هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: المپیک دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۲:۳۱ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۷

آریانا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۱ دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲
از كنار آرامگاه سپيد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 197
آفلاین
به ليلي: 5 مرحله داره.
در آخر ، امتيازات داده ميشه. نميخوام اعضا رو نااميد كنم. چون ممكنه توي يه مرحله ، بهتر از مرحله ي ديگه شركت كنن. در آخر امتيازات داده ميشه.


خوشبختي به سراغ كسي مي رود كه فرصت انديشه درباره ي بدبختي را ندارد.


Re: المپیک دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۲:۱۷ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۷

لیلی لونا پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۵ چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۵۱ چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 389
آفلاین
ببخشید آریانا امتیازات رو تا به اینجا نمیدی؟

نمیگی هرکس چه قدر جواب درست و غلط داشته و تا به الان که اوله و کی دومه؟!

باید امتیازات رو بدی تا بفهمیم اوضاع از چه قراره اونوقت تو مرحله ها شرکت می کنیم.

راستی المپیک چند مرحله داره؟



Re: المپیک دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۱:۵۸ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۷

آریانا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۱ دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲
از كنار آرامگاه سپيد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 197
آفلاین
مرحله ي چهارم رو هم از حالا اعلام ميكنم تا وقت داشته باشين در هر دو مرحله شركت كنين.
اين كلمات را در يك متن به كار بريد.
آزاد _ خسته _ هياهو _ چوبدستي _ زخمي _ گرگينه _ خون _ ديوانه وار _ مرگ _ سايه _

موفق باشين


خوشبختي به سراغ كسي مي رود كه فرصت انديشه درباره ي بدبختي را ندارد.


Re: المپیک دیاگون!
پیام زده شده در: ۹:۰۷ یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۸۷

آریانا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۱ دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲
از كنار آرامگاه سپيد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 197
آفلاین
كساني كه ميخوان در المپيك شركت كنن ، فقط و فقط تا يكشنبه فرصت دارن.
* مرحله ي به اين آسوني! زود باشين شركت كنين ديگه!


خوشبختي به سراغ كسي مي رود كه فرصت انديشه درباره ي بدبختي را ندارد.


Re: المپیک دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۴:۲۹ چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۸۷

آریانا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۱ دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲
از كنار آرامگاه سپيد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 197
آفلاین
خب...از ليلي ولونا و آلفرد به خاطر شركت كردن در مرحله ي دوم متشكرم.
اين هم جواب هاي مرحله ي دوم:
سوالات تستي:
1) شگفت انگيزترين جانورنما چه كسي بود؟
پاسخ صحيح: د) مرلين!
2) نام کدام یک از دوستان دراکو ، مثل خود دراکو ، از نام یک اژدها برگرفته شده است؟
پاسخ صحيح: ب) گويل
3) کدام موجود خبیث آبزی سرش را خم نمی کند؟ ( به کتاب هری پاتر و زندانی آزکابان مراجعه كنيد)
پاسخ صحيح: ج) كاپاها
4) چه کسی حقیقتا کتاب پیشگویی را نوشته است؟
پاسخ صحيح: ب) كاساندرا وابلاتسكي!
5) کدام موجود هم بر آسمان و هم بر زمین حکمفرمایی می کند؟
پاسخ صحيح: الف) گريفين!

