من چیستم؟
همیشه چشمهایی از پشت من به رو به رویم نگاه میکنن...در تعقیب من هستن یا فقط علاقه به منظره ی رو به رو یم دارند؟...همیشه باید سنگینی نگاهی رو احساس کنم...که به من زل میزنه و از پس من به اطراف نگاه میکنه...همیشه نور های رنگی میبینم که از طرف همین چشم ها یا چشم های دیگر شلیک می شه...همیشه محکوم به کمک به یک چشم هستم...چشم هایی سبز...بله من عینک هری پاتر هستم.
......................
من کیستم؟=این کیست؟(چون این من نیستم
)
همیشه باید دنبال یه پسر لاغر مردنی باشه...وهمیشه از اون دستور بگیره...همیشه باید هیکل گنده شو تکون بده...چون اون پسر بهش میگه...بالاخره یه روزی این پسر رو میزنه...ولی نه اون خیلی قویه...یه هیکل گنده داره...ولی عقلش نصف هیکلشم نیست...فهمیدین دیگه...آره اون گرگوری گویله.