هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۰:۱۶ یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۸



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۴ شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۱:۱۹ پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3
آفلاین
فارسی شد :

من کلمات داستان نویسی رو چطور باید پیدا کنم؟



در پست بعدی کلمات جدید گذاشته میشن.


ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۸ ۱۳:۰۶:۵۹
ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۸ ۱۳:۱۲:۰۱


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۳:۵۸ پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۸

آراگوگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۲ پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۷:۱۵ یکشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 10
آفلاین
سلام
ببخشید اگه میشه منو تایید کنید من جیمز پاترم که به تازگی تایید شدم و چون نمی تونستم مرگ خوار بشم میخوام شناسمو تغییر بدم .
ممنون جیمز پاتره سابق و آراگوگ کنونی.



مشکلی نیست، برید به معرفی شخصیت.


ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۵ ۱۴:۳۲:۲۵


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۳:۲۶ پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۸

جینی ویزلی old4


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۴ سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۰:۲۷ دوشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 82
آفلاین
دریاچه آن روز خلوت و آرام بود و فقط او بود که در آن شنا میکرد.دانش آموزان خسته فرصتی برای فرار از درس و استراحت پیدا کرده بودند و روبروی دریاچه دراز کشیده بودند.بعضی هم پاهایشان را داخل آب کرده بودند و با هم صحبت میکردند.
روی آب پرید و چند موج کوچک به وجود آورد.خوشحال بود که از دنیای پر تلاطم بیرون دریاچه جداست.با خوشحالی دندان هایش را که مثل سنگ سفت بود به هم زد و شاخک هایش را تکان داد و شروع به چرخیدن به دور خودش کرد.ماهی مرکب غول پیکر دریاچه آن روز خیلی سرحال بود.


وووو!
خیلی خوب بود، تا آخرش نفهمیدم که منظور ماهی مرکب دریاچه ست!


تایید شد!


ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۵ ۱۴:۳۱:۲۶


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۱:۵۱ پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۸

کدوالادر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۴ پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۱:۳۰ یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۸
از مدرسه هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 5
آفلاین
هری احساس دردی سخت در پیشانیش حس کرد. به همین خاطر از خواب پرید. وقتی بلند شد یاد خوابی افتاد که دیده بود. نمیتوانست به خوبی به یاد بیاورد چون هنوز خسته بود ولی بعد از این که ایستاد به یاد اورد.
یادش امد که با رون روی قایقی ایستادند. ان موقع دریا پر تلاطم بود. بعد از مدت کوتاهی به یکباره موج بلندی به صورت وحشی قایق انها را ویران کرد. هر دو به اب افتادند.
رون سعی کرد با شناکردن فرار کند اما دریا او را غرق کرد. هری به صخره ای رسید.
میخواست که انتقام رون را از دریا بگیرد. اما هیچ سلاحی نداشت. او فقط در اطرافش سنگ میدید.



تایید شد!


ویرایش شده توسط مارکز دیگوری در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۵ ۱۱:۵۴:۲۸
ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۵ ۱۲:۰۷:۵۵
ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۵ ۱۲:۱۰:۴۹


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۴:۴۳ سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۸

آرگوس فیلچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۳ شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۱:۰۱ شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 69
آفلاین
نقل قول:


کلمات جدید:دریا، موج، سنگ، شنا، خسته،فرار،قایق، تلاطم،صخره،وحشی



-دریاخیلی متلاطمه... امروز به ماهیگیری نرو ...

دختر نگران بود.

پسر سنگی را که دور گردنش بود به دختر نشان داد : سنگ شانسمه ... نگران نباش ، سالم برم می گردونه ...

چشمان غمگین دختر به دریا خیره شد و پسر رفت .

*
موج بلندی به قایق اصابت کرد ، باد شدید کم کم تبدیل به طوفانی وحشی شده بود .
پسر بادبان را جمع کرد و پاروزنان سعی کرد تا راه فراری بیابد .
هوا خیلی سرد بود ، او خسته بود و خانواده اش گرسنه ... باید سالم و با دست پر به خانه بر میگشت ... او قول داده بود ...

*
موجی آرام سنگی را به ساحل آورد ...
دختر سنگ را ندید ... او هنوز هم به دریا خیره بود ، منتظر ...


