هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۳۶ پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۸۷

اینگوتیوس پورالold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۱۲ یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۱۷ چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۸۷
از خر شیطون بیا پایین!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 126
آفلاین
شناسه من گریندل والده ولی چون گرفتنش من یک نفر دیگه رو بر میدارم. جاداره همینجا از پروفسور کارکاروف که منو برای اینکار راهنمایی کردن تشکر کنم.
نام و نام خانوادگی:ایگنوتیوس پاورل
ویژگی های کلی:مشهور(هر جادوگر که در یک خانواده جادو گر دار ! بزرگ شده باشد او را می شناسد.)خردمند،اولین صاحب شنل نامریی،از اجداد هری پاتر.
ویژگی های ظاهری:بلند و باریک مثل میله پرچم(قد183 سانت و وزن 49 کیلو)
مو و چشم مشکی(موهایش را با ژل بالا می داد و سیخ می کرد)
صورت بیضی و کشیده.
ویژگی های اخلاقی:
مقتدر
باهوش،دارای ابتکار و سرعت عمل بالا
عادت داره که برای هر مشکلی یه راه حل ارائه بده.حتی اگه راه حلش به درد نخور باشه.
اهمیت این شخصیت:اصولا چون نصف کتاب هری پاتر با کمک شنل پیش می ره و این شنل بسیاری از وقایع داستان رو پیش می بره،این شخصیت خیلی مهمه.جون شنل رو اون به دست آورده.ایگنوتیوس تنها یه بازمانده داره که اونم به جدش رفته و مشهوره.اون کسی جز هری پاتر نیست.او به کمک ارث اجدادی اش ( شنل نامریی ) بر خیلی از مشکلات غلبه می کنه.
تحصیلات:فارغ التحصیل از هاگوارتز با 10 سمج عالی.(در آن زمان هاگوارتز فقط 10 رشته را تدریس می کرد)
سوابق:گرفتن هدیه از مرگ،اختراع چند جادوی مفید ،سر کار گذاشتن مرگ طی 50 – 60 سال.
چوبدستی:موی تک شاخ و چوب درخت کاج.قدرتمند و انعطاف پذیر.طول:42.5 سانتی متر.
سازنده چوبدستی:گرگورویچ
چوب جارو:دسته بلند260.
پلاک جارو:14ب153 گودریک 13
توانایی ها:
جادو گری به حد زیاد.او جادوگر قدرتمندی بود.
پرواز با چوب جاروی رفتگر محل با سرعت320 کیلومتر بر ثانیه به مدت 3 روز(از این نظر رکورد زده)
مدفن:دهکده گودریک،در نزدیکی خانه آخرین باز مانده اش .این دهکده محل تولد او هم هست.
توضیحات بیشتر:او دارای دو برادر بود که هر دو مثل خودش هدیه هایی از مرگ گرفته بودند و این هدیه ها با هم یادگاران مرگ را تشکیل می دادند.دو برادر دیگر چند دهه قبل از ایگنوتیوس مردند.دو برادر او از خودش بزرگ تر بودند.ایگنوتیوس قبل از مرگ شنل نامریی را به فرزندش بخشید.قبر او هم اکنون کمی خزه گرفته ولی چون هری دیگر فهمیده که نواده ایگنوتیوس است حتما برایش سنگ جدید می خرد و صاف و صوفش می کند.
سال های حیات:از زمان های خیلی خیلی خیلی خیلی قدیم تا زمان های خیلی خیلی خیلی قدیم.
لازم به ذکر است که او مثل تمام خاندان پاتر در گروه گریفیندر بود و از هر جهت برای این گروه افتخار می آفرید.

تأیید شد.
معرفی شخصیتت رو توی یه پست دیگه مرتب تر و پاراگراف بندی شده (بر اساس پست اول همین تاپیک) بنویس تا بعداً توی فیلد ایفای نقشت وارد کنم.


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۶ ۱۳:۳۵:۲۹

ما که رفتیم آسیا....


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۳:۳۶ پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۸۷

بارتی کراوچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۳۲ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۲
از مرلینگاه شوری خانه ریدل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
ممنون به خاطر اینکار ... فقط اینکه اون گزینه ی "معرفی شخصیت" که با B نوشته شده رو نذاشتین و ...

و اینکه وقتی رو اسم بارتی کراوچ می زنیم باید انجمن ها بیاد که وارد نشده ممنون می شم از طریق URL درستش کنین و لینک رو قرار بدین !


در مورد معرفی شخصیت اگه سمت راست رو نگاه کنی! همین عنوان رو می‌بینی!
انجام شد!


