ریگولوس همینطوری که داره از دستشویی میاد بیرون یه حباب فکر بالای کله اش تشکیل میشه: چقدر خوبه! همه اعضای جدید میان دنبال من! چقدر اخه من شهلام! اون وقت هی میگن من کاربر بدیم!!این همه عضو جدید جذب کردم! ( بعد چینی به ابروش می ندازه و تلنگش در میره و حباب فکرش می ترکه! )
اسلاگهورن رفته سر موتور فیلچ
اسلاگهورن: بده یه دور بزنم!
فیلچ: نمیشه،خط میفته بهش!
اسلاگهورن: نه قول میدم خرابش نکنم! میشه لای چرخش کاغذ پفک گذاشت صدا بده؟!
فیلچ و اسلاگهورن مشغول بحثن.
ریگولوس هم واسه خودش لخت شده شنا میره وسط باشگاه
پنه لوپه همین که چشمش به ریگولوس میفته، پرسی رو فراموش می کنه و میاد وسط
پنه لوپه: سلام!
ریگولوس وایمیسته: به به خانوم! ببین عزیزم ما اینجا همه با هم چت می کنیم! اگر از سوژه منحرف شیم، ناظر میاد بیل می زنه ما رو! ( بعد هم به ابرفورث که داره با پرسی چت می کنه اشاره می کنه )
پنه لوپه میره یه گوشه و ریگولوس هم یه گوشه و شروع میکنن با لپتاپشون چت کردن
پنه لوپه: ای اس ال میدی؟!
ریگول: 18 M BLACK`S VILLA!
پنه لوپه:
منم پنه لوپه 18 از هاگوارتز!
ریگول رو می کنه به آبرفروث: ببین من کیو پیدا کردم! دوست دختر پرسی!
آبرفورث به پرسی: پرسی، دوست دخترت اینجاس! داره با ریگولوس چت می کنه!
پرسی سر دوراهی میمونه که بیاد جواب بده یا بازم در نقش کاربر بدون عکس العمل مثه بقیه غیر ارزشی ها باقی بمونه!چینی به ابروش می ندازه و در تفکری عمیق فرو میره!
حباب تفکر پرسی از بس جلوه دار و با فضاسازی بوده از هاگوارتز کشیده میشه به باشگاه و حباب تفکری عظیم بالای باشگاه ایجاد میشه!
و همه به این فکر میکنن که اگر بترکه، چی میشه!
بقیه ی اعضای غیر ارزشی هم توی مسنجراشون نشستن و کنفرانس گذاشتن و عین خیالشون نیست که شناسه هاشون توسط ارزشی ها درب و داغون میشه! بعد هم دلشون خوشه دارن ایفای نقش میکنن! ( فضاسازی باشگاه )