من یکی از دوستام برام سوغات از خارج کتابهای هری پاتر رو آورد
اون موقع 5 تا کتاب چاپ شده بود
چون زبان اصلی بود یه چند ماهی طول کشید بخونم
ولی خداییش زبون اصلی یه چیز دیگست

نقل قول:


!! من الان کلی کنجکاو شدم تورو ببینم! عینکم میزدی؟؟ لوول!

سلام


زمانی که تازه اینترنتم وصل شده بود ، اینترنت اومدم و شروع به جستجو کردم ، اسفند 82 بود که با جادوگران که سایت تازه کاری بود آشنا شدم و اون شروع من با هری پاتر بود ... تازه با هری پاتر آشنا شده بودم و در نتیجه توی جادوگران نمیتونستم کاری کنم ، چرا که هنوز چیزی بلد نبودم ، بعد یک کتابش رو گرفتم و خوندم و توی سایت عضو شدم ... بعد هم به دلایلی مدت زیادی نتونستم بیام و در نهایت مجددا مرداد 84 با نام شخصیتی که دوستش داشتم عضو شدم و فعالیت اصلیم رو شروع کردم !

داستان هری پاتری شدن من از انجا شروع شد که یک دوستی به نام احمد(فنریر گری بک)داشتم که خیلی خوره ی هری پاتر بود هی به من می گفت که برو کتابشو بخون من که از کتاب تخیلی خوشم نمی اومد به حرفش گوش نمی دادم ولی با لاخره با خودم تصمیم گرفتم که یک بار کتابشو بخونم شاید ضرری نداشته باشه وقتی شروع به خوندنش کردم طوری منو جذب کرد که کتاب 1 تو 2 روز تموم کردم.

من يه دوست داشتم كه اون هري پاتر مي خوند. اون موقع دوم دبستان بودم.
چون تازه با سواد شده بودم و خوندن برام مشكل بود حوصله ي خوندن يه كتاب 300 - 400 صفحه اي رو نداشتم! دوستم همش مي گفت خيلي با حاله بخون!
يه روز وقتي مامانم اومد خونه برامCD بازي هري پاتر و سنگ جادو رو گرفته بود!!! وقتي بازي كردم خيلي خوشم اومد و از دوستم اسم اولين كتاب رو پرسيدم!!! مامانم كتاب سنگ جادو رو خريد! اون موقع تابستون بود من تازه مي خواستم برم سوم دبستان!! كتاب رو خوندم و خوشم اومد چون سرعت خوندنم كند بود خوندن كتاب اول 3 ماه طول كشيد!!!!! هنوز به فصل هاي آخرش نرسيده بودم كه فيلمش رو ديدم! بعد كتاب اول تموم نشده دومي رو گرفتم!!!!! بعد سومي!!!! تا اين كه كتاب چهارم رو گرفتم البته اول جلد اولش رو گرفتم!! وقتي مي خواستم جلد 2 رو بگيرم پيدا نكردم و حدودا يه فاصله 7 يا 8 ماهه بين جلد اول و دوم افتاد. بعد كتاب محفل ققنوس رو خوندم. بعد شاهزاده دورگه!!!! توي شهريور ماه امسال هم كتاب يادگاران مرگ رو جلد اولش رو گرفتم!!!! اوسط مهر هم جلد دوم رو گرفتم!!! چون فشار درس ها زياد بود كتاب رو دير تموم كردم!!!!! تازه هفته ي پيش تموم كردم!!!! من از دوم دبستان تا الان ( سوم راهنمايي) هري پاتر مي خوندم!!!

1- چگونه با کتاب های هری پاتر آشنا شدید؟
خب داستانش طولانیه ولی خیلی کوتاه می گم. من از اون آدمایی بودم که کتابی که بالای 30 صفحه داشته باشه نمی خوندم چون حال و حوصله ی کتاب خوندن نداشتم. یه بار نمی دونم چی شد که دوستم نیلوفر ( که هم اسم خودمه) کتاب هری پاترو برام آورد تا بخونم. منم یه ذره شو خوندم که مامانم بهم گفت اگه کتابو دوست داری بهش پس بده تا برات بخریم.کتابو خریدم و حسابی کیف کردم و دیگه شدم یه هری پاتریست.