ویرایش شده توسط [fa]راجر دیویس[/fa][en]Roger Davies[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۷ ۱۱:۱۴:۴۸
ویرایش شده توسط [fa]راجر دیویس[/fa][en]Roger Davies[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۷ ۱۱:۲۲:۴۳


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۳۵ پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۸۷

بارتی کراوچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۳۲ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۲
از مرلینگاه شوری خانه ریدل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
لطفا تعریف شخصیت بارتی کراوچ در پروفایل "بارتی کراوچ" را به این تغییر دهید :


معرفي شخصيت:

نام کامل: بارتی کراوچ (پسر)
تاریخ تولد: حدودا سال 1963
تاریخ مرگ: 24 ژوئن 1995

تبار: به احتمال زیاد اصیل زاده
توضیح کوتاه:بارتی کراوچ پسر شخصیت باهوش – هرچند پیچیده ای – داشت. اگر هذیان گویی های پدرش درست بوده باشد، بارتی 12 سمج کسب کرده بود, کاری که هرمیون هم نتوانست انجام دهد. او با اینکه بیشتر عمر بالغش را در آزکابان یا خانه پدرش زندانی بود، موفق شد برای تقریباً 8 ماه نقش مودی چشم باباقوری را به خوبی بازی کند.
مادر: خانم کراوچ ساحره کوچک و ظریفی بود که تجربه تلخی از تماشای محاکمه و فرستاده شدن پسرش به آزکابان توسط همسرش داشت. او در آن زمان مریض و در حال مرگ بود. به همین دلیل همسرش را راضی کرد که اجازه دهد او جایش را با پسرش در زندان جادوگران عوض کند. مادر و پسر برای عوض کردن ظاهرشان معجون مرکب پیچیده خوردند. خانم کراوچ کمی بعد در آزکابان مرد و بوسیله دیوانه سازها در بیرون دیوارهای قلعه با نام پسرش به خاک سپرده شد .
پدر: بارتیموس کراوچ (پدر) ,مقام رسمی وزارتخانه که به تحت تعقیب قرار دادن خشونت آمیز جادوگران سیاه در روزهای اوج قدرت ولدمورت مشهور بود. این اشتیاق شدید او را به تصویب روش هایی به بدی روش های مرگ خوارهای تحت تعقیب کشاند؛ او به کاراگاهان اجازه داد که از نفرین های نابخشودنی استفاده کنند و افرادی مانند سیریوس بلک را بدون محاکمه در آزکابان زندانی کرد ... کراوچ در آن زمان بیشتر از هر زمان دیگری مورد تحسین بود ولی حدود سال 1982، بعد از اینکه پسر خودش به جرم مرگ خوار بودن و نقش داشتن در شکنجه لانگ باتم ها به آزکابان فرستاده شد، از اوج افتخار سقوط کرد. کراوچ در عوض وزیر سحرو جادو شدن، از جلوی چشم عموم دور شد و به سازمان همکاری های بین المللی جادویی، جایی که مهارت های زبانی شگفت انگیزش به کار می آمد فرستاده شد . پرسی ویزلی که کراوچ به اشتباه او را «ودربی» می نامید، در سال 1994 دستیار او شد ... کراوچ راز وحشتناکی داشت؛ او بخاطر همسر در حال مرگش، پسرش را از آزکابان بیرون آورده بود ولی بعد مجبور شده بود او را مهار و مخفی کند . سرانجام، بارتی کراوچ پسر به وسیله ولدمورت آزاد و بارتی کراوچ پدر اسیر شد. او بعداً فرار کرد و سعی کرد دامبلدور را از نقشه ای که برای گرفتن هری کشیده شده بود آگاه کند، ولی پسرش او را گرفت و کشت (ژوئن 1995) ... شکل ظاهری: بارتی کراوچ پدر ظاهر عصا قورت داده ای داشت، موی سیاه (بعداً خاکستری) خود را درست از وسط باز می کرد و سبیل مسواکی هیتلری و به دقت کوتاه شده ای می گذاشت.
خواهر یا برادر: هیچ خواهر یا برادری ندارد , تک فرزند
پدر بزرگ :بارتیموس کراوچ پدر، پدربزرگی داشت که صاحب یک قالی پرنده دوازده نفره آکسمینستر بود که تمام خانواده روی آن جا می شدند. البته این موضوع مربوط به قبل از ممنوع شدن قالی های پرنده در بریتانیاست.


