هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: حزب باد !!
پیام زده شده در: ۱۱:۴۵ چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۷

بارتی کراوچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۳۲ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۲
از مرلینگاه شوری خانه ریدل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
آلبوس نگاهی از سر شوق به بلیز زابینی می کنه و در حالیکه از روی صندلیش که پشت میزش قرار داره بلند می شه ، می گه :
- داشتی می گفتی که یه کابینه ی سیفیت میفیت راه می اندازی و از منم کمـ ...
- درسته . ما از شما می خوایم تا به ما بپیوندین ، تا ما بتونیم به کمک اعضای محفل ققنوس و بازیکنان کوئیدیچ وزارتی بهتر و جدیدتر بسازیم !
- خوبه . واقعا خوبه . من خودم به شخصه به کارکنان سیفیت وزارت تعلیم می دم تا بهتر کار کنن و کلا شارژ بشن
- بعله ! خب ... شما چه کمکی می تونین به ما بکنین ؟ یعنی حاضرین نیروهای جوانتونو در دست ما قرار بدین ؟

آلبوس دستی به ریش هایش کشید (آلبوس : ) و پس از نگاهی به بلیز که حال رو بروی او روی یکی از صندلی های راحتی نشسته بود ، گفت :
- قبوله ، به شرطی که فقط روزا در خدمت شما باشن و شبها پیش من بیان . اوکیز ؟

بلیز که عینک خزش رو روی بینی قلمی اش قرار داده بود به این شکل نگاهی به آلبوس کرد و در حالیکه به مرگخوارانش اشاره می کرد که همانجا بمانند ، از جایش بلند شد و آرام گفت « الان میام ! » و از اتاق خارج شد و آلبوس را با چند مرگخوار تنها گذاشت .


... پس از ده دقیقه ، بلیز دوباره وارد اتاق شد و با خوشحال تمام رو به آلبوس کرد و گفت :
- قبوله ولی به شرطی که ؛ غیر از روزها ، اگه شب ها هم به اونا نیاز داشتیم اونا رو در اختیار ما بگذارین ! خوبه ؟

آلبوس سرش را به نشانه تأیید تکان داد و آنها را تا خارج از دفترش راهنمایی کرد .
آلبوس دامبلدور :


ویرایش شده توسط بارتي كراوچ در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۲۶ ۱۲:۴۳:۱۷


Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۰:۴۶ سه شنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۷

هلنا ریونکلاوold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۷ پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۲:۴۸ یکشنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۷
از کنـار لرد ولدمورت
گروه:
کاربران عضو
پیام: 67
آفلاین
به دلایلی نقد ماموریت سوم طنز اوباش هاگزمید زده نمیشه و فقط امتیازات ان را می فرستم.

امتیازات کافه مادام پادیفوت :

هانا آبوت {شناسه های بسته شده } :2 امتیاز

پیتر پتی گرو:2.75 روند میشه 3


بزودی برنامه های جدیدی داریم!


عظیم ترین گنجینه ی هر انسان هوش سرشار اوست

این بار ثابت می کنم کی هستم

only raven .


Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۱۸:۲۹ دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۷

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
فنریر گری بک :
پرورش سوژه ات خیلی خوب بود ! فضاسازی و صحنه پردازیت کمی ضعیف بود ! باید بیشتر روش کار کنی ! تایید نشد !
یکبار دیگه سعی کن ! صبر کن من امروز فردا خودم یک پست میزنم بعد از من دوباره پستت رو بزن !


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۱۷:۴۶ دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۷

فنریر گری بکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۰ چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۵:۳۷ سه شنبه ۳ دی ۱۳۸۷
از اون دنیا
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 208
آفلاین
سلام

پیوز عزیز این لینک من در شیون اوارگان جهت عضویت در اوباش هاگزمید
با تشکر
فنریر گری بک

http://www.jadoogaran.org/modules/new ... hp?topic_id=4308&forum=21


[b]زندگی صحنه ی یکتای هنر مندی ماست ، هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود ، صحن


Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۴:۰۷ پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۷

هلنا ریونکلاوold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۷ پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۲:۴۸ یکشنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۷
از کنـار لرد ولدمورت
گروه:
کاربران عضو
پیام: 67
آفلاین
درود :

امروز چارشنبه است و بنده از جمعه نبودم و دسترسی به نت نداشتم

امروز جارشنبه با ایرانسل موفق به اتصال شدم و اومدم بگم که تا روز دو شنبه بنده تهران نیستم و نمی تونم بیام نت

امیدوارم که متوجه مشکل من باشید من اصلا تهران نیستم .نرفتمم خوشگذرونی.!

