<p>سلام.من ميخوام يه عنوان با عبارت :قدح انديشه (بهترين خاطره از هري پاتر)‌ باز كنم كه توش اعضا بهترين خاطره ي خودشونو از هري پاتر بنويسن.حالا اگه دوستاشين ميتونيين تاييدش كننين.فكر مي كنم جالب باشه. ممنون&nbsp;</p>

دوست من جای این تاپیک توی انجمن قدح اندیشه است . اونجا درخواستتو بده . ممنون موفق باشی مگی

ناظرین عزیز:
من می خواهم عنوانی باز کنم به این اسم:((معجون های دلخوه جادویی))که می پردازه به این موضوع که هر کسی قصد استفاده از چه معجونی داره و به چه دلیل؟ اگر فکر می کنین عنوان جالبیه لطفاً مجوز بدین!
ارادتمند شما
لاوندر براون
مجور داده شد لطفا تاپیکتو بزن اگه فعال نبود قفل میشه ولی خوبه فکر کنم خوب بشه به شرط اینکه پست های تک خطی توش نخوره !
مگی

من برای تاپیک"اندر احوالات علی فاضل"که راوی داستانای هری پاتر تو ایرانه نیاز دارم به مجوز.........

حالا هر جور صلاحه
تایید شد! تاپیک باز شد !

سلام

مثل اینکه مدام باید پست پشت سر هم بزنم.

دوست عزیز، ممنون از اینکه به یاد ناظرین قدیمی هستید و تاپیک زیبایی زدید. منتهاش لازمه نکتۀ مهمی رو گوشزد بکنم.

شناسه نارسیسا بلک old اولین نارسیسایی بودن که نظارت این انجمن رو برعهده داشتن. بسیار پیشتر از نارسیسا مالفوی old** که شما توی لیست آوردید.

ممنون میشم اگه (حالا که دارین کار به این زیبایی انجام میدین) زیبایی کار رو تکمیل کنین و این شناسه ها رو سر جاهاشون بذارین.

نارسیسا مالفویی که شما توی لیست آوردین، ناظر کمکی آنیتا دامبلدور بود و مطمئنا به پای نارسیسای قبلی تر نمی رسید.

ممنون
ممنون که خبر دادی اگه مشکل دیگه ای هم بود بگو تا درستش کنم .

جسارتا:

شاید لینک شناسۀ لارتن کرپسلی به دردتون بخوره؟

فعلا.

بازم دمت گرم !

سلام

همونطور که می بینید، جو به شدت «جوگیرشدن» در سایت به وجود اومده و رو به رشد هم هست.

جوگیری مدیر شدن... جوگیری وزیر شدن... جوگیری دعوا کردن... جوگیری نقد کردن شخصیت ها و ...

در این راستا، و با توجه به اینکه جزو تعریف این انجمن:

نقل قول:

هست، می خوام تقاضای زدن یه تاپیک رو بگیرم. یه تاپیک کاملا جوگیرانه با نام:
من مدیر می شوم.

اون شکلک هم خیلی مهمه و اگه بشه توی اسم تاپیک آوردش خیلی خوب میشه.

کلا یه تاپیک طنز هست و درمورد شاخصه های مدیر شدن توش داستان می نویسیم و داستان همدیگه رو ادامه میدیم.

کاملا به روز و آپدیت هم هست و با روند فعلی جادوگران، گمونم تا مدت ها سوژه داشته باشه.

مجوز زدنش رو میدین؟
با اجازه ی مرلین مک کنین ! مجوز داده شد !

ویرایش زیر ویرایش ناظر؟ چه جسارتااااااااااا
به هرحال، حالا که همچین جسارتی کردم پس حرفمو می زنم.

که برای دادن مجوز تاپیک به اجازۀ مرلین مک کینن نیاز داشتید؟
خوبه. مرلین مک کینن اولین قربانی من خواهد بود.
همینجا بگم این یه حرکت نمادین بود که بگم من نخواستم جای مرلینو تو هری پاتر به زبان فارسی بگیرم تاپیکتو بزن حالا ! ! ! ! پایان