سوالات تشريحي:
1) چرا سیریوس بلک تبدیل به سگی سیاه می شود؟
به دو دليل: دليل اول: برای اینکه بتواند وقتی دوستش ریموس به گرگ تبدیل می شود در کنار و همراه او باشد و او را كنترل كند.و دليل دوم: بلک یعنی سیاه ، سيريوس به معناي سگ هم هست دیگه! پس میشه سگ سیاه.
2) چرا سنتورها از انسان ها دوری می کنند؟
برای اینکه خودشان را از انسان ها بالاتر می دانند .
3) چرا ولدمورت علامت شوم را بر روی دست مرگخواران می نهد؟
برای اینکه بتواند در هر زمان و در هر مکان آن هار را اظهار کند .
4) آیا سیبل تریلانی تاکنون حقیقت را بر زبان آورده است؟
بله. مثل جريان برج صاعقه و به قدرت رسيدن لرد سياه يا خارج شدن هرميون از كلاس !
5) چرا دانش آموزان دورمشترانگ با کشتی سفر می کنند؟
چون مدرسه ي اونها در كنار اقيانوس قرار گرفته!
6) چرا جادوگران به مانتیکورها نزدیک نمی شوند؟
براي اينكه موجود خطرناكيه!
7) وجود جغد ، به جز نامه رساندن ، چه معنای دیگری دارد؟
هوش و ذكاوت.
8) چرا ابوالهول از هری سوال می پرسد؟
چون كار ابوالهول پرسيدن سواله و اگه طرف به سوال اون پاسخ اشتباه داد ، اون رو ميكشه . در غير اين صورت زنده ميمونه و به راهش ادامه ميده!
9) چه چیزی ویلوم ها را خشمگین می کند؟
اينكه يه نفر از دستوراتشون سرپيچي كنه و آيين هاو سنت هاي اونها رو به هم بزنه!
10) چه نوع کابوس هایی ولدمورت را به وجود می آورند؟
ترس از ولدمورت

سوال مربوط به وردهاي جادويي:
اکسیو » افسون جمع آوری . اجسام را از فاصله ی دور جمع م کند و می اورد .
آپارسیوم » ظاهر کردن نوشته هایی که با مرکب نامرئی نوشته شده اند .
دلتریوس » نامرئي شدن اجسام
دنسوژو » افسونی برای رشد سریع دندان ها
دیفیندو » باعث شکافته شدن و شکسته شدن اشیا میشه.
دیسندیوم » افسون راه مخفی دهکده ی هاگزمید.
انرواته » افسونی برای هوشیاري
فیدلیوس »وردی برای بستن قسم ناگسستنی !
ایمپدیمنتا » وردی که باعث می شه موجوده زنده ای که این ورد بهش خورده، بي حركت بمونه ( فقط براي چند لحظه )
اینسندیو » در کتاب دوم برای رفتن از شومینه ای به شومینه ای دیگه استفاده شد.
ریکتوسمپرا » قلقلک!
ریدیکولوس » در کتاب سوم برای از بین بردن لولوخرخره ها از این ورد استفاده می شد
ریپارو » افسون تعمیر اشیا !
پتریفیکوس توتالوس »افسونی است که با آن اشیا و موجودات زنده خشک و منجمد می شوند .
آواکداورا » وردی مرگبار و نابخشودنی که هیچ ضد طلسمی نداره و باعث مرگ فرد ميشه!
اکسپلیارموس » باعث خلع سلاح حریف می شه
اکسپکتوپاترونوم » براي ايجاد سپر مدافع
ابلیویاته » افسونی برای پاک کردن حافظه ی دیگران
پرایور اینکانتام » در یکی از کتابا وقتی علامت شوم بر آسمون نمایان میشه ،بعدش میان به وسیله ی این ورد ، آخرین وردی رو که از چوبدستی هری خارج شده بررسی می کنن. بنابراین این ورد افسون قبلی رو که از چوبدستی خارج شده رو مشخص می کنه.

اين هم از پاسخ صحيح سوالات مرحله ي دوم:
بعضي ها از سخت بودن المپيك اعتراض كردن ، پس مرحله ي سوم رو به شما واگذار ميكنم.
مرحله ي سوم: ارسال يك پست طنز با هر موضوعي كه دوست داشتيد. چه بلند و چه كوتاه! در آخر ، به طنزترين پست وسوژه امتياز قابل توجهي داده ميشه . ترجيح ميدم بي ناموسي باشه.


ویرایش شده توسط آریانا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۱۳ ۱۴:۳۴:۴۱

خوشبختي به سراغ كسي مي رود كه فرصت انديشه درباره ي بدبختي را ندارد.


Re: المپیک دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۶:۳۶ سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۷

آریانا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۱ دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲
از كنار آرامگاه سپيد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 197
آفلاین
يك موضوع مهم رو فراموش كردم كه در پست قبل بگم: مهلت ارسال پيام شخصي هاتون به من تا دو هفته ي آينده است.
زودتر ارسال كنيد. چون وقتتون تموم ميشه.


خوشبختي به سراغ كسي مي رود كه فرصت انديشه درباره ي بدبختي را ندارد.


Re: المپیک دیاگون!
پیام زده شده در: ۲۳:۱۸ یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۷

آریانا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۱ دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲
از كنار آرامگاه سپيد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 197
آفلاین
مرحله ی دوم:

با تشکر از 3 شرکت کننده در مرحله ی اول.

مرحله ی دوم شامل 5 سوال تستی ، 10 سوال تشریحی و 20 سوال مربوط به وردهای جادویی است.
چون سوالات کمی سخت هستند ، تقلب از روی کتاب موردی نخواهد داشت.

در مورد سوالات مربوط به وردهای جادویی: از 20 ورد ذکر شده ، هر وردی را که کاربردش را می دانید بنویسید. در آخر ، به کسی که کاربرد وردهای بیشتری را نوشت ، امتیاز بیشتری داده خواهد شد.

یک خبر مهم: هرکسی که در مرحله ی اول شرکت نکرده ( ولی ثبت نام کرده ) می تواند در این مرحله و بقیه ی مراحل شرکت کند ، به شرطی که مرحله ی اول را هم بنویسد.

ممنون.

سوالات تستی:

1) شگفت انگیزترین جانورنما چه کسی است؟
الف- مادام میم
ب- ریتا اسکیتر
ج- شاه آرتور
د- مرلین

2) نام کدام یک از دوستان دراکو ، مثل خود دراکو ، از نام یک اژدها برگرفته شده است؟
الف- کراب
ب- گویل
ج- پانسی
د- هیچ کدام

3) کدام موجود خبیث آبزی سرش را خم نمی کند؟ ( به کتاب هری پاتر و زندانی آزکابان مراجعه کنید )
الف- مارتیکوس
ب- جیگنت ها
ج- کاپاها
د- سیکلاپ ها

4) چه کسی حقیقتا کتاب پیشگویی را نوشته است؟
الف- کاساندرا تریلانی
ب- کاساندرا وابلاتسکی
ج- سیبل تریلانی
د- هیچ کدام

5) کدام موجود هم بر آسمان و هم بر زمین حکمفرمایی می کند؟
الف- گریفین
ب- اژدها
ج- سربروس
د- ققنوس

سوالات تشریحی:

1) چرا سیریوس بلک تبدیل به سگی سیاه می شود؟

2) چرا سنتورها از انسان ها دوری می کنند؟

3) چرا ولدمورت علامت شوم را بر روی دست مرگخواران می نهد؟

4) آیا سیبل تریلانی تاکنون حقیقت را بر زبان آورده است؟

5) چرا دانش آموزان دورمشترانگ با کشتی سفر می کنند؟

6) چرا جادوگران به مانتیکورها نزدیک نمی شوند؟

7) وجود جغد ، به جز نامه رساندن ، چه معنای دیگری دارد؟

8) چرا ابوالهول از هری سوال می پرسد؟

9) چه چیزی ویلوم ها را خشمگین می کند؟

10) چه نوع کابوس هایی ولدمورت را به وجود می آورند؟

سوال مربوط به وردهای جادویی:

این وردها چه کاربردهایی دارند؟

اکسیو »
آپارسیوم »
کانجانکتیوینوس »
دلتریوس »
دنسوژو »
دیفیندو »
دیسندیوم »
انرواته »
فیدلیوس »
ایمپدیمنتا »
اینسندیو »
ریکتوسمپرا »
ریدیکولوس »
ریپارو »
پتریفیکوس توتالوس »
آواکداورا »
اکسپلیارموس »
اکسپکتوپاترونوم »
ابلیویاته »
پرایور اینکانتام »

پاسخ ها را به صورت پیام شخصی به من بدید.

به هیچ وجه پاسخ سوالات رو در این تاپیک ارسال نکنید ، زیرا در صورت ارسال پست در این تاپیک ، دیگران می توانند با استفاده از اطلاعات شما به سوالاتی که پاسخشان را نمی دانند جواب دهند و بنابراین پاسخ این سوالات تنها باید به صورت پیام شخصی زده شده و هیچ پستی نباید در اینجا بخورد.

