هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۰۷ پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۸۷

آندرومیدا بلک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۳۸ چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۲:۵۷ جمعه ۱۴ فروردین ۱۳۸۸
از پیش رفقا
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 16
آفلاین
نام :پنه لوپه كليرواتر

رنگ مو :قهوه ای مایل به قرمز تیره

رنگ چشم :عسلی تیره.

سن:از یک خانم سنش رو نمی پرسند .

سایر ویژگی های ظاهری:قد بلند، خوش هیکل ،بسیار زیبا .

وِیژگی های اخلاقی:بسیار مغرور اما خوش سخن و مودب.

گروه :ریونکلاو

توضیحات شخصیت :پنه لوپه کلیرواتر دوست پرسی و ارشد ریونکلاو بود.او سال های اخر هاگوارتز را به خوبی سپری کرد و بعد به آرزوی دیرینه ی خود یعنی کار کردن در سازمان اجرای قوانین جادویی در وزارت خانه رسید .

تایید شد!


ویرایش شده توسط پنـه لوپه کلیرواتر در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۱ ۱۷:۲۰:۴۸
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۱ ۱۷:۴۸:۲۱

همه چی فدای رفیق!

-------

.
"پایان سکوت.. گفتنی ها را باید گفت!"


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۴۷ سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۷

بیدل آوازخوانold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۹ یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۴:۱۲ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۸
از همین دو رو برا
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 69
آفلاین
نام : بیدل آوازه خوان ( اگر ممکنه در تائید اسم من رو در شناسه فقط بیدل بزارید . ممنونم )

گروه : راونکلاو

معرفی شخصیت : از بیدل نقال ، روایات زیادی به جز یک دسته از داستان هایی جهانی برای کودکان باقی نمانده است. وی در سده دوم جادوگری در خانواده ای ماگلی در دهکده برناموف دیده به جهان گشود.

از دوران کودکی و نوجوانی وی هیچگونه اطلاعاتی در دسترس نیست.

وی در سن سی و هفت سالگی اولین داستان خود را با مضمون پرنده طلایی بر روی کاغذ آورد و بعد از این نوشته با توجه به خیل کثیر علاقه مندان به نوشته های او ، نویسندگی برای کودکان را به طور جدی شروع کرد. از سری داستان های مشهور او میتوان به قدیسان مرگ بار اشاره نمود.

همچنین بیدل علاوه بر داستان نویسی نقاشی نیز می نمود... از نقاشی هایی که وی از خودش ترسیم کرده بود می توان به حدودی از چهره وی رسید. ابروان پرپشت و یک دست ، چشمان پرشور و براق و لبخندی مرموزانه که هیچ گاه از لبان باریک و بلندش رخت بر نمی بست.

سرانجام وی در طاعونی که در آن زمان رایج شد در سن هفتاد و پنج سالگی مبتلا به این بیماری ویروسی شده و جان به جان آفرین تسلیم کرد.

تایید شد!


ویرایش شده توسط فیدل در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۹ ۱۹:۴۹:۲۰
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۳۰ ۱۲:۵۳:۱۷

ان زمان که بنهادم سر به پای ازادی
دست خود ز جان شس�


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۱۲ یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷

ليسا  تورپين


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۷ یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۵۴ پنجشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۹
از زير بارون...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 124
آفلاین
سلام.لطفا شناسه ي قبليم يعني آليشيا اسپينت رو ببندين.
مرسي
***

نام:ليسا
نام خانوادگي:تورپين
گروه:ريونكلا

ويژگيهاي ظاهري :قدم بلنده و لاغرم و موهاي قهوه اي خيلي روشن دارم البته رنگ موهامو زياد تغيير مي دم . چشمام هم همرنگ موهام هستن.

ويژگيهاي اخلاقي:مهربون و خوش اخلاق و درس خون و...

علاقمنديها:به كوييديچ علاقه دارم و كتاب هم زياد مي خونم. باهوشم و به درس علاقه ي زيادي دارم.

توضيحات اضافي:چوبدستيم مغز از پر و ریسه قلب ققنوس و چوب از جنس درخت گردوئه.

راستي مي خوام به كوييديچ برم و به عنوان مهاجم بازي كنم براي همين يه جاروي آذرخش خريدم.

***
ديگه فكر كنم توضيحاتم كافي باشه نه؟

تایید شد!


ویرایش شده توسط ليسا تورپين* در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۷ ۱۴:۲۰:۲۶
ویرایش شده توسط ليسا تورپين* در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۷ ۱۵:۱۷:۴۱
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۷ ۱۷:۵۱:۲۹

[b][color=0066FF] " تا دنیا دنیاست آبی مال ماست / ما قهرمانیم ج


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۳۸ شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۷

آلیشیا   اسپینت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۸ پنجشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۷:۳۹ جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۸۷
از يه جاي عالي!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 46
آفلاین
سلام
من مي خواستم شخصيتمو تغيير بدم!
اين معرفي شخصيت جديدمه.راستي تو فرهنگنامه ليسا رو نوشته بود ليزا ولي تو ليست شخصيتها نوشته بود ليسا!اگه ميشه همون ليسا رو بذارين!
مرسي
*****
*****
نام:ليسا
نام خانوادگي:تورپين
گروه:ريونكلا

ويژگيهاي ظاهري :قدم بلنده و لاغرم و موهاي قهوه اي خيلي روشن دارم با چشمايي همرنگ موهام!.

ويژگيهاي اخلاقي:مهربون و خوش اخلاق و درس خون و...
علاقمنديها:به كوييديچ علاقه دارم و كتاب هم زياد مي خونم. باهوشم و به درس علاقه ي زيادي دارم.

توضيحات اضافي:چوبدستيم مغز از پر و ریسه قلب ققنوس و چوب از جنس درخت گردوئه.
براي كوييديچ هم مي خوام به كوييديچ برم و به عنوان مهاجم بازي كنم براي همين يه جاروي آذرخش خريدم.

ديگه فكر كنم توضيحاتم كافي باشه نه؟

لطفا با شناسه جدید خودتون رو معرفی کنید.


ویرایش شده توسط آلیشیا اسپینت در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۶ ۲۱:۵۱:۳۴
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۷ ۱۲:۵۰:۴۲


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۳:۴۶ جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۸۷

کلنل فابستر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۱۵ سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۰۴ شنبه ۱ فروردین ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 7
آفلاین
*كلنل فابستر (ماگل بازنشسته اي كه عمه مارج سگهايش را به دست او ميسپرد)

____________

نام كامل : كلنل اسپيريت فابستر
گروه : هافلپاف
مشخصات كوتاه شخصيت : كلنل فابستر ، باز نشسته ي ارتش انگلستان است و در دوران خدمتش در جنگ هاي فراواني شركت داشته است ، وي به خاطر گلوله اي كه در يكي از جنگ هاي داخلي به نخاعش اثابت نمود ، توانايي راه رفتن را از دست داد و از ارتش كناره گيري كرد ، او هم اكنون در خيابان پرايوت درايو زندگي ميكند و بزرگترين مشغله اش نگهداري از سگ هاي عمه مارج است.

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۶ ۱۷:۴۲:۰۴


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۰۶ پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۷

مگان جونز old9


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ یکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۴:۴۴ شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۷
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 15
آفلاین
نام: مگان
نام خانوادگی : جونز
گروه:هافلپاف
چوب جادو : 29 سانتی متر از چوب سپیداربا مغز پر سیمرغ
علاقه مندی ها :کوییدیچ و تغییر شکل
قابلیت ها : انیگماتور (تغییر شکل دهنده )
مدل جارو :شهاب 206
موهایم رنگ ثابتی ندارند ولی اغلب دوست دارم آبی باشن لاغر م . مهربونم و عاشق گروهم هستم سپر مدافع من گنجشک و.......دیگه همین

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۴ ۱۷:۴۱:۴۷


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۲۸ سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۷

الستور مودیold3


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۰۶ یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۵۶ شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 55
آفلاین
نام: الستور مودی
سن: آوریل 1950، 59 سال
وضعیت ظاهری: یک چشم جادویی داشتم که وقتی فکر کردم مردم، آمبریج برش داشت..بعدشم پاتر خاکش کرد...پام قبلا لنگ بوده،الان نیست! من اون ادم قبلی نیستم....
وضعیت رفتاری: قبلا عقایدم یه جوری بودم که کارآگاه بودم..ولی الان؟؟گفتم که خیلی فرق کردم...