توضیحات :

توضیح کامل: بارتی کراوچ پسر، تنها فرزند مقام رسمی وزارتخانه بارتی کراوچ پدر و از مرگ خوارانی بود که لانگ باتم ها را شکنجه کردند و در زمستان 82-1981 وقتی او تقریباً 19 ساله بود به جرم جنایت دستگیر و به آزکابان فرستاده شدند . کمتر از یکسال بعد، بارتی کراوچ پسر بوسیله مادرش که پدرش را راضی کرده بود اجازه دهد او جایش را با پسرش عوض کند نجات پیدا کرد. بارتی پدر فوراً وسعت وفاداری بارتی به ولدمورت را دریافت و با زحمات فراوانی پسرش را در خانه زندانی کرد. اینکار برای بیشتر از ده سال موثر بود، ولی بارتی کراوچ پدر قدرت مقابله با لرد سیاه را نداشت. وقتی ولدمورت دوباره قدرت هایش را به دست آورد، به سراغ خادم وفادارش رفت.
ولدمورت اطلاعات زیادی را از شکنجه دادن برتا جورکینز بدست آورده بود و از آنها در کشیدن یک نقشه استادانه برای دور زدن اقدامات امنیتی قویی که دامبلدور برای هری پاتر ترتیب داده بود استفاده کرد. بارتی کراوچ پسر جزیی از نقشه او بود که باید معجون مرکب پیچیده را می خورد و نقش مودی چشم باباقوری (کارگاه و معلم جدید دفاع در برابر جادوی سیاه هاگوارتز) را بازی می کرد. در مسابقه سه جادوگر دخل و تصرف می کرد تا هری به آن وارد و در آن برنده شود و بعد جام مسابقه را به یک رمز تاز تبدیل می کرد تا هری را نزد ولدمورت ببرد.
نقشه موفقیت آمیز بود و ولدمورت توانست با استفاده از خون هری بدن خودش را دوباره بسازد، ولی هری از دست ولدمورت فرار کرد و به هاگوارتز برگشت. خیلی زود تغییر شکل کراوچ آشکار، و مودی چشم باباقوری اصلی آزاد شد. بارتی کراوچ پسر بعد از خوردن مقداری معجون حقیقت، تمام داستان را تعریف کرد. کرنلیوس فاج یکی از اشتباهات بزرگش را مرتکب شد و اجازه داد یک دیوانه ساز کراوچ را ببوسد و او را در وضعیتی بدتر از مرگ قرار دهد. (24 ژوئن 1995)
معنی اسم: crouch از ریشه فرانسوی crochir به معنی خم شدن است. خم شدن به منظور مخفی و پنهان شدن.
بازیگر نقش در فیلم : بارتی کراوچ پسر توسط دیوید تنانت ایفا شد.


گفته ها :

سیریوس بلک: باید مدت بیشتری رو به خانواده ش اختصاص می داد و بیشتر پیش اونا می موند. درسته؟ باید هر چند وقت یه بار زودتر دفترش رو ترک می کرد... اون طوری بهتر می تونست پسرش رو بشناسه.


شکل ظاهری :

رنگ چشم: نامعلوم
رنگ مو: به رنگ کاه
خصوصیات بارز: پسر نوجوان رنگ پریده ای با صورت کک مکی, خیلی باهوش و کاملا پیچیده.

تغییر کرد


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۵ ۱۳:۲۳:۳۳
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۵ ۱۳:۲۹:۰۲


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۱۶ پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۸۷

هانا آبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۲۵ جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱:۱۹ چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۹
از قبرستون
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 117
آفلاین
نام:اوتو

نام خانوادگی: بگمن

پدرومادر:- و-

قیافه واندام:سبیل عزتی،موی فروبلند،همیشه زیر پیرهنی مشکی وشلوارکردی ودستمال یزدی یه آدامس موزی وگیوه جز ظاهرشه.همیشه سینه کفتری وسرش بالا راه میره.

توضیحات:چهارشونه قدبلند، کسی ادعاش بشه خفتش میکنه. (برادر لودوبگمن مدافع اسبق تيم ويمبورن وسپز-رئيس اداره ورزش و تفريحات جادويی توی کتاب)

سن:16به بالا

تحصیلات: زمان بوق تموم کرده.

گروه:هافلپاف

چوب جادو:رگ اژدها وقابل انعطاف به صورت دایره ای

جارو:نوک تیز پرعقاب طلایی فقط وفقط برای من ساختنش

توجه:من شناسه ها آبوت را داشتم ولی خواستار تعویض اون بااین شناسه هستم ((ترو خدا موافقت کنید حرفمو گوش کن والا))آره قربونش.


[b][size=medium][color=0000FF][font=Arial]واقعا کی جوابگوی تصمی�


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱:۰۶ پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۸۷

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
معرفي شخصيت:

نام کامل: آلبوس پرسیوال والفریک برایان دامبلدور
تاریخ تولد: 1881
تاریخ مرگ: ژوئن 1997

تبار: دورگه (مادرش کندرا مشنگ زاده بود.)
مادر: کندرا دامبلدور، در سال 1899 در یک حادثه توسط دختر 14 ساله اش آریانا، که از نظر روحی بی ثبات بود، کشته شد.
پدر: پرسیوال دامبلدور، در سال 1890 وقتی آلبوس تقریبا 10 ساله بود به جرم حمله به چند مشنگ در آزکابان زندانی شد.
خواهر یا برادر: یک برادر کوچکتر آبرفورث (متولد 1883 یا 1884) و یک خواهر آریانا (تولد 1884 یا 1885، مرگ 1899)؛ هر دو برادر از مرگ تصادفی خواهرشان در عذاب بودند.
روابط: وقتی 17 ساله بود عاشق گلرت گریندل والد شد، ولی وقتی فهمید گلرت قادر به چه کارهایی ست «به شدت از او ناامید شد»
حیوان دست آموز: فاوکس، یک ققنوس


خصوصيات ظاهري:

رنگ چشم: آبی
رنگ مو: سفید (در جوانی طلایی)
خصوصیات بارز: جای زخمی به شکل نقشه مترو لندن روی زانو . از تابستان 1996، دست راستش (دست چوبدستی) چروکیده و سیاه شد.

مرد بلند قامت و لاغراندامی بود. از مو و ریش نقره فامش معلوم بود که خیلی پیر است. ریش و مویش چنان بلند بود که می توانست آن را در کمربندش جا دهد. ردای بلندی به تن داشت و شنل ارغوانیش روی زمین کشیده می شد. پوتین های پاشنه بلند و سگک داری به پا داشت. چشم های آبی روشن او از پشت شیشه های نیم دایره ای عینکش شفاف و درخشان بود. بینی اش آنچنان کشیده و کج بود که بنظر می رسید دست کم سه بار شکسته باشد.
شیشه های عینکش نیم دایره ای بود، بینی کج و کشیده ای داشت و مو، ریش و سبیلش نقره ای بود.»


دامبلدور در هاگوارتز:

تاریخ حضور: 1892-1899

گروه: گریفیندور

امتیازات در مدرسه: «من خودم در درس های تغییر شکل و وردهای جادویی ازش امتحان گرفتم... کارهایی با چوبدستیش کرد که قبلا هرگز ندیده بودم...» گریسلدا مارچ بنکز .
«سرپرست دانش آموزان، دانش آموز ارشد، برنده جایزه بارناباس فینکی برای طلسم اندازی استثنائی، نماینده جوانان بریتانیایی در ویزنگاموت، برنده مدال طلای مقاله ابتکارآمیز همایش بین المللی کیمیاگری در قاهره.»

شغل: در سال 1938 استاد درس تغییر شکل هاگوارتز بود ؛ مدیر هاگوارتز از سال 1955 تا زمان مرگ.

چوبدستی: ابر چوبدستی یاس کبود، یکی از یادگاران مرگ

------------
ايگور كاركاروف(شناسه قبليم)

دسترسي ها اضافه:

1-پاتر و پديا
2-ناظران انجمن
3-محفل ققنوس

و رنك جادوگر سال!

تأیید شد.
با توجه به صحبتی که با ناظر محفل داشتم دسترسی محفل رو بهت دادم.پاتروپدیا هم جزو گروهات هست ولی بهتره توی انجمن مخصوص فرهنگنامه تغییر شناسه ت رو به اطلاع مدیر فرهنگنامه برسونی. رنک با تغییر شناسه منتقل نمی شه مگر در شرایط خاص و اتفاق نظر مدیران. در این مورد اگه اصرار داری درخواستت رو با بلیت مطرح کن


ویرایش شده توسط آلبوس دامبِلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۵ ۱:۳۵:۱۹
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۵ ۱۳:۰۰:۱۴



Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۱۶ دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۷

گلگومات


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۹ دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۵۷ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۹۰
از كنار داوش
گروه:
کاربران عضو
پیام: 92
آفلاین
نام :گلگومات
گروه:گريفندور

جنسيت:مذكر
سن:هوووووووم شما يه هزار سالي رو در نظر بگير تا مشتري شيم.

معرفي كوتاه شخصيت:اينجانب بالغ بر دو تن وزن دارم و سراسر بدنم را پشمهاي كلفتي مورد پوشش قرار داده است ، قيافه اي بسيار زشت دارم كه به هيچ وجه قابل توصيف نميباشد .

البته رئيس غولها نيز ميباشم و در كتاب پنجم هري پاتر از من به نيكي ياد شده است و بنده جلوي ديگر رفقا پُز ميدهم كه جي كي رولينگ اسم من رو توي كتابش اورده.البته غول بسيار خنگي ميباشم و اينكه چگونه سر دسته غوليان شدم همچنان در راز و رمز فرو رفته است.


علاقه مندي ها:دامبل و خانواده:
چوبدستي:تو الان فحش دادي؟! با اين زور بازو ديگه چه احتياجي به چوب دستي هست.

