هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: دفتر ناظرین شهر لندن
پیام زده شده در: ۲۱:۳۱ جمعه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۰

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۲ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۵۷ جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
از در عقب، صندلی جلو!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1316
آفلاین
به نام سیاهی!
اولین جشنواره فصلانه ی فیلم هوف(هالی ویزارد فیلم) توسط شهداران محترم لندن برگزار میشود.
برای شرکت در جشنواره کافیست تنها یک فیلم را در تاپیک هالی ویزارد ارسال نمایید.

تمامی فیلم ها توسط داوران بین المللی ما بررسی خواهد شد و به نفرات اول تا سوم جوایز نفیسی داده خواهد شد.*
نفر اول: یک دستگاه منوی مدیریت درجه یک
نفر دوم: یک دستگاه جانپیچ
نفر سوم: یک فقره چوبدستی یاس کبود

پیشاپیش از استقبال شما کارگردانان محترم تشکر میکنیم!


* : خوبه حداکثر دو نفر شرکت میکنن!


هیچی به هیچی!
تصویر کوچک شده


Re: دفتر ناظرین شهر لندن
پیام زده شده در: ۲۱:۳۱ جمعه ۲۴ دی ۱۳۸۹

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام



آخرین آکادمی اسکار با رفتن من گویا انجام نشد ، اسکاری که قرار بود تابستانی باشه ، حالا قصد داشتم اگر ناظرین لندن موافقت کنن اسکار سالانه برگزار کنیم و تمامه فیلم هایی که از جشنواره قبلی خورده شدن رو حساب کنیم و یه مهلتی هم قرار بگیره که بقیه هم پست بزنن و یه سری تغییر توی داوری ها باید اعمال بشه و اینا .

اینکه اگر موافقید پستش رو بزنم


پرسی عزیز

گویا با رفتن شما از اینجا خیلی از برنامه ها کنسل شد و لندن به نوعی حالت تعلیق به خودش گرفت؛ من به دلیل بی تجربه گی و آشنا نبودن با چگونگی روند این سری تاپیک ها، از آغاز نظارت تا الآن دست بهشون نزدم.

از اونجا که مطمئنا اِعمال این اَعمال باعث بسی فعال شدن این انجمن تخصصی میشه، لذا پست شما تائید نمیشه، بلکه از شما خواهش میشه که حتما این کارو انجام بدین.

با تبریک دوباره ی بازگشت دوباره تون

موفق باشید

روونا ریونکلا

نیمه ی ژانویه 2011


ویرایش شده توسط روونا ریونکلا در تاریخ ۱۳۸۹/۱۰/۲۵ ۱۷:۲۴:۲۰
ویرایش شده توسط روونا ریونکلا در تاریخ ۱۳۸۹/۱۰/۲۵ ۱۷:۲۵:۲۱

چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: دفتر ناظرین شهر لندن
پیام زده شده در: ۱۹:۵۰ چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۹

اسکورپیوس مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۴ چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۳:۳۷ شنبه ۷ تیر ۱۳۹۳
از بی شخصیت ها متنفرم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 157
آفلاین
خب ببین این یه تاپیک رول ادامه دار جدیه!

یه جادوگر می خواد مثل یک ماگل زندگی کنه!(به هر دلیلی!)میاد و درون مردم زندگی می کنه اما حتما با یکسری مشکلاتی بر می خوره مثلا دامبلدور می بینه که دارن یه نفر می کشن اما نمی تونه نجاتش بده توسط جادوش!یا درون یک دعوای یک جادوگر یک ماگل جادوگر نمی تونه از جادو برای مقابله با اون آدم استفاده کنه!این آدمها خلا بدون جادو بودن رو تجربه می کنن و حس های فوق العاده قوی درون جادوگران بوجود می آد.مثل:تنفر!احساس حقارت!نیاز شدید به جادو!بی معنی بودن زندگی بدون جادو و...

امیدوارم متوجه شده باشید!هدف من در این تاپیک اینه که یک مقدار از سبک کاملا جادوگری بیرون بیایم و به سبک ماگلی هم بپردازیم!

حالا خودتون هر جور صلاح می دونین در رابطه با این تاپیک عمل کنید!

خیلی ممنون از توجه شما!

----------------

دوست عزیز

همونطور که قبلا خدمتتون عرش کرده بودم، سوژه ی خوبیه و می تونیم روش کار کنیم. اما با توجه به اینکه فعالیت این روزها کم میشه ( به خاطر امتحانات مدارس و دانشگاها ) و بچه ها کمتر سر میزنن و اغلب فعالیت نمی کنن، و به خاطر تغییراتی که ممکنه در این انجمن اعمال بشه، فعلا تائید نمی شه. اما متعاقبا روش فکر میکنم و بعد از تغییرات، احتمال اعمال شدنش بالاس.