وضعیت زندگانی!: چند سالی میشه که فکر می کنن من مردم...حتی دنبالمم هم نگشتن...خوب همون طور که می بیند خلاف انتظار همه...من زنده ام...مودی زنده اس!
چوب دستی:چوب گردو 18 سانتی متر، با موی تک شاخ
علاقه مندی ها: مدت هاس که وقت کار اضافی نداشتم...
شرح حال: همه چی از اون شبی که داشتیم پاتر رو می بردیم جای امن شروع شد...همه چی داشت به خوبی پیش می رفت که درگیری پیش اومد....خیلی سریع بود...از همه طرف طلسم بود که طرفمون میمود...یکیشون درست از بیخ صورتم رد شد...باعث شد چشمم رو از دست بدم... خیلی سخت بود...بدون چشم جادویی، یکی از مهمترین توانایی هامو از دست داده بودم...هم باید مواظب بیل می بودم..هم خودم،چند تا طلسم مرگبار سمت بیل فرستاده شد، اونا رو دفع کردم، ولی از پشت طلسمی بهم خورد که چوب دستیم از دستم افتاد ..بعدشم از روی جارو به پایین پرت شدم،وقتی چشممو باز کردم،کنار رودخونه ای افتاده بودم،دهکده ای ماگلی رو توی دیدم می دیدم،دوباره از حال رفتم،این بار وقتی چشممو باز کردم،توی رخت خواب خوابیده بودم...و این چنین بود که من از مرگ نجات پیدا کرده بودم...ماه ها بدون اینکه بدونم کی هستم و گذشته ام چی بوده توی اون دهکده در کنار ماگل ها زندگی می کردم،تا اینکه روزی اتفاقی دور از دهکده، چشمم به روزنامه ای افتاد و همه ی گذشتم ام عین برق از جلوی چشمام گذشت.. :proctor: ...باورش خیلی سخت بود...ولی حقیقت داشت،من، الستور مودی، کارآگاه کارکشته، هنوز زنده بودم ...ولی هیچ کس...هیچ کس از دوستانم دنبال من نگشت....هیچ کس...
و من، الستور مودی، هنوز زنده هستم...برای شما مدت هاست که مرده ام...ولی به زودی همه چیز تغییر خواهد کرد.

تاييد شد


ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۳ ۱۲:۱۵:۳۳


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲:۳۰ سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۷

سپتیما


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۳۵ جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۴:۲۳ چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۹
از جایی دور ،دور تر از همه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 79
آفلاین
نام : سپتیما
نام خانوادگی :ویکتور
سن :میانسال
تاریخ تولد:1936
جنس:زن
رنگ چشم:خرمایی ای (دارای عینک میباش)
مو:قهوه ای و نچندان بلند
ظاهر:قدی متوسط
کویدیچ:ورزش مورد علاقه ام
چوبدستی:13 اینچ طول و دارای پر ققنوس ،انعطاف پذیر از چوب درخت سرخدار
علاقه ها:علاقه ی زیادی به ریاضیات جادویی دارم ،از دیدن بازی کویدیچ لذت می برم
جارو:یک آذرخش دارم
توانایی ها:جادوگری توانمدم ،استعداد زیادی در ریاضیات جادوگری دارم
توضیحی کوتاه درباره ی من:
پدر من یک پروفسور مشنگ بود که در طی یک پروژه با مادرم و دنیای جادوگری آشنا می شود و این آشنایی باعث ازدواج و به دنیا آمدن من می شود. مادرم در زمانی که من سه سال داشتم در یکی از تحقیقاتی که(به قول پدرم برای جن های بانکدار )در مصر انجام می داد توسط ده رباینده ی جادوگر که او را محاصره کرده بودند گشته می شود ولی از ریاییده شدن جیز هایی که آنها می خواستند بدزدند جلوگیری می کند.
پدر من تمام سعی خودش را برای خوشی و راحتی من انجام داد و نقش هم پدر و هم مادر را برای من ایفا کرد وقتی به هاگوارتز رفتم ،در آنجا شروع به تحصیل در گروه راونکلاو کردم . شاگردی زرنگ در میان شاگردان هاگوارتز بودم .
در دوره ای که من در هاگوارتز تحصیل می کردم راونکلاو 5 دفعه بالاترین امتیاز را در آخر سال آورد . بعد از دوران تحصیلی به همراه بهترین دوستم که قرار بود با هم ازدواج کنیم در وزارت سحر وجادو در قسمت کار آگاهان مشغول به کار شدیم ولی در یک در گیری درست یک هفته مانده به تاریخ ازدواجمان کشته شد. بعد من از وزارت سحر و جادو استعفا دادم و در خانه نشستم دو ماه بعد دامبلدور از من خواست به هاگوارتز بیایم و معلم ریاضیات جادویی شوم به خاطر اصرار های پدرم و همین طور دعوت چندین باره ی دامبلدور و تشویق دوستانم و عشق من به ریاضیات جادویی این شغل را قبول کردم و به هاگوارتز بر گشتم .
پ.ن. بهترین شاگردی که داشتم هم هرماینی گرنجر بوده است.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
با تشکر پروفسور ویکتور

دوست عزیز در فرهنگنامه نوشته شده:
پروفسور سپتیما وکتور (یا ویکتور)
استاد درس ریاضیات جادویی در هاگوارتز. اسم اول پروفسور وکتور در طرح رولینگ برای نوشتن زندانی آزکابان آمده است؛ ولی این اسم چندان هم معتبر نیست چون اطلاعات دیگری هم در این لیست تا زمان انتشار کتاب تغییر کرده اند.
اگه این شخصیت همون شخصیت باید همین نام نوشته بشه تا تایید بشه چون شخصیتهای ساختگی تایید نمیشن.

ممنون برای راهنمایی من نمی دانستم به اسم واقعی این شخصیت در داستان اشاره شده.

تاييد شد!


ویرایش شده توسط پروفسور ويكتور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۲ ۲:۳۱:۴۴
ویرایش شده توسط پروفسور ويكتور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۲ ۲:۳۸:۴۵
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۲ ۱۲:۵۶:۴۲
ویرایش شده توسط پروفسور ويكتور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۳ ۰:۳۷:۵۵
ویرایش شده توسط پروفسور ويكتور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۳ ۰:۴۱:۲۵
ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۳ ۱۲:۱۵:۱۴

تصویر کوچک شده

[i][size=small][color=FFFF00]If you wish for something long enough, it will definitely


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۴۵ پنجشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۷

آنجلینا جانسونold2


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۶ یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۴۵ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۱
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 31
آفلاین
نام : آنجلینا جانسون
گروه : گریفندور
من قدم بلنده. پوستم تیره است و موهام مشکیه. البته اکثرا موهامو می بافم.
من خصوصا مهربونم ولی اون وقتا که تو هاگوارتز کاپیتان کوییدیچ بودم از دست بازیکنا کفری می شدم که البته حقم داشتم. ولی کلا اعصابم آرومه.
چوبدستیم از جنس چوب درخت انار و موی تک شاخه. جارومم جدیدترین مدل آذرخشه.
من عاشقه کوییدیچم و درس ورد های جادویی هم خیلی دوست دارم.
من دورگه ام. با جرج ویزلی ازدواج کردم و یه دختر به اسم رکسانا دارم. تو تیم کوییدیچ انگلستان هم به عنوان مهاجم بازی می کنم. سپر مدافعم هم شکل اسبه. دیگه سوالی ندارید؟

تایید شد!


ویرایش شده توسط آنجلینا جانسون. در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۸ ۱۷:۱۲:۱۷
ویرایش شده توسط آنجلینا جانسون. در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۸ ۱۷:۱۴:۲۹
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۹ ۱۸:۲۲:۴۵

"دایره زندگی مربعی است که سه ضلع دارد ، عشق و


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۴۰ پنجشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۷

مگان جونز old9


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ یکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۴:۴۴ شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۷
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 15
آفلاین
اسمم اگنس تانکسه و عضو گروه هافلپافم . مادرم میگفت اصل و نسب داریم در واقع من دختر عموی پسردایی عمه بزرگه ی تانکس هستم.
چوب دستی من 29 سانتی متری دارای مغز پر سیمرغ به رنگ آبی و ساخته شده از چوب درخت جادویی کنار چشمه ی آب حیاته . خودمم نمی دونم یه همچین چیزی رو از کجا پیدا کردن .
من تغییر شکل دهنده و سپر مدافعم........... به شکل خرمگسه. نخندین ...ااه. زیاد رومانتیک نیست ولی خیلی بدرد بخوره.
عاشق کوییدیچ و کرکری خوندن برا ی بچه پرروها هستم . خوب دیگه کافییه . زیاد حرف زدم . فعلا.

این شخصیت تو کتاب بود؟ من تو لیست فقط در مورد اگنس یه سری اطلاعات میبینم. میشه لطفا بگی در کدوم کتاب بوده؟ ممنون


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۹ ۱۸:۱۱:۲۴







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.