« موفق باشید »


ویرایش شده توسط آریانا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۳ ۲۳:۲۳:۵۵
ویرایش شده توسط آریانا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۳ ۲۳:۳۲:۳۲

خوشبختي به سراغ كسي مي رود كه فرصت انديشه درباره ي بدبختي را ندارد.


Re: المپیک دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۵:۳۱ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۷

آریانا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۱ دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲
از كنار آرامگاه سپيد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 197
آفلاین
به مك بون پشمالو: هووم..اينجا واقعا يك المپيك دياگون هست. چند نفر اينجا در مراحلي شركت ميكنن و بين اونا برنده تعيين ميشه. اون هم به صورت تك پستي ، نه رول.
اولا: شما بايد در اين المپيك ، مثل بقيه ثبت نام ميكرديد.
دوما: ما اينجا به صورت رول نمينويسيم.
سوما: سبك نوشتن در اين مرحله طنز نيست.
چهارم: شما اصلا درباره ي مرحله ي اول ننوشتين. زدن پست در اينجا دلبخواهي نيست.
البته اشكالي نداره. اما بهتره از اين به بعد دقت كنيد.

به بقيه ي شركت كنندگان: زودتر شركت كنيد تا من مرحله ي دوم رو اعلام كنم.


خوشبختي به سراغ كسي مي رود كه فرصت انديشه درباره ي بدبختي را ندارد.


Re: المپیک دیاگون!
پیام زده شده در: ۲۲:۵۰ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷

مك بون پشمالو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۳:۳۰ پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۴۸
آخرین ورود:
۱۳:۱۳ سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۸
از پيش چو !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 198
آفلاین
شترق ..../
- اين ديگه چي بود ؟‌ ... من دو روز ديگه مسابقه انتخابي المپيك دارم مثلا اومدي به من روحيه بدي !!! ... خدايا من چقدر احمقم كه زن اين شدم .... اين چه بخت شومي است كه همچون مهي غليظ بازوانم را در سياهي شب به كام مرگ فرو برده است !!!!!!!!
- اين ديگه چي بود چو ؟!
چو : كودوم مك؟! اين جمله خفنه رو ميگي!؟ ... از پست بالايي ياد گرفتم !!
مك : نه هميني كه زدي تو سرم !!
چو : ها .. آها يه وزنه ي سربي پونصد كيلويي بود ... دارم تقويت عضلات چهار سر ران انجام ميدم !!!

چو و مك در سياهي غليظ شب از سينما ميان بيرون !! ... دوردست ها مردي با رداي سياه در پشت علف هاي هرز در كنار تابلوي شكسته سر در سينما " مردي در انتظار مرگ با شركت هنرمند نامي سينما كريچر " ايستاده !!
مك :‌ چو تو اون مردي در دوردست ها رو مي بيني ؟!
چو : ها آره چطور ، بهم مياد ؟!
مك : چي ؟!
چو : اين عينك مادون قرمز ديد در شب !!!! .. مامانمينا از جاپون برام آوردن !!؟! ... حالا چطور مگه ؟!!
مك : ها آره منم ميبينمش ... هيچي همينجوري گفتم بخنديم ؟!!

-------------------------------

مكان:‌اتاق نيازمندي ها ...... زمان : همون شب !
هري در گوشه اي از اتاق ايستاده و با نگراني به جيني چشم دوخته !
مربي چيني جيني به نام خانم چانگ ( هيچ نسبتي با چو نداره داستان رو الكي پيچيده نكنين !!! ) : دختره ي كم استعداد ( بجاي كم استعداد از ناسزاهاي مشابه مي توانيد استفاده كنيد ... / ) ... بايد مشت بزني ؟‌مي فهمي مشت ! ...
شترق !!

هري گرماي يك نوشيدني آتشين را بر صورتش احساس كرد و جيني چنان محبتش را در صورت هري نهاد كه چونان نوشيدني داغي بر صورتش سرازير شد ... آه عطر گيسوانش او را سرمست كرده بود !!!
راجر : اينا مال زماني بود كه دوست دخترت بود ... الان زنته بي شعور !!
هري :‌ ها ... اوكي .. جيني اينجا چيكار مي كني .. بايد تمرين كني ؟! ...تو دو روز ديگه با اون دختره ي جاپوني مسابقه انتخابي داري ؟!!
جيني : اين خانمه اذيتم مي كنه ... نمي خوام ... من مامانمو ميخام !!
هري : ولي تو بايد شركت كني ... من بايد به اون دختره ي با استعداد ( هيچ صفت ديگه اي برازنده ي چو نيست ! ) ثابت كنم كه دوستيم باهاش فقط براي گذروندن وقت بود ، مي ترسم بياد وارد زندگي عشقولانه مون بشه ... تو بايد ناك اوتش كني !!
راجر : ولي چو شوور كرده ... خيلي وقته با يه فردي به اسم " مك " و اونا دارن با خوبي و خوشي در هاگزميد ساختمان شماره 13 طبقه سوم با هم زندگي مي كنن !!
هري : هوووووووووم... خوب باشه ! ... هوووووم ... من بايد شكستش بدم !!
راجر : هري اين چيزي نيست جز عقده هاي نهفته در تو ... تو داري با خودت مبارزه مي كني نه چو .. چو براي تو مرده ولي روح اون هنوز آزارت مي ده !!! ... تو يه شكست خورده ي مطلقي !!!!
هري : راجر ميشه خفه شي .!
راجر : نه من مديرم هر جا دلم بخاد هر كاري دلم بخاد مي كنم !!!!
هري :‌

ادامه دارد ..../


من يك ساله رول نزدم ... اگه اين رول در حد نيوشا پاتره به بزرگي خودتو ببخشين ... دلم بره رول زدن تنگ شده بود ...../



تصویر کوچک شده

رون ويزلي !
___________________


Re: المپیک دیاگون!
پیام زده شده در: ۹:۵۹ چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۷

آراگوکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۱۰ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۴۴ جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۸۷
از خوابگاه دختران بنا به دلایلی!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 214
آفلاین
مهی غلیظ بر اطراف گورستان مرده و بی روح حاکم بود. شبنم های سرد و بی روح بر روی علف های هرز و بلند با بی خیالی نشسته بودند.
ماه بی فروغ و خسته انوار نقره ای رنگش را بر سنگ قبر های خاکستری و کثیف می تاباند.

در مه شخصی با ردایی سیاه در حالی که به آرامی گام بر می داشت و سایه اش همچون غولی بر پشتش بود به کنار گوری رفت و در کنارش زانو زد.
_ آه ، بالاخره آلفرد قبرم را آماده کرده است ... اینجا همان جایی است که باید به پیشواز مرگ بروم.
صدایش محزون و غمگین ولی خونسرد و آرام بود. با پشت دست ، عرقی را که بر پیشانی اش نشسته بود را پاک کرد ، تا چندی بعد خود را در آغوش آرامش خواهد دید ... در آغوش مرگ!

دقایق همچون ساعت هایی ممتد و طولانی برای مرد که همچنان در کنار قبر زانو زده بود می گذشت و سرانجام ، مرد سرش را با صدای خش خش ملایم و آرام بالا آورد.

مردی بود عظیم الجثه که بخار از دهانش همچون بازدم اژدها بیرون می آمد...در دستش داسی بود برنده و بزرگ که می توانست به راحتی مرد را به دو تکه تقسیم کند. ردای سیاهش آرام آرام چون قدم مرگ بر روی برگ ها کشیده می شد و به سمت مرد می آمد.

لبخندی بر لبان مرد نشست. بعد از آنهمه مصیبت بالاخره به آرزوی خود رسیده بود ، مرگ هم اکنون با هیکل عظیمش در برابر او ایستاده بود و سایه اش تمامی پیکر مرد را در بر گرفته بود .

مرد برای آخرین بار خنده ای از سر دل کشید و کمی بعد فرشته مرگ چون کارش را انجام داد بود از کنارش گذشت و جسد بی جان مرد را به حال خود رها کرد.


وقتی �







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.