2- چرا این قدر شیفته ی این کتاب ها شده اید؟(البته اگر شده اید)
چون اولا هر کتابی که مربوط به اتفاقات مدرسه و بچه هاست خیلی جالبه .دوما هری پاتر به خاطر جادو و جادوگری و شخصیت هاش خیلی خیلی جالبه و یه جورایی انگار یه نیروی جاذبه داره که همه رو به خودش جذب می کنه.سوما... چهارما... .

3- کدام یک از کتاب های هری پاتر را بیشتر دوست دارید؟چرا؟
همه کتاب ها جالبه ولی به نظر من هری پاتر و محفل ققنوس یه چیز دیگه س مخصوصا جلد دومش.

4- کدام فصلش را بیشتر دوست دارید و چرا؟
توی جلد دوم محفل ققنوس دو سه تا از فصل هاشو خیلی دوست داشتم اما نه یادمه که کدوم بود نه حالشو دارم برم ببینم.

5- کدام کتاب را کم تر از دیگر کتاب ها دوست داری و چرا؟
فکر کنم زندانی آزکابان. با اینکه فیلمش خیلی عالی بود اما به دلم ننشست.

6- کدام یک از شخصیت ها را دوست داری و چرا؟
به ترتیب: هرمیون رون و هری(از میون این 3 تا).بقیه:دامبلدور جینی پروفسور مک گونگال(چون یه آدم دلسوز و مهربونه)

7-کدام یک از شخصیت ها را دوست نداری و چرا؟
من نمی دونم ولی هر چه قدر هم که اسنیپ بی گناه باشه ولی من ازش چندشم می شه.
.
.
.
.
.
به نظرم این تاپیک خیلی محشره جای تعجبه که تا حالا این تاپیکو نداشتیم. به هر حال فکرن خوب کار می کنه نوربرتا.

تایپیک جالبیه باعث میشه دوباره خاطرات گذشته رو مرور کنیم
داستان آشنا شدن من با هری پاتر خیلی جالب بود من قبل از اینکه کتاب در ایران ترجمه بشه به طور کاملا اتفاقی با کتاب آشنا شدم یادم میاد سال های اول راه اندازی شبکه چهار بود که اون اوایل خیلی برنامه های انگلیسی پخش میکرد منم در اون زمان حدودا کلاس سوم ابتدایی بودم یه روز که اتفاقی شبکه چهار رو گرفتم دیدم داره یه سری بچه رو نشون میده که چوب جاروی پرنده دستشونه و کنار یه خانومی ایستادن (که بعدها فهمیدم که جی کی بوده) و دارن عکس میگیرن که دست همشون هم یه کتاب بود منم که در اون زمان چیزی یادی از انگیلیسی بلد نبودم فقط نگاه میکردم . پیش خودم با حسرت گفتم که این کتابها رو که در ایران ترجمه نمیکنن .
بعد از چند سال یه بار که رفته بودم نمایشگاه کتاب یه کتابی رو دیدم به نام هری پاتر که خیلی اسمش برام آشنا بود هرچی هم فکر میکردم یادم نمیومد که کجا این اسم رو شنیدم بلاخره بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم کتاب رو گرفتم و شروع کردم به خوندن .
خوب من از بچگی به داستان های افسانه ای و تخیلی علاقه زیادی داشتم مثل آرتور شاه و شمشیر اکسکالیبور. مرلین و ...
ولی زیاد اهل خوندن کتاب نبودم یعنی به صفحه 50 که میرسیدم خسته میشدم در واقع بیشتر دوست داشتم بشنوم در مورد هری پاتر هم یک چنین حالتی پیش اومد یه مقدار از کتاب رو که خوندم با اینکه جالب بود گذاشتم کنار بعد از چند روزی دیدم که مادرم داره کتاب رو برای برادر کوچیکم میخونه منم رفتم گوش دادم اون قسمت های بود که هاگرید هری رو به کوچه دیاگون میبره که بیش از اندازه خوشم اومد و ازهمون روز شرع کردم به خوندن در واقع هری پاتر مقدمه ای بود برای کتاب خون شدن من. بعد از یه مدت کتاب 2 و بعدش هم کتاب 3 اومد که من بعد از خوندن کتاب 3 تا چند روز گیج بودم که چه قدر این داستان زیباست که یه موش که از کتاب یک در داستان بود در واقع دم باریکه و ...
همین طور گذشت تا به امروز که ترم 3 دانشگاه هستم و هنوز هم وقتی این خاطراتو مرور میکنم یه حس خیلی عجیبی دارم حس دلتنگی حس ... واقعا نمودنم چی بگم . فقط باید گفت خداحافظ ................................. هری

عشق یعنی قصه ی دیروز دور ................