***
عجب کار سختی بودا!




خیلی خوب بود دوست عزیز
تایید شد!


ویرایش شده توسط آرگی در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۳ ۱۴:۵۱:۱۸
ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۳ ۲۳:۰۶:۱۱


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۵:۴۶ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۸

مری فریز باود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۴۴ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۲۹ جمعه ۱۵ مرداد ۱۳۹۵
از زیر عذاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1014
آفلاین
دریا، موج، سنگ، شنا، خسته،فرار،قایق، تلاطم،صخره،وحش


1.عموما در روش های مشابه ، اگر بخواهند قدرت نویسندگی کسی را بررسی کنند ، کلماتی نمیدهند که تماما در یک سبک باشند ،چون مثل دریا صاف و راکد میشه و این یکنواختی اصلا خوب نیست ! شما خودت به عنوان ناظر و مسئول تایید که پستهای قبلی را مطالعه کردی ، آیا به این نتیجه نرسیدی که اکثریت آنها یک موضوع کلی رو دنبال میکنند و فقط تفاوت های جزیی دارند ؟! خسته نشدی عزیزم ؟ اینجوری در حقیقت شما دست قوه خلاق ذهن را به میزان زیادی میبندید و یکی از فاکتور های مهم داستان نویسی را حذف میکنید و به نتیجه مطلوب هم نمیرسید ، چون همه کلمات در یک سبک هستند و هیچی تلاطمی وجود نداره و سر هم بندی آنها کار حضرت فیل نیست ، یک توصیف صحنه از موج و دریا و ... مشکل ما را در این پروسه حل میکند ، اما اگر کلماتی کاملا بی ربط به هم ارایه بشوند باعث میشه که طرف بتونه توی کلمات شناور باشه، ان موقع هست که شما میتوانید معیار سنجش مناسبی برای طرف درخواست دهنده در نظر بگیرید .

2.این سایت ایفای نقش هری پاتر است ، اما من پستهای اخیر را که مطالعه کردم به جز معدودی هیچ ارتباطی به دنیای رولینگ ندارند ،یعنی یک موج سبز غیر هری پاتری حالا من نمیگویم قوانین سهمگین فن فیکشن نویسی را برای این موضوع پیاده کنیم ، اما حداقل انتظار داریم پورتال ورودی یک ایفای نقش مرتبط با ان ایفای نقش باشد .وگرنه اینطوری که سنگ روی سنگ بند نمیشه !

3.مثل صخره سخت نباشین و اجازه این را به اعضا بدهید که روش های کلیشه ای و سنت های قدیمی رو بشکنند ، برای مثال در پست قبلی من ، اشاره شده که کلمات را داخل متن به کار ببرید ، من تعجب میکنم !!! مگر من کلمات در جای دیگری به جز متن به کار بردم ؟! در پست من شاهد یک میکس کلمات از وقایع اخیری بودیم که بر قهرمان ، گذشته بود ، کلمات مفهوم داشتند و تصویر در ذهن خواننده ایجاد میکردند ،دقیقا مثل اینکه در یک دنیای وحش ِ بدون قفس زندگی میکنی ! نه این که کاملا پرت آورده شده باشند و آیا این تاپیک هدف جز جلوگیری از ورود اسپم به انجمن ها دارد یا خیر ، اگر پاسخ "بله" باشد ، باز هم تایید نشدن آن پست توسط شما جای بحث دارد ، با این حال زدن چون من روی یک قایق در دنیای کلمات شناورم ! یه پست دیگر وقتی از من نمیگیرد اما انتظار دارم موارد بالا در راستای بهبود کیفیت مورد بررسی قرار بگیرند.


اما با این وضعیت من از این تاپیک فرار میکنم !


خداحافظی در اوج یا خروج فوج فوج... مسئله این است!