تائید نشد.

موفق باشید


ویرایش شده توسط روونا ریونکلا در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۳۰ ۱۹:۲۷:۴۴

هلگا معتقد بود ...

[b]« هوش و علم ، [color=990000]شجاعت و غلبه بر ترس[


Re: دفتر ناظرین شهر لندن
پیام زده شده در: ۱۶:۲۴ سه شنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۹

اسکورپیوس مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۴ چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۳:۳۷ شنبه ۷ تیر ۱۳۹۳
از بی شخصیت ها متنفرم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 157
آفلاین
با سلام!

یه تاپیک می خواستم بزنم توی این انجمن به اسم "زندگی ماگلی جادوگران!" که بیشتر به حس های جادوگر زمانی که دارن توی کوچه ها قدم می زنن و می بینن یکی داره می میره ولی نمی تونه کاری بکنه یا مثلا دعوا می کنن با آدمهای معمولی و این که نمی تونن از جادو استفاده کنن!

تاپیک خوبی می شه به نظرم این سایت کلا ایفاش زندگی عادی آنچنانی رو نداره ولی با این تاپیک می تونیم زندگی عادی داشته باشیم!

لطفا تایید کنید!


--------------------------------

دوست عزیز

فکر می کنم ایده ی خوبی باشه و به فعالیت سایت کمک کنه، اما متاسفانه هنوز متوجه نشدم در رابطه با چی می خواین تاپیک بزنین! یه مقدار گنگ بود..

لطف کنید یکم بیشتر درباره ش توضیح بدین.
پس تا اون موقع، موقتا

تائید نشد


موفق باشید

روونا


ویرایش شده توسط روونا ریونکلا در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۱۷ ۱۸:۱۲:۴۶

هلگا معتقد بود ...

[b]« هوش و علم ، [color=990000]شجاعت و غلبه بر ترس[


Re: دفتر ناظرین شهر لندن
پیام زده شده در: ۲۰:۳۱ یکشنبه ۹ آبان ۱۳۸۹

فرانک لانگ باتمold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۰۹ جمعه ۸ آبان ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۰:۲۳ شنبه ۶ آذر ۱۳۸۹
از بیمارستان سوانح جادویی سنت مانگو
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 132
آفلاین
با سلام

در مورد حرف هایی که سالازار جون به من گفتن باید بگم که من ندونستم چرا گنگ هست موضوع خیلی خوب واضع هست

ولی اگر واقعا گنگ هست و من اینطور تصور می کنم از ناظران خواهش می کنم یه بلایی سر پست ما درآرند

با تشکر


اینجاست هاگوارتز
اینجاست گریف


Re: دفتر ناظرین شهر لندن
پیام زده شده در: ۱۹:۲۳ یکشنبه ۹ آبان ۱۳۸۹

سالازار اسلایتیرین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۱۰ یکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۰:۳۵ یکشنبه ۸ تیر ۱۳۹۳
از ما هم نشنیدن . . .
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 618
آفلاین
سلام

نمی دونم جاش اینجا بود یا جای دیگری ، منتهی می دونم به شما ناظران عزیز لندن ربط داره .

دوست عزیزمون جناب آقای فرانک لانگ باتم زحمت کشیدن و دلشون برای سایت سوخت و دوباره میگم زحمت کشیدن یه سوژهی جدیدی رو درشهر لندن محبت کردند دادند .
منتهی سوژه یه خورده گنگ تشریف داره و خوب پرداخته نشده .

بی زحمت رسیدگی کنید و با تدابیر قوی خود یه بلایی سر این پست بیاورید .

با تشکر از شما ناظران عزیز .
موفق باشید.


" -زندگي آنچه زيسته ايم نيست ، بلكه چيزي است كه به ياد مي آوريم تا روايتش كنيم ."
گابريل گارسيا ماركز




دفتر ناظرین شهر لندن
پیام زده شده در: ۱۹:۱۹ جمعه ۳۰ مهر ۱۳۸۹

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۶ دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴
از جايي به نام هيچ جا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 788
آفلاین
سلام دوستان عزیز

با توجه به بازگشایی سایت، شورای ویزنگاموت به اطلاع میرساند که در دوره مسدود بودن سایت این شورا اقدام به جمع بندی و تهیه خلاصه از سوژه های تقریبا فعال و با کیفیت در آخرین روزها (پیش از مسدود شدن) برای انجمن "شهر لندن" کرده است. این سوژه ها از نظر این شورا ارزش ادامه دادن و حتی جذاب تر شدن نیز دارند و به حوصله تفریح هر چه بیشتر اعضای عزیز نیاز دارند. به جهت آسان تر شدن کار کنترل و مدیریت ناظران محترم این انجمن و همچنین آسانی تفریح ایفای نقش برای اعضای عزیز و محترم ایفای نقش که قصد ادامه سوژه های مناسب را دارند، این خلاصه ها را در این جا درج می کنیم.

