هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۵:۳۰ دوشنبه ۹ شهریور ۱۳۸۸

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۶ پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۵:۴۹ پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۸
از دل تاريكي ها
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 302
آفلاین
امتيازات جلسه ي آخر معجون سازي


گريفيندور : 0 امتياز
بدون شركت كننده

اسليترين : 0 امتياز
بدون شركت كننده

ريونكلاو : 0 امتياز
بدون شركت كننده

هافلپاف : 30 امتياز

گلگومات:30

لودو بگمن : 30

لي لي پاتر : 30 (بهرتين دانش آموز)

اميدوارم كه اين ترم بهتون بد نگذشته باشه و از دست من و اين كلاس راضي بوده باشيد .

خيلي خوشحالم كه اين ترم رو با شما دوستان و عزيزان بودم و از دركنار بودن با شما خوشحال هستم .
اميدوارم همتون موفق باشيد و از دست من دلخور نباشيد .


[color=0000FF][b]" - خوش به حالش رفته تو آسمون پيش خدا !!!
دست كوچكش كه در دستانتم بود محكم فشردم و پرسيدم :« كي ؟!»
با انگشت


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۱:۲۳ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۸

لی لی پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۰ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۱:۳۴ دوشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 46
آفلاین
1- يك زندگي نامه ي 20 خطي از يكي از معجون سازان بزرگ بنويسيد.(28 امتياز)

لى لى اونز پاتر
لى لى اونز در 30 ژانويه ى 1960در لندن در يك خانواده ى مشنگ به دنيا آمد. تنها همبازى اش در دوران كودكى خواهر بزرگترش، پتونيا بود كه هميشه از كارهاى لى لى حيرت زده مى شد. تا اين كه يك روز كه دو خواهر مشغول بازى بودند، پسر همسايه سوروس اسنيپ حقيقت جادوگر بودن لى لى را آشكار مى كند. همين مساله باعث برانگيخته شدن حسادت پتونيا مى شود و رابطه ى دو خواهر به سردى مى گرايد. لى لى خوشحال از اين كه كسى را به عنوان پشتيبان در دنياى جادوگرى دارد همراه سوروس در اول سپتامبر 1971 به هاگوارتز قدم مى گذارد و كلاه گروهبندى او را در گروه گريفندورى هاى شجاع مى اندازد كه اين مساله بيش از همه سبب ناراحتى سوروس مى شود.
خيلى زود استعدادش در همه ى درس ها به ويژه درس معجون سازى به رخ همسالانش مى كشد و تبديل به نور چشمى استاد معجون سازيش، هورس اسلاگهورن مى شود. اسلاگهورن به قدرى او را ستايش مى كرد كه از او دعوت كرد به باشگاه اسلاگ ( باشگاهى براى استعدادهاى درخشان) ملحق شود.
در سال هاى اول حضورش در مدرسه دوستى او با سوروس دائمى به نظر مى رسيد اما ديرى نپاييد كه اين دوستى به فرجامى تلخ انجاميد. سوروس كه همانند لى لى، حتى بيش از او در درس معجون سازى خبره بود، بر خلاف او محبوبيت چندانى نداشت. او كه احساس خاصى نسبت به لى لى داشت و با توجه به اين نكته كه او تنها كسى نبود كه اين احساس را داشت (جيمز پاتر دشمن خونى سوروس نيز بارها علاقه اش به لى لى را نشان داده بود) تصميم گرفت عضو گروهى از پسران شرور و طرفدار جادوى سياه اسلايترين شود تا توجه لى لى را به خود جلب كند و رقيب سرسختش، جيمز را كنار بزند. كه اين كار بر خلاف تصور او، اصلا به مذاق لى لى خوش نيامد. سرانجام در روزى از روزها كه جيمز پاتر به تفريح هميشگى اش يعنى آزار سوروس مشغول بود، سوروس كه باشدت عصبانى و تحقير شده بود در جواب لى لى كه براى حمايت از او با جيمز دعوا مى كرد واژه ى نابخشودنى گند زاده را به كار برد كه قلب لى لى را شكست و باعث از بين رفتن دوستى چندين و چند ساله شد.
در سال آخر مدرسه لى لى سرپرست دانش آموزان شد و كم كم علاقه اى متقابل نسبت به جيمز پاتر پيدا كرد كه منجر به ازدواج آن ها بعد از اتمام تحصيل شد. جيمز و لى لى بلافاصله عضو محفل ققنوس شدند تا به مبارزه با پليدترين جادوگر همه ى اعصار، لردولدمورت برخيزند و سه بار هم با او رو به رو شدند كه توانستند از چنگ او بگريزند. چندى بعد طبق يك پيشگويى ولدمورت دشمنش را كه تنها فرزند لى لى و جيمز يعنى هرى بود انتخاب كرد و پس از خيانت رازدار خانواده ى پاتر، پيتر پتى گرو در 31 اكتبر 1981 به خانه ى آن ها حمله كرد. با جيمز مبارزه كرد و خيلى راحت او را كشت. سپس با لى لى رو به رو شد كه هرى كوچك را كه يك سال بيشتر نداشت در آغوش گرفته بود. ولدمورت به درخواست يكى از مرگخوارانش، سوروس اسنيپ، كسى كه پيشگويى را بدون دانستن مفهوم آن براى ولدمورت گزارش كرده بود، قصد نداشت لى لى را بكشد. اما لى لى التماس مى كرد به جاى هرى او را بكشد و سرانجام خود را فداى فرزندش كرد تا جادويى باستانى را اجرا كند كه باعث نابودى موقت ولدمورت و محافظت از جان فرزندش شد.