با تشکر .دوشنبه بر می گردم و رسیدگی می کنم.همون روزی که برگشتم بلافاصله کارهارو انجام می دم

ممنون


عظیم ترین گنجینه ی هر انسان هوش سرشار اوست

این بار ثابت می کنم کی هستم

only raven .


Re: حزب باد !!
پیام زده شده در: ۱۵:۲۴ چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۷

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
آلبوس سوروس با خواست دامبلدور از اتاق خارج میشه و دامبلدور می پرسه : خوب بلیز و مرگخواران ! چه پیشنهادی برای من دارید ؟ زود بگید برید که این سیاهی پوستتون با روحیه من سازگار نیست

بلیز با تریپ خاصی عینکش رو بر می داره جواب میده : هووم ! ما هدفمون این هست که یه کابینه جدید برای وزارت سحر و جادو جمع کنیم ! و از اونجایی که محفل و کوییدیچ تحت نظره تو هست ، میخواستم کمکمون کنی تا سریعترین به این هدفمون برسیم !

آلبوس : به جهنم که میخواید جمع کنید ! برای من هیچ اهمیتی نداره ! تو وزیری و برای منم هیچ اهمیتی نداره که چیکار میخوای بکنی ، من حاضر نیستم محفل و کوییدیچ رو برای همچین کار مسخره ای به خطر بندازم ! میفهمی که ؟

بلیز با لبخندی زننده و ساختگی گفت : ولی من میخوام یه کابینه خاص داشته باشم ! یه کابینه ای که افراد مسن و ساحره ها توش جایی نداشته باشن !

آلبوس :

بلیز : یه کابینه ای که پسر های جوان و پر انرژی تشکیل شده ! پسر های سفید پوست ! مشکلی نیست ، فکر میکردم تو بخوای کمکمون کنی و باهامون همکاری داشته باشی ! بای !

آلبوس : من از اول هم مایل بودم با مرگخواران همکاری کنم ، چون یه علاقه ای دیرینه ای به شما دارم . فقط لطفا چند دقیقه بیرون منتظر بمونید با ببینم اون زرزروس چیکار داره . ممنون

مرگخواران با خوشحالی خارج میشن و آلبوس سوروس عصبانی وارد میشه و با عصبانیت دستش رو روی میز آلبوس میکوبه و میگه : من کمک میخوام ازت !

آلبوس :

سوروس پاتر : من میخوام که تو محفل رو برای پشتیبانی من بفرستی ! همین !

آلبوس : یعنی سیفیت میفیتی در کار نیست ؟

سوروس پاتر : برو باو ! میگم محفل میخوام کمک کنه ! سیفیت میفیت از کجا بیارم بوقی !

آلبوس : اصلا برو گمشو بینم از دفترم ! محفل به خز و خیلا کمک نمیکنه ! ضمنا محفل به بلیز زابینی وزیر فعلی کمک میکنه ! تو حتما برای تمیز کردن مرلینگاه های وزارت کمک میخوای

سوروس پاتر : من به این سفیدی ! به این خوشگلی !

دامبلدور یک لحظه به شدت تحت تاثیر قرار میگیره و به حالت در میاد ولی سریع به خودش میاد و پیشنهاد بلیز رو توی ذهنش مرور میکنه و سریع به حالت در میاد و میگه : برو بینیم بابا بوقی ! سفید ؟ اه اه سفیدم خز شد ! تو هم که کک مکی و ارزشی ! اه اه بدو برو بیرون که دفترم خز و خیط ! شد !

و به این صورت آلبوس سوروس پاتر گریان از حزب باد خارج میشه و مرگخواران باز هم وارد دفتر دامبلدور میشن تا بیشتر در مورد اهدافشون بحث و تبادل نظر کنند .

بلیز : خوب کجا بودیم ؟


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: حزب باد !!
پیام زده شده در: ۲۳:۰۴ سه شنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۷

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
باد در هاگزمید می وزید و تمام اشیای سبک رو به پرواز در آورده بود.جادوگران و ساحره ها با سرعت به طرف استراحت گاه ها حمله ور میشدن و همین باعث ایجاد بی نظمی شدیدی شده بود.

بسیاری از مردمانی که وقت زیادی نداشتن تا به مهمان خانه برن و نزدیک بود طوفان اونها رو با خودش ببره به سرعت وارد ستاد میشدن و بعد از معرفی امکانات حزب،جذب شده و فرم مورد نظر رو پر میکردن.

