هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۹:۵۵ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
پروفسور استرجس پادمور این ترم تدریس درس پرواز و کوییدیچ رو بر عهده دارن .

کلاس ها شنبه ها تدریس خواهد شد طبق برنامه زیر :

( 16 اردیبهشت ،6 و 27 خرداد ،10 و 24 تیر ،7 و 21 مرداد )

امیدوارم کلاس خوب و جذابی رو داشته باشید.

موفق باشید
مدیریت هاگوارتز !



بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۸:۴۸ یکشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۰

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۱۵:۰۶ جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5472
آفلاین
1.

1- پیتیکو پیتیکو (): از اونجایی که فرهنگ و ادبیات فارسی خیلی غنیه، این کلمه کنایه های خیلی زیادی داره، در اینجا منظور با سرعت حرکت کردنه!

شرح این تاکتیک از این قراره که سه مهاجم به سرعت به سمت دروازه بان حمله ور میشن طوریکه دروازه بان فکر میکنه قصد حمله به اونو دارن و سعی میکنه جاخالی بده، غافل از اینکه اصلا حمله ای در کار نیست و سرخگون از تو حلقه رد میشه و ... گل!

2- تیکی تاکا ( بخونید گل کوچیک!!!): این حمله در حقیقت کشفش مال وقتی بوده که تیم برنده ی مسابقات جهانی کوییدیچ، یعنی اسپانیا، تصمیم میگیرن بعنوان یه حرکت دسته جمعی بریزن تو باشگاه فوتبال مشنگا و ببینن ورزش جادوگری خودشون خفن تره، یا اونا.

این وسط میبینن که یکی از تیما که آب انار فروشن و به شانسلونا هم معروف هستن، با پاس های پیاپی و بی وقفه و جان گداز و خسته کننده و کسل کننده و خمیازه آور و ... بالاخره به هر روشی هست میرسن دروازه حریف و چون مدام پاس میدن به حریف اجازه توپ ربایی نمیدن و راحت به دروازه میرسن و در نهایت گل میزنن.

خب همین حرکتا مورد پسند این اسپانیاییا قرار گرفت و گفتن ما هم تو کوییدیچ ازش استفاده کنیم. تو کوییدیچ این مدلیه که سه تا مهاجم هی پاسارو بین هم رد و بدل میکنن تا مهاجما حریف نتونن سرخگونو بدست بیارن، اینقدر پاسکاری میکنن و جلو میان تا دروازه بان سرش گیج بره و نفهمه اینقدر که این سه پاس میدن در نهایت کی قراره سرخگونو پرت کنه و در نتیجه نمیتونه عکس العمل سریع نشون بده و ... گل میخوره!

3- Hit & Run ! تو این حمله در ابتدای کار مهاجما سعی نمیکنن سریع به دروازه بان برسن و فقط یکیشون سرخگونو میگیره و اونقدر حرکات نمایشی یا جلب با سرخگون از خودش در میاره که داور تمام توجهش به اون جلب شه. این وسط دو مهاجم دیگه وظیفه ی سیخونک زدن به بازیکنا حرفو دارن تا یجوری حواس (هواس؟) اونارو هم پرت کنن و وقتی حواس(هواس؟) تعداد قابل توجهی از بازیکنا حریف پرت شد، مهاجم اولیه دست از حرکات برمیداره تا داور دوباره توجهش به کل زمین جلب شه و اونوقت سه تایی به سرعت میرن سمت دروازه بان و با تکنیک فردی خودشون یه سرخگونو بدون وجود دیوار دفاعی (!) تو حلقه ها میزنن!

2.

جستجوگر! چون چشام ( بزنم به تخته! ) مثل نماد گروهمون ( عقاب ) تیزه و این تو پیدا کردن گوی خیلی تاثیر گذاره. فرزی و چستی و چابکی و اینام که اصلا تو خون منه! پس اگه همزمان با بازیکن حریف هم گوی رو ببینم میتونم زودتر خودمو به گوی برسونم و اونو بقاپم. ( چه اعتماد به نفسی! )

3.

از این مدل گلوری Glory جدیدا که تازگیا تو بازار اومده! مدل R تو توزندز او تو!R2012 ! چون سرعتش خیلی خیلی تند و برق آساس و در کنار این صفت ِ خوب، فرمونش سریع واکنش نشون میده و ترمزشم ای بی اسه و هروقت امر کنم میتونم تغییر مسیر بدم یا توقف کنم. بردار a و T اون هم (یعنی شتاب و زمان ) خیلی خفنه و یه شیب تندی به بالا داره که معنیش اینه که سریع شتاب میگیره! کلا از همه نظر محشره!

4.

بله! نه تنها این فیلم، بلکه با نمایش هر فیلم دیگه ای هم موافقم. کلا دیدن فیلم، از نوع مزخرف و خسته کننده ش گرفته تا جذاب و دوست داشتنیش ( مث فیلما شما ) تو کلاس میچسبه و حال میده. چون فقط باید لم داد و فیلم دید، بدون ذره ای استفاده از هوش و فشار مغزی و همین طور دغدغه و از این جور حرفا.




Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۷:۵۸ جمعه ۱۹ اسفند ۱۳۹۰

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۹ یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹
از تالار گریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 976
آفلاین
با سلام


1- سه مورد از حملاتِ تاکتیکی منجر به گل را نام ببرید !!


1- مثلث برمودا: در این تاکتیک سه نفر از افراد نیرومد یک مثلث در خط دفاعی تشکیل می دن و هر بازیکی که میاد تو مثلث ، دیگه بیرون نمیاد و در نتیجه تیم می تونه راحت گل بزنه!

2-حمله آتشین: در این حمله دو نفر از جلو حرک می کنند و یک نفر از عقب! دو نفر جلویی کبریتی را روشن می کنند تا نویسنده خیت نشه و کسی نگه که چرا اسمش اتشین هست! بعد نزدیکی های دروازه این دو نفر کنار میرن و نفر عقبی میاد همراه با توپ وارد دروازه میشه!

3- حمله ی کلاسیک: در این حمله همانطور که از نامش پیداست ، یک از مهاجمان توپ رو می گیره و میره به طرف دروازبان و همینکه یه مدافع بهش نزدیک شد ، به اون یکی مهاجم پاس میده! اون مهاجم هم وقتی مدافع رو جلوش می بینه ، پاس میده به مهاجم بعدی و در یک آن یه مدافع از عقب میاد جلو و با دریافت پاس مهاجم سومی ، گل می زنه!

2- در بازی آینده دوست دارید در چه پستی بازی کنید؟ چـرا ؟!

در پست مهاجم! چون دوست دارم توپ رو بگیرم و با سرعت زیاد از میدان خارج بشم و برم سر یه کوه بشینم بعدش بازیکنان دیگر هم بیان اونجا یه پیکنیک دور همی بزنیم! بی شوخی خوشم میاد مهاجم بشم تا گل بزنم!

3- مدلِ جارویِ شما چیست و چرا آنرا انتخاب کردید ؟!

تمامبوس (دیگه نیمبوس نیست!) 2012 این مدل که بسیار هم جدید هست! هم سرعت خوبی داره و هم دارای موسیقی هست و می تونی براتون موسیقی هم پخش بکنه! رادیو FM هم داره! دو تا آینه کناری وعقب هم داره! دو نفری هم هست ولی برای نفر دومی کمر بند ایمنی وجود نداره تا اگه هر کس دوست دخترش رو سوار کرد ، دختره دستاش رو دور پسره گره بزنه! دلیل اصلی انتخابم هم همین بود!

4- آیا با نمایشِ چنین فیلم هایی در کلاس موافقید ؟! چـرا ؟!

نه! چون کیفیت فیم ها HD نیست و هم فیلم ها اصلا جذاب نیستن! خانوم من خودم ار خونه فیلم بیارم نگا کنیم؟!


ویرایش شده توسط گودریک گریفیندور در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۱۹ ۱۸:۰۲:۱۸

تصویر کوچک شده


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۱:۱۳ جمعه ۱۹ اسفند ۱۳۹۰

جینی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۶ چهارشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۹:۱۶ یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱
از سر خط...
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 309
آفلاین
1.

تاکتیک فشفشه ای :
در این تاکتیک یکی از بازیکنان از شروع بازی دور سر دروازه بان حریف چرخیده بطوریکه طرف کم کم احساس منگولی می کند. در این حین یکی از مهاجمان گوی را وارد دروازه می کند ، البته ممکن است دروازه بان از شدت حس منگولیت خودش را نیز وارد دروازه بکند !

تاکتیک بنداز و ببر ! :
در این تاکتیک یکی از مهاجمان یک عدد سکه ده گالیونی را به زمین می اندازد و فریاد می زند : اوووهههووووییی ، این سکه مال کیه ؟
در این حین همه بازیکنان طرف مقابل به سمت سکه یورش برده و مهاجم سوت زنان به سمت دروازه رفته و گل به به ثمر می رساند !

تاکتیک زیر میزی !
در این تاکتیک که مراحل آن از قبل داز شروع بازی شروع می شود به این صورت است که دروازه بان را با مقداری گالیون خریده تا در حین بازی به راحتی هرچند تا گل می خواهیم به ثمر رسانیم .

با این سه تاکتیک احتمال برد جام قهرمانی به 100 % افزایش پیدا می کند .

2-
من دوست دارم در پست جستجوگر بازی کنم چون همون طور که می دونین کل خانواده من توی این پست استعداد خاصی دارند و همیشه برد تیم رو حتمی می کنند . من بسیار فرز و سریع و تیز بین بوده و در دقایق اول گوی را به چنگ میارم .

