هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس جادوي سياه فوق پيشرفته ي باستاني
پیام زده شده در: ۲۳:۲۳ جمعه ۲۶ تیر ۱۳۸۸
#59

برتا جورکینز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۷ سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ جمعه ۵ تیر ۱۳۹۴
از قبرستون!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 145
آفلاین
1)

این طلسم که امروزه نام بردن از آن هم ممنوع است باعث مرگ عذاب آور کسی می شود که طلسم به او برخورد کرده. یکی از خواص این طلسم این است که بعد از برخورد به یک جاندار یا یک شی کمانه می کند و تا یک دقیقه هر چیزی را که سر راهش باشد را از بین می برد. خوشبختانه به علت ممنوع بودن نام این طلسم، لرد سیاه نمی توانست از این طلسم استفاده کند. البته به همین دلیل و این که شواهد بسیار اندکی این طلسم را دیده اند، تحقیق در مورد سایر کاربرد های این طلسم غیر قابل ممکن است.

_________________________

2)

تکلیف!



Re: ���� ����� ���� ��� ������� �Ș �������
پیام زده شده در: ۲۲:۴۶ سه شنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۸
#58

ليسا  تورپين


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۷ یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۵۴ پنجشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۹
از زير بارون...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 124
آفلاین
با بررسی در کتاب های قدیمی جادوگری، بگویید که طلسمی که attracproud کشف کرد چیست و چه کاربردی دارد؟

آيزاَوت:

در كتب كهن جادوگري ، اين طلسم در رده ي وحشتناكترين و خونين ترين طلسم ها قرار گرفته است.اين طلسم طوري عمل مي كند كه نه تنها براي فرد قرباني به مدت ده دقيقه هيچ اتفاقي نمي افتد،بلكه او احساس شادي و طراوت هم مي كند!البته اين ده دقيقه فريب دهنده است...

پس از ده دقيقه فرد قرباني،در حالي كه به طور عجيبي خوشحال مي باشد،به طور ناگهاني چشمانش با خون زيادي از حدقه درمي آيند و منفجر مي شوند.و شخص، درد فوق العاده زجر آوري را در چشمان و سر خود احساس مي كند.
سپس به ترتيب خون از تمام قسمت هاي بدن بيرون مي زند.براي مثال در سر قسمتي كه موها روييده يا از گوشها و يا دهان و بيني و ...!

سپس بدن به طور وحشتناكي شروع به تجزيه شدن مي كند و فرد قرباني به طور كامل از بين مي رود.اين طلسم هيچ دفع كننده اي ندارد.

-----------------------***--------------------

صحنه ای که attracproud نامزدش را به قتل رساند را توصیف کنید!

لينك خونين


[b][color=0066FF] " تا دنیا دنیاست آبی مال ماست / ما قهرمانیم ج


Re: ���� ����� ���� ��� ������� �Ș �������
پیام زده شده در: ۱۲:۱۳ سه شنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۸
#57

بیدل آوازخوانold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۹ یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۴:۱۲ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۸
از همین دو رو برا
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 69
آفلاین
1. با بررسي در كتاب هاي قديمي جادوگري، بگوييد كه طلسمي كه Attracproud كشف كرد چيست و چه كاربردي دارد؟ (غير رول)

اسم این طلسم ناکتامیرو است.
این طلسم بسیار پیچیده ومشکل است تا حدی که فقط افراد محدودی مانند:دامبلدور ، ولدمورت ،گریند والد و سریوس بلک در تاریخ ثابت شده که توانسته اند این طلسم را اجرا کنند.

این طلسم نیاز به دقت زیادی دارد چون در صورت بروز کوچک ترین اشتباهی ، طلسم معکوس عمل می کند و خود فرد را از درون متلاشی می کند.

این طلسم به صورت گلوله نقره ای رنگی می باشد که در صورت برخورد با بدن فرد ابتدا پوست بدن وی را ذوب می کند سپس باعث ایجاد موجوداتی در جمجمه می شود که مغز فرد را به ارامی می خورند و همزمان چشمهای فرد فشرده می شوند و می ترکند ، زیان شخص کنده می شود و دندان ها لثته را سوراخ می کنند ؛ در پایان روح فرد ناقص می شود و وی دیگر هرگز ارامش ابدی نخواهد داشت.