2- نکات مثبت و منفی این کلاس ، تدریس و استاد رو در طول ِ این ترم بنویسید.(2 امتياز)
به نظر منى كه تكاليف غر رول رو به تكاليف رول ترجيح مى دم كلاس بسيار خوبى بود. شخصا هيچ نقطه ضعفى نمى بينم. همه چى فوق العاده بود، هم موضوعات تدريس، هم شيوه ى تدريس و هم تكاليف. خسته نباشيد استاد و از تمام زحماتتون ممنون. اميدوارم بازم شما رو به عنوان استاد اين درس ببينم.


ویرایش شده توسط لی لی پاتر در تاریخ ۱۳۸۸/۶/۴ ۱۱:۲۴:۵۹

Snape to Harry:
Telling you is the only ch


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۳:۴۳ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۸

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۲ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۵۷ جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
از در عقب، صندلی جلو!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1316
آفلاین
- يك زندگي نامه ي 20 خطي از يكي از معجون سازان بزرگ بنويسيد.(28 امتياز)

سیوروس اسنیپ

سیوروس اسنیپ در سال 1962 در شهر لندن و در خانواده ای فقر و نیمه جادوگر متولد شد. مادر او جادوگر و پدرش مشنگ بودند. به دلیل دعواهای مکرر خانواده اش او از دوران کودکی هیچ خاطره خوشی ندارد و همیشه لحظه شماری میکرد تا ترم هاگوارتز آغاز شود.
در روز اول تحصیلاتش در هاگوارتز همان طور که خودش پیش بینی میکرد و دوست داشت در گروه اسلیتیرین جای گرفت اما چیزی که او را ناراحت کرد این بود که دوست صمیمیش یعنی لی لی اوانز در گیریفندور جای گرفته.

از همان ابتدای کار او استعداد شگرفی از خود در درس ها نشان داد، به خصوص در درس های معجون سازی و دفاع در برابر جادوی سیاه. او با این که نمراتش همیشه خوب بود و پیش معلم ها سربلند بود اما از محبوبیت چندانی برخوردار نبود که البته این برایش اهمیتی نداشت مگر گاهی اوقات که دشمنانش در مدرسه یعنی جیمز پاتر و سیریوس بلک او را آزار میدادند.

با این که او استعداد بیش تری در معجون سازی داشت؛ کتاب های معجون سازی معجون سازان بزرگ را تصحیح میکرد و دستورالعمل ها را تغییر میداد و معجون های جدیدی می ساخت، علاقه ی شدیدی به جادوی سیاه داشت به همین دلیل سعی میکرد که با گروهی از شاگردان بزرگتر که با مرگخواران رابطه داشتند رابطه برقرار کند و در این کار موفق هم بود. او با کمک آن دوستانش به پیروان اصلی لرد ولدمورت یعنی مرگخواران پیوست و خود نیز چند جادوی سیاه اختراع کرد که از میان آن ها میتوان به طلسم "سکتوم سمپرا" اشاره کرد.

پس از پایان دوران تحصیلاتش در هاگوارتز با نمرات عالی، فعالیت های اصلی مرگخواری را آغاز نمود. او برای اربابش جاسوسی کرد و پیش گویی را که مربوط به لرد سیاه و هری پاتر بود را تا جایی که شنیده بود برای ولدمورت بازگویی کرد. در آن هنگام او نمیدانست منظور از پسر برگزیده ای که جلوی لرد ولدمورت را میگیرد پسر لی لی پاتر، دوست سابق او می باشد و با فهمیدن این قضیه از کرده خود پشیمان شد.

او به آلبوس دامبلدور خبر داد تا از لی لی و فرزندش محافظت کند و از آن لحظه برای دامبلدور جاسوسی لرد ولدمورت را کرد.

مدتی پس از این که لرد سیاه ناپدید شد او به نزد دامبلدور آمد و درخواست کرد که معلم دفاع در برابر جادوی سیاه شود اما دامبلدور که میترسید با دادن این شغل به سیوروس، باعث شود که اسنیپ دوباره به جادوهای سیاه رو بیاورد درس معجون سازی را به او میدهد. پس از چندین سال تدریس معجون سازی هنگامی که بازگشت لرد سیاه بر همه آشکار میشود بالاخره دامبلدور تدریس درس دفاع در برابر جادوی سیاه را به او میدهد و او یک سال این درس را تدریس میکند. در پایان این سال به دستور خود دامبلدور او را میکشد تا از اتفاق بدتری جلوگیری کند اما از آن جا که کسی نمیداند هدف او چیست او متواری میشود.

بالاخره در سن 42 سالگی او توسط خود لرد ولدمورت کشته میشود تا لرد صاحب چوبدستی او یعنی ابرچوبدستی شود و تازه آن هنگام است که در لحظات آخر عمرش با دادن خاطراتش به هری پاتر سفید بودن او مشخص میشود.


- نکات مثبت و منفی این کلاس ، تدریس و استاد رو در طول ِ این ترم بنویسید.(2 امتياز)

کلاس کلاس خیلی خوبی بود چون هم پست تدریس به اندازه و جالب بود و هم تکالیف آسون و مناسب. تدریس همیشه به موقع درس هم از نکات مثبت کلاس بود.


هیچی به هیچی!
تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۵:۲۵ سه شنبه ۳ شهریور ۱۳۸۸

سهراب


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۳۴ یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۹:۲۶ شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۸۹
از خونمون
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 58
آفلاین
1- يك زندگي نامه ي 20 خطي از يكي از معجون سازان بزرگ بنويسيد.(28 امتياز)

زندگی نامه ی هوراس اسلاگهورن


وی در سال 1910 در انگلیس بدنیا آمد.وی یکی از باهوش ترین دانش آموزان مدرسه بود ولی به علت فقر برای هزینه ی مدرسه باید کار می کرد و به همین علت نمی توانست در مدرسه خوب درس بخواند. او علاقه ی زیادی به معجون سازی نداشت.پدر و مادر او مشنگ بودند تا این که روزی با آلبوس دامبلدور جوان دست دوستی داد

آلبوس دامبلدور جوان برایش از هاگوارتز گفت در همین حال وقتی هوراس اسلاگهورن به سن ده سالگی رسید برایش از هاگوارتز دعوت نامه اومد

وقتی هوراس اسلاگهورن به سن هجده سالگی رسید البوس دامبلدور که مدیر مدرسه شده بود و هوراس خواست که معلم معجون سازی بشه ولی نتوانست و معلم دفاع در برابر جادوی سیاه شد.

وقتی به سن سی و هشت سالگی رسید از دانش آموزی به نام تام ریدل خوشش آمد و تام از این حرکت هوراس اسلاگهورن سوء استفاده کرد و از جان پیچ ها ازش سوال کرد.هوراس هم قضیه ی جان پیچ ها رو از سیر تا پیاز برایش تعریف کرد و از او کسی را ساخت با نام لرد ولدمورت.


در سن 81 سالگی وقتی که تنهای تنها در خانه اش نشسته بود و به بزرگترین اشتباهش فکر می کرد آلبوس دامبلدور با هری پاتر پیش او آمدند و بالاخره هوراس را راضی کردند که معلم معجون سازی بشه و وقتی به مدرسه آمد هری پاتر هوراس اسلاگهورن پیر را راضی کرد تا خاطره اش را به او بدهد و سرانجام هوراس هم پذیرفت و خاطره هایش را داد تا سرانجام آلبوس دامبلدور مرد و بر غم های هوراس اسلاگهورن پیر افزود و در آخر هری پاتر برای آخرین بار با لرد ولدمورت جنگید و او را شکست داد و اشتباه بزرگ هوراس اسلاگهورن را جبران کرد

حدود یک ماه بعد از این واقعه هوراس اسلاگهورن پیر چشم از جهان فرو بست و به خواب ابدی فرو رفت و دنیا یکی از بهترین معجون سازانش را از دست داد



2- نکات مثبت و منفی این کلاس ، تدریس و استاد رو در طول ِ این ترم بنویسید.(2 امتياز)

اصلا نکته ی منفی نداشت همه ی کلاس مثبت بود و باید از معلم عزیز معجون سازی گودریک گریفندور عزیز قدردانی کنم به خاطر زحماتش در طول ترم

اینم جایزش





__________________________

به خاطر پرسی امضامو نزدم نمره کم نکنید


ویرایش شده توسط گلگومات در تاریخ ۱۳۸۸/۶/۳ ۱۵:۳۰:۵۳


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۹:۱۲ سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۸

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۶ پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۵:۴۹ پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۸
از دل تاريكي ها
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 302
آفلاین
جلسه ي آخر معجون سازي (قسمت دو)

معجون سازان بزرگ


در حالي كه قطره اشكهايش را از روي صورتش پاك مي كرد وارد كلاس شد .

نگاهي به بچه هايي انداخت كه در اين هفته ها سركلاسش مي آمدند و تكاليفي را كه براي آنها محول مي كرد انجام مي دادند .

بغض گلويش را گرفته بود ولي هيچكس از گودريك شيردل انتظار گريه نداشت .
كلاس را به آرامش و سكوت دعوت كرد و بعد از سلام و احوالپرسي گفت :

- فكر كنم يه ذره متعجبيد چرا من جلسه ي پيش را جلسه ي آخر خوندم و باز هم اين جلسه سر كلاس اومدم .