توانمندي ها:مشترك گرامي توانمندي اصي در دسترس نميباشد لطفا بعدا مزاحم شويد.
جاروي پرواز:شوخي ميكني؟! من دو تنم كدوم جارويي دو تنو بلند ميكنه؟

تحصيلات:ببخشيد مگه بنده با شما شوخي دارم من اصلا نميدونم تحصيلات رو با چه «ح»اي مينويسن.

خصوصيات اخلاقي:بسيار بد اخلاقم و اگه كوچكتين چيزي باعث ناراحتيم بشه در عرض چند ثانيه منحدمش ميكنم.
شكل و شمايل ظاهري:موهاي ژوليده پوليده و كثيف به طوري كه همينجور شپش داره ازش بالا ميره و ظاهري بسيار زشت.

___________

ليلي اوانز عزيز من كه گفتم (در پي نوشت) اگه قسمت توضيحات اضافي تر مورد قبول نيست خودتون حذفش كنيد حالا لازم ميبود حتما من دوباره بيام اينجا پست بزنم () باب اشك من در اومد از بس معرفي شخصيت نوشتم اين سر انگشتام منحدم شد ()

خدايي اين دفعه تاييد نشم ميرم خودكشي و از اين صحبتا()
------------------
به جز قسمت توضیحات اضافه تر! قسمت توانمندی ها هم ایراد داشت که خوشبختانه متوجه شدی و حذفش کردی وگرنه مجبور بودی یا خودکشی کنی یا یه پست دیگه بزنی!
تأیید شد!


ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۱۵:۲۳:۴۶
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۱۵:۵۲:۰۳

اگه كسي يه بار زد توي گوش تو ، تو دو بار با چماغ بزن تو سرش.

يكي از ضرب المثلهاي غول ها

تصویر کوچک شده


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۰:۱۶ دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۷

آرین دخت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۸ چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۷:۴۲ شنبه ۵ مرداد ۱۳۸۷
از زمین کوییدیچ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 15
آفلاین
نام:گراتلدا
گروه:اسلایترین
نوع چوبدستی:لازم نیست..نه که من از هر انگشتم هنر می باره،یکی از اونه جادو هست:D
علاقه مندي :خر کردن،کش رفتن،قتل و غارت ..
توانمندی ها:اوووه ه ه تا دلت بخواد!
سن:نمیدونم..مامانم میگه 26 خرداد میرم تو 2 سالگی!
تحصیلات: بی خیال بابا..باشه چون اصرار میکنی میگم:ا...الف .ت .خ.ه...اا..نمیشه کسی کمکم کنه!!!؟؟؟؟
ارزوها: همه به من میگن (خر) آخه بابا من که بزرگ نشدم که میگن (خر) آرزو به دلم موند یکی بهم بگه (کره خر)!!


شما مراحل قبلي براي ورود به ايفاي نقش رو هنوز طي نکرديد
بعلاوه‌ي اينکه اين شخصيتتون رو من پيدا نکردم! بايد شخصيتي هري پاتري معرفي کنيد

تاييد نشد!!!


ویرایش شده توسط [fa]راجر دیویس[/fa][en]Roger Davies[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۱۲:۴۳:۱۶


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۸:۵۹ دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۷

سارا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۱ یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۰:۳۹ یکشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۸
از انگلستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 13
آفلاین
]نام:کجمنقار
گروه:گیریفیندور
نوع حیوان:هیپوگیریف
نوع چوبدستی:نیازبه چوبدستی ندارد
علاقه مندي ها:دویدن،اهترامگذهشتن به من،نوک زدن
توانمندي ها:پرواز
جاروي پرواز:شوخي ميكني؟! من که خودم بال دارم

بر اساس قوانین ایفای نقش شما باید ابتدا در تاپیک های بازی با کلمات و کارگاه نمایشنامه نویسی پست بزنید و در صورت تأیید پستتان توسط ناظرین شخصیت خود را در این تاپیک معرفی نمایید.
تأیید نشد.


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۱۴:۱۳:۲۲


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۰۹ دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۷

گلگومات


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۹ دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۵۷ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۹۰
از كنار داوش
گروه:
کاربران عضو
پیام: 92
آفلاین
نام :گلگومات
گروه:گريفندور

جنسيت:مذكر
سن:هوووووووم شما يه هزار سالي رو در نظر بگير تا مشتري شيم.

معرفي كوتاه شخصيت:اينجانب بالغ بر دو تن وزن دارم و سراسر بدنم را پشمهاي كلفتي مورد پوشش قرار داده است ، قيافه اي بسيار زشت دارم كه به هيچ وجه قابل توصيف نميباشد .

البته رئيس غولها نيز ميباشم و در كتاب پنجم هري پاتر از من به نيكي ياد شده است و بنده جلوي ديگر رفقا پُز ميدهم كه جي كي رولينگ اسم من رو توي كتابش اورده.البته غول بسيار خنگي ميباشم و اينكه چگونه سر دسته غوليان شدم همچنان در راز و رمز فرو رفته است.


علاقه مندي ها:دامبل و خانواده:
چوبدستي:تو الان فحش دادي؟! با اين زور بازو ديگه چه احتياجي به چوب دستي هست.

توانمندي ها:استاد فن قزويني و اموزش ديده زير نظر شخص شخيص دامبلدور .
جاروي پرواز:شوخي ميكني؟! من دو تنم كدوم جارويي دو تنو بلند ميكنه؟

تحصيلات:ببخشيد مگه بنده با شما شوخي دارم من اصلا نميدونم تحصيلات رو با چه «ح»اي مينويسن.

خصوصيات اخلاقي:بسيار بد اخلاقم و اگه كوچكتين چيزي باعث ناراحتيم بشه در عرض چند ثانيه منحدمش ميكنم.
شكل و شمايل ظاهري:موهاي ژوليده پوليده و كثيف به طوري كه همينجور شپش داره ازش بالا ميره و ظاهري بسيار زشت.


توضيحات خيلي اضافه تر:وقتي گريندل والد و دامبلدور به دور از چشم همه با هم در قزوين خلوت كردند بنده رو به عنوان پسر خوانده تحت پوشش گرفتند(بنده خيلي غول زشتي بودم و اين زشت بودنم تنها سلاح در برابر اين دو قزويني بود)دامبلدور به من خيلي لطف داشت و فنون قزويني رو به من اموزش داد ، اما متاسفانه بعد از فرو پاشي زندگي مشترك ان دو بنده هم بي سرپرست شدم و به دار و دسته غوليان پناه بردم و سر دستشون شدم و همين ديگه.

__________________

در مورد اين شخصيت خيلي توضيح كمي در كتابهاي هري پاتري داده شده اگه اجازه بديد بعدا توضيحات هري پاتريشو كامل تر ميكنم ، چون گفته بودين توضيح هري پاتري باشه من اين قسمت رو بالا رو اضافه كردم اگه صلاح ديدين قسمت توضيحات اضافه ترم توي فيلد معرفي شخصيتم بذاريد اگرم صلاح نديد كه هيچي

در ضمن بنده همون دابي هستم.

معرفی شخصیتت بهتر از قبل بود اما من توی کتابای هری پاتر چیزی راجع به قزوین پیدا نکردم
چون فیلد معرفی شخصیت توی پروفایل قرار می گیره و همه ی اعضا بهش دسترسی دارن و ملاک تأیید شخصیته نمی تونم همچین چیزی رو تأیید کنم.
بخش های اضافی رو حذف کن و دوباره معرفی شخصیتت رو بزن.
تأیید نشد


ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۰:۱۳:۱۸
ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۹:۵۰:۳۸
ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۹:۵۷:۲۴
ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۱۰:۰۶:۳۳
ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۱۰:۱۰:۴۳
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۱۴:۵۱:۲۱

اگه كسي يه بار زد توي گوش تو ، تو دو بار با چماغ بزن تو سرش.

يكي از ضرب المثلهاي غول ها

تصویر کوچک شده


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۰۸ پنجشنبه ۸ فروردین ۱۳۸۷

امیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۱ جمعه ۳ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۹:۴۴ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۷
از بارو \\\"
گروه:
کاربران عضو
پیام: 109
آفلاین
من هاگریدم


