خوب برای اینکه ملت گیج نشن تو پستاشون (با این اسمای بسیار معمول و آشنا!) بیاین قرار بذاریم هرنفر اول پستش اسم مصری و شناسه سایتی مدیر مورد نظر رو بنویسه اینجوری:
آمن هوتب (اخناتون): هری پاتر
آنخ ماهو : پرفسور کوییرل
یوزارسیف : راجر دیویس
هورن هوپ: استر
زلیخا : آنیتا
آمن هوتب فقید : بارون
الانم تو پست من مونالیزا اضافه میشه: پوتیفار
نکته کنکوری: تو کتاب سینوهه گفته که آمن هوتب به محض رسیدن به سلطنت، خدای جدیدی رو آورده به اسم آتون (تا اون موقع خداشون آمون بوده
)
============
آمن هوتب جوان بفکر فرو رفت. به گذشتگان دور اندیشید و افکاری که در دوران پیش جوانی درسر داشت! آنگاه که ندایی از غیب بر او ارسال گردید!
خلق خدای جدید را در خاطر گذراند، در خاطر گذراندنی!!! و چنین شد که ردایی خونین بر تن کرد، نیمی از سایت را که جملگی اشرار (مرلین به دادم برسه
غلط کردم برو بکس
) بودند بلاکید و کپی خود را به نام آمون هوتب فقید برجای نهاد و از خاکستر خود، آمون هوتب اصلی را دوباره سازی نمود.
نامه ای به پوتیفار نوشت و او را به نوشتن اخبار جدیدی برانگیخت تا بر سر در سایت آگهی کند:
نقل قول:
سلام مهمان محترم.
برای آشنایی با سایت و اهداف و برنامه های ما لطفا قسمت درباره سایت جادوگران را بخوانید.اگر مايل به عضویت در سايت بوديد ابتدا شرایط عضویت در سایت را در هنگام ثبت نام به دقت مطالعه نموده و سپس با استفاده از لیست شخصیتهای گرفته شده و گرفته نشده يكي از شخصيتهای گرفته نشده را انتخاب كرده و ثبت نام كنيد. توجه کنید که به هیچ عنوان نمی توانید برای ثبت نام از شناسه ای شبیه شخصیت هایی که در سایت وجود دارند استفاده کنید. لطفا هر سوال يا نظري داشتيد از قسمت صفحه کمک و راهنما با ما تماس بگيريد. با تشكر
پوتیفار را امر فرعون خویش، خوش آمد یا نیامد، به وی ربطی نیامد! لیکن اطاعت امر به جای آورده، بر سر در سایت اطلاعیه را آویزان نمود و بر جارچیان تکلیف فرمود که در سایت های دیگر بانگ برآرند و رونق اولین سایت هری پاتریست ها را موجب گردند.
سایر مدیرکان سر در دروس خویش داشتند و غم دنیای جادو نداشتند. آن یک که غم داشت، کامپیوتری داغان داشت،
بدین مدرک!!! ، آن یک تیلیفونی قطعیده داشت و زلیخا را نیز، غم درس فرا گرفته بود و یوزارسیف از یاد برده! (باز هم به همان مدرک!)
آنخ ماهوو چنان دید که آمون هوتب هنوز گیج می زند، گیج زدنی! شال و کلاه خود بر جالباسی آویزان نموده، ماموران تایید را فرمود که در تایید کاربران تازه وارد به ایفای نقش، سخت گیری چندانی از خود به در ننمایند.
سنای مصر (سایت) - جمع اشرافاشراف سایت جلسه ای اضطراری در مجلس سنا ترتیب دادند. با حضور سیاه قلب ترین اشراف زادۀ مصری، هوکیوس که ریاست سنا را به عهده داشت، همگی قیام کردند و دوباره بر جایشان نشستند.
هوکیوس، که مردی با قدی کوتاه ولی خشونت بسیار بود، نگاه نافذ خود را به سناتورهایی که به صورت نیمدایره در برابرش نشسته بودند دوخت و با صدایی غضبناک شروع به سخنرانی کرد:
- در حیرتم که شما اشراف مصر، که بیشترین ثروت مصر را دارا هستید، در برابر بدعتی که این پادشاه ظالم در دین ما گذاشته سکوت کرده اید و دم بر نیاورده اید! آمون از شما راضی نخواهد بود، تا زمانی که این آتون را از سر راه برنداشته اید!
یکی از اشراف که معاون هوکیوس نیز به شمار می آمد و بسیار نزد او محبوبیت داشت، به خود جرات داد تا نظر دهد:
- ریاست محترم سنا! لازمست به عرض برسانم که آتون از طرف آمون هوتب حمایت می شود و چه کسی را یارای مخالفت دربرابر فرعون بزرگ مصر است؟
هوکیوس مشت خود را محکم بر روی میز کوبید:
- خاموش بلیزیوس! کفر می شنوی و بر شنیدن آن راضی هستی و بر رضایت خود بهانۀ ترس از پادشاه می آوری؟
بلیزیوس آهسته در گوش هوکیوس زمزمه کرد: حالا جوگیر نشو تو هم! جرات داری جلو عله وایسی؟
هوکیوس:
بلیزیوس: خوب دیگه! منم همینو میگم!
هوکیوس دوباره مشت خود را محکم بر روی میز مقابلش کوبید:
- امر می کنم تا جدیدترین برنامه آمون هوتب را برای ادارۀ مصر، برایم بیابید!
بلاتریوس لسترنجیوس، که مامور اکتشافات سنا بود، طوماری از پوست آهو در برابر هوکیوس گستراند:
- ریاست محترم سنا، لازمه به عرض برسونم که قراره برای اعضایی که می خوان به ایفای نقش وارد بشن، سختگیری رو کمتر کنن.
بلیزیوس دوباره در گوش هوکیوس زمزمه ای (اینبار واقعا یواشکی! منم نتونستم بشنوم
) کرد و هوکیوس به علامت موافقت سر تکان داد:
- بر شماست که در گروه تایید رخنه کنید و تنها اصیل زادگان را اجازۀ ورود به ایفای نقش بدهید.
اعضای سنا درحالیکه درمورد نحوۀ اجرای دستور فکر می کردند، پراکنده شدند.