والا در موردِ دوست گرامی اگر من هم با شما دوستم که به جا نمیارم میتونید معرفی کنید ولی اگر شما با من احساس دوستی میکنید فبها، باز هم هیچ مشکلی نیست، هر چی دوست دارید صدا بکنید، ولی من همیشه معنی واقعی کلمات رو در نظر میگیرم و تعارفی تو کار نیست.
اما در مورد این که کسی واقعا دلش نخواد نظر بقیه رو بشنوه این خیلی مسئله ی عجیبی که من می بینم چون همه دوست دارن فید بک بگیرن بابت کارهاشون، چون می نویسن تا پیشرفت کنند، وگرنه خوب برای چی اینجا می نویسند میرفتن تو یه جای خصوصی می نوشتن، اتفاقا بر عکس چیزی که فکر میکنید طبیعی ترین حقوق انسان تو یک جامعه نقده، اگر مثلا من میرفتم گوشه ی خونه ام میشستم اینها رو می نوشتم کسی حق نداشت به من خُرده بگیره، ولی وقتی من این رو عمومی میکنم همه حق دارند هر چی که دلشون خواست بگن. این تعریفه دموکراسیه اصلا. مثل این میمونه که من یک کتاب چاپ کنم به روزنامه ها بگم حق ندارید بدون رضایت من نقدش کنید! که کاملا دور از منطقه.
در مورد موافقت و مخالفتِ شما هم به نظر من بر عکس متوجه ی قضیه شدید، مثال خیلی کارها رو راحت میکنه گه گاه، مثل این میمونه که ماشینی خراب باشه یکی بخواد تعمیرش کنه شما بگید باید روی این مسئله فکر کنیم و نظرمون رو بهتون ابلاغ کنیم، البته شاید بخواین بگین اصلا نخوایم تو این منطقه ماشین تعمیر بشه ولی این دیدگاهِ شما(منظور نارسیساست) کمی متفاوت با این مسئله بود.
در کل البته من اصلا حرص نقد کردن رو ندارم، شما هم اصلا ضعف نداره کارتون که بخواد کسی بهتون اضافه بشه و کارتون رو خوب انجام میدید فقط تلاشیه که کمی متفاوت از چهار چوب های که ساختید فکر کنید به عبارتی یه زاویه ی دید دیگه نگاه کنید، من هم که اصلا خودم نه در آینده اینجا می مونم نه احتمال داره کار کس دیگه ای رو نقد کنم همین طوری داشتم داستانِ فرهاد رو میخوندم چشم به اون ها افتاد کمی حرصم گرفت که چرا اینجوریه اینجا و اصلا انگاری تو یه طاقچه ی کتابخونه ام آثار م.مودب پور رو کنار گارسیا مارکز گذاشته باشند. یه جوری توهین به خواننده های تاپیک یا همه ی کسایی که داستان کوتاه می نویسن بود.اما این ایده ی نقد عمومی که یه چیز کاملا مرسومه، چون اول باعث میشه هر چیزی نوشته نشه دوم افراد بیشتری در نقد تلاش میکنن خوب به چیزهایی که می نویسن و از بقیه میخونن هم کم کم عقیده پیدا میکنن و اون ایرادات رو تو داستان های خودشون کمتر میشه و کم کم از بین میره. دقیقا علت پیشرفت ادبیات تو یه کشور های اروپایی و آمریکایی هم همین بوده، صد ها نقدی که روی اثر میشه، نویسنده موظف میشه از کارهاش دفاع کنه و منتقد هم مجبور میشه با دقت بیشتری کار کنه و اعتبار کسب کنه پس این ادبیات رشد پیدا میکنه اما کاری که فقط نوشته بشه تا نوشته شده باشه همیشه تو یه سطح میمونه

با گفته ي لوسيفر مبني بر اينكه خب مسلما نه بنده خيلي اگاه هستم، نه x و نه y ، موافقم و خب مسلما اگر يك نوشته از چند ديدگاه مورد بررسي قرار بگيره خيلي بهتر خواهد بود.


اما حرفي كه نارسيسا زدن بسيار به جا بود:

" اگرم کسی دلش نخواد پستش نقد بشه، هیچکس حق نداره بدون رضایت اون شخص، پستشو نقد کنه (حتی ناظر انجمن!). اینا جزو حقوق اولیۀ انسانی هرفرد در جامعۀ کوچیکی که اسمشو سایت گذاشتیم هست. "


و فكر ميكنم كه بهتر باشه:

تاپيكي ايجاد بشه، و وقتي كسي اجازه داد( تاكيد ميكنم اجازه دادو در خواست كرد) كه پستش نقد بشه، دوستاني كه تمايل دارن در مورد اون پست مباحثه كنند، در اونجا آزاد باشند كه با رعايت احترام، پست رو سلاخي(!) كنند!!!!

به لوسیفر عزیز:

دوست گرامی (می تونم دوست گرامی خطابتون کنم دیگه؟) اگه کسی دلش بخواد، شخصی غیر از ناظرین، پستش رو نقد کنه، می تونه پایین پستش بنویسه که می خوام فلانی پستمو نقد کنه. در این صورت، همون فلانی میاد تو ساتورستان نقد، و پست اون بنده خدا رو نقد می کنه.

