه.

بزنید دنیای جادو رو وارونه کنید.
با خلق یک دنیای جدید در نقطه مقابل دنیای رولینگ تبحر خودتونو در رول به نمایش بزارین.


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.