3-
مدل جاروی من 2012 هستش چون مدل جاروی من باید همیشه مدل سال باشه و به دلیل شیک و سریع بودن جاروهای مدل جدید من هر سال مدل جاروی خودمو عوض می کنم .

4-
بله . واقعا دیدن فیلمهایی که رشادت ها و قهرمانی های تیم ملی مان را به نمایش در میاورد به یک ساحره انرژی و قدرت و فاز مضاعفی می دهد .


در اندرون دل خسته من ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست...

در زندگی مثل زودپز باش...هر وقت جوش آوردی در کمال آرامش سوت بزن!


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۰:۳۸ دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۰

الفیاس.دوج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۶ جمعه ۲۵ آذر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۷:۱۶:۴۰ پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳
از ته دنیای انتظار
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1206 | خلاصه ها: 1
آفلاین
سلام و درود بر معلم عزیز و گرانقدر و تیزهوش این کلاس و پرورش دهنده بازیکنان کوییدیچ در آینده ای نه چندان نزدیک خانم جسیکا پاتر ‏.
این جانب ‏،‏ جناب آقای الفیاس دوج به شماره شناسه جادوگری ‏۱۲۳۴۵۶۷۸۹۱۰‏ به عنوان دانش آموز ( جو) مهمان در کلاس شما حضور بهم رسانیده ام و بعد از استفاده های متواتر از سخنان گوهر بار و سرتاسر دانش تان آماده ام تا تکالیف خود را به عنوان یک دانش آموز وقت شناس تقدیم نمایم ‏.

جواب پرسش اول ‏:‏ بنده بعد از تحقیقات فراوان به ۳‏ ارایش در خواستی دست یازیدم و انها را به ترتیب درصد شانس گل شدن ( یا هر چی استاد دوست داره ) تقدیم مینمایم ‏،‏ باشد که مورد قبول در گاه شما بیفتد ‏.‏ ‏
الف ) حمله شاهینی ‏:در این آرایش که در صورت مهارت متوسط دروازه بان شانس گل ‏۸۰%‏ دارد مهاجمان با آرایشی همانند سر نیزه به طرف دروازه یورش می برند و به خاطر نوع حمله و آرایش که بسیار ترسناک بوده ،‏ اکثر افراد تیم رقیب پس از حمله شلوارشان به رنگ خردلی در می آید ‏.

ب ) حقه پورسکف ‏:‏ در این آرایش که از نام مهاجم روسی پترووا پورسکف گرفته شده و احتمال گل شدن آن ‏۶۰%‏ است مهاجمی رو به بالا حرکت می کند به گونه ای که مهاجمان تیم حریف تصور می کنند که وی می خواهد فرار کند و گل بزند ‏،‏ ولی مهاجم مذکور توپ را به مهاجم مذکور دیگری از تیم خود پاس می دهد تا گل را به ثمر برسانند ولی چون این روش بسیار سخت و نیاز به هماهنگی بسیار دارد ‏،‏ اکثرا مهاجمان بی خیال این روش می شوند ‏.

ج ) اسنفاده مستقیم ( خود مهاجم ) یا غیر مستقیم ( تماشاگران ) از جادو برای کنار زدن دروازه بان و به ثمر رسیدن راحت گل که چون مال حرام است و از گلو پایین نمیرود تیم مقابل نیز نیم دقیقه بعد به همین روش گل می زنند و این روش توصیه نمی شود ‏.

جواب پرسش ۲) مهاجم ،‏ زیرا اینجانب دارای قدرت بدنی بسیار زیاد و تحرک کم هستم به همین دلیل ها و چون نشانه گیری بسیار خوبی که دارم می خواهم که در این پست وزین بازی کنم ‏.‏ ( البته اگه منو بازی بدن )‏

جواب پرسش ‏۳‏ ) یک عدد نیمبوس ‏۲۰۰۰‏ به ‏۲‏ دلیل چون کلا از جاروهای گران قیمت بدم می آید حتی اگر سرعتشان زیاد باشد ‏،‏ دوم به دلیل اینکه وزیر دارایی( همسر محترمه ) فقط برای خرید این چوب جارو به بنده پول داده اند ‏.‏( ‏
این ‏
قسمت ‏
دارای ‏
بد ‏
آموزی ‏
است ‏
،‏ پ
س ‏
به ‏
صلاح ‏
دید ‏
استاد ‏
می ‏
توان ‏
آنرن ‏
حذف ‏
کرد ‏
‏)‏.

جواب پرسش ‏۴‏ ) بلی ‏،‏ زیرا بسیار آموزنده و خاطره انگیز ( برای استاد گرامی ) بوده و دانش آموزان می توانند بدین وسیله تجربیات گرانقدر و عمیق استاد را آموخته و سر مشق خویش قرار دهند ‏.

به پایان آمد این پست ‏/‏ انجمن همچنان باقی است ‏.


و ناگهان تغییر!
شناسه ی بعدی:
پروفسور مینروا مک گوناگال

الفