هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: اگر جاي رولينگ بوديد...!
پیام زده شده در: ۱۶:۵۰ دوشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۸۷
#16

هوگو ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۳ جمعه ۱۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۴:۰۷ جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۸۷
از کنار لیلی لونا پاتر
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 270
آفلاین
من دلم می خواست که لوپین یا تانکس نمی مردند و اسنیپ حداقل به صورت فلج مانند زنده می ماند ولی باید توضیحات بیشتری درمورد سرگذشت زندگی همه می داد که مثلاً لونا چکار کرد چی شد خصوصیات فردی فرزندان هری و خوشتیپی هوگو ویزلی رو باید تضویح می داد .
من اگر جای رولینگ بودم نقش بچه های هری و رون رو بیشتر می کردم مخصوصاً مال هوگو رو .


چه کسی بود صدا زد هوگو ؟

تصویر کوچک شده


Re: اگر جاي رولينگ بوديد...!
پیام زده شده در: ۲۳:۳۳ یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۷
#15

 استن شانپایکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۴ چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۸:۵۰ چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 440
آفلاین
خوب اگه یه نگاه به اخبار قبلی وکلا به جو قبل از انتشار کتاب ها بندازیم ، میبینیم که چیزی که این همه هوادارو جمع کرد دوره هری پاتر.. غیر قابل حدس زدن کتاب ها بود یعنی تا قبل از کتاب 7 نود درصد حدس ها اشتباه بودن یا اصلا نمیشد حدس زد .!
ولی مشکل اصلی اینه که رولینگ خودش روند کتاب ها رو جوری تغییر داد که تو کتاب هفت شاید حتی بدترین افراد و حتی کسایی که درست و حسابی هم نخونده بودن کتابارو میتونستن آخره کتابو حدس بزنن ( مثل خیلی از این مجله های "زرد" )
خوب با یه حسابه ساده راحت میشه فهمید که بیشترین چیزی که احتمال داشته که باعث این موضوع بشه پوله ! چون با اینکه احتمال داره شما فکر کنین که خیلی ها دوست نداشتن هری زنده بمونه ولی خیلی خیلی بیشتر افرادی بودن که میخواستن هر ی زنده بمونه !
البته میشه گفت شایدم رولینگ میترسیده که شاید بهش سوء قصد کنن . که خوب احتمالش کم بوده
ولی خوب همون طور که گفتم با توجه به جو اون موقع موضوع فروش کتاب از همه بیشتر مهم بوده !
ولی چیزی که منو خیلی متعجب کرده اینه که رولینگ با وجود حس متفاوتی که تو نوشته هاش داره چه طور میتونسته تمومه کتابو از قبل مجسم کرده باشه !


ٌٌدر حال پاشیدن بذر


Re: اگر جاي رولينگ بوديد...!
پیام زده شده در: ۲۱:۱۹ یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۷
#14

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
ما جا پاي بزرگان نميذاريم !

خب چند تا كار اساسي ميكردم براي كتاب كه به نظرم قشنگ تر ميشد باهاشون:

1-حذف موخره!

واقعا كتاب رو بچه بازي كرده و كشك شده آخرش..با اينكه قبلش واقعا قشنگ نوشته شده بود و بايد ميذاشت كه حدس هاي آخرش رو خودمون بزنيم.اينجوري خيلي خيلي بيشتر براي خواننده جذابتر ميشه كه مثلا حدس بزنه كي با كي عروسي كرد آخر و اينا..كلا يه بخش بيخود بود به نظرم!

2-هري بايد ميمرد!