اگرم کسی دلش نخواد پستش نقد بشه، هیچکس حق نداره بدون رضایت اون شخص، پستشو نقد کنه (حتی ناظر انجمن!). اینا جزو حقوق اولیۀ انسانی هرفرد در جامعۀ کوچیکی که اسمشو سایت گذاشتیم هست.

بنابراین وجود اون تاپیک که شما می فرمایید، کاملا غیرضروری و اضافی هست. با اینحال، عرض کردم:
نقل قول:

و آنیت، ناظر همکار من یعنی خانم: آنیتا دامبلدور، هستن.

درنتیجه اگه ایشون موافق باشن، من از مخالفت خودم کوتاه میام.

به مری باود عزیز:

نقل قول:
این فرمایش شما با:
نقل قول:
تضاد کامل داره!!!!!!!!!
مگر اینکه بفرمایید منظورتون کنایه زدن به برخی دوستان بوده، که دراینصورت، تاپیک ارتباط با ناظرین، جایی برای بیان گوشه کنایه های شخصی و دوستانه نیست. اینجور چیزا در قالب رول، یا داستان کوتاه، یا داستانک، یا هرچی که توی تاپیک ها بشه نوشت بیان میشن. و البته شما در این زمینه از من واردترین.

و اما:
نقل قول:
اینجا زیر ذره بین هست! مطمئن باشید. منتها یکی از دوستان منو قانع کردن که «داستانک» جزو زیرمجموعۀ داستان کوتاه قرار میگیره و به همین دلیل، تذکری به کسی داده نشد.

و ابدا ایرادی نداره که شما داستانکتون رو، برای مخاطب خاص بنویسید. یه نویسنده اجازه داره احساسات، عواطف و افکارش رو درقالب نوشته هاش بیاره. کسی نمی تونه به شما بگه چی بنویسی یا چی ننویسی.

تمام عزیزان کاربر (چه اعضای ایفای نقش و چه خارج از اون) در انجمن مطالب اشتراکی آزادن هرچی دلشون خواست بنویسن، به شرطی که:

1- از موضوع تاپیک خارج نشن.

2- به کسی توهین نکنن.

هیچ کدوم از پست های شما این دو قانون رو نقض نکرده بودن که تذکری لازم داشته باشن.

موفق باشید.

من نظرمو اینجا میگم بعدش یا پاک میشه یا پاکش میکنم !

لوسیفر تابلو نکن دیگه ، تو چرا تو ایفای نقش نیستی راستی؟
نه باب پیشنهاد دوستانه چیه ، این آخر یکی از پستهای من توی تاپیک خاطرات مرگخوارانه ! آنجا به همین سبک تموم میشه ... من اینم با گفتن به یکی رفتم دقیقاً همینطوری نوشتم !

دومی هم برای نتیجه امتحان یکی بود ، البته خیلی معلوم و مشخص بود که داره چیزی رو چک میکنه !

جفتشم چون در عرض بیست ثانیه بری اعصاب خورد کردن طرف بود ، دستور زبانش رو بیخیال

اما بازم ممنون ، دفعات بعدی حتماً دقت میشه که اینطور نباشه ... من چون زیر زره بین نبود یکم بی ملاحظه گی کردم ...

مرسی !


اما من خوبه نوشتم نقد رو منظوری در موردش ندارم ! بازم نارسی عزیز اومد گفت نقد !

خب این که چرا باید یک تاپیک عمومی برای این که بار باشه علت واضحی داره، شما ما اینجا که منتقد حرفه ای نداریم، هر کی بسته به نقطه نظراتِ خودش میاد یه سری پیشنهاد ها رو میده یا یه سری ایراد ها رو از کار میگیره، طبیعی یکی دو نفر نه وقت نقد همه ی داستانک ها رو دارن، نه دیدگاهشون انقدر بازه که بتونن از چند منظر به یک مقوله نگاه کنند و ممکنه در زمینه هایی اطلاعات داشته باشند و در زمینه هایی هم نه، پس یه جای عمومی بهتر چرا که هدف از نقد کار فقط خوندن یک نفر ممکنه نباشه و خیلی های دیگه هم میتونن استفاده کنن و پیشاپیش جلوی همچون اشکلاتی رو تو کارهاشون بگیرن.
داخل پرانتز (باز هم میگم اول دو تا کارِ شما داستان نبود:دی از ادبیات خارج بود، بعدش کم داستان ندیدم با مخاطبِ خاص نوشته شده باشه یا نسبت به موضوعِ خاصی، ولی هنرِ داستان نویسی به همینه وقتی موضوعی داریم که حالا اصلا برای دیگران مفهومی داره یا نداره حداقل با روایت و نثر قابل توجه ای اون رو بپرورونیم، نه به این شکل خام مثلا یه پیشنهاد دوستی رو بیایم به عنوان داستان بذاریم تحویل "همه" بدیم)