عنوان تاپیک: سالن ورزش های ماگلی

[spoiler=خلاصه سوژه]وزير كار سالن را كه به دليل رفتن كاركنانش تعطيل شد به لودو سپرد و لودو هم سعي کرد يك ورزشي پيدا كند كه مثل دفعات قبل از ماگل ها شكست نخورند. روفوس به فكر مديتيشن و يوگا افتاد و تصميم گرفتند كه هم كلاسش را برگزار كنند و هم مسابقات آن را كه كسب درآمد خوبي داشته باشند. سپس بحث انتخاب نام برای تیم یوگا مطرح می شود و به این نتیجه می رسند که نام چندان اهمیت ندارد و موضوع مهم تر گول زدن ماگل ها با بهره از جادو و افسون است تا آنها را تنها به پرواز در بیاورند و البته توجه چندانی هم به خطر آگاهی وزارت سحر و جادو نمی کنند. در نخستین جلسه این کلاس تنها دو ماگل چاق مراجعه کردند و لودو کار تدریس پرواز با "زور زدن" را در برنامه تدریس قرار داد و البته موفق شد تا با نیرنگ و علامت دادن پنهانی باعث شود روفوس از افسون "وینگاردیوم له وی یوسا" برای بلند کرد دو شاگرد بهره بگیرد اما طلسمش خطا میرود و باعث می شود گلدانی در سر یکی از شاگردان خرد گردد اما لودو موفق شد قضیه را برای دو شاگرد این چنین توجیه کند که انرژی اولیه حاصل از پرواز آنها این گلدان را جذب کرده و این دروغ باعث امیدواری دو شاگرد ماگل شد. در میان زنگ تفریح دو شاگرد ماموری از وزارت خانه زنگ سالن ورزش را می زند. لودو در ابتدا وحشت می کند و تصورش آن است که افسون روفوس روی شاگرد ماگل علامت و آگاهی به وزارت خانه داده اما بر خلاف تصورش مامور می گوید که تنها از جانب وزیر آمده که فعال شدن دوباره سالن را جویا گردد. لودو نیز با خیال راحت می گوید که سالن با ورزش جدیدی به نام "یوگا" راه اندازی شده است. اما چیزی که باعث شد تا لودو دوباره ناامید شود حرف مامور وزارت خانه بود که گفت احتمالا تا یک ساعت دیگر با شخص وزیر برای بازدید از سالن ورزش های ماگلی مجددا مراجعه خواهد کرد و از لودو خواست تا حضور وزیر از تعطیل کردن کلاس خودداری نماید. بحث میان لودو و روفوس برقرار می گردد و به شدت دنبال چاره می گردند تا اینکه لودو بلاخره فکری به سرش می زند و به روفوس می گوید که بهترین راه بهره گیری از "طلسم فرمان" است...[/spoiler]