من تو يكي از تاپيكها هم گفته بودم كه حدس ميزنم يه تيكه روح تو وجود هري هست و كلي هم روش بحث كردم..اگر تاپيك رو پيدا كردم حتما لينكش رو ميدم تا اونجا رو بخونيد.از اول خيلي دوست داشتم جوري بشه كه نابودي ولدمورت مربوط و وصل به هري باشه..يعني مثلا تا همون تيكه اي كه ميره پيش ولدمورت رو نگه ميداشتم ولي ديگه زندش نميكردم و البته ولدمورت هم ميكشتم همون لحظه!يعني يه دوئل سخت و درگيرانه و اينكه دو تا ورد همزمان باعث ميشه دو تا فرد نابود بشن..البته بعد از نابودي نجيني اين اتفاقات ميفتاد!

يا اينكه هري ولدمورت رو شكست ميداد و بعدش مجبور ميشد خودش رو هم بكشه يا مثلا دستشو آزاد ميذاشت تا يه مرگخواري كه زنده مونده بكشتش!

3-سخت كردن كار هري!

من حتما يه كاري ميكردم كه ولدمورت براي اينكه مثلا سه تا يادگار مرگش كامل بشه و به يه قدرت خاصي برسه كه تو افسانه ها اومده مجبوره كه شنل رو هم از هري بدزده!و اينجا هري به مشكل بر ميخوره كه خود ولدمورت شخصا دنبال هريه كه هم اونو بكشه و اگر بميره ميدونه كه اون شنل دست ولدمورت ميفته و قدرت ويژه اي پيدا ميكنه و كل دنيا ديگه نابوده!




Re: اگر جاي رولينگ بوديد...!
پیام زده شده در: ۱۵:۴۹ یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۸۷
#13

هرميون  گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۹ شنبه ۳ آذر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۰:۳۷ سه شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۷
از کلاس ریاضیات جادوویی!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 215
آفلاین
صد در صد مطمئنم که اگر جای جی کی رولینگ بودم اخر کتاب سرنوشت همشون رو توضیح می دادم نه فقط مختصر و مفید رون و هرمیون و هری رو .

البته اگر هم جای رولینگ بودم کس دیگری رو رقیب عشقی رون قرار می دادم اخه ویکتور یکمی....

یک کاری هم می کردم که هری که لردسیاه رو کشت خودش هم در راه نجات جینی از مرگ بمیره

و همین طور از غر غر کردن های رون کم می کردم

داستان رو این قدر کش نمی دادم

یکمی جنبه ی سیاسی داستان رو کم می کردم!


[b][color=FF6600]!و هرمیون گرنجر رفت و همه چیز را به هپزیبا اسمیت سپرد .

و فقط چند نفر را با


Re: اگر جاي رولينگ بوديد...!
پیام زده شده در: ۱۱:۱۹ یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۸۷
#12



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۴۲ جمعه ۳ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۸:۵۶ چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 8
آفلاین
من فقط کتاب 7 رو تغییر می دادم: اول که اسنیپ رو زنده نگه می داشتم. بعد هم آخر داستان سرگذشت همشون رو توضیح می دادم نه مثل رولینگ کوتاه و خلاصه اون هم فقط هری و رون و هرمیون .



Re: اگر جاي رولينگ بوديد...!
پیام زده شده در: ۱۷:۱۴ شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۷
#11

مونالیزا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۸ پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۴:۰۸ پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۹۰
از گودریک هالو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 823
آفلاین
من سعی میکردم روند داستان رو از کتاب هفتم ترسناک جلو میبردم، هرماینی رو در کتاب آخر میکشتم، فرد رو زنده نگه میداشتم. ولده مورت و هری رو میکشتم، اسنیپ رو زنده نگه میداشتم و کاری میکردم در نبرد هاگوارتز در کتاب هفتم به هری پیونده و کمک دست قوی برای اون باشه

البته سعی میکردم شخصیت پردازی قوی برای دامبلدور، هاگرید، رون و لوپین انجام میدادم و آینده همه رو مشخص میکردم

فصل آخر کتاب هفتم با نام موخره رو هم اصلا فکر نمیکردم بهش، چه برسه بنویسم!!!