به سمت سكوي هميشگي اش رفت و روي آن ايستاد ؛ سپس گفت :

- جلسه ي آخر چون يه كم تكاليفي رو كه ازتون مي خواستم زياد بود ،من به دو بخش تقسيم كردم . امروز اومدم آخرين تكليف شما عزيزان رو بگم .

از انتهاي كلاس يكي از بچه ها كه او تا به حال او را نديده بود بلند شد و پرسيد:

- پرفسور ، شما چطور چهار امتياز زبون بسته رو به يه سوال انتقادي داديد؟ فكر نمي كنيد كه يه كم زياده ؟

گودريك لبخندي مليحي زد و گفت :

- من اون سوال رو دادم تا يه كمكي براي امتياز دهي شما كرده باشم ، اون چهار امتياز رو من به همتون دادم . مطمئن باشيد من نسنجيده عمل نمي كنم .

ملت محصل :

سرفه اي كرد و پس از احساس رضايت از صاف بودن گلويش گفت :

- شما صددرصد نمي دونيد كه در زماني كه من و سه دوست ديگرم اين مدرسه رو ساختيم ،تدريس كلاسهايي نظير آموزش دوئل ،دين و آسلام شناسي ، خواندن ذهن و چفت شدگي و معون سازي به عهده ي من بود .
شما اگه قوانين رو نگاه كنيد يكي از اولين مديران مدرسه ي سايت گودريك گريفيندور بود .

ملت محصل براي بار دوم :

- خب من نبودم ، ولي به هرحال گريفيندور هاي پيشين كه بودند .
بهتره خوب به حرفام گوش كنيد چون بعدا مي فهميد براي چي اين حرفا رو زدم .

من در 19 ژوئن يكي از سالهاي قرون وسطا در سرزميني به نام انگلستان به دنيا آمدم .
از كودكي من به دليل علاقه ي زياد به دانش جادوگري زير نظر پدرم و دوستهاي مهربانش و صد البته شيردال عزيزم كه تا پيري همراه من واهد ماند تعليم ديدم .
در نوجواني دست به سفرهاي ماجراجويي زدم تا با سه نفر از بهترين دوستهايم (كه البته خيلي دوست دارم اون كچله رو حذفش كنم) آشنا شدم .
ما با هم شهر به شهر و زير نظر جهاد سازندگي سفر مي كرديم و به بچه ها ي جادوگر علوم و فنون جادويي ياد مي داديم .

تا اين كه بعد از يكي ازسفرهايم به همراه شرك و خر عزيزش به فكر ساخت يك مدرسه ي جادويي شدم و با كمك دوستام تصميمان را عمل ساختيم و مرد و زن عمل شديم .

سرفه اي كرد و ادامه داد :
- اين خلاصه اي از زندگي نامه ي يك معجون ساز بزرگ (كه خودم هستم) بود و شما اكنون فهميديد كه من چگونه يه جادوگر بزرگ و يك معجون ساز معروف شدم .

كينگزلي دستش را بلند كرد و گفت :
-‌اقا اين زندگي نامه چه ربطي به اين داره كه شما يكي از بزرگترين معجون سازان هستيد؟

- ربطش به سيم رابطه اش پسر جان ، حالا بشين سرجات تا بفهمي چي ميگم .

تكليف جلسه ي آخر شما :

- يك زندگي نامه ي 20 خطي از يكي از معجون سازان بزرگ بنويسيد.(28 امتياز)
- نکات مثبت و منفی این کلاس ، تدریس و استاد رو در طول ِ این ترم بنویسید.(2 امتياز)

- اميدوارم كه ترم بعدي هم در خدممتون باشم . همتون رو دوست دارم .
مرلين يار و نگهدارتون .


[color=0000FF][b]" - خوش به حالش رفته تو آسمون پيش خدا !!!
دست كوچكش كه در دستانتم بود محكم فشردم و پرسيدم :« كي ؟!»
با انگشت


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۰:۴۶ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸

فلورنس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۳۴ جمعه ۱۶ آذر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۳:۰۷ چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۰
از قلب هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 63
آفلاین
نام يك معجون ساز معروف به همراه اسم معجونش بنويسيد .

معجون تغییر شکل stephan king

زندگي نامه ي مختصري از معجون ساز معرفي شده بنويسيد .

استفان کینگ (1981-1921 ) در منچستر انگلیس متولد شد . وی دوران کودکی و نوجوانی خود را در محله ای فقیر نشین ودر مدرسه ای ماگلی سپری کرد . در 17 سالگی به لندن امد و در معجون سازی بزرگ لرد فرانک مشغول به کار شد . استعداد فوق العاده ی او در معجون سازی باعث ورود او به هاگوارتز شد . در 23 سالگی فارغ التحصیل و بار دیگر وارد بازار کارش اما ، این بار به عنوان مدیر کل معجون سازان لندن شناخته شد ! او در شغل خود موفقیت زیادی کسب کرد و شهرت او زمانی به اوج رسید که او موفق به ساخت معجون تغییر شکل شد .

کینگ به خاطر ساخت این معجون مورد توجه وزارتخانه جادو قرار گرفت و انها پیشنهاد کار در مرکز تحقیقات وزارت خانه را به او دادند . او سالیان متمادی در وزارت خانه، هیئت بزرگ معجون سازان و هاگوارتز مشغول به کار بود تا اینکه در 50 سالگی بازنشسته و در 60 سالگی به طور مرموزی فوت کرد . برخی پزشکان علت مرگ او را، کار کردن مداوم با مواد شیمیایی و مضر اعلام کردند .

طرز ساخت و نوع استفاده ي معجون معرفي شده را بنويسيد .

این معجون اولین بار توسط کاراگاهان مورد استفاده قرار گرفت . چندی بعد دستور ساخت ان بوسیله یک باند قاچاق اطلاعات از وزارت خانه به خارج نفوذ پیدا کرد و مورد استفاده ی عده ی زیادی از خلافکاران قرار گرفت . ده سال پس از این اتفاق کینگ، خود دستور ساخت ان را در کتاب (( هزار و یک معجون بزرگ )) منتشر کرد .
ساخت این معجون برای افراد مبتدی حدود یک ماه طول می کشد . از جمله مواد اصلی مورد نیاز می توان به : پودر سنگ سیاه، جلبک دریایی، چند تار مو از شخص مورد نظر و چند قطره عصاره معده ی گاو اشاره کرد .
طرز تهیه : ابتدا جلبک دریایی را همراه کمی نمک جوش داده و سپس پودر سنگ سیاه را به ارامی به ان اضافه کرده و به مدت 30 دقیقه در پاتیل برنجی می پزیم . کمی از اب مخلوط پخته شده را به عصاره ی معده ی گاو اضافه می کنیم و هشت - دوازده روز در محیط گرم و خشک قرار می دهیم تا کمی از حالت مایع خارج شود .
در اخر موی فرد مورد نظر را همراه بقیه ی مواد به پاتیل برنجی اضافه می کنیم . معجون باید به رنگ سبز درامده و حالت لزج داشته باشد .
نکات مثبت و منفی این کلاس ، تدریس و استاد رو در طول ِ این ترم بنویسید .

غیر رول بودن تکالیف و مختصر بودن کلاس ها از نکات مثبت بود . به نظر من اگر کمی در موضوع تکالیف تنوع بیشتری وجود داشت این کلاس قطعا بهترین می شد . در اخر از زحمات شما تشکر می کنم و امیدوارم ترم اینده باز هم استادی به خوبی و انتقاد پذیری شما داشته باشیم .


ویرایش شده توسط فلورنس در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۲۶ ۱۰:۴۸:۱۰

*FLORENCE*~~~~~ ~~~~~
Any Thing Is Possible If you Just Believe That تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۹:۴۷ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۸

مینروا مک گونگال old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۰ دوشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۵۸ یکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵
از دفتر وزارت
گروه:
کاربران عضو
پیام: 547
آفلاین
نام : آنجلينا جولي ويت .
لقب: آنجي ، زن گربه اي
. قد: 173 سانتيمتر.
او در تاريخ
4 ژانويه 1975 و در ساعت 9:09 در لس آنجلس متولد و در همانجا بزرگ شد. نام پدرش "
جان ويت" ( برنده جايزه آکادمي ) و نام مادرش "مارچلين برتلند" است.

همچنين او خواهرزاده "چيپ تايلور " مي باشد. در ضمن "جولي" در زبان فرانسه به معناي "زيبا" است. او در سن 14 سالگي به کار مدلينگ روي آورد و در 16 سالگي از دبيرستان "بورلي هيل" فارغ التحصيل شد.

"آنجلينا" بعدها در انستيتو تئاتر "لي استرابرگ" آموزش ديد. آنجا جايي بود که او در توليدات کارآموزي متعددي ايفاي نقش کرد. او بعدها به عنوان مدل حرفه اي در لندن ، نيويورک و لس آنجلس کار کرد و در ويدئوکليپهاي هنرمنداني همچون : "ميت لف" ، "لني کراويتز" ، آنتنلو ونديتي" و گروه "لمون هدتز" ايفاي نقش نمود. در ضمن او در دانشگاه نيويورک در رشته سينما تحصيل کرده است. وي در پنج فيلم دانشجويي براي مدرسه سينمايي USC که تمام آنها را برادرش نوشته بود کارکرد.

"آنجلينا" در تاريخ سوم فوريه 1995 با "جاني لي ميلر" ازدواج کرد و در سال 1999 از او جدا شد. او در مراسم ازدواجش با "جاني لي مير" به جاي لباس عروس (!) يک شلوار چرم سياه رنگ و تي شرت سفيد رنگ به تن داشت که بر روي آن نام همسرش را با خون خودش نوشته بود!