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۵:۰۹ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۸

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۰ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۲۶ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 805
آفلاین
دوست عزیز

در مورد چرایی این پست شما ، نوع الفاظ به کار برده شده و نتایجی که به راحتی میشه گرفت بنده صحبتی نمیکنم و میپردازیم به محتوای پست :

نقل قول:
1.عموما در روش های مشابه ، اگر بخواهند قدرت نویسندگی کسی را بررسی کنند ، کلماتی نمیدهند که تماما در یک سبک باشند ، شما خودت به عنوان ناظر و مسئول تایید که پستهای قبلی را مطالعه کردی ، آیا به این نتیجه نرسیدی که اکثریت آنها یک موضوع کلی رو دنبال میکنند و فقط تفاوت های جزیی دارند ؟! اینجوری در حقیقت شما دست قوه خلاق ذهن را به میزان زیادی میبندید و یکی از فاکتور های مهم داستان نویسی را حذف میکنید و به نتیجه مطلوب هم نمیرسید ، چون همه کلمات در یک سبک هستند و سر هم بندی آنها کار حضرت فیل نیست ، یک توصیف صحنه از موج و دریا و ... مشکل ما را در این پروسه حل میکند ، اما اگر کلماتی کاملا بی ربط به هم ارایه بشوند ان موقع هست که شما میتوانید معیار سنجش مناسبی برای طرف درخواست دهنده در نظر بگیرید


2.این سایت ایفای نقش هری پاتر است ، اما من پستهای اخیر را که مطالعه کردم به جز معدودی هیچ ارتباطی به دنیای رولینگ ندارند ، حالا من نمیگویم قوانین سهمگین فن فیکشن نویسی را برای این موضوع پیاده کنیم ، اما حداقل انتظار داریم پورتال ورودی یک ایفای نقش مرتبط با ان ایفای نقش باشد .




ببینید دوست گرامی، تایپیک های کارگاه نمایشنامه نویسی، و بازی با کلمات که مدت زیادی دروازه ورودی ایفای نقش بودند، در فکر میکنم پاییز سال گذشته قفل و در واقع تعطیل شدند.
در بازگشایی دوباره این تایپیک ها، طبق صحبت هایی که با مدیریت انجام گرفت، به این نتیجه رسیدیم که ارسال یک پست مقبو در کارگاه نمایشنامه نویسی، انتظار زیادی از یک کاربر تازه وارد به حساب میاد. لذا بازی با کلمات راه اندازی شد تا این سطح انتظار تعدیل بشه.
صحبت شما هم دقیقا با این موضوع ارتباط داره.هدف از تایید بازی با کلمات، اینه که کاربر تازه وارد، حداقل توانایی خودش رو به نمایش بگذاره. و یا حتی اعتماد بنفس خودش رو برای بودن در یک جامعه پر جمعیت مجازی در بدو ورود بدست بیاره.

حالا اینکه ما بیایم کلمات نامرتبط با هم بدیم و تاکید کنیم که پست ها هری پاتری باشن، انتظار زیادیه و درواقع برگشت به همون خونه اول یعنی مسائل مربوط به کارگاه نمایشنامه نویسی هست.

در مورد کلمات فعلی، اولا که این کلمات توسط بنده گذاشته نشده، ثانیا مونتگومری که این کلمات رو گذاشتن، از بهترین اعضای این سایت هستن، توانایی ایشون به همه ثابت شده و تا به حال، کلماتی که ارائه کردند همواره مورد تایید اعضا و مدیران بوده و هست. از نظر من که نظارت این انجمن رو بر عهده دارم هم ایشون صلاحیت کامل رو در این عرصه دارند.



نقل قول:
3.اجازه این را به اعضا بدهید که روش های کلیشه ای و سنت های قدیمی رو بشکنند ، برای مثال در پست قبلی من ، اشاره شده که کلمات را داخل متن به کار ببرید ، من تعجب میکنم !!! مگر من کلمات در جای دیگری به جز متن به کار بردم ؟! در پست من شاهد یک میکس کلمات از وقایع اخیری بودیم که بر قهرمان ، گذشته بود ، کلمات مفهوم داشتند و تصویر در ذهن خواننده ایجاد میکردند ، نه این که کاملا پرت آورده شده باشند و آیا این تاپیک هدف جز جلوگیری از ورود اسپم به انجمن ها دارد یا خیر ، اگر پاسخ "بله" باشد ، باز هم تایید نشدن آن پست توسط شما جای بحث دارد ، با این حال زدن یه پست دیگر وقتی از من نمیگیرد اما انتظار دارم موارد بالا در راستای بهبود کیفیت مورد بررسی قرار بگیرند.



