درود !
خوب هر اومدنی توام با رفتنی هست ... حالا دیر یا زود وقتش میرسه و اینکه این رفتن ممکنه به دلیل مشغله ، مدرسه ، زدگی و ... باشه ولی در هر صورت این زمان میرسه و برای من هم این زمان فرا رسیده !
یکی عضو میشه ، اول بلد نیست که چطور باید پست ارسال کنه و چطوری رفتار کنه ، مدتی که میگذره خود به خود به سمت ارزشی بازی کشیده میشه ، ممکنه مدتی تنها در بحث های هری پاتری حضور داشته باشه و کم کم به سمت رول نویسی بیاد ، در هر صورت اینکه تا مدتی هر پستی که میزنه خوندش وقت تلف کردن هست ... مسلما برای خودش یه متن ارزشمند و ایده آل هست ولی برای خیلی ها اینطور نیست ، بالاخره کم کم راه و چاه کار دستش میاد و توی بحث های هری پاتری شرکت میکنه ، رول مینویسه ، توی بحث ها شرکت میکنه ، یکی از جرگه مرگخوار و محفل رو انتخاب میکنه و کم کم استعدادش رو شکوفا میکنه . حالا در این بین با فعالیت مفیدش به نظارت و مدیریت میرسه و یه فرد مفید میشه یا نه اینطور نمیشه ، فعالیتش رفته رفته کمرنگ تر میشه و زمان رفتنش فرا میرسه ! حالا یا برای همیشه میره و یا اینکه برای مدتی میره و یا اینکه میره ولی بعضی مواقع سر میزنه !
من هم مدت زیادی اینجا و پیش دوستان بودم و حالا وقتش هست که برم و اونهایی که تازه به این سو میان بیان جای من ! در واقع به دلیل مدرسه و سنگین تر شدن دروس و این موارد دیگه نمیتونم فعالیت مفیدی داشتم باشم ، مگر اینکه هفته ای یکی دو بار سر بزنم و یه نگاهی بندازم به سایت و اگر شد یه پستی هم بفرستم .
خیلی از دوستانی که اینجا میان هدفشون پر کردن وقت و پیدا کردن دوست و فعالیت برای دل خودشون هست ... ولی خب من هدفم این بود که فقط بخوام پست بزنم و مثلا مفید باشم ، نمیشه گفت پر کردن وقت ، چون از خیلی کار ها زدم تا بخوام اینجا پست بزنم و نوشته هام چه در زمینه هری پاتر و چه رول برای دل خودم نبوده و حالا به دلایل خاصی مثل خواسته دوستان یا ماموریت ها و یا ... بوده .
البته اشتباه ترین کاری بود که میتونستم انجام بدم ، اگر هدفم فعالیت برای خودم و پر کردن وقت و دوست شدن با اعضای این جا بود هم فعالیت مناسب تری بود و هم میتونستم فرد مفیدی باشم . رفتن به سراغ دوستانی مثل هوریس ، ماندانگاس ، سالازار ، ایگور ، لرد ، ویولت ، هلگا ، مرلین ، آناکین ، ، فنریر ، لودو ، دراکو ، کالین ، استرجس و خیلی های دیگه میتونست من رو زودتر به سمت رول نویسی بکشه و همینطور با آشنایی با این عزیزان میتونستم توی فعالیت هاشون باشم و در کل خیلی تفاوت داشت ... ولی حیف که اینطور نشد و خیلی دیر تر به سمتشون اومدم و باهاشون آشنا شدم !
حالا در این بین با دوستانی به صورت ناخواسته مشکل پیش اومد که البته این مشکلات و نارضایتی ها صرفا از طرف من بوده ، ولی خوب شانس عذرخواهی مستقیم ازشون رو نداشتم ، به دوستانی که کما بیش باعث نارضایتیشون شدم میشه به پرفسور کوییرل عزیز ، جرج ویزلی عزیز ، آنتونین دالاهوف عزیز ، سارا اوانز عزیز ، راجر دیویس عزیز ، آرتور ویزلی عزیز ، آلبوس دامبلدور عزیز ، ریموس لوپین عزیز ، هری پاتر عزیز ، هدویگ عزیز ، سامانتا ولدمورت عزیز ، نیمفادورا تانکس عزیز و دوستان دیگه ای که اسمشون در خاطرم نیست و امیدوارم که عذرخواهی من رو بپذیرن ، و کسی ناراحتی ای از من نداشته باشه ، در واقع کاملا ناخواسته بودند و قصد و قرضی وجود نداشته .
البته قبلا در
اینجا به تعدادی موارد اشاره شده ولی خوب ، این موارد هم روشن بود اینکه شخصیتی که پرسی ویزلی در سایت داشت و من براش درست کرده بودم ، گرچه قابل تحمل نمود ولی صرفا به خاطر شکوفایی این شخصیت بود و دلیل دیگه ای نداشت !
در آخر اینکه از حضور در کنار شما عزیزان و همینطور زیاده روی در خوابگاه مختلط کارمندان وزارت سحر و جادو لذت بردم ، امید است در میتینگ های حضوری از وجود شما عزیزان نهایت لذت را کسب کنیم !
پس باشد تا برای همگان عبرت شود