عنوان تاپیک: بیمارستان سوانح جادویی سنت مانگو

[spoiler=خلاصه سوژه]نام دکتر ویلیام جونزرت چندین بار متوالی از بلندگوهای بیمارستان طنین می انداخت اما دکتر جونزرت همچنان در دفتر قدیمی خود نشسته بود و با اشتیاق خبر مربوط به مفقود شدن هیلاری سیمپسون (وکیل پایه یک امور جادوگران) را میخواند. همزمان با رسیدن با متن پایانی این خبر نیز لامپ دفترش خاموش شد اما همچنان چوبدستی خود را روشن کرد تا پایان خبر را بخواند و در همان لحظه با صحنه عجیبی در دفترش روبه رو شد. لرد سیاه به همراه ایوان روزیه و روفوس اسکریم جیور (وزیر سحر و جادو) در دفترش ظاهر شدند. چیزی که این دیدار را رقم میزد چیزی جز گیس های بلند لرد سیاه نبود که به طرز عجیب و غیر طبیعی ای بلند شده بودند. این گیس ها را هرچقدر که کوتاه تر میکردند، بیشتر رشد می کرد و بلند تر می شد. حقیقتا این موضوع به سبب آرزوی لرد سیاه در شب آرزوها بود که برآورده شد اما فراتر از حد ! لرد سیاه و یارانش دکتر ویلیام جونزرت را تهدید می کنند که برای او نیز همانند هیلاری سیمپسون (وکیل پایه یک امور جادوگران) که مفقودش کردند، سرنوشتی شوم بسازند. از این جهت به او یک روز فرصت دادند تا راه حلی برای از بین رفتن موهای لرد سیاه پیدا کند. دکتر جونزرت پس از نیم ساعت تاخیر نسبت به اعلان بلندگوی بیمارستان واکنش نشان میدهد و با تلاش جهت حفظ خونسردی به بخش سوانح جادویی میرود. در آنجا پرستاری به نام آکوآ وضعیت یک اسکوئیب را تشریح می کند که در جشنی خانوادگی برای اثبات آنکه اسکوئیب نیست از جادو استفاده می کند و سپس دچار توهم می شود و از مردی با گیس های بلند حرف میزند. تصور پرستار آکوآ به کارگیری طلسم روی اوست. دکتر جونزرت دستور بستری اسکوئیب را می دهد و از پرستار آکوآ پرسید به چه شکل می شود از شر موهایی که هر چی کوتاه شان میکنیم ولی باز رشد می کنند خلاص شد. آکوآ نیز کتاب مراقبت از موهای جادویی را پیشنهاد کرد. دکتر جونزرت کتاب مذکور را از کتابخانه دفترش یافت اما با مطالعه آن نتوانست راه حلی پیدا کند. در این حین نیز تا صبح کابوس لرد سیاه و اتمام وقت و اجرای طلسم مرگش را در رویا می دید و صبح هنگامی بیدار شد که تنها تا شب برای یافتن راه حل گیس های لرد سیاه زمان داشت...[/spoiler]


عنوان تاپیک: ویلای بزرگ آباء و اجدادی بلک

[spoiler=خلاصه سوژه]پس از مدت ها لرد ولدمورت به همه مرگخوارها مرخصی يك روزه ای داد تا در مهمانی قصر خانوادگی بلك ها شركت كنند و برای مبارزه های در پيش رو، كمی تجديد قوا كنند. سر ميز شام روفوس از مسابقات انتخابی بهترین های شطرنج جادوگران خبر می دهد و به لرد سیاه پیشنهاد شرکت در مسابقه را داد. اما لرد پیشنهاد روفوس را مضحک دانست و گفت که حتی ناجینی نیز از پس شطرنج بازان بر می آید. در این حین جد لرد (سالازر اسلیترین) به لرد می خندد و می گوید که باسیلیسک شاید اما ناجینی نمی تواند از پس چنین کاری بر بیاید و حرف در این مورد اغراق است. در این حین لرد و سالازر چوبدستی کشیدند تا وارد نزاع شوند اما لودو میان آن دو می آید و پیشنهاد می کند تا در فرصتی چند روزه لرد سیاه و ناجینی برای شرکت در این مسابقات انتخابی تمرین کنند. اسنیپ کار تمرین ناجینی را بر عهده می گیرد اما با خوف از او نمی تواند اقدام به کیش و مات او کند و آموزشی را برایش مطرح نماید. از سوی دیگر هم دالاهوف نیز وظیفه آموزش لرد را بر عهده می گیرد اما درست با مشکلات اسنیپ در برابر ناجینی مواجه می شود و این در حالیست که مسابقات نزدیک تر می شوند...[/spoiler]


عنوان تاپیک: ماجراهای کاشت مو

[spoiler=خلاصه سوژه]دامبلدور و اعضای محفل موفق به اختراع یک شامپوی جدیدی می شوند که ظاهرا در مرحله اول موجب خوش حالتی فوق العاده موها می شود اما بعد از مدتی موجب کچل شدن و ریزش موها می گردد. گذشته از این دو مورد، ویژگی شاخص این شامپو آن است که تصاویر پیرامون افراد را نیز از طریق فرستنده جادویی عجیبی برای دامبلدور می فرستد. از این محفلی ها مقدار زیادی از این شامپو را در دسترس مرگخواران قرار می دهند و مرگخواران بدون اطلاع به طور بی رویه از آن استفاده می کنند و تصاویر حالت های مختلف آنها برای محفلی ها ارسال می گردد. در این بین روفوس به عنوان جاسوس در میان محفلی ها شاهد ماجرا است و وظیفه دارد تا گزارش کاملی به لرد سیاه ارائه دهد. عملکرد و حرکات عجیب روفوس توجه و کمی هم شک محفلی ها را برانگیخت... [/spoiler]


توجه: هیچ اجباری از جانب شورای ویزنگاموت بر ناظرین انجمن و اعضای محترم ایفای نقش برای ادامه دادن سوژه های مذکور نیست و اجازه و اختیار ایجاد سوژه ی جدید همچنان برای اعضای و ناظرین وجود دارد. هدف تنها اطلاع رسانی بود تا در صورت تمایل نسبت به تکمیل سیر داستانی این سوژه ها اقدام شود.





با آرزوی توفیق روز افزون برای ناظرین محترم
و لحظاتی خوب و سرگرم کننده برای اعضای محترم
شورای ویزنگاموت


ویرایش شده توسط اینیگو ایماگو در تاریخ ۱۳۸۹/۷/۳۰ ۱۹:۲۱:۲۷

"Severus...please..."
تصویر کوچک شده


Re: دفتر ناظرین شهر لندن
پیام زده شده در: ۲۰:۳۸ شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۹

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۲ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۵۷ جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
از در عقب، صندلی جلو!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1316
آفلاین
با عرض سلام خدمت ناظرين محترم.
لطفا مجوز تاپيكي با نام "مصلاي بزرگ جادوگران" را به من بديد.
توضيح در مورد تاپيك: تاپيك به صورت پست هاي تكي و رول دنباله ندار مي باشد به طور طنز هر بار يك سخنراني درباره اتفاقات و حوادث روز سايت زده ميشه.
با تشكر



لودو بگمن عزیز.
من میدونم این ایده از کجا به مغز شما خطور کرده :دی
با تاسیس تاپیکی به نام " مصلای بزرگ جادوگران" موافقم، اما ما نمونه ی تاپیکهایی که درش سخنرانی درباره اتفاقات و حوادث روز سایت میشه زیاد داریم، مثل جادوگر تی وی یا پیام امروز.

با توجه به اینکه فعالیت ها نیاز به یک استارت داره که اوج بگیره، اگر مثود کاریش عوض بشه ( و مورد تائید قرار بگیره ) مشکلی نخواهد داشت.

اما موقتا


تائید نشد .


ویرایش شده توسط روونا ریونکلا در تاریخ ۱۳۸۹/۳/۲۳ ۱۴:۱۷:۴۱

هیچی به هیچی!
تصویر کوچک شده


Re: دفتر ناظرین شهر لندن
پیام زده شده در: ۱:۱۹ شنبه ۴ مهر ۱۳۸۸

مورگانا لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۰۳ جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹
از یه دنیای دیگه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 516 | خلاصه ها: 1
آفلاین
سلام

لطفا این پست توی دادسرای عمومی جادوگران رو پاک کنید. چون نمی تونم پست دادرسی رو بزنم.

به هرحال هری پاتر سایت هم جوابی ندادن و میشه به راحتی ایشون رو پدر ناباب محسوب کرد و حق و حساب جینی بینوا رو ازش گرفت.

================

داوری هالی ویزاردم انجام میدم و توی مسنجر به ایوان تحویل داده میشه تا به بقیه برسونتش.

موفق باشید.

پست پاک شد !


ویرایش شده توسط استرجس پادمور در تاریخ ۱۳۸۸/۷/۴ ۸:۰۳:۰۲


Re: دفتر ناظرین شهر لندن
پیام زده شده در: ۱۰:۴۴ سه شنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۸

مری فریز باود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۴۴ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۲۹ جمعه ۱۵ مرداد ۱۳۹۵
از زیر عذاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1014
آفلاین
پست هالی ویزارد من رو خوندین که میگید ؟ نخیر بنده چیزی رو انکار نمیکنم و نخواهم کرد .

بحث شما یک مورد خاص و داوری و ... بود که البته من تا اینجاش در جریان قرار گرفتم .

منتهی فیلم من رو اگر مطالعه بفرمایید در مورد فیلمهای پرسی ویزلی بود که همینطوری هر کسی رو با نظر خودش و با ایده هایی که داره به باد انتقادات و بعضاً کارهایی که مرتکب نشده اند میگیره و همینطور رفتار دو سه تا از دوستان من جمله مرلین ...

پس لطف کنید همینطوری یه ضرب کسی رو مورد اهانت قرار ندین ! بد نبود اول فیلم رو حداقل یا دو تا پست رو میخوندین بعد حرفی میزدین . که البته نمیدونم ...


خداحافظی در اوج یا خروج فوج فوج... مسئله این است!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.