1. چرا جوخه بازرسی رو انتخاب کردید ؟
هیجان داره.
2. آیا حاضرید در راه جوخه له بشید ؟ رنده چطور ؟
همه جورشو هستیم.
3.بستن دست و پا ، کوبیدن تو صورت ، انداختن توی آب جوش ، کندن دونه دونه موها ، له کردن دست و پا ، دراوردن چشم از حدقه ، ریختن سرب داغ در حلق ، ... ، نقص عضو و...
کدوم یکی از حرکات بالا رو بیشتر میپسندید؟ چرا ؟ و ترجیح میدید این بلاها رو سر چه کسایی بیارید ؟
همش راهکارهای خوبی هستن ولی ریختن سرب داغ در حلق خیلی بهتره، چون کار طرف یه سره میشه، خوب دشمن
4.لطفا این جمله رو ادامه بدید .
شیر سماور ، اگزوز خاور ، ....
اینجوریه، شرمنده نمیشه گفت.
5.نظرتون رو راجع به این شعر بنویسید .
دستا همه بالا ، مربا بده بابا ، عروس با ناز و عشوه ، ولی شیطونه والا !
بد نبود...
6.گربه های پروفسور آمبریج ! من شنیدم که دیوانه وار عاشق این گربه هایید ! چه چیزی باعث شد که شما عاشق این گربه های ملوس شید ؟
احیانا اشتباه به عرضتون نرسوندن؟؟؟
7.چرا پرفسور آمبریج اغلب از لباس های صورتی رنگ استفاده میکنن ؟
به نظر من کودک درونشون هنوز هم زندست.
8.پاتر و چانگ رو توی یک اتاق خالی تصور کنید ! در حال انجام چه کارهایی میتونن باشن ؟
چه سوالی بود، چرا اینقد سوالای
میپرسید؟
9.شما و پاتر توی یه اتاق تنهایید . شما یه خنجر توی دستتونه و اون فاقد هرگونه سلاح ... چطور از خجالتش در میایید ؟ لطفا توضیح بدین !
قابل گفتن نیست، برید از خودش بپرسید ببینید چی میگه، از کسی که تا خرخره از پاتر متنفر باشه و یه همچین موقیعتی پیش بیاد، به نظر شما چه اتفاقی میفته؟
10.آیا پیشنهادی برای بهتر شدن جوخه بازرسی دارید ؟
نه!