2. صحنه ايي كه Attracproud نامزدش را به قتل رساند را توصيف كنيد!که این طور


ان زمان که بنهادم سر به پای ازادی
دست خود ز جان شس�


پیام زده شده در: ۲۳:۴۲ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۸
#56

رابستن لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۳۶ جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۱۱ چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 179
آفلاین
با بررسی در کتاب های قدیمی جادوگری، بگویید که طلسمی که attracproud کشف کرد چیست و چه کاربردی دارد؟

این طلسم بسیار خطرناک است و تنها افرادی می توانند از آن استفاده کنند که کاملا بر جادوی سیاه تسلط دارند . این ورد آرتیوسیوس پاکرونا هست . این طلسم بسیار وحشتناکی است بدین ترتیب عمل می کند که ابتدا شخص درد وحشتناکی را در نواحی استخوانی بدنش تجربه می کند . در این حالت شخص تمام توانایی خود را در تحمل درد از دست می دهد . سپس استخوانها پودر شده و ماهیچه ها انقباض پیدا کرده و تحلیل می روند . در همین حین شخص مرتبا خون بالا می آورد و سرانجام میمیرد . هدف اترک پراود این بود که بتواند از خون شخص استفاده کند و در همین حین خشونتی وصف ناپذیر را نیز تجربه کند . در این طلسم که مرگ تدریجی نیز نام دارد ، فرد چندین طلسم جادوی سیاه من جمله کروشیو و آواداکداورا را همزمان تجربه می کند .
کاربرد آن در مرگ همراه با شکنجه است . شخص می تواند با تسلط به سایر طلسم های لازم ، این ورد را به کار ببندد .

صحنه ای که attracproud نامزدش را به قتل رساند را توصیف کنید!

لینک این تکلیف دیگه !


ویرایش شده توسط رابستن لسترنج در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۲۲ ۲۳:۴۶:۲۸

گیلبرتو تصویری عالی از رفتار ما می دهد . به گفته ی او ، آدم ها مثل هندی ها بر روی زمین راه می روند . با یک سبد در جلو ، و یک سبد در پشت . در Ø


جادوی سیاه فوق پیشرفته سبک باستانی
پیام زده شده در: ۲۱:۲۳ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۸
#55

نارسیسا مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۳:۰۷ چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۰:۱۷ جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 177
آفلاین
تکلیف!

با بررسی در کتاب های قدیمی جادوگری، بگویید که طلسمی که attracproud کشف کرد چیست و چه کاربردی دارد؟


بنا بر مقاله ی موجود در کتاب های سیاه جادوگری,اترک پرود کاشف طلسم ترینسو است.این طلسم بسیار خطرناک بوده و در دسته ی طلسم های فوق ممنوعه قرار می گیرد.کسی که مورد اثابت این طلسم قرار گیرد مرگی بسیار سخت و دردآور خواهد داشت زیرا این طلسم به مهم ترین قسمت وجود او یعنی روحش آسیب می رساند و باعث می شود که روحش درد بکشد و سپس از هم دریده شده و فنا شود.
لازم به ذکر است که در این حالت به هیچ وجه نمی تواند به هورکراکس تبدیل شود البته دلیل این اتفاق معلوم نیست ولی بنا به قربانی های موجود این اتفاق غیر ممکن به نظر می رسد.



صحنه ای که attracproud نامزدش را به قتل رساند را توصیف کنید! ( با توجه به عکسی که در متن تدریس گذاشته شده! )


از سیسی به بلا


ویرایش شده توسط نارسیسا مالفوی در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۲۲ ۲۱:۳۱:۳۵


Re: ���� ����� ���� ��� ������� �Ș �������
پیام زده شده در: ۱۲:۳۳ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۸
#54

ویولت بودلر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۰ یکشنبه ۱ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۵۳ شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
از اون یارو خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1548
آفلاین
1. با بررسي در كتاب هاي قديمي جادوگري، بگوييد كه طلسمي كه Attracproud كشف كرد چيست و چه كاربردي دارد؟ (غير رول)


طلسم مورد بحث آتریوس پراود هست که از لحاظ کارایی شبیه به بوسه دیوانه ساز عمل میکنه با این تفاوت که روح رو ذره ذره میخوره . فردی که این طلسم بر روش اجرا شه دردی نزدیک به کروشیو احساس میکنه با این تفاوت که این درد تا زمانی که طلسم باطل یا به پایان نرسه تمام نخواهد شد . روح فرد به آرامی در طول ِ سالیان از بدنش بیرون کشیده میشه و یکی از اجزای این طلسم که جلوی کشته شدن و مردن طلسم شده رو در این مدت میگیره ، باعث میشه احساس ِ مرگ در تمام وجود شخص مذکور ریشه بدواند . در واقع اتراپراود با این طلسم سه ورد نا بخشودنی ِ کروشیو ، آواداکداورا و گوش به فرمان رو به همراه مجازاتشون یعنی بوسه دیوانه ساز یک جا جمع و زمانش رو طولانی کرده .

از مزایای این طلسم این هست که هرچه روح مقاوم تر و دشمن قوی تر باشه ، زجر ِ این طلسم طولانی تر خواهد بود چرا که بیرون کشیده شدن روح مدت زمان بیشتر طول میکشه . به همین دلیل هم اجرای این طلسم بر روی افراد ضعیف توصیه نمیشه . چرا که پس از چند روز ، شما با یک جسم خاکستری ِ به درد نخور مواجه خواهید شد که به راحتی تسلیم شده .

طبق روایات گفته میشه که حتی خود اتراپراود هم با وجود ِ تمام قسی القلب بودنش نتونست این طلسم وحشتناک رو در طول عمرش روی کسی اجرا کنه ، هرچند طرفداران ِ معدودش معتقدند اترا کسی رو که در حد و اندازه های مقاومت در برابر زجر وحشتناک طلسم باشه پیدا نکرد .

2. صحنه ايي كه Attracproud نامزدش را به قتل رساند را توصيف كنيد!

اینم از این!


But Life has a happy end. :)


Re: ���� ����� ���� ��� ������� �Ș �������
پیام زده شده در: ۰:۱۲ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۸
#53

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۰ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۲۶ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 805
آفلاین
1. با بررسي در كتاب هاي قديمي جادوگري، بگوييد كه طلسمي كه Attracproud كشف كرد چيست و چه كاربردي دارد؟ (غير رول)



آنگلومدیوسو
این طلسم، به شکل پرتو بنفش رنگی هست که سرعت کمی داره.اما وقتی به بدن هدف برخورد میکنه، تمو سلول های درون اون رو میسوزونه.در واقع فرد رو به دردناک ترین مرگ ممکن دچار میکنه!یعنی حس سوختگی تمام بدن و مرگ در اثر همین سوختگی.
کاربرد این طلسم، نخستین بار در قدرت یابی اولین جادوگر سیاه بود.آنفلو میبوی 44 ساله با استفاده از این طلسم، تنها برای ارضای خشم جنون آمیزش، مردم عادی را به قتل میرساند.سالها بعد، لرد ولدمورت تنها یک بار برای به قتل رساندن سرپرستش در پرورش گاه از این طلسم استفاده کرد


2. صحنه ايي كه Attracproud نامزدش را به قتل رساند را توصيف كنيد!

عجب!


seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: كلاس جادوي سياه فوق پيشرفته ي باستاني
پیام زده شده در: ۴:۴۴ یکشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۸
#52

تایبریوس مک لاگنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۱۶ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۹۵
از پیاده روی با لردسیاه برمیگردم
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 314
آفلاین
1. با بررسي در كتاب هاي قديمي جادوگري، بگوييد كه طلسمي كه Attracproud كشف كرد چيست و چه كاربردي دارد؟ (غير رول)

طلسمي كه Attracproud كشف كرد، يكي از راه هاي از بين بردن هوركراكس هم هست و فايندفاير نام داره؛ فايندفاير آتيش نفرين شده هستش كه به شكل هيولا ها، اژدهاها، حيوانات وحشي و مارهاي شعله ور درمياد و تا نابودي همه چيز ادامه پيدا ميكنه.

