اهم! خوب من قبل از اون رخداد شوم بسته شدن جادوگران یکبار اسم نوشته بودم حالا دوباره اظهار وجود می نمایم. (ببینم توی جادوگران میشه اسفند دود کرد!؟
)
1- چرا جوخه بازرسی رو انتخاب کردید ؟برای حال نمودن،تمدد اعصاب(؟)، له کردن جوجه الف دال ها و تعلیم یافتن برای رسیدن به بلوغ ذهنی، فکری و عملی.(سه اصل مهم مرگخوار شدن)
2 - آیا حاضرید در راه جوخه له بشید ؟ رنده چطور ؟بعنوان یک اصیل زاده رنده می کنم له هم خواهم کرد (البته با استفاده از چوب و پای دیگران)
3 - بستن دست و پا ، کوبیدن تو صورت ، انداختن توی آب جوش ، کندن دونه دونه موها ، له کردن دست و پا ، دراوردن چشم از حدقه ، ریختن سرب داغ در حلق ، ... ، نقص عضو و...
کدوم یکی از حرکات بالا رو بیشتر میپسندید؟ چرا ؟ و ترجیح میدید این بلاها رو سر چه کسایی بیارید ؟چیزه... اینجا خونه ارباب نیست تصادفا؟!
این همه کار!!! بابا یه آوادا میزنم، خِلاص. کی به کیه!
4 - لطفا این جمله رو ادامه بدید .
شیر سماور ، اگزوز خاور ، ....غام غام غام! ............. اگزوز سوخته، دماغ وامانده، غام غام غام!
5 - نظرتون رو راجع به این شعر بنویسید .
دستا همه بالا ، مربا بده بابا ، عروس با ناز و عشوه ، ولی شیطونه والا !به جان سالازار و مرلین و... لرد کبیبر، من چشمامو بستما!
6 - گربه های پروفسور آمبریج ! من شنیدم که دیوانه وار عاشق این گربه هایید ! چه چیزی باعث شد که شما عاشق این گربه های ملوس شید ؟آپچــــــــــــــــــــــــــو! والا چه عرض کنم!!!
7- چرا پروفسور آمبریج اغلب از لباس های صورتی رنگ استفاده میکنن ؟ تا الف دالیا از ده فرسخی پی به وجود مبارک ببرند!
8 - پاتر و چانگ رو توی یک اتاق خالی تصور کنید ! در حال انجام چه کارهایی میتونن باشن ؟
الف - تمرین طلسم اکسپلیارموس
ب - تمرین طلسم اکسپکتوپاترونوم
ج - تمرین طلسم الوهومراد - مناجات شبانگاهی ، قراعت دعا و راز و نیاز جهت رسیدن به اجردنیوی و اخروی و قدرت برای مبارزه با سیاهی* 9 - شما و پاتر توی یه اتاق تنهایید . شما یه خنجر توی دستتونه و اون فاقد هرگونه سلاح ... چطور از خجالتش در میایید ؟ لطفا توضیح بدین !خنجر را در جیب نهاده، چوب جادوی خود را بیرون کشیده و طلسم هایی چون کروشیو، فرمان و هر نوع طلسم مناسب دیگر را پیاده می نمایم.
10 - آیا پیشنهادی برای بهتر شدن جوخه بازرسی دارید ؟فقط بپست!