هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: نقد الف دال
پیام زده شده در: ۱۴:۰۰ یکشنبه ۶ تیر ۱۳۸۹
#57

رون ویزلیold4


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۲۴ چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۱۶ دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۰
از پناهگاه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 234
آفلاین
نقد پست ۲۰۵ - کافه تریا مادام پادیفوت - سیریوس بلک

سیریوس عزیز،
اول از همه بگم که رول نویسیتون خیلی خوبه و اگه اشکالی باشه تنها از جزئیات و بی دقتیه و بس!

شروع پستتون خوب بود و ارتباط خودش رو کاملا با پست قبلی حفظ کرده بود که این نکته ی مثبت و خوبی محسوب میشه.

نقل قول:
در انتهاي تالار، تخت با شكوهي قرار داشت و روي آن كسي نبود جز لرد ولدمورت!

به شخصه با این جمله موافق نیستم. این نوع نوشتار و اصطلاح با وجود اینکه صرفا اشکال نگارشی چندانی نداره، ولی بیشتر برای اشیاء به کار میره تا اشخاص. بهتر بود این جمله رو جور دیگه ای می نوشتین.

نقل قول:
لرد با اشاره دستش او را از حركت باز نگه داشت. چند دقيقه در چشم هاي يكديگر خيره شدند. تنها صداي فش فش ماري عظيم الجسه سكوت خوفناك آن مكان را مي شكست.

دقت کن. این سه جمله توصیفی کاملا به هم مربوط هستند و بهتر بود با ترکیب اونها، یک الی دو جمله ی بهتر، چه از لحاظ دستوری و چه از لحاظ عنصر زیبایی شناختی می نوشتی. این نکته نه تنها در مورد جملات هست، بلکه در مورد پاراگراف ها و پاراگراف بندی های نوشته هم صدق میکنه. سعی کن تا جای ممکن بین توصیفات و توضیحات مربوط و هماهنگ فاصله نگذاری. مثلا این نقطه ها در جمله باعث وقفه در خوندن خواننده میشه و ارتباط صحیح و درستی رو که باید، با نوشته برقرار نمیکنه. یا توی پاراگراف بندی اگه دو قسمت متشابه رو با فاصله از هم بنویسی ارتباطشون رو با هم از دست میدن. روی این مسئله یکم کار کن. جملات کوتاه خوب هستند به شرطی که بیشترین معنی و مفهوم رو در خودشون بگنجونند.

نقل قول:
سر انجام لرد شروع به صحبت كرد:
- لرد مي دونست كه در آخر كار خودتو مي كني و به اين جا مياي. از همون زماني كه اولين درخواست رو براي مرگخواريت دادي. فقط براي من جاي تعجبه كه چه طور تونستي يك مدت رييس اداره كاراگاهان و وزير سحر و جادو بشي.

اگر به متن کتاب ها و شخصیت لرد ولدمورت و دیالوگ هاش در داستان دقت کنین، متوجه میشین که در جاهایی از افعال اول شخص جمع خطاب به خودش استفاده میکرده اما هرگز خودش رو لرد و امسال این القاب خطاب نکرده است. شما هم سعی کنید به طبع کتاب و این موضوع که اغراق بیش از حد بر این شخصیت باعث تاثیر عکس کار خواهد شد، از زیاده روی های اینگونه صرف نظر کنید.

نقل قول:
- برو و وسايل ايجاد علامت شوم رو بيار.

پست شما تا اینجا نسبتا جدی بود، ولی در این نقطه به یکباره تغییر جهت میده و کاملا حال و هوای طنز به خودش میگیره! این دو دستگی باعث فاصله گذاری بین نوشته و خواننده میشه. بهتر بود به جای یک دفعه ای تغییر جهت دادن سبک داستان، از ابتدا با در نظر گرفتن شمه ی طنز، چه در توصیفات چه در دیالوگ ها، تا به آخر، داستان رو پرداخت و توصیف می کردید.

ترس و التهاب روفوس در مقابل لرد و بلاهایی که در انتظارش هستند، خیلی معقول و جالبه ولی دقت کنید با اینکه روند سوژه به تدریج خنده دار و سرگرم کننده میشه، به طور کلی از هدف اصلی و پایه ی داستان خارج شده! در اینجا ما یک ولدمورتی رو داریم که برای علامتی به این اهمیت و مهمی محتاج به وسایل مشنگی و زغال و ... هست، در صورتی که در کتاب ما ولدمورت رو جزو قدرمند ترین جادوگران سیاه اعصار می شناختیم! این تضاد ها در متن و رسیدن سوژه از یک داستان خیلی جدی به ماجرایی مضحک و خنده دار، باعث سردرگمی مخاطب شما میشه. سعی کنید یک پارچگی و یک دست بودن نوشتتون رو در تمامی ابعاد حفظ کنید.

از لحاظ دستوری و ظاهری پستتون مشکلی نداشتید و تنها می تونم پیشنهاد کنم -با اینکه خودم موافق نیستم- در جاهایی که سوژه اینطور یکدفعه ای حال و هوای طنز به خودش میگیره، از شکلک استفاده کنید. چون حتی خود من هم با خوندن اون قسمت از پستتون مردد موندم که الان منظور نویسنده طنز و شوخی هست یا جدی؟!

پایان نوشتتون هم نسبتا خوب و مناسب بود. داستان رو خیلی جلو نبردین و همین خوبه.
در کل خوب بود.
موفق باشی


[b][color=000066]نان و ستاره
نان در کنارم و ستاره ها دور،
آن دورها...
به ستاره ها نگاه می کنم و نان می خورم!
چنان غرق


Re: نقد الف دال
پیام زده شده در: ۱۴:۳۹ شنبه ۵ تیر ۱۳۸۹
#56

آشا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۰ شنبه ۲۸ آذر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۹:۴۶ جمعه ۹ تیر ۱۳۹۱
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 109
آفلاین
اهم.....اهم..!
اين پست منو نقد كنين ممنون.
سرسراي عمومي


تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده


Re: نقد الف دال
پیام زده شده در: ۱۶:۱۲ پنجشنبه ۳ تیر ۱۳۸۹
#55

ریموس جین لوپین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۳ شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱:۲۱ چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۹
از مرگ نمی ترسم !!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 126
آفلاین
سلام خدمت شما.چاکریم
این پست منو نقد کنید.زیاد هم خوب ننوشتم ولی نقد شه بهتره:
کارخانه دستمال سازی اسکاور ...
باتشکر


مرا از یاد نبرید.
شناسه بعدی : ویکتور کرام
تا ابد دوستت دارم


Re: نقد الف دال
پیام زده شده در: ۱۴:۰۰ پنجشنبه ۳ تیر ۱۳۸۹
#54

رون ویزلیold4


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۲۴ چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۱۶ دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۰
از پناهگاه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 234
آفلاین
نقد پست شماره ی 206 - تاپیک بیمارستان سوانح جادویی سنت مانگو - ماریه تا اجکامب

ماریه تای عزیز،

نثر پستتون بسیار گیرا بود و بدیهیه که با یکم کسب تجربه و مهم تر از اون خوندن پست های خوب دیگران پیشرفت سعودی می کنید.

در ابتدا و با یک نگاه سطحی به پستتون، مشخصه که باید روی دیالوگ نویسی ها و ظاهر پستتون بیشتر کار کنید. در نقد پرفسور سیسنترا هم به موارد و اصول پاراگراف بندی اشاره کردم، ولی باز هم تکرار می کنم:

-بین دیالوگ دو نفر باید یک خط فاصله وجود داشته باشه. ( دو تا اینتر )
-بین پاراگراف اصلی و دیالوگ های اشخاص، باید یک خط فاصله وجود داشته باشه. ( دوتا اینتر )
-دو پاراگراف با هم، یک خط فاصله دارند. ( دوتا اینتر )
-تنها در حالتی که شما در یک پاراگراف به توصیف و توضیح شخصیتی بپردازید، مجاز هستید دیالوگ بعدی رو که مربوط به اون شخص هست( یعنی اون شخص گفته ) رو بدون هیچ فاصله و تنها با یک اینتر بنویسید.
-علائم نگارشی به کلمه ی قبل از خود می چسبند و با کلمه ی بعد از خود یک فاصله دارند.
- علائمی مثل ! ؟ ... ، اگر دقیقا در جای مناسب و به جا استفاده نشوند، معنی و کاربرد اصلی خودشون رو از دست میدن و تنها باعث شلوغی و درهمی پستتون میشن.
- برای نوشتن دیالوگ های اشخاص باید از این علامت « - » استفاده کنید.


شما از طریق تمرین و دقت بیشتر، به راحتی می تونین این مشکل رو حل کنید. یادتون باشه که ظاهر مرتب پست و نثر شیوا به درک بهتر نوشتتون کمک می کنه و باعث میشه خواننده با اشتیاق و علاقه نوشته هاتون رو دنبال و مطالعه کنه.

نقل قول:
_چرا این قدر دیر کردین دکتر؟
این را پرستار تازه کار و جوانی که آکوآ نام داشت گفت.

نوع دیالوگ نویسیه شما در اینجا بسیار خوبه. توجه کنید که صرفا نوشتن نام گوینده برای گفتن یک دیالوگ جالب نیست و اینکار از معمولی ترین روش ها و در حقیقت نا پخته ترین نوع دیالوگ نویسی محسوب میشه. شما به همین ترتیب خوبه که سعی کنید با وجود معلوم و مشخص بودن گوینده، با توصیف و فضا سازی اون شخصیت و مکانی که در اون قرار داره، دیالوگ هاش رو بنویسید. اینکار باعث جذاب تر شدن هرچه بیشتر نوشته ی شما میشه.

نقل قول:
_چرا این قدر دیر کردین دکتر؟
این را پرستار تازه کار و جوانی که آکوآ نام داشت گفت.

_چه اتفاقی افتاده؟

پرستار در حالی که سعی میکرد موی بلند بورش را از جلوی صورتش کنار بزند گفت: یه اسکوئیب خرابکاری به بار آورده.
و دکتر را به اتاقی که اسکوئیب روی تخت فرسوده ی آن خود نمایی میکرد هدایت کرد.
_یه جشن خانوادگی جادوگری بوده. اون (اشاره به بیمار) در حالی که سعی میکرده به بقیه ی اعضای خانواده اش نشون بده که اسکوئیب نیست( این کلمه را چنان آهسته تکرار کرد که نمیشد آن را به وضوح شنید) چوب جادو رو برداشت و حالا...
_ و حالا چی پرستار؟
_به یه تقطه خیره شده و همش حرف از یه مرد با موهای بلند میزنه. ولی به نظر من دکتر اون طلسم شده.
_ اوه تو رو به ریش مرلین از این حرفا نزن آخه کی یه اسکوئیب رو طلسم میکنه؟ به هر حال فعلا بخوابونش تا بعد، شاید وقتی بلند شد بهتر شده باشه. پرستار جوان دستور را اطاعت کرد.

اشاره ی شما به اون بیمار فشفشه جالب بود ولی دقت کنید که یک رول نویس تا حدی اجازه داره در حواشی سوژه حرکت کنه. شما بهتر بود با یک اشاره ی جزیی تر، حتی به اندازه ی یک دیالوگ پرستار، به حواشی داستان بپردازید و ماجرا رو طبیعی تر نشون بدید، ولی نه اینکه بیشتر از حد لازم روی یک موضوع بی اهمیت مانور بدید و وقت صرف کنید. این نوع پرش های ناپخته باعث عدم ارتباط درست مخاطب با سوژه میشه و اون و مسیرش رو درست درک نمی کنه. روی این مسئله بیشتر کار کنید.

نوشتن دیالوگ های غیر ضروری هم که به روند داستان کمکی نمی کنه و تنها باعث طولانی تر شدن نوشته و سردرگمی خواننده میشه هم از این قبیل هست. مثلا ببین:
نقل قول:
_پرستار،اسمت...
_آکوآ هستم قربان.
_پرستار آکوآ تو میدونی چه جوری میشه از شر موهایی که هر چی کوتاشون میکنی ولی باز در میان خلاص شد.؟
_خب راستش فکر کنم که یه همچین چیزی رو تو کتاب مراقبت از موهای جادویی خونده باشم.
دکتر جونزرت در حالی ک سعی میکرد خوشحالی خود را پنهان کند گفت: تو فوق العاده ای و زود تو کارت پیشرفت میکنی. ممنون.
آکوآ:

و یا:
نقل قول:
باید همون بلایی رو که سر اون اسکوئیب لعنتی آوردم سر تو هم بیارم.
_ پس کار شما بود.
_البته که کار ما بود. اون لرد رو با مو دیده بود و میخواست به بقیه خبر بده. ما نباید این اجازه رو بهش میدادیم. اون وقت فکرشو بکن تو روزنامه ها نوشته میشد و لرد ابهت خودش رو از دست میداد اون وقت... و با صدای سرفه ی لرد حرفش را قطع کرد.
_ وراجی بسه ایوان کارتو انجام بده.
_ بله لرد سیاه.

سعی کن نوشتت رو به خلاصه ترین و بهترین و مفهوم ترین صورت ممکن ارائه بدی.

نقل قول:
جونزرت به سمت کتابخانه ی کوچکش که در دفتر خود داشت رفت و کتابی را با این مضمون پیدا کرد.با عجله پشت میزش نشست و مشغول ورق زدن شد. دل روده ی وزق گوشت خوار باعث ازدیاد موهای سر میشود. پر بو قلمون از رشد بی رویه ی موهای رماغ جلوگیری میکند. و... هنوز چیز به درد بخوری پیدا نکرده بود...

توضیح جزییات کوچکی از کتاب، در حالیکه که جونزرت بین خواب و بیداری به تصور کشیده میشد، کار بسیار جالب و خوبی بود. شما با این کار تونستین تا حدودی تاثیر پیدا کردن راحت جواب توسط پرستار رو از بین ببرین.

ایده ی خواب هم خیلی جالب بود. شما با اینکارتون باعث شدین خواننده در حالیکه ماجرا رو تموم شده تصور می کرد، متوجه بشه هنوز اتفاقی نیفتاده. این کار، تعلیق و طرح معما برای مخاطبتونه که نوشتتون رو بسیار جالب می کنه. سعی کنید با پایان های به جا و خوب همینطور که دست نفر بعدی رو برای ادامه دادن باز می گذارید، به خواننده هیجان القا کنید. در واقع نکته ی مثبت پست شما همین بود که جریان رو نه کمتر و نه بیشتر از حد لازم پیش بردین.

در مورد شخصیت پردازی و فضا سازی هم نکته ای وجود داره که باید یاد آور بشم. دقت کنید که حتما بر اساس شخصیت واقعی کارکتر ها دیالوگ هاتون رو بنویسید و یا فضا سازی کنید. شما در قسمت خواب شخصیت اصلی داستان، لرد ولدمورت با تمامی ابهت و سیاهیش رو بیشتر مضحک تصور کردید تا ترسناک. دقت کنید:
نقل قول:
پـــــــــــــــــــــــق... لامپ باز ترکید.
از وحشت جرئت نداشت تا چوب دستی اش را روشن کند.
_مثل اینکه دستورو اجرا نکردی.
صدای لرد در فضای اتاق طنین انداخت.
ایوان جلو آمد و با صورت برافروخته ای گفت: باید همون بلایی رو که سر اون اسکوئیب لعنتی آوردم سر تو هم بیارم.

ببین دوست عزیز، همونطور که خودت بهتر می دونی، لرد ولدمورت ابهت و نفوذی داشت که قدرتمند ترین افراد هم در برابرش سر خم می کردند و ما نباید این رو نادیده بگیریم. فضا سازی راجع به ولدمورت راحت نیست و باید در تک تک کلماتتون، هیجان، ترس، و مرموز بودن این شخصیت رو به خواننده القا کنید. توصیف شما در این قسمت خواننده رو یاد فیلم های ترسناکی میندازه که بیشتر از انچه ترسناک باشن خنده دارن. توجه کن که ولدمورت هیچ وقت حضور مستقیمی نداره و هیچ وقت امواج رعب و وحشتی که به همراه داره رو ترک نمی کنه. باید بتونی با کلماتت این حس رو به مخاطب انتقال بدی تا نویسنده ی موفقی باشی. در مورد بقیه ی شخصیت ها هم همین هست. چه آلبوس دامبلدور چه هرمیون چه بقیه... باید بتونی بر اساس شخصیت و کارکتر اون فرد، دیالوگ ها یا فضا سازی ها رو تنظیم کنی. به این مورد حتما دقت کن.

نقل قول:
با عجله از جایش بلند شد فقط تا شب فرصت داشت....

در ضمن ما فقط سه نقطه داریم، نه چهار نقطه! به علائم نگاری هم بیشتر دقت کن و سعی کن هر کدوم رو دقیقا در جای خودش استفاده کنی. استفاده ی بیش از حد از هر علامتی، منظور و معنی واقعی اون علامت رو از بین میبره و در خواننده هم تاثیری رو که باید، نمی گذاره. فراموش نکن که در پایان تمامی جملاتت نقطه و در مواقع درنگ یا وقفه از ویرگول استفاده کنی.