اين طلسم، همون طلسميه كه بعدها، در زمان لردولدمورت، دو تن از مرگخوارنش در مدرسه ي هاگوارتز اونو به گراب ياد ميدن و اون هم در برابر هري پاتر و دوستانش در اتاق ضروريات از اين طلسم استفاده ميكنه!

2. صحنه ايي كه Attracproud نامزدش را به قتل رساند را توصيف كنيد!

تصویر کوچک شده


در كنار درياچه ي نقره ايي قدم ميزنم
و با بغضي که مدتهاست گلويم را ميفشارد، رو به امواج خروشانش مي ايستم
و در افق،
طرح غم انگيز نگاهش را ميبينم،
كه هنوز هم اثر جادويي اش را به قلب رنجورم نشانه ميرود..
كه هنوز نتوانستم مرگ نا به هنگام و تلخش را باور كنم..
كه هنوز بند بند اين تن نا استوار به نيروي خاطره ي لبخند اوست كه پابرجاست..
با يأس يقه ي ردايم را چنگ ميزنم و در برابر وزش تند نسيم،
وجودِ ويرانم را از هر چه برودت و نيستي حفظ ميكنم..
از سمت جنگل ممنوعه، طوفاني به راهست
و حجم نامشخصي از برگ و شاخه ي درختان مختلف را به اين سو ميآورد..
اخم ميكنم تا مژگانم دربرابر اين طوفان،
از چشمان اشكبارم محافظت كند..
شايد يك طوفان همه ي آن خاطره ي تلخ را از وجودم بزدايد..


Re: ���� ����� ���� ��� ������� �Ș �������
پیام زده شده در: ۱۸:۵۶ جمعه ۱۹ تیر ۱۳۸۸
#51

بلاتريكس لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۱۱ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴
از ما هم شنیدن...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 705
آفلاین
جلسه ی دوم :

بادراد چشم هایش را بسته بود و تند تند حرف می زد:
- من ابدا" کوتوله نیستم. اگه می بینید قدم کوتاهه، به خاطر اینه که باهوش ترین نواده ی راونا، قد کوتاه بوده! من هم از نسل اون نواده هستم! وای لورا تو هم متوجه ریش های بلند و جذابم شدی که اینطوری داری نگام می کنی نه؟

لورا به بادراد چشم غره ای رفت و قلم پرش را از روی تکلیفش برداشت. در همین لحظه لینی که در گوشه ی کلاس نشسته بود و با لونا پچ پچ می کرد، به بادراد خیره شد و پوزخندی زد:
- لابد دلیل وجود این ریش های بلند که هیچ وقتم کوتاه نمیشن اینه که از طرف خانواده ی مادری به یکی از نواده های راونا که بسیار جذاب بود و ریش های بلندی داشت می رسی. مگه نه بادراد؟

کلاس از خنده منفجر شد! بادراد با عصبانیت به لینی چشم غره ای رفت و دامبلدور معترضانه مشتش را تکان داد:
- هی لینی! تو حق نداری به کسایی که ریش دارن اعتراض کنی!

-

در همین لحظه درب کلاس با صدای ترقی باز شد! بلاتریکس لسترنج در حالی که لبخند سردی بر لب داشت وارد کلاس شد و همه ی دانش آموزان ساکت شدند. بلاتریکس به سردی گفت:
- فکر میکنم یک دفعه توضیح دادم که دوست دارم قبل از ورودم به کلاس، سر جاهاتون نشسته باشید. اینطور نیست؟

سپس با عصبانیت به نویل خیره شد. نویل آب دهانش را قورت داد و سعی کرد بهانه ای بیاورد:
- می خواستم برم مرلینگاه پرفسور!

بلاتریکس با تندی به نویل نگاه کرد. نویل یک بار دیگر آب دهانش را قورت داد و با صدای آرامی زمزمه کرد:
- اما احساس می کنم که دیگه نیازی به مرلینگاه ندارم. چون خشک شد!

- چی خشک شد آقای لانگ باتم؟

نویل که به نظر می رسید جرات یافته است، به چشمان بلا خیره شد و نیشخندی زد:
- اون چیزی که به خاطرش می ریم مرلینگاه پرفسور!