نام کامل : رونالد بیلیوس ویزلی
نام : رون Ron
معنی نام : رونالد: لغت قدیمی اسکنادیناویایی به معنی ((داشتن قدرت خدا))
نام خانوادگی : ویزلی Weasley
معنی نام خانوادگی : مانند یک راسو ( طبق گفته ی رولینگ)
نام های دیگر : دابی او را «خرخر کننده» صدا می زند، لونا او را به جای رون رونالد صدا می زند و لاوندر او را «وان وان» صدا می زند . وقتی که قلم پر رون بد عمل می کرد روی کتاب معجون سازی پیشرفته اش نام او را رونیل وازلیب نوشت .اسلاگهورن او را به اشتباه «رالف» یا «روپرت» صدا می زند .
جنسیت : مذکر
تاریخ تولد : اول مارس 1980
اصالت : خون خالص
نام پدر : آرتور ویزلی
نام مادر : مالی پریوت ویزلی
شغل پدر : رییس اداره سواستفاده از اشیا مشنگی، وزارت سحر و جادو
شغل مادر: خانه دار
محل زندگی : پناه گاه (بارو)
نام کامل همسر : هرماینی جین گرنجر
حیوان خانگی : دم باریکscabbers یک موش چاق و خاکستری رنگی است که انگشت پنجه ی چپش کنده و گوش راستش نیز پاره شده است (تا سال 1994) و خرچال pigwidgeon ، یک جغد قهوه ای رنگ است که سیریوس بلک به او هدیه کرده است . خرچال به معنی مرغابی بزرگ ، غاز و هوبره است
رنگ چشم : آبی
دوستان صمیمی : هری پاتر – هرماینی گرنجر
رنگ مو : قرمز
ویژگی ظاهری : لاغر و بلندتر از حد معمول، با کک و مک، دستها و پاهای بزرگ و یک دماغ دراز
محل تحصیل : مدرسه ی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز
تحصیلات : فارق تحصیل از هاگوارتز
سال ورود به هاگوارتز : 1991
گروه : گریفیندور
پست در کوییدیچ : دروازه بان
وضعیت امتحان مقدماتی جادوگران :
قبولی : ستاره شناسی، مراقبت از موجودات جادویی، افسون ها، دفاع در برابر جادوی سیاه، گیاه شناسی، مجعونها و تغییر شکل
ردی : پیشگویی و تاریخچه جادو
افتخارات : ارشد
عضویت ها : ارتش دامبلدور و ت.ه.و.ع
چوب دستی : سابقا چوب دستی کهنه چارلی را استفاده می کرد با مشخصات : یک چوب دستی 14 اینچی از چوب درخت بید با موی دم تکشاخ است، و چوب دستی دومش با مشخصات : چوب درخت بلوط با رگ قلب اژدها، 9.25 اینچ، شکننده
جارو : یک جاروی قدیمی شوتینگ استار تا اواخر 1995 و سپس یک پاک جاروی 11 در سال 1995
شغل : می خواهد یک اورور باشد
مهارت ها : شطرنج، تحلیل و نقشه کشیدن. مایل است وقتی که شوخی می کند به اشتباه جدی به نظر برسد.
رویاها (آینه ی نفاق انگیز) : رون خودش را یک ارشد می بیند، در حالی که کاپ مدرسه و کاپ کوییدیچ را در دست گرفته. او همچنین یک کاپیتان کوییدیچ است
سپر مدافع : یک سگ شکاری جک راسل
ترس ( لو لو خرخره) : عنکبوت
دست خط : خرچنگ غورباقه

معرفی شخصیت :