=================================
حالا برسیم به سوال هی بعدی

من همه کتاب ها رو دوست دارم
کتاب یک که همه چیز شروع شد .
کتاب دو که درهای تلار اسرار باز شد .
کتاب سه که درهای زندان آزکابان به روی سیریوس باز شد .
کتاب چهار که زندگی دوباره ولدومورت آغاز شد .
کتاب پنج که پیشگویی آشکار شد .
کتاب شش که گذشته ولدومورت افشا شد .
و دوباره کتاب شش که دامبلدور از ما جدا شد .
و در آخر کتاب هفت که همه چیز تمام شد .........................

==================================
بهترین فصل از نظر من فصل داستان شاهزاده از کتاب هفت بود که واقعا زیبا بود و من رو تکون داد .

بپستید و بپستید تا بیشتر با شما آشنا شویم. خیلی جالبه که آدم بدونه هرکس چه طوری آشنا شده و یا بدونه کی از همه بدتره(از کدام شخصیت بدتان می آید؟) یا بدونه محبوب ترین شخصیت کیه درسته؟
از همه ی شما ممنون هستیم به دلیل زدن پست در این تاپیک.بقیه زودتر بپستید که ما منتظر نظرات شمایی. اگه نظر بدین نظر سنجی ایجاد می کنم. هر ماه در مورد یکی از سوالا بپستید تا نظر سنجی از روی پست های شما گزینه دار بشه. با تشکر.

1_ وقتی 8 سالم بود(سال78) با هری پاتر اشنا شدم
قضیه از اینجا شروع شد که رفته بودم خونه یکی از برو بچ فامیل
اون موقع اون 9 سالش بود بهم گفت یه کتاب گرفته به اسم هری پاتر گفت خیلی جالبه و حتما بخونمش ولی من خیلی جدی نگرفتم اما بعد دیدم که خیلی روش تاثیر گذاشته خلاصه شروع کردم به خوندن دیدم بیچاره راس می گفت
از اون به بعد عاشق این کتابا و شخصیت هاش شدم تا الان که در خدمت شمام
2_ نمیتونم خیلی توضیح بدم ولی اولین داستان بلندی بود که میخوندمش و واقعا با همه ی کتابا (از نظر سبک نویسنده ) فرق می کرد
3_ کتاب 7 نظرمو بیشتر جلب کرد چون بالاخره کلک ولدمورت کنده شد
4_فصل 36 چون کل کتاب ها به این فصل ختم میشن و مثل مورد بالا همه از شر ولدمورت خلاص شدن
5_همشونو دوست دارم ولی از شاهزاده دورگه کمتر خوشم میاد
چون خیلی یه نواخته
6_به جز سه تا دوست خودمون(هری_ هرمیون و رون) که خیلی دوستشون دارم از هاگرید به خاطر شخصیت بی ریا و سادش
7_از پتی گراو چون یه خیانت کار بود

من نميدونم آشنايم جالبه يا نه قضيه از جا يي شروع شد
سال اول راهنمايي بودم براي اولين بار ( در اول سال ) وارد كتاب خانه ي مدرسه ي جديدم شدم كه ديدم چند نفر دارن كتاب محفل ققنوس را از كتابخانه مي گيرن و همينطور روز ها ي بعد كتاب ها رو دست بچه ها مي ديدم من شنيده بودم كه اين كتاب ها جادو داره و هر كسي يكي شون رو بخونه ديگه دست از خوندن بر نميداره ما هم رفتيم كتاب جام آتش را از مدرسه گرفتيم چند صفحه خوندم گفتم اين زياده كي اين رو بخونه . خب دادمش پس يك روز از يه مغازه فيلم دو رو خريدم (گفتم حالا كه كتاب رو نميتونم بخونم فيلمش رو ببينم ) بعد از اين كه فيلم رو ديدم عاشق دنياي جادويي شدم و روز بعد رفتم از مدرسه كتاب 4 را دوباره گرفتم حالا نخون كي بخون بعد چند روز بعد فهميدم كه اون كتاب 4 بوده و رفتم از يك شروع كردم بخوندن و تا 5 خوندم و هي خوندم تا 6 هم اومد و هي خوندم وبعد هم هفت و همينطور روزهام با هري پاتر گذشت