"آنجلينا" يک کلکسيونر چاقو نيز هست و مي گويد که به علم غسال خانه بسيار علاقمند است! از آرزوهاي دوران کودکي او نويسندگي مراسم آئين کفن و دفن مي باشد! او يک اصطلاح لاتين دارد که آن را نيز بر روي بدنش خلکوبي کرده . معني آن جمله اين است : "آنکه مرا مي پروراند و به اوج مي رساند ، همان مرا تخريب مي کند!"

رابطه او و برادرش بسيار صميمي و نزديک است و به طور جدي تحت حمايت برادرش "جيمزهاون" مي باشد. برادرش اغلب او را در نمايشهايش همراهي مي کند و "آنجلينا" نيز از نام او در نمايشهايش استفاده مي کند. مانند : "جيمي کجاست؟ " در پرده "دختر گسيخته" ( 1999 ).

او خالکوبي حرف H را بر روي مچ دست چپش دارد که آن مربوط مي شود به نام دو شخصي که بسيار با او صميمي و نزديک هستند. او اين خالکوبي را زماني بر روي دست خود کشيد که به "تيموتي هاتون" علاقه داشت ، اما پس از جدائيشان از يکديگر ، او مي گويد که آنرا فقط به خاطر علاقه به برادرش "جيمز هاون" کشيده است!

بر روي بازوي چپ او نيز خالکوبي ديگري وجود دارد که نقل قولي است از "تنسي ويليامز" : دعا براي قلب سرکش که در قفس زنداني است!
شخصيت مورد علاقه او در فيلمهاي ديسني "دومبو" فيل پرنده مي باشد. وي عنوان کرده : "زمانيکه دمبو قادر به پرواز شد ، او گريه کرده است!"

شهرت وي از فيلم "عشق همان است که هست" ( 1996) آغاز شد. دومين ازدواج "آنجلينا" در تاريخ پنجم مي 2000 با "بيلي باب تورنتون" بود که حاصل آن فرزند پسري به نام "مادوگس" است. "جولي" نگهداري از کودکش را زمانيکه براي بازي در فيلم "خارج از مرزها" ( 2003) در افريقا به سر مي برد آغاز کرد.

او در ماه مي 2002 به عنوان سفير خوشبختي ، از کمپ پناهندگان تام هين در تايلند بازديد کرد. او در تاريخ 27 مي 2003 از همسر دومش "بيلي باب تورنتون" جدا شد.

بر اساس تحقيقات يک مرکز سينمايي مشخص شد که 35 درصد پاسخ دهندگان مي گويند که "آنجلينا" اولين انتخاب آنها براي مراسم شام سال نو مي باشد. در اين تحقيق "کاترين زتا جونز" رتبه دوم را دارد.
جولي" تصميم گرفته که از حرفه بازيگري کناره گيري کند و همراه پسرش "مادوگس" در انگليس اقامت داشته باشد. او مي گويد : "مي خواهم با دنياي فيلم وداع کنم و يک مادر تمام عيار براي مادوگس باشم و بيشتر در برنامه ها و جلسات مربوط به والدين و مربيان شرکت کنم!"
آهنگها و خوانندگان مورد علاقه او : "مدونا" ، "الويس پريسلي" ، "فرانک سيناترا" و گروه "کلش" مي باشد. او بيشتر برنامه هاي مربوط به گياهان و حيات وحش را از تلويزيون تماشا مي کند.
قبل از جدايي او و همسر دومش ( بيلي باب تورنتون ) ، از "آنجلينا" پرسيده شده بود که اگر "بيلي" به تو خيانت کند ، با او چه مي کني ؟ پاسخ داده بود که : "او را نمي کشم! چون عاشق فرزندمان هستم و پسرم به پدر احتياج دارد. ولي او را کتک ميزنم! من تمام مصدوميتهاي ورزشي او را مي شناسم و به آنها ضربه مي زنم!"
"آنجلينا" در جايي ديگر در مورد جدايي از همسر دومش گفته بود :"رابطه ما يک رابطه واقعي و عميق بود. برايم آسان نيست که بخواهم بگويم چه چيز باعث ايجاد مشکلات و جدايي ما شد. بيلي شبها با موزيک و شغلش سرگرم مي شد و من هم با فرزندم بودم. به هر حال از اين مسئله هم عصبي هستم و هم غمگين. اين دوران براي من ، سخت ناراحت کننده است

توضیحات : حرف H خالکوبی شده ی او نشانه ی هاگوارتز است او که در توانایی از
.ب دستی ضعف داشت با استفاده از ساخت معجون فراموشیوس می تتوانست کارگردان ها را طلسم کرده و آن ها را مجبور کند که از اون در فبلمهایشان ایتفاده کنند .

طرز ساخت :
یک عدد موی خودش
نیم بطز : عطر تن انجلینا
سه عدد عنگبوت آب پز

این سه مورد را به مدت 10 دقیقه در محصول مشنگی 1 2 3 میریذید و سپس یک لیوان بزرگ نوشیدنی دنت شکلاتی و نصف لیولن نوشیدنی کره ای به آن اضافه میکند .