رونالد بیلیوس ویزلی ششمین پسر مالی و آرتور است . او در حال حاضر در هاگوارتز به سر می برد که در آنجا بهترین دوست هری پاتر است. رون یک دورنمای عمومی مثبت از زندگی دارد ولی با احساس زندگی کردن مثل پنج برادر دیگرش که در هاگوارتز نمره هایشان را به طرق مختلف گرفتند مبارزه می کند.
همچنین رون به دلیل فقر ناامید است.
اولین بار رون هری را در ایستگاه راه آهن کینگ وقتی ملاقات می کند که هر دوی آنها به دنبال ایستگاه نه و سه چهارم هستند و بعد هم در قطار مخصوص هاگوارتز با هم هم کوپه می شوند و همان جاست که رون موش دست آموز خود یعنی اسکابرز را به هری نشان می دهد و هری هم شیرنی هایش را با او تقسیم می کند.
درطول کتاب ها رون و هری گاهی اوقات دچار اختلاف می شوند و حتی در مواردی هفته ها با همدیگر حرف نزده اند، ولی رون وقف این دوستی شده و بعضی وقتها به هری کمک کرده است. مهارت رون در شطرنج به هری کمک کرد تا از ست شطرنج جادو شده مک گونگال که برای محافظت از سنگ جادو طراحی شده بود بگذرد. او وقتی که اسنیپ هری را با مدارکی مبنی بر رفتن غیر قانونی به هاگزمید در سال سومشان گرفته بود، به خاطر هری دروغ گفت، گفت که وسایل شوخی زونکو را در دیدار قبلی از هاگزمید برای هری آورده است. وقتی که هاگرید قفس کج منقار را گم کرد، رون مسئولیت این قضیه را در پرس جو های هرمیون _که به خاطر فشار کلاسهایش به مرز انفجار رسیده بود_ قبول کرد و او به خاطر قضاوت ناعادلانه كميته در دادرسي نهايي بسيار ناراحت شده بود .او هري را تشويق كرد تا به سرپرست گروه يا مدير مدرسه نسبت به بازداشت هاي ديوانه وار آمبريج اعتراض كند.
رون هنگامي كه هري به دليل ارتباط ذهني اش با ولدمورت به سطوح آمده بود بسيار پشتيبان او بود. سوالهای او بعد از کابوسی که هری در مورد کوییدیچ دید به به هر دوی آنها کمک کرد تا تحلیل کنند چه مقدار اطلاعات دارند، و او به هری پیشنهادی هوشمندانه داد، اگر چه هری آن را قبول نکرد . او سعی کرده هری را از از دست کابوسهای غیرقابل تحمل شبانه خلاص کند، و از هری مراقبت کرد تا مشکلاتش در میان پسرهای دیگر خوابگاه موضوع مشترک بحث نشود . او به خاطر حضور هرمیون همراه کرام در یول بال بسیار رنجید،‌ ولی خودش هیچ وقت برای درخواست همراهی با هرمیون پا پیش نگذاشت. او سرانجام به همراه پادما پتیل به یول بال رفت،‌ ولی تمام مدت مشغول خیره نگاه کردن هرمیون و کرام بود، در نتیجه پادما او را ترک کرد تا با چند تا از بچه های بوباتون برقصد. رون کوچکترین اهمیتی به این قضیه نداد.
رون یک طرفدار مشتاق کوییدیچ است. تیم محبوب او چادلی کنونز است و اتاقش در پناهگاه – یک اتاق زیر شیروانی در بالای راه پله ها – با پوستر های این تیم پر شده. گرچه جاروی رون، مانند هر چیز دیگری که او دارد، یک شوتینگ استار است که «با بیرون دادن پروانه، از بقیه عقب میفتد. در آگوست 1995، رون یک حرفه ای شد و مادرش به او یک پاک جاروی 11 جایزه داد. همان پاییز او برای عضویت در تیم کوییدیچ گریفیندور تلاش کرد و دروازه بان شد .
برادرهای بزرگتر رون بسیار سر به سر او می گذارند، خصوصا فرد و جرج. در سال آخر حضور دوقلوها در مدرسه که رون ارشد شده بود، آنها به عادت قدیمیشان یعنی صدا زدن رون با نامهای کودکانه برگشتند، کاری که از سال اول آن را انجام نداده بودند. آنها مدتی به رون در این مورد که آیا باید آنها را توبیخ کند یا نه، به او طعنه و کنایه می زدند،‌ ولی هرمیون غیرمستقیم جلوی بدتر شدن این قضیه را گرفت .
وقتی رون سه ساله بود، چوب جاروی عروسکی فرد را شکست، و فرد با تبدیل کردن خرس عروسکی رون به یک عنکبوت بزرگ وقتی که عروسک در بغل رون بود، تلافی کرد. از همان موقع رون از عنکبوت ها می ترسد، اگرچه می تواند کار کردن با مرده های آنها را در کلاس معجون ها تحمل کند . بعد از روبرو شدن با آراگوگ در جنگل، هر وقت به مزرعه کدوی هاگرید می رفت نگران بود.
رون به هرمیون و گروهی از بچه ها ملحق شد تا گروهی تشکیل دهند و دفاع در برابر جادوی سیاه را از هری یاد بگیرند. به عنوان یک عضو ارتش دامبلدور، نامی که آنها به خودشان داده بودند، رون در نبرد سازمان اسرار مبارزه کرد.در آن مبارزه رون زخمی شد و چند روزی در بیمارستان برای بهبودی استراحت می کرد .

ناظر محترم من بازم اعلام می کنم که من نباید در آن دو تاپیک پست میزدم ولی چون من به این شناسه زیاد از حد عشق میورزم گفتم اگه دست دست کنم احتمال داره دوباره شخصیتم بپره برای همین به اجبار دوباره در اون جاها پستیدم .
توجه : پست من در بازی کلمات با شناسه ی ron weasley زده شد چون کلماتش عوض شده بود ولی پستم در تاپیک کارگاه نمایشنامه نویسی با شناسه ی سیریوس بلک زده شده بود و تایید شده بود چون عکسش تغییر نکرده دیگه فکر نکنم نیاز باشه نمایش نامم رو عوض کنم . ( سیریوس بلک شناسه ی من قبل از هاگرید بود)

از توجه ی سارای عزیز متشکرم


لازم بود توی پست قبلتون اعلام می کردید که هاگرید هستید. ناظر علم غیب نداره که بتونه تشخیص بده شناسه های تازه ساخته شده به کدوم عضو تعلق دارن.
به هر حال بعد از مشورت با سایر مسئولین تأیید، قرار بر این شد که شناسه به شما تعلق بگیره.
امیدوارم نهایت سعیتون رو در ارائه ی ایفای نقش صحیح از این شخصیت مهم کتاب به خرج بدید چون همونطور که می دونید متقاضی های دیگه ای هم برای گرفتن این شخصیت وجود داشته.

تأیید شد!


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۹ ۰:۴۳:۰۱







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.