کلاس بار دیگر از خنده منفحر شد! بلاتریکس با عصبانیت به تک تک دانش آموزان نگاهی کرد و نگاه تندش همه راه ساکت نمود. سپس به طرف تخته رفت و چوب دستی اش را بیرون کشید. نوشته های سبز رنگ روی تخته هویدا شد:
- امروز می خوایم درمورد جادوگری صحبت کنیم که در هفده سالگی عاش..عاش..منظورم اینه که..عاش..

دامبلدور آهی کشید:
- عاشق شد پرفسور!

- کروشیو! درسته دامبلدور! اما به خاطر تلفظ این کلمه ی مسخره، 20 امتیاز از گریفندور کم می کنم!

صدای اعتراض دانش آموزان در کلاس طنین انداخت و بلاتریکس بی توجه ادامه داد:
- بله! می خوایم در مورد جادوگری صحبت کنیم که در هفده سالگی عاشق شد! این جادوگر، چهره ی بسیار زیبایی داشت، طوری که تمام ساحره هارا به خود جذب می کرد! اما بسیار مغرور بود طوری که هرکسی که با او صحبت می کرد در انتظار نیش کلامی بود که قلبش را بیازارد! اسم این جادوگر attracproud که مخفف کلمات proud به معنای مغرور و attractive به معنای جذابه بود! attracproud در خانواده ی ثروتمندی متولد شد و این ثروت اورا به مرز خودخواهی رساند! attracproud از سیزده سالگی در یک مجله مقاله ی کوتاهی را در باره ی جادوی سیاه خواند و از همان سن به جادوی سیاه علاقه مند شد و مطالعاتی را در باب جادوی سیاه آغاز کرد!

بلاتریکس ساکت شد و نفسی کشید. سپس ادامه داد:
- اشتباه بزرگ attracproud این بود که در هفده سالگی عاشق شد و این عشق قبل از این که سرانجامی داشته باشد به خیانت آلوده شد! طبق یک حادثه ی کوچک نامزد attracproud متوجه شد که وی به جادوی سیاه گرایش دارد! خانواده ی attracproud که مردم شریفی بودند به هیچ عنوان نتوانستند این واقعه را بپذیرند و اورا طرد کردند! attracproud که از شدت عصبانیت در مرز انفجار بود در شبی که طرد شد به آپارتمان نامزدش که به تنهایی زندگی می کرد هجوم برد و اورا به طرز وحشتناکی به قتل رساند! عکسی که مشاهده می کنید این واقعه را شرح می دهد!attracproud بعد از کشتن نامزدش، در حالی که از خانواده اش طرد شده بود، به باتلاقی رفت و در آنجا به مطالعه در باره ی جادوی سیاه پرداخت! وی طلسمی سیاهی را کشف کرد که نام بردن از آن طلسم هنوز که هنوزه اندام جادوگران و ساحره هارا می لرزونه! attracproud در یک شب بارانی در حالی که صدای زوزه ی گرگ ها باتلاق را می لرزاند بر اثر آزمایش یک طلسم از دنیا رفت! وی سعی می کرد که طلسم را در آیینه امتحان کند اما آیینه طلسم را به سمت او برگرداند و با اصابت طلسم برای همیشه این دنیا را ترک کرد!

بلاتریکس نفسی کشید و در مقابل چشمان بهت زده ی دانش آموزان ادامه داد:
-متاسفانه به خاطر این که طلسم از طلسم های ممنوعه ای که می شناسید هم وحشتناک تره و حتی اسمش خیلی هارو به وحشت می اندازه، مدرسه بهم اجازه نداد که اسم طلسم رو بهتون بگم چون ممکنه وحشت زده بشید و بعد اولیاتون نگران از این که بچه های کوچولوشون ترسیدن، برای شکایت به مدرسه بیاد!

سپس چوب دستی اش را بالا گرفت. نوشته های روی تخته پاک شد و بلافاصله کلمات سبز دیگری روی تخته نمایان گردید.
- کسی سوالی نداره؟

به جز صدای نفس دانش آموزان، هیچ صدایی شنیده نشد. بلاتریکس با خونسردی شنلش را پوشید، چوب دستی اش را از روی میز برداشت و کلاس را ترک کرد!