ما هیچ جا در این سایت، دست هیچ عضوی رو برای شکستن روش های کلیشه ای نبستیم! در واقع بنده در جایگاهی نیستم که بخوام این کار رو انجام بدم، مواضع مدیریت هم اینطوری نیست، قطعا اعضای قدیمی ما، بسیار حساس تر از شمای تازه وارد(؟) هستند و اگر موردی باشه سریعا به مسوولین امر تذکر میدن.

هدف از تایید بازی با کلمات رو در پاراگراف بالا توضیح دادم.
زدن این پست و توضیح برای شما هم وقتی از من نمیگیره، بلکه بنده این رو وظیفه خودم میدونم که به هر کاربر عزیز ِ معترض یا منتقدی توضیح بدم.


بازم ممنون از صحبت هاتون

موفق باشید


ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۹ ۱۵:۱۰:۳۲

seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۲:۱۳ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۸

باک بیک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۴۶ پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۵:۵۳ جمعه ۱۵ آبان ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 5
آفلاین
مطالبی چند :

1.عموما در روش های مشابه ، اگر بخواهند قدرت نویسندگی کسی را بررسی کنند ، کلماتی نمیدهند که تماما در یک سبک باشند ، شما خودت به عنوان ناظر و مسئول تایید که پستهای قبلی را مطالعه کردی ، آیا به این نتیجه نرسیدی که اکثریت آنها یک موضوع کلی رو دنبال میکنند و فقط تفاوت های جزیی دارند ؟! اینجوری در حقیقت شما دست قوه خلاق ذهن را به میزان زیادی میبندید و یکی از فاکتور های مهم داستان نویسی را حذف میکنید و به نتیجه مطلوب هم نمیرسید ، چون همه کلمات در یک سبک هستند و سر هم بندی آنها کار حضرت فیل نیست ، یک توصیف صحنه از موج و دریا و ... مشکل ما را در این پروسه حل میکند ، اما اگر کلماتی کاملا بی ربط به هم ارایه بشوند ان موقع هست که شما میتوانید معیار سنجش مناسبی برای طرف درخواست دهنده در نظر بگیرید .

2.این سایت ایفای نقش هری پاتر است ، اما من پستهای اخیر را که مطالعه کردم به جز معدودی هیچ ارتباطی به دنیای رولینگ ندارند ، حالا من نمیگویم قوانین سهمگین فن فیکشن نویسی را برای این موضوع پیاده کنیم ، اما حداقل انتظار داریم پورتال ورودی یک ایفای نقش مرتبط با ان ایفای نقش باشد .

3.اجازه این را به اعضا بدهید که روش های کلیشه ای و سنت های قدیمی رو بشکنند ، برای مثال در پست قبلی من ، اشاره شده که کلمات را داخل متن به کار ببرید ، من تعجب میکنم !!! مگر من کلمات در جای دیگری به جز متن به کار بردم ؟! در پست من شاهد یک میکس کلمات از وقایع اخیری بودیم که بر قهرمان ، گذشته بود ، کلمات مفهوم داشتند و تصویر در ذهن خواننده ایجاد میکردند ، نه این که کاملا پرت آورده شده باشند و آیا این تاپیک هدف جز جلوگیری از ورود اسپم به انجمن ها دارد یا خیر ، اگر پاسخ "بله" باشد ، باز هم تایید نشدن آن پست توسط شما جای بحث دارد ، با این حال زدن یه پست دیگر وقتی از من نمیگیرد اما انتظار دارم موارد بالا در راستای بهبود کیفیت مورد بررسی قرار بگیرند.

__________

دریا، موج، سنگ، شنا، خسته،فرار،قایق، تلاطم،صخره،وحش

__________

عزازیل ، پروردگار فریب ، بر صخره ای تکیه کرده بود و چگونگی سرکوب موج های متلاطم دریا را که دیوانه وار و خستگی ناپذیر بر پیکر سنگی این بنای عظیم میکوفتند ، نظاره میکرد و به بندگان خود می اندیشید .
پیروانی که ناتوان از فرار ، در چنگال مرگ گرفتار میشدند و عاجز از اشاعه ی ماموریت فساد خود ، به دنیای بالا میشتافتند .
در حقیقت مرگ قهرمان مردم فنا پذیر است ، نه کسانی که انسان از آنها به عنوان اسطوره یاد میکند .
اما عزازیل از راه خود بازنمی نشست و نا امید نمیشد ، چرا که از نفس قدرت طلب انسان ها آگاه بود و میدانست که با تکیه بر این نقطه ، بر جهان سلطه خواهد کرد.