در همین احوال،آلبوس دامبلدور با امید بسیار زیادی در دفتر کارش تو ستاد حزب باد نشسته بود و فرم های تعداد زیادی از جادوگران و ساحره ها رو مطالعه میکرد تا عضو های خوبی رو انتخاب کنه.

-هممم نه این زیادی سیاهه..به درد نمیخوره.هوووم این یکی خیلی خوبه سیفیت و خوشگله و عسله!این حتما عضو میشه. !

تق تق تق تق(صدای در)

فردی با موهای سیاه،خوشتیپ به همراه چند داف از در وارد میشه و خودشو بر روی مبل جلوی دامبلدور میندازه.

-آلبوس..فردی به نام بلیز زابینی اومده میخواد باهات صحبت کنه..بگم بیاد تو؟
-هووم بلیز کیه؟اگر سیفیته بگو بیاد تو قدمش رو چشم!


چند دقیقه بعد!

بلیز زابینی به همراه چندین مرگخوار جلوی آلبوس وایستادن و تریپ این خفنا با عینک دودی و لباس چرمی سیاه و اینا ژست گرفتن و به دامبل خیره شدن..دامبل هم که انگار از سیاهی بیش از حد اونا خوششون نیومده به سیریوس به شدت فحش رکیک میده و به چشمان بلیز زل میزنه.

-خب پیری..ما اومدیم اینجا که حالتو بگیریم..یا تو میایی طرف مرگخوارا یا اینکه همینجا خفتت میکنیم با میز صندلی گره میزنیمت!

تق تق تق تق(صدای در)

سیریوس در حالی که به شدت در حال راز و نیاز با یکی از داف هاست وارد میشه و با سختی میگه:

-قربان شخصی اومده با شما ملاقات کنه که خیلی هم سیفیته ولی خودشو معرفی نمیکنه..بگم بیاد تو؟
-بگو بیاد تو ببینم چیکار داره.

چند دقیقه بعد!

آسپ با چهره ای خشمگین طرف راست دامبلدور و مرگخواران طرف چپ دامبلدور وایستادن و هی بهم زیر چشمی نگاه میکنن و به همدیگه اخطار میدن.

-خب یکیتون بره بیرون..تک تک صحبت میکنیم تا ببینیم منافع کدومتون به ما نزدیکتره!

=========
رول رو ادامه دهید لطفا!




حزب باد !!
پیام زده شده در: ۲۲:۰۲ سه شنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۷

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
به حزب باد خوش آمدید.

اینجا حزبیه که به دور از طرفداران سیاه ها و آسپی ها تشکیل شده تا با عضو گیری و کسب قدرت به وزارت حمله بشه و اونجا رو در دست بگیریم و وزیری از بین خودمون براش انتخاب کنیم.این وزیر بعد از اینکه اعضا زیاد شدن از بین خود اعضا و با رای خود اعضا تشکیل میشه و کلا ماموریت های مختلفی داریم،حمله به وزارت و اینا!

توضیحات کامل و امکانات رو تو رادیو وزارت زدم..میتونید اونجا رو کامل بخونید و مطلع شید.

برای عضویت تو این حزب که همه اقشار جامعه رو میپذیره کافیه فرم زیر رو پر کنید:

1)نام:
2)لینک یکی از پست های رول شما:
3)تا حالا شیر موز خورده اید؟چند بار؟
4)کلاس های دامبلدور راضی هستید؟
5)ادامه رول نفر قبلی:

منتظر شما دوستان هستم.موفق باشید و باشیم!


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۱۸ ۲۲:۴۹:۴۷



Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۰:۳۴ یکشنبه ۹ تیر ۱۳۸۷

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
اطلاعیه شماره آلفا#3 :

بند1) پیتر پتی گرو در این لحظه ، روز یکشنبه 9 تیر ساعت یک و سی دقیقه بامداد از سمت معاونت موقت عزل میشه .

طبق توافقی که قبلا با وی شده بود که در پی فعالیتش بین 1 تا 80 امتیاز تشویقی بهش تعلق بگیره ، به علت فعالیت نسبتا ضعیفش فقط 15 امتیاز تشویقی بهش تعلق میگیره که باعث ارتقاء رده او میشه !

سلستینا واربک همچنان معاون تام تا الختیاره !

بند 2) به زودی شورای به نام هیات امنای اوباش به عضویت 5 نفر تشکیل میشه که دو عضو اون رو سردسته و معاون ، یک عضو رو عضو افتخاری یعنی آلبوس پاتر (وزیر مردمی) و دو عضو باقی مانده از اعضا انتخاب خواهند شد که این شورا وظایف خاصی چون تعیین قوانین اوباش و ... رو در موقعیت های خاص به عهده میگیره !


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۲:۰۷ شنبه ۸ تیر ۱۳۸۷

سلسیتنا واربک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۲۵ یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱:۵۸ یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۷
از تالار با شکوه اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 39
آفلاین
نقد ماموریت کافه دوئل تا پای مرگ
:
[spoiler=پست شماره ی 95 از پیتر پتی گرو]همم ببیند پستت اونقدر که چکش زدی نیاز به چکش نداشت و باید بگم که از هر 10 تا چکشی که زدی 2 تاش لازم بود فقط
اوباش ماموریت میده برای این که سوژه داده بشه توی انجمن ها و بقیه اعضا که عضو اوباش نیستند بعد از این که ماموریت ما تموم شد با همان سوژه ادامه بدند.پس اعضایی که عضو اوباش نیستند ممکنه ماموریت های قبلی مارو نخونده باشند برای همین منظور پست شما رو نفهمند پس واضح توضیح بدید یا در اخر یک پا نویس بزنید
استفاده از کلاماتی مثل الاغ که بجا نبود یکمی به پستت ضربه زده

یک سری مشکلات هم وجود داره که من بهش می گم مشکل پاراگراف بندی.پیتر عزیز توجه کنید که شما باید پاراگراف بندی و چهره پست را حفظ کنید.
به عنوان مثال :
نقل قول:
پیوز بعد از یک سرفه بلند می گه:
_این که اشکالی نداره هیچ کدومشون بوق ندارند با ما بجنگند!

خب شما می تونستی این رو بهتر بنویسی مثلا :
پیوز گفت :این که اشکالی نداره هیچ کدومشون بوق ندارند با ما بجنگند.
دیالوگ ها باید جلوی اسم کسی که ان را گفته نوشته شود ..این رو فراموش نکنید

استفاده از کلمات عامیانه به پست ضربه می زنه.کلماتی مثل میگه ..میره و اینا توی دیالوگ ها مشکلی ایجاد نمی کنه ولازمه اما در متن اصلی داستان بهتره از کلماتی مثل میگوید .گفت ..میرود.رفت و اینا استفاده کنید

امتیاز شما :2.5 از 5 موفق باشید [/spoiler]


[spoiler=پست شماره ی 96 از رون ویزلی]ببینید اقای رون ویزلی استفاده از کلماتی مثل میگه..میره و اینا در دیالوگ ها خوبه ولی در متن اصلی داستان بهتره ازفعل هایی مثل می گوید..می رود..گفت رفت و این ها استفاده کنید وگرنه به داستان شما ضربه می زنه

استفاده از اسمایلی زیاد به پست شما جنبه طنز که نداده بلکه به خاطر تعداد زیادشون موجب کسر امتیاز شده.

سعی کنید سوژه های طنز ی که توی ذهنتون هست روی یک کاغذ بنویسید و اوقات فراغتتون رو به پرورش هرکدوم از این سوژه ها بگذرونید که این واقعا کمکتون می کنه

همان طور که گفتم اعضایی که عضو اوباش نیتسند هم پست های شمارو می خونند و ممکنه که ماموریت قبلی رو نخونده باشند پس بهتره که این قدر پست رو مبهم نکنید و توضیحات کامل بدید و یا یک پ .ن بزنید.

موفق و پیروز باشید
امتیاز شما :2 از 5

[/spoiler]


[spoiler=پست شماره ی 97 از کینگزلی شکلبوت]کینگزلی عزیز کمی سوژه رو منحرف کرده بودید
پاراگراف بندی شما اشتباه بود و میشه گفت که اکثر پست شما دیالوگ بود در حالی که یک پست خوب علاوه بر دیالوگ نیاز به متن داستان هم داره.
استفاده بیش از حد از اسمایلی ها و عدم رعایت پاراگراف بندی چهره پست شمار وخراب کرده و شما کمی راه نوشتن رو برای نفر بعدی سخت کردید من نقد جامعی از پست شما نمی تونم بکنم چون می گم اکثرش دیالوگ بود و من که نمی تونم دیالوگ نقد کنم

موفق باشید
امتیاز شما :1 از 5 [/spoiler]

پست اخر این ماموریت یعنی پست شماره 98 به دلیل این که پیتر پتی گرو به عنوان معاون موفت زده بودند نقد نمیشه.
پست معاونین رو که من نمی تونم نقد کنم

خب دو ماموریت دیگه نقدش مونده که فردا صبح می فرستم

موفق و پیروز و پاینده باد اوباش هاگزمید

سلسیتنا واربک








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.