___________________________________________________

تکالیف:

غیر رول:

1- با بررسی در کتاب های قدیمی جادوگری، بگویید که طلسمی که attracproud کشف کرد چیست و چه کاربردی دارد؟

رول:

1- صحنه ای که attracproud نامزدش را به قتل رساند را توصیف کنید! ( با توجه به عکسی که در متن تدریس گذاشته شده! )

توجه :

تکلیف غیر رولتون رو در همین تاپیک و تکلیف رولتون رو در این تاپیک بفرستید و لینکشو اینجا بذارید!


وقتی شب برمی خیزد
دنیا را در خود پنهان می کند
در تاریکی غیرقابل رُسوخ
سرما بر می خیزد
از خاک
و هوا را آلوده می کند
ناگهان...
زندگی معنایی جدید به خود می گیردl


Re: ���� ����� ���� ��� ������� �Ș �������
پیام زده شده در: ۱۷:۵۹ جمعه ۱۹ تیر ۱۳۸۸
#50

بلاتريكس لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۱۱ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴
از ما هم شنیدن...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 705
آفلاین
امتیازات جلسه ی اول کلاس جادوی سیاه فوق پیشرفته به سبک باستانی:


راونکلاو

بادراد ریشو : 29 امتیاز

قسمت اول و دوم تکلیفت خوب بود بادراد! اما قسمت سوم در یکی دو جا جمله بندی هات نامرتب بود! مثلا" خط اول جمله ات یکمی گنگه. اگه کلمه هارو یکمی پس و پیش می کردی جمله واضح تر در میومد و البته مرتب تر! سوژه رو یکمی تند پیش برده بودی که به خاطر فضاسازی خوبی که داشتی امتیاز کم نکردم!


لیسا تورپین: 29

لیسای عزیز، قسمت رولتون، یک جا فعل هایی رو دیدم که با هم همخوانی نداشت! علایم نگارشیتون یکی دوجا اشکال داشت، اما سوژه ی رول بیشتر از همه مد نظرم بود به همین خاطر یک امتیاز بیشتر کم نکردم!


ویولت بودلر: 30 امتیاز

عالی بود! البته در قسمت رول علایم نگارشی یکمی نامرتب بودن! یعنی مثلا نوشتی: " لعنتی ! از" در حالی که باید می نوشتی" لعنتی! از" علامت به کلمه ی قبلی می چسبه و از کلمه ی بعدی یک کاراکتر فاصله داره! اما به خاطر این که مشکل دیگه ای توی پستت ندیدم و توصیفات و سوژت همونی بود که می خواستم، امتیازی کم نشد!


گویندالین مورگن : 10 امتیاز

قسمت سوم تکلیف رو که اصلا" ننوشته بودید. قسمت سوم تکلیف 20 امتیاز داشت! با این که فکر می کردم قسمت دوم تکلیفتون کمی مشکل داره اما به خاطر این که این قسمت به خلاقیت هرکس بر می گشت و اگه امتیاز کم می کردم امتیازتون زیر ده میشد، کم نکردم.

گریفندور

کورمک مک لاگن: 25 امتیاز

به خاطر غلط های تایپی و املایی که باعث نازیبا شدن ظاهر پست میشه، به خاطر پاراگراف بندی غلط، علایم نگارشی که بعضی جاها اصلا نذاشته بودید، فضاسازی و گنگ بودن سوژه ازتون نمره کم شد!


گرابلی پلنگ: 29 امتیاز

در قسمت رول، سوژه رو کمی تند پیش بردی، یک جا فعلی دیدم که نمیشه گفت با جمله همخوانی نداشت، اما بهتر بود از اون صیغه ی فعل استفاده نمی کردی! چون این فعل در جمله ی اول یه صیغه داشت و در جملات بعدی فلش بک فعل های دیگه با صیغه های دیگه از نوع های دیگه باعث شده بود که حالت گنگی تو متنت ایجاد کنه!