در کل خوب بود.
مطمئنم با یکم تلاش بیشتر خیلی بهترم میشی و جزو بهترین های ارتش و بعد از اون سایت قرار میگیری!
موفق باشی


[b][color=000066]نان و ستاره
نان در کنارم و ستاره ها دور،
آن دورها...
به ستاره ها نگاه می کنم و نان می خورم!
چنان غرق


Re: نقد الف دال
پیام زده شده در: ۱۲:۲۸ پنجشنبه ۳ تیر ۱۳۸۹
#53

رون ویزلیold4


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۲۴ چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۱۶ دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۰
از پناهگاه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 234
آفلاین
نقد پست شماره ی 177 - تاپیک کافه سه دسته جارو - پرفسور سینیسترا

پرفسور سینیسترای عزیز،
با استناد بر تعداد پست ها و فعالیتهای نسبتا کم شما در جادوگران، باید بهتون تبریک بگم! مطمئنا چنین پایه و شروعی، پایان فوق العاده ای رو انتظار می کشه و من اطمینان دارم که شما با کمی تلاش و تمرین جزو نویسندگان خوب سایت محسوب خواهید شد.

خب بریم سراغ نقد پستتون:

مورد قابل ذکری که در ابتدا توجه من رو به خودش جلب کرد و به سادگی قابل حل هست، ظاهر پستتونه. ما یک سری اصول کلی برای نوشتن و پاراگراف بندی داریم که به صحیح خوندن و درک بهتر نوشتتون توسط مخاطب کمک می کنه. دقت کنید:

-بین دیالوگ دو نفر باید یک خط فاصله وجود داشته باشه. ( دو تا اینتر )
-بین پاراگراف اصلی و دیالوگ های اشخاص، باید یک خط فاصله وجود داشته باشه. ( دوتا اینتر )
-دو پاراگراف با هم، یک خط فاصله دارند. ( دوتا اینتر )
-تنها در حالتی که شما در یک پاراگراف به توصیف و توضیح شخصیتی بپردازید، مجاز هستید دیالوگ بعدی رو که مربوط به اون شخص هست( یعنی اون شخص گفته ) رو بدون هیچ فاصله و تنها با یک اینتر بنویسید.
-علائم نگارشی به کلمه ی قبل از خود می چسبند و با کلمه ی بعد از خود یک فاصله دارند.
- علائمی مثل ! ؟ ... ، اگر دقیقا در جای مناسب و به جا استفاده نشوند، معنی و کاربرد اصلی خودشون رو از دست میدن و تنها باعث شلوغی و درهمی پستتون میشن.
- برای نوشتن دیالوگ های اشخاص باید از این علامت « - » استفاده کنید.


شما این موارد رو در جاهایی رعایت کرده بودید و در جاهای دیگه نه. این دو دستگی باعث عدم ایجاد ارتباط بین نویسنده و خواننده میشه و درک پستتون رو در مواردی مشکل میکنه. خواهش می کنم به این نکته توجه کنید.

نقل قول:
بسرعت به سمت در رفت و از ان خارج شد.

***

مادام پامفری بانداژ دست جف را برای آخرين بار چك كرد

دوست عزیز، برای پرش های مکانی یا زمانی بهتره به جای استفاده از علائمی مثل: *** ، ____ و یا ----- نام، منطقه و یا زمان اون پرش رو با یک الی دو خط فاصله از پاراگراف قبلی و یک خط فاصله با پاراگراف بعدی به صورت بلد (BOLD) بنویسید. اینطوری به راحتی قصد و هدفتون معلوم هست و خواننده دچار سردرگمی نمیشه.

نقل قول:
اما ميل خودتونه... .

دقت کنید که علائمی مثل سه نقطه در صورتی که به معنی ابهام و تعلیق در جمله باشند، کامل فرض میشن و احتیاجی نیست بعد از اونها از نقطه برای پایان جمله استفاده کنید.

نکته ی قابل ذکر بعدی، طولانی بودن دیالوگ هاست. درسته که با توچه به روند داستان، جف مجبور بود ماجراهای پیش اومده براش رو توضح بده ولی دقت کنید که در زندگی واقعی دیالوگ های به این بلندی نیست و اکثرا مفهوم صحبتشون رو در جمله های کوتاه تری خلاصه می کنند. این توصیف و توضیح بیش از حد و طولانی ممکنه باعث سر رفتن حوصله ی مخاطبتون بشه و در ابتدا خوندن پستتون رو رها کنه.

مورد بعدی که بسیار مهم هست، روند جلو بردن داستانه! شما تا حدودی خوب پیش رفتین. نه خیلی سریع و نه خیلی کند. به موقع اطلاعات رو به مخاطب دادین و سوژه ی به اون مبهمی رو کنترل و در مسیر درستی قرار دادین. این خیلی خوبه ولی دقت کنید که دادن اطلاعات بیش از حد، باعث از بین رفتن هیجان داستان میشه. شما باید سعی کنید سوژه رو در حساس ترین زمان ممکن و طوری که دست نفر بعد از شما برای ادامه دادن داستان کاملا باز باشه، به اتمام برسونید. در این صورت خواننده ی داستان در یک حالت تعلیق باقی می مونه و برای خوندن ادامه ی ماجرا هم اشتیاق پیدا می کنه. به این نکته توجه کنید چون یک پایان خوب، امضایی برای یک نوشته ی خوب هست و به نفر بعدی این اجازه رو میده که به دور از سلیقه های شخصی شما و بر مبنای تخیل و فکر خودش سوژه رو به جلو هدایت کنه.

درضمن، پانوشت آخر داستانتون زیاد جالب نبود. گودریک داستان درواقع همون گودریک گریفیندور سابقه ولی به هر حال شما با آوردن نواده ی 17 ساله ی گودریک در داستان، ماجرا رو در آینده جذاب تر کردید.

نکته ی مثبت خوبی که در شما دیدم، فضا سازی های به جا و توصیفات خوبتونه. این بسیار نکته ی مهمی هست و من همیشه بر این اصرار داشتم که یک فضا سازیه خوب می تونه نقطه ی پرشی برای یک نویسنده باشه. از این توانایی و قدرتتون استفاده کنید و سعی کنید به کارکتر ها و شخصیت های داستان به جا و به اندازه و نه خیلی زیاد، بپردازین و اونها رو در مقابل همدیگه قرار بدید.

در کل خیلی خوب بود.
خوشحالم که ارتش دامبلدور اعضای خوبی همچون شما داره.
موفق باشی


[b][color=000066]نان و ستاره
نان در کنارم و ستاره ها دور،
آن دورها...
به ستاره ها نگاه می کنم و نان می خورم!
چنان غرق


Re: نقد الف دال
پیام زده شده در: ۲۰:۳۹ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹
#52

جینی ویزلی old4


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۴ سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۰:۲۷ دوشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 82
آفلاین
سلام
اگه ممکنه این پست منم نقد کنید.
با تشکر


[b][color=FF0000]قدم قدم تا روشنايي


Re: نقد الف دال
پیام زده شده در: ۱۲:۳۴ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹
#51

سيريوس بلك قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴
از موتور خونه جهنم !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1086
آفلاین


Re: نقد الف دال
پیام زده شده در: ۱۱:۰۵ دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۹
#50

رون ویزلیold4


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۲۴ چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۱۶ دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۰
از پناهگاه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 234
آفلاین
با سلام،

متاسفانه به علت گرفتاری اخیر بنده درخواست های نقد تا آخر این هفته رسیدگی خواهد شد. از تمامی دوستانی که درخواست نقد می کنن خواهش می کنم، لینک تاپیک و شماره پستشون رو حتما ذکر کنن.
آلبوس عزیز این مورد شامل حال شما هم میشه. خواهش می کنم دقت کن.

با تشکر


[b][color=000066]نان و ستاره
نان در کنارم و ستاره ها دور،
آن دورها...
به ستاره ها نگاه می کنم و نان می خورم!
چنان غرق


Re: نقد الف دال
پیام زده شده در: ۱۴:۵۴ یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۹
#49

آلبوس سوروس هری پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۲۴ چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۳:۳۸ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹
از خونه ی بابام.
گروه:
کاربران عضو
پیام: 20
آفلاین
باشد که محفل پیروز شد.
باشد که الف دال پیروز شود.
باشدکه مرگخواران و رییسشان نابود شوند.
سلام.
ببخشید یه لحظه جو گیر شدم.
اگه برایتان مقدور است این پست بنده ی حقیر را نقد کنید.
به خدا اولین پستم هست.تو را جان مرلین سختگیری نکنید.


من سوروس دامبلدور هری پاتر هستم.
مرگ بر ولدمورت.
مرگ برمرگخواری.
درود بر محفل.
درود بر اÙ


Re: نقد الف دال
پیام زده شده در: ۱۳:۱۳ یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۹
#48

ماریه تا اجکامب


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۴۳ شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۴۴ دوشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۶
از ...........
گروه:
کاربران عضو
پیام: 275
آفلاین
سلام . خسته نباشین. خوبین ؟

یه درخواست داشتم، اگه ممکنه این پست منو نقد کنید.
مرسی


معصومیت قدرتی دارد که شیطان نمی تواند تصور کند







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.