سلام به همهنقل قول:
بلیز زابینی نوشته اند:
به اینیگو:
اینیگوی عزیز اکثر نظرات شما کاملا غلط هستند به عنوان مثال در مورد محفل ققنوس اون موقع محفلی نبوده .. یادتون باشه این رویداد برای حدود یک قرن پیش است و محفل ققنوس گروهی بود که وقتی ولدمورت قدرت گرفت تشکیل شد.
و اینکه ولدمورت جایگزین گریندلوالد نشد .. اگر درست متوجه شده باشم گریندلوالد برای آلمان بوده و ملیت متفاوتی داشته و شرارت هاشم فقط به کشور خودش مربوط بوده .. اما ولدمورت در کشور خودش بوده و باز شرارت های ولدمورتم در یک محدوده معینی قرار داشته. و هیچ کدوم وابسته دیگری نبودن .. ولدمورت و گریندلوالد دو جادوگر سیاه با اهداف متفاوت بوده اند.
برای همین به نظر من امکان نداره پیروانی که ملیت دیگری دارند بخواهند مرگخوار شوند همونجور که ما در بین مرگخواران نمیبینیم که هر کدوم متعلق به کشور دیگری باشند ... همشون در یک کشور زندگی میکنند. و ضمن این که کلا در دوره ولدمورت نسل حداقل یکبار عوض شده ..
و ضمنا بعضی نظرات گریندلوالد با ولدمورت هم متفاوت بوده .. پس دلیلی وجود نداره کسی که زمانی جزو پیروان گریندلوالد بوده حالا بره مرگخوار بشه ... نهایتا میشه گفت که این افراد امکان داره موافق کارهای ولدمورت باشند.
بله، درسته بلیز عزیز، کاملا قبول! خب؟! . ببین این ارتباطی که رولینگ بین زمان ها و کاراکترهای داستانش برقرار کرده خیلی جالب و صد البته پیچیده است و نشون میده که ذهن فوق العاده خلاقی داشته و طرح داستان رو از قبل تو فکر داشته که اونو چطور پیش ببره(احتمنالا) و بقیه رو هم طی سالیانی که داستان رو می نوشته طراحی کرده و پیش برده.
تمام اینها رو برای چوب الدر گفتم. فاصله زمانی ای که دامبلدور گریندل والد رو شکست میده و الدر رو ازش می گیره تا موقعی که ولدمورت از اسمیت سرقت میکنه و بعد میره سراغ مورفین و بعد ماگل ها و شروع جنایاتش و اوج و ظهورش زیاد نیست. طرح داستانی که رولینگ درست کرده طوری بوده که یه جورایی می خواسته گریندل والد و چوب الدر رو بعدا مطرح کنه(کتاب هفتم) و یه جورایی به ولدمورت ربطش بده. حالا بحث ما سر گریندل والد است که گروهی داشته یا نه. اول این رو مطرح کنم که میدونم محفل ققنوس بر می گرده به دوران جنایات و ظهور ولدمورت و مطرح شدنش، خب اینقدر رو متوجه هستم دیگه! طبیعتا منظور من از محفل ققنوس افرادی مثل پاترها،لانگباتم،تانکس،اسنیپ و... نیست، بهتر بود محفل ققنوس رو به کار نمی بردم، در واقع منظور من از محفل ققنوس کلا افرادی بودند که دامبلدور رو حمایت می کردند.
حالا در اصل افرادی که سال شکست گریندل والد بودند. در واقع محفلی ها پیر شاید که قبل از تشکیل محفل ققنوس با دامبلدور بودند. حالا ما دقیقا نمی دونیم کیا بودند اما اصلا نمی توانیم انکار کنیم که جامعه جادوگران بریتانیا پشت دامبلدور نبودند، مطمئنا حمایت می شده، در اینجا اگر گریندل والد گروه و پیروانی داشته جهت این حمایت ها طبیعتا دچار وحشتی می شدند.
خب می دانیم تعداد افرادی که به اصطلاح جادوگر ساه بودند و قصد داشتند که دنیای جادو و جادوگری را تحت سلطه خود و جادوی شیطانی و سیاه در آورند خیلی زیاد نبودند،تعداد اندکی از آنها شاید کمی موفق بودند مثل ؛ ولدمورت و گریندل والد. خب بحث مسافت و فاصله نیست که گریندل والد در کشوری دیگر بوده و ولدمورت در بریتانیا.
اگر گریندل والد پیروانی داشته، با وجود این احتمال شاید دسته اندکی از پیروانش به جهت وابستگی به جادوی اهریمنی و سیاه و همان قدرتی که شاید اربابش یعنی گریندل والد بهشون وعده داده بود، با توجه به این وابستگی به دنبال یک فرمانروای تاریکی بعد از سقوط گریندل والد یعنی ولدمورت رفتند. شاید هم از وحشت هم دیگر پیداشون نشد و شاید هم اصلا پیروانی در کار نبوده است.
خب همانطور که می بینید همش حدس و احتمال است و خوب می دانیم تا موقعی که این سوال از خانم رولینگ طی یک گفتگو یا مصاحبه پریده نشود و جوابی داده نشود همه اش در حد احتمالب است و نمی توان آنها را کاملا درست دانست. شاید اصلا خارج از تصور خانم رولینگ بوده که برای گریندل والد در داستانش گروه و پیروانی در نظر بگیرد و در داستان به آنها اشاره کند. اما سر این که شما بلیز عزیز بحث مسافت و فاصله دو کشور متفاوت رو میگی؛ کوییرل، استاد دفاع در برابر جادوی سیاه مثال خوبی است، عشق و علاقه به جادوی سیاه و قدرت تا جایی پیش بردش که به کشوری دیگر رفت تا پی جادوی سیاه باشه، عاشقش بود و در این عشق اهریمنی و مثلا سراسر قدرت با لرد ولدمورت آشنا شد و او را در نمای پشت سرش جسم داد و به عنوان اربابش برگزید. پس نمیشه با قاطعیت گفت که اگر گریندل واد یارانی داشته به جهت فاصله و دوری از اوج و قدرت جادوی شیطانی در بریتانیا و تصاحبش توسط ولدمورت به سراغش نروند و در خدمتش نباشند.
قدرت! این چیزی بود که شخص نسبتا ترسویی مثل کوییرل را جذب خود کرد، اگر گریندل والد قدرت و امپراطوری ای از جادوی سیاه در کشورش داشت، و اگر یارانی داشت با توجه به آن قدرتی که داشتند کمتر از کوییرل نبودند و چرا جذب قدرت بعدی نشوند؟!کوییرل وقتی به دنبالش تا کشور دیگر رفت چرا آنان نروند؟!