سعی میکردم مودی رو به یه اشتباه بزرگ ناخواسته و تاثیرگذار وادار میکردم، جوری که در روند پیشرفت کار محفل تاثیر میذاشت و همه چی رو بهم میریخت البته در زمان کتاب ششم!


How can you escape...if they can see everything? V.M

وقتی اونها میتونند همه چیز رو ببینند ... چطوری میتونی فرار کنی؟ وی ام


Re: اگر جاي رولينگ بوديد...!
پیام زده شده در: ۱۶:۵۴ شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۷
#10

آرین دخت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۸ چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۷:۴۲ شنبه ۵ مرداد ۱۳۸۷
از زمین کوییدیچ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 15
آفلاین
بچه ها خدایی من هری پاتر رو دوست داشتم قبل از این که 7 تش بیاد!!!ولی دیگه اعتراف کنید 7 تش مزخرفه.من اگه جاش بودم آدمای اضافی رو میکشتم مثل چو چانگ!!!ولی دیگه ولدرموت رو به این طرز بد آبرو بر اسلایترین نمیکشتم و در آخر هم هری رو میکشتم...نمی خوام طرف داری ولدی رو بکنم! ولی دارم می گم داستان خیلی ابکی بود!!!!!!



Re: اگر جاي رولينگ بوديد...!
پیام زده شده در: ۱۶:۲۹ شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۷
#9

اینگوتیوس پورالold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۱۲ یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۱۷ چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۸۷
از خر شیطون بیا پایین!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 126
آفلاین
من مالفوی رو به دار مجازات آویزون می کردم،اسنیپ رو به عقد فلور در می آوردم(اییییی)،فاچ رو می دادم نجینی بخوره،دست سدریک و چو رو به هم می دادم،به جای فرد نارسیسا رو می کشتم و هدویگ رو هم زنده نگه می داشتم.اینجوری خیلی فضا رمانتیکولی می شد.


ما که رفتیم آسیا....


Re: اگر جاي رولينگ بوديد...!
پیام زده شده در: ۱۵:۳۷ شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۷
#8

جیمی   پیکس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۶ جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۰ دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۷
از تالار خصوصی گیریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 277
آفلاین
من اگه جای رولینگ بودم خیلی چیزا را تغییر می دادم مثلا دامبلدور را زنده نگه می داشتم و بعدش ولدمورت را می کشتم.
کار دیگه ای که می کردم این بود که سیوروس را زنده نگه می داشتم این طوری بهتره مثلا یک کار میکردم که سیوروس هم در کنار هری قدح اندیشه را ببینند.
کار بعدم این بود ریموس نمیره و سرپرستی بچه اش را خودش کند.




Re: اگر جاي رولينگ بوديد...!
پیام زده شده در: ۱۵:۲۴ شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۷
#7

هدویگold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۶ چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۹:۵۰ پنجشنبه ۴ مهر ۱۳۸۷
از در خوابگاه دخترانه ي گريفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 245
آفلاین
من اگه جاي رولينگ بودم ، حتما ولدمورت رو زنده نگه ميداشتم. . يه كاري ميكردم نميره ولي خار و ذليل بشه. فكر ميكنم اين طوري بهتر باشه تا اين كه بميره.
من با بقيه هم موافقم. رون يكمي رفتارش بده. رفتارش رو اصلاح ميكردم. طوري كه به شجاعت دوستانش باشه و بدونه كه بايد در سخت ترين شرايط هم به دوستاش كمك كنه.
كاري ميكردم اسنيپ زنده بمونه. اگر هم ميخواد بميره ، اون اواخر ، يكم رفتارش با هري و هرميون و رون بهتر باشه. من آرزو به دل موندم كه اسنيپ يه لبخند به هري بزنه و يك بار هم كه شده دراكو رو كتك بزنه.
سيريوس بلك رو هم نميكشتم. آخه اين طوري همه ي شخصيت هاي خوب از بين ميرن.


عشق ايمان است.

عضو محفل ققنوس عضو ارتش دامبلدور







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.