هاگوارتز:دامبلدور به دلیل ذوق و شوق فراوان، ابتدا از شومینه های دیگر سر در آورده بود، اما در نهایت با موفقیت از شومینه ی هاگوارتز بیرون آمد و به درون اتاقش قدم گذاشت.
هنوز هم در ذهنش در حال بیان " یافتم یافتم " بود.
خانه ریدل:تعداد کثیری از مرگخواران برای عملیات نجات محفلیان درون آوار، به رهبری لرد، به سمت شکنجه گاه سرازیر شدند و چند مرگخوار باقیمانده همراه رز، راهی در ورودی شدند.
- ایول استن بوقی! مالی و رون ویزلی و ...
فنریر خنده ی شیطانی غلیظی کرد و گفت: مودی!
ایوان که با طلسمی، آن سه را که معلق در هوا بودند حمل میکرد، راه را برای خودش باز کرد و گفت:
- بهتره سریع تر تحویل شکنجه گاه بدیمشون! باید سراغ شکار بعدی بریم.
رز جیغ زنان شروع به صحبت کرد: نمیشه! میخواستم دیوار شکنجه گاهو به بیرون گسترش بدم که دیوار ریخت رو سرم. بعد سقف که روی سه تا پایه دووم نمیورود ریخت پایین. من سریع دویدم پیش ارباب تا بهش اطلاع بدم. بهش گفتم که اونا زیر آواره نا دارن میمیرن! اربابم برای نجات دادنشون سریـ...
مقابل شکنجه گاه:لرد جلوتر از مرگخواران حیران ایستاده بود و سرتاسر شکنجه گاه را بررسی میکرد.
- ارباب! اگه بمیرن چی؟ باید نجاتشون بدیم!
حرکت کله ی ای سرخ میان آوار، باعث شد تا لرد بگوید: همه رو بیهوش کنین! نمیخوام حتی یکیشون فرار کنه!
بلافاصله بعد از بیان این حرف، پرتوهای متعددی از جانب مرگخواران فرستاده شد و هرشخصی که زیر آوار بود از جمله همان کله ی سرخ، دوباره بی حرکت شدند.
بعد از اتمام کار، لرد پوزخندی زد و رو به وزیر پرسید: وزیر، اون کلمه ی مشنگی رو به ارباب بگو تا مطمئن شم هنوز یادت نرفته.
وزیر یک قدم به جلو برداشت و گفت: ماشین ارباب؟
یکی از ابروهای ارباب به سمت بالا حرکت کرد.
- سینما ارباب؟
ابروی دیگر لرد نیز بالا رفت و وزیر دوباره گفت: تکنولوژی ارباب؟
لرد بشکنی زد و گفت: همین کلمه! تنکوژولی! ارباب با کشف یک تنکوژولی جدید با یک حرکت سریع، اینجارو جلوی چشمان متعجب و ورم کرده ی شما، درست میکنه!
وزیر انگشت اشاره اش را بالا آورد و گفت: تکنولوژی ارباب!
لرد چشم غره ای به وزیر رفت و در مقابل چشمان حیرت زده ی تمام مرگخواران، چوبدستیش را تکان عجیبی داد و پرتویی ارغوانی رنگ از آن خارج شد. پرتو کمی به جلو حرکت کرد و بعد از آن هزارتکه شد و پرتوهای کوچک تر هرکدام به سمتی حرکت کردند. همه ی آوار از جای خود برخاستند و به مکان اولیه ی خود بازگشتند و شکنجه گاه دوباره به حالت اول بازگشت.
- حالام برین چارتا شفادهنده بیارین تا مصدومان و مجروحان رو مداوا کنن! این طوری به دردمون نمیخورن.
مرگخواران شروع به تعریف و تمجید از اربابشان کردند و ایوان و ارنی و استن هم که اوضاع را درست شده میدانستند، برای شکار دیگر محفلیان از آنجا رفتند و آنتونین و روفوس و لودو هم برای آوردن شفا دهنده رفتند.