ویکتور کرام : 25

قسمت اول و دوم تکلیف مشکلی نداشت. اما قسمت سوم...به خاطر علایم نگارشی و پاراگراف بندی کاملا" غلط امتیاز کم شده! سوژه خیلی خوب تعریف نشده درحالی که می تونست کمی کاملتر نوشته بشه. انگار می خواستین خیلی زود تمومش کنید. همینطور به خاطر همین پاراگراف بندی و علایم نگارشی خوندن پستتون خیلی سخت بود و درک مفهومش از اون سخت تر! دو بار پستتون رو خوندم تا تونستم امتیاز دهیش کنم!


پاتریشیا وینتربورن :25 امتیاز

در قسمت رول، علایم نگارشی کمی مشکل داشت! فضاسازیتون کم و تقریبا" صفر بود! پاراگراف بندیتون مشکل داشت و همینطور متن پستتون خیلی گنگ بود!


آلبوس دامبلدور: 30 امتیاز


هافلپاف

ریتا اسکیتر: 29

مشکلت فقط در قسمت سوم تکلیفت بود! رول و سوژه ای که براش انتخاب کرده بودی عالی بود. اما چند تا بی دقتی باعث شد ازت امتیاز کم بشه! اول این که چند جا فراموش کرده بودی نقطه بذاری! و جمله رو همینطوری بدون هیچ علامتی رها کرده بودی! یه جا هم ازت غلط تایپی دیدم که جزیی بود و امتیازی بابتش کسر نشد!


پیوز: 30 امتیاز

خیلی خوب بود! البته شما هم مشکل ویولت رو داشتی! در قسمت رول، علایم نگارشیت نامنظم چیده شده بود! مثلا نوشته بودید "بودم ، حالت " در حالی که باید می نوشتید " بودم، حالت" علامت نگارشی به کلمه ی قبلی می چسبه و با کلمه ی بعدی فاصله داره! به خاطر این که این یه مشکل جزییه و خب کمتر کسی اطلاع داره ازش و رعایتش میکنه، همونطور که از ویولت کم نکردم از شما هم کم نکردم! متن رولتون خیلی روون و خوب بود!


مری باود: 28

رولت خوب بود و روون! مشکل نامنظم بودن علایم نگارشی رو داشت که در بالا برای پیوز و ویولت هم توضیح دادم! اما به این خاطر امتیازی کم نکردم، 2 نمره ای که کم شده در سوال یک شرارت هایی که نوشته بودی با زمان موردر جور در نمی اومد! موردر مال هزاران سال قبل از لرد سیاه و بلاتریکس بود! درمورد استر و وزارت هم نمی دونم چی بگم اما چون لحن این پستت طنز بود، امتیاز زیادی ازش کم نمیشه چون معلوم بود این گزینه هارو نوشتی تا طنز ایجاد بشه در نوشتت!


اسلیترین

مورگانا لی فای: 30 امتیاز


نارسیسا مالفوی : 28 امتیاز

نارسیسای عزیز، در قسمت سوم تکلیفتون سوژه ی خوبی رو انتخاب کرده بودید، اما خیلی تند پیش رفته بود و کمی گنگ بود. همینطور فضاسازیش خیلی کم بود!


ایگور کارکاروف: 29 امتیاز

به نظرم بهتر بود، متن رو عامیانه نمی نوشتین! با این حال این مورد زیاد مهم نیست چون در چنین تکلیفی یعنی در وضعیتی که خاطره ای نقل میشه لحن عامیانه زیاد مشکلی ایجاد نمی کنه! یک جا یک کلمه رو دو باره پشت سر هم تکرار کرده بودید که به نظر می رسید غلط تایپی باشه! این موضوع امتیاز زیادی رو کم نمی کرد اما یکی دو جا کلمات خوبی رو استفاده نکرده بودید.


امتیاز گروه ها:


راونکلاو: 29+29+30+10 : 4= 24.5 =» روند می شود: 25 امتیاز!

گریفندور: 25+ 25++25+29+30 :5= 26.8 =» روند میشود = 27 امتیاز

هافلپاف: 28+29+30 : 3 = 29 امتیاز!

اسلیترین: 28+29+30: 3= 29 امتیاز!


ویرایش شده توسط بلاتريكس لسترنج در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۹ ۱۸:۰۸:۲۸







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.