تایید شد!


ویرایش شده توسط !!! در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۹ ۱۲:۲۴:۴۷
ویرایش شده توسط !!! در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۹ ۱۲:۵۲:۲۲
ویرایش شده توسط !!! در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۹ ۱۲:۵۲:۴۷
ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۹ ۱۵:۴۷:۵۴


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۳:۵۹ پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۸

باک بیک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۴۶ پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۵:۵۳ جمعه ۱۵ آبان ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 5
آفلاین
دریا، موج، سنگ، شنا، خسته،فرار،قایق، تلاطم،صخره،وحش

____________

هری چشماشو باز کرد ، دیدش تار بود ، جای دلپذیر و نرمی قرار داشت ، آرامش غیر منتظره ای بر وجودش مستولی شده بود ، آیا او مرده بود ؟! ... آیا اینجا بهشت موعود بود ؟! .... از وقایع اخیر ، تنها کلماتی مبهم و گذرا در ذهنش باقی مونده بود ...

لرد ولد مورت ، جان پیچ ، فرار ، قایق ، دریا ، تلاطم ، موج ، صخره ، وحشت ، جینی .... جینی ؟!!!!!
هری با سرعت از جا بلند شد ، دردی ناگهانی ، تمام بدنش رو فرا گرفت ، دستی بزرگ و نیرومند اونو به حالت دراز کش برگردوند .
هری که تازه قدرت تشخیص محیط پیرامونش رو به دست اورده بود ، نگاهی به اطراف انداخت ، داخل کلبه ویزلی ها بود ... و هاگرید در حالی که با دستمال ابریشمی بزرگ و کثیفش چشماشو پاک میکرد بالای سرش نشسته بود .
هری با صدایی خاموش گفت : جینی ... !
هاگرید گفت: هری اون حالش خوبه ، رون و هرمیون خودشون رو به موقع به ما رسوندند و گفتند که تو رفتی دنبال جان پیچ ها ی اسمشو نبر ، بیل و ریموس سریعا دست به کار شدن و با یه گروه کوچیک ، اومدن دنبالت ، هری اونا شما رو وسط آب پیدا کردند ، قایقتون متلاشی شده بود ... خیلی شانس اوردی که اونا زودتر از مرگخوارا بهتون رسیدن ...
این چیز ها برای هری اهمیت چندانی نداشت ، هری دومرتبه با صدایی خاموش گفت : جینی .... !
هاگرید گفت: اون حالش خوبه هری ، حالش خوبه ...
در همین هنگام ، درون چارچوب در ، جینی ظاهر شد ، در حالی که پتویی دور خودش پیچیده بود ، قیافه ی خسته ای داشت و به هری لبخند میزد ...





دوست عزیز، باید کلمات رو در متن استفاده کنید نه اینکه همه رو به این صورتی که نوشتید بکار ببرید!
یک بار دیگه، کلمات رو در قالب متن به کار ببرید دوست عزیز.





تایید نشد!


ویرایش شده توسط !!! در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۸ ۴:۰۲:۲۷
ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۸ ۱۱:۲۶:۱۶
ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۸ ۱۱:۳۱:۰۲


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۳:۴۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۸

برتا جورکینز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۷ سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ جمعه ۵ تیر ۱۳۹۴
از قبرستون!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 145
آفلاین
به دریای متلاطم چشم دوخته بود. امواج، وحشیانه به صخره ها کوبیده می شدند. دریا هم غمگین بود؛ درست مثل او. از این زندگی خسته شده بود. می خواست از آدم ها ی اطرافش فرار کند. به یک دنیای دیگر برود. هر جایی جز این جا. سنگی برداشت و آن را با تمام قدرت در دریا انداخت و با نا امیدی از آن جا دور شد. کاش این زندگی تمام می شد.








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.