طرز استفاده : چوبدستی خود را به زمین می اندازید از طرف مفابل خواهش مب کنبد او را به شما بدهد در این حین جای معجون ها را عوض میکنید .

پ ن :
این معجون پس از خاصیت فراموشی خاصیت عشق موقتی را نیز دارا میباشد که از بخار مارپیچ او متوحه این موضوع خواهید شد .

درمورد کلاسهاتون هم پرفسور من اولین بار که تو کلاستون شرکت میکنم ولی این جلستون واقعا عالی بود .


ویرایش شده توسط مینروا مک گونگال در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۲۴ ۹:۵۲:۱۴


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲:۰۵ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۸

آرنولدold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۰ شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۷:۱۵ پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۱
از روي شونت! باورت نمي شه نگام كن
گروه:
کاربران عضو
پیام: 353
آفلاین
1)

کورش ضیحقیان معجون تغییر شکل دائمی رو اختراع کرد

2)

او متولد شهر شیراز در کشوری به نام ایران در خاور میانه بود که پس از سالها تلاش در علم معجون سازی به ترکیب پیچیده ای از معجون مرکب دست یافت، او توسط این معجون خودرا به شکل حاکم منطقه در آورده و چون اثر این معجون ابدی بود و حاکم از اقشار مشنگ بود طبق بند ب قانون تغییر شکل این شخص به هفت سال زندانی شدن در کنار دو مانتیکور محکوم شد و فرمول معجونش از همگان مخفی ماند، زیرا او با اولین نیش مانتیکور سقط شد

3)

یک عدد جگر گرگینه مرده را در شب مهتابی سرخ کرده و با سم باسیلیسک بجوشانید سپس پوست اژدها و عصاره ی دراگ استور رو به اون اضافه کنید پس از دو روز خون تکشاخ را به معجون اضافه کرده و یک عدد مو از فرد مورد نظر را داخل معجون بریزید سپس به مدت سی روز آن را هم زده تا تغییر رنگ دهد و بعد از آن دو قطره معجون مرکب پیچیده به آن اضافه کنید و در اولین ماه کامل بنوشید از آن روز به بعد شما به شکل دلخواه خود درآمده و دیگر نمی توانید به حالت قبلی بازگردید.

4)

زیاد تو این کلاس شرکت نکردم اما تدریسا جالب بود


تصویر کوچک شده

یادش آمد که در آن اوج سپهر
هست پیروزی و زیبایی مهر

فر و آزادی و فتح و ظفر است
نفس خرم باد سحر است

دیده بگشود و به هر سو نگریست
دید گردش اثری زاین ها نیست

بال برهم زد و برجست از جا
گفت کای دوست، ببخشای مرا

سال ها باش و بدین عیش بناز
تو ومردار، تو و عمر دراز

من نیم در خور این مهمانی
گند و مردار تو را ارزانی

گر در اوج فلکم باید مرد
عمردر گند به سر نتوان برد

شهپر شاه هوا، اوج گرفت
زاغ را دیده بر او مانده شگفت

سوی بالا شد و بالا تر شد
راست، با مهر فلک هم بر شد

لحظه ای چند بر این لوح کبود
نقطه ای بود دگر هیچ نبود


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۳:۰۸ جمعه ۲۳ مرداد ۱۳۸۸

نارسیسا مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۳:۰۷ چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۰:۱۷ جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 177
آفلاین

نام يك معجون ساز معروف به همراه اسم معجونش بنويسيد (2 امتياز)


ریکاردو کاکا
معجون زیبایی دائمی

زندگي نامه ي مختصري از معجون ساز معرفي شده بنويسيد (12 امتياز)

ریکاردو کاکا در سال 1921 در برزیل چشم به جهان گشود.او از همان کودکی علاقه ی زیادی به زیبایی و دلبری داشت و سرانجام در سال 1999 و در اوج پیری موفق به ساخت معجون زیبایی دائمی شد و با این کار در رده ی معجون سازان ماهر و رویایی قرار گرفت.
پس از ساخت این معجون زیبایی از دست رفته اش را باز یافت و در هفتاد و هشت سالگی همچون جوانی زیبا می نمود.ولی افسوس که درست یکسال بعد در سال 2000 دار فانی را ترک گفت!

طرز ساخت و نوع استفاده ي معجون معرفي شده را بنويسيد (12 امتياز)

مواد لازم:
1-جگر گوسفند (20گرم)
2-برنج دانه بلند محسن (50گرم)
3-خون اژدهای برزیلی (یک پیمانه)
4-موی گربه (2گرم)
5-ساقه ی گیاه ریزنیس (دو عدد متوسط)

وسایل لازم:
1-پاتیل
2-چاقو
3-ترازو
4-پیمانه

طرز تهیه:
ابتدا خون اژدها را در پاتیل می ریزیم و به مدت سه دقیقه می جوشانیم.سپس جگر گوسفند را تکه تکه کرده و به آرامی به آن می افزاییم و صبر می کنیم تا معجون به رنگ قهوه ای تیره در آید.
پس از تغییر رنگ معجون موی گربه را به آرامی به آن اضافه می کنیم و می گذاریم معجون دو دقیقه بجوشد.
در حین جوشیدن معجون برنج ها را با هاونگ له کرده و پس از گذشت دو دقیقه به معجون اضافه می کنیم و معجون را با ملاقه هم می زنیم.تا جایی که معجون به رنگ استخوانی در آید.
سپس ساقه ی گیاه ریزنیس را با چاقو خرد کرده و به معجون می افزاییم.
پنج دقیقه بعد رنگ معجون سبز چمنی می شود.در این هنگام آن را درون بطری کوچکی ریخته و به مدت سه شبانه روز در جایی مرطوب نگهداری می کنیم تا آماده ی استفاده شود.

نکات مثبت و منفی این کلاس ، تدریس و استاد رو در طول ِ این ترم بنویسید (4 امتياز)


کلاس جالبی بود!
تدریس در طول ترم خیلی خوب بود و سوال های مطرح شده نه زیاد سخت بود و نه زیاد آسان.
کلا" خیلی باحال بود و کلی کیف می داد.من از این که در کلاس ها شرکت می کردم کلی راضی بودم و کلی از تدریس استادش خوشم میومد.
خلاصه کلی شرکت کردم و کلی هم دارم چرت و پرت می گم و کلی....



Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۵:۵۵ جمعه ۲۳ مرداد ۱۳۸۸

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
نام يك معجون ساز معروف به همراه اسم معجونش بنويسيد (2 امتياز)

نام معجون ساز: علی بن احمد

نام معجون: معجون تقويت كننده ی ذهن

زندگي نامه ي مختصري از معجون ساز معرفي شده بنويسيد (12 امتياز)


اسم: علی بن احمد

متولدِ: عربستان، رياض

محل زندگی: پاريس، فرانسه

تاريخ تولد: سال 1822 ميلادی

تاريخ وفات: سال1898 ميلادی

توضيح: وی يكی از معجون سازان نخبه و در زمان خودش بود. اگر به معجون های ساخته شده در زمان خودش نگاه كنيم، متوجه ميشويم در تمامی آن معجونها ردی از او موجود است. وی موفق شد در سن سی و دو سالگی طرح ساخت معجونی برای تقويت ذهن را بدهد و خود موفق شد، يكسال پس از اين طرح، آن را بسازد.

طرز ساخت و نوع استفاده ي معجون معرفي شده را بنويسيد (12 امتياز)

معجون تقويت كننده ی ذهن:

مواد لازم:

1. سه ليوان آب معمولی

2. دو زرده تخم مرغ

3. دوازده رشته علف دريايی

4. ده رشته تار موی هيپوگريف

ابتدا پاتيلی فراهم می آوريم كه جنس آن بايد از فلزات (چه رسانا و چه نارسانا) باشد. قابل توجه و دقت است، در صورتی كه جنس پاتيلی از نافلزات باشد، معجون به عمل نمی آيد.

ابتدا سه ليوان آب معمولی را در پاتيل می ريزيم و ده رشته تار موی هيپوگريف را به آن اضافه ميكنيم. دو زرده تخم مرغ را نيز به معجون اضافه كرد و آنرا چهل و هشت باردر جهت عقربه های ساعت هم می زنيم. پس از انجام اين عمل، دوازده رشته علف دريايی را به معجون اضافه كرده و پنجاه بار در جهت عقربه های ساعت و بيست بار برخلاف جهت عقربه های ساعت به هم ميزنيم. پس از انجام دستورات معجون به دست آمده را به مدت يك هفته در دمای اتاق قرار می دهيم؛ سپس معجون آماده ی مصرف است.

نكات اضافی:ساختن اين معجون به خاطر ميزان هم زدنهای زياد، يكی از دشوارترين معجون ها به شمار می رود.

در ساختن اين معجون تا كنون دو هزار و دويست اشتباه مرگبار صورت گرفته است.

اين معجون جزو زيرمجموعه معجونهای خطرناك ميباشد.

نکات مثبت و منفی این کلاس ، تدریس و استاد رو در طول ِ این ترم بنویسید (4 امتياز)


در مجموع، كلاس رو يك كلاسِ مثبت ارزيابی ميكنم...

سوالات جالب بودن، به دقت انتخاب شده بودن و از نظر من خلاقانه بودن.

متاسفانه به نظر ميرسيد چيزی برای درس دادن نداريد و بيشتر از درسهايی كه پرسی، در ترم گذشته داده بود استفاده ميكرديد.

انتخاب بهترين دانش آموزتون بسيار مناسب بود.

متن درس بسيار جالب بود، به طوری كه احساس ميكردم تو كلاس نشستم!

در امتياز دهی هيچگونه تبعيضی نداشتين و كارتون واقعا" عالی بود.

به جز يه مورد اشكالی كه گفتم، چيز ديگه ای به ذهنم نميرسه، به همين دليل من شما رو يكی از معلم های برتر هاگوارتز تصور ميكنم.








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.