راجر عزيز سلام
گويا اگه اشتباه نكرده باشم، مسئوليت مرگخوار كردن و محفلي كردن كاربران بر عهده ي شماست.
حالا يه سوالي هستش كه چند وقته ذهنم رو خيلي به خودش مشغول كرده...در ابتدا از پرفسور كوييرل بسيار عزيز پرسيدم و ازشون خواهش كردم كه از جانب خودش مطرح كنه. ولي چون قضيه لاينحل باقي مونده، مجدد و جسارتا
خودم ميپرسم.
همه ي اينا كه گفتم راجع به اين موضوعه:
طبق
قوانين ايفاي نقش مرگخوار شدن يه شخصيت محفلي كتاب ممنوعه!
هري پاتر گفته:
نقل قول:
4-اعضای ایفای نقش میتوانند با مرجعه به دو انجمن محفل ققنوس و خانه ریدل ها به ترتیب به عضویت دو گروه "محفل ققنوس" و "مرگخواران" دربیایند. برای این منظور باید شخصیت های مرتبط با هر گروه را داشته باشید یا اینکه شخصیت خود را به نوعی با گروه های فوق مرتبط کنید. در ضمن اگر کسی شخصیتی را که در کتاب های هری پاتر به عنوان مرگخوار معرفی گردیده است، دارا باشد نمیتواند به عضویت گروه محفل ققنوس دربیاید و بالعکس.
خب با اين اوصاف، تعجب ميكنم از شما كه چرا مرگخواريت
اين كاربر رو تاييد كردين؟
در كنار درياچه ي نقره ايي قدم ميزنم
و با بغضي که مدتهاست گلويم را ميفشارد، رو به امواج خروشانش مي ايستم
و در افق،
طرح غم انگيز نگاهش را ميبينم،
كه هنوز هم اثر جادويي اش را به قلب رنجورم نشانه ميرود..
كه هنوز نتوانستم مرگ نا به هنگام و تلخش را باور كنم..
كه هنوز بند بند اين تن نا استوار به نيروي خاطره ي لبخند اوست كه پابرجاست..
با يأس يقه ي ردايم را چنگ ميزنم و در برابر وزش تند نسيم،
وجودِ ويرانم را از هر چه برودت و نيستي حفظ ميكنم..
از سمت جنگل ممنوعه، طوفاني به راهست
و حجم نامشخصي از برگ و شاخه ي درختان مختلف را به اين سو ميآورد..
اخم ميكنم تا مژگانم دربرابر اين طوفان،
از چشمان اشكبارم محافظت كند..
شايد يك طوفان همه ي آن خاطره ي تلخ را از وجودم بزدايد..