جلسه اول
ده دقيقه پس از خوردن زنگ صداي در زدن به گوش رسيد و دانش آموزان كه فهميدند معلم به كلاس آمده دست ها را از دماغ ها، سر ها را از پنجره ها و كلا خيلي چيز ها را از خيلي جاها بيرون كشيدند!
پس از اين كه اوضاع مرتب و شد و انگشت ها تمیز شد و بعضي ها مرلين را شكر كردند كه معلم مودبي دارند كه در می زند و در حالي كه طرف پشت در آن قدر در زده بود دچار پارگي از چند ناحيه لباسش شده بود بالاخره رز ویزلی در را باز كرد!
مرد قد كوتاهي با سر و وضع نامرتب و موي ژوليده و لباس خواب سراسيمه وارد شد و فرياد زد: كمك يكي به من بگه من اين جا كجام! اين چوبا چيه همه دست گرفتين؟ چرا اين جا اين جوريه؟
- بچه ها طرف مشنگه!
كل كلاس به صورت هماهنگ:
- هوي يارو! تو چطوري اومدي اين جا؟
- مشنگ ديگه چيه! من ديشب با زنم رفتيم تو اتاق و خوابيديم، صبح كه بيدار شدم ديدم اين جام! هيشكي حرف منو نميفهمه. تو رو خدا بگيد اين چه جور كابوسيه
- اوهوي مشنگ، ميخواي يه دونه بوقیوس بهت بدم؟
- آره بده چون از صبح هيچي نخوردم!
كل كلاس این بار هماهنگ تر از قبل:
- بچه ها بيايد اينو نگهش داریم هر روز کلی باهاش تفریح کنیم!
- بي خيال بابا! حوصله دردسر داريا، اين كه مشنگه بزاريد واسه خودش ول بگرده ما هم دوباره مشغول شيم!
- پس خودم ميفرستمش خونه به عنوان حيوون خونگي نگهش دارم!
بار ديگر دست ها در دماغ ها و سر ها در پنجره ها كلا همه چيز در جايي كه قبل از ورود مشنگ بود قرار گرفت.
ناگهان مشنگ دست از داد و فرياد برداشت و چشمش را بست. به مرور زخمی در پیشانیش ایجاد شد و موهایش سیاه و به هم ریخته شد و قدش بلندتر! اکنون هری جیمز پاتر جلوی دانش آموزان قرار داشت!
دانش آموزان بادیدن چهره هری چشمشان چهارتا شد، از طرفی فهمیده بودند معلمشان هری پاتر معروف است و از طرفی معلم همه کار های شنیعشان را دیده بود!
دانش آموزان سعی کردند خیلی سریع چیز های مختلفشان را که در ابتدای پست ذکر شده بود را از جاهای مختلف خارج کنند و البته طبیعتا این سرعت عمل یاعث شد بعضی چیز ها گیر کند و بعضی ها هم قسمتیش جا بماند!
- استاد شما همون هری پاتر معروف هستین؟
- همونی که یه زخم داره؟
- همونی که ولدی رو به درک واصل کرده؟
- همون که پسر برگزیدست؟
- همونی که در یک سالگی بزرگترین جادوگر سیاه قرنو شکست داده؟
- همونی که ...
- همونیک که و درد بی درمان!
- هه هه هه!
- میخواید یه کمی هم من صحبت کنم؟ اون از اون رفتار شرم آورتوندر مقابل یک مشنگ...
- هه هه هه!
- ... خوبه خیلی از شما قبل از اومدن به هاگوارتز مثل یک مشنگ زندگی میکردید ... اینم از رفتارتون جلوی معلم! بله من هری پاترم و در مورد این همونی که ها هم نظری ندارم و نمیخوام دیگه توی کلاس هام در مورد این مسائل چیزی بشنوم...
- هه هه هه!
-
ساکت! این کیه که هی میخنده؟
دانش آموز مسنی(!!!) با موی سفید و چهره ی خندان دستش را بلند کرد.
هری آرام رفت و پشت میزش نشست و سپس گفت: اسمت چیه پسرم؟
دانش آموز با لبخندی به پهنای صورتش گفت: هه هه هه ... شومیکریان هستم استاد ... هه هه هه!
هری که سعی میکرد با لبخندی تصنعی خشمش را بپوشاند گفت: گمشو بیرون عزیزم، دیگه هم سر کلاسام نبینمت!
دانش آموز از جایش بلند شد و در راه خروج گفت: هه هه هه ... چشم استاد ... هه هه هه
هری پس از مسلط شدن به اعصابش درس را این گونه شروع کرد: خوب، امیدوارم دیگه تو کلاسم شاهد همچین مناظری نباشم. اين جلسه قراره درمورد روش هاي صحيح برقراري ارتباط با مشنگ هایی صحبت کنیم که از هویت جادوگر شما بی خبرن! مهم ترين چيز در اين رابطه اينه كه طرف احساس نكنه داره با يه موجود متفاوت با خودش حرف ميزنه و حتي الامكان اصلا نبايد بفهمه شما جادوگريد. در اين رابطه چند تا نكته اساسي وجود داره كه خيلي مهمه.
هری چوبدستي اش را تكاني داد و نوشته هايي بر روي تخته ظاهر شد.
- متاسفانه چون وقت كلاس صرف مسخره بازي شما شده فرصتی برای تدریس برای من نمونده! یک سری نکات کلیدی رو در مورد این ارتباط روی تخته نوشتم.. در ضمن خوبه كه چند تا اسم وسايل پرکاربرد مشنگی رو با كاربردشون بدونيد تا سوتي نديد. مثلا وقتي مشنگ گفت تلفن زدم بايد بدونيد كه اين تلفن يك نوع برقراري ارتباط از راه دوره كه باهاش طرفين صداي هم رو ميشنوند. يك كتاب مناسب در اين رابطه هم معرفي كردم بهتون كه بهتره بخريد چون توي امتحان حتما لازم ميشه.! اينم از درس ساده امروز. در ضمن منو پرفسور صدا نكنيد، من هری هستم
هری خیلی آرام از روی صندلی اش برخواست تا دانش آموزان با تخته ای که تازه نکات رویش ظاهر شده بودند تنها بمانند و شروع به یادداشت کردن کنند.
تكاليف:
1. 5 مورد از نکاتی که روی تخته ذکر شده بود را بنویسید. (5 نمره)(ویژه دانش آموزان رسمی)
2. ليستي مناسب از اشیاي معمول مشنگ ها به همراه توضیح مختصری درباره آن شیء تهيه كنيد كه شامل 5 مورد باشد (15 نمره)
3. در يك رول خیلی کوتاه به صورت طنز عكس العمل خود را در مقابل يك مشنگ كه در كوچه دياگون هاج و واج است و از شما كمك ميخواهد را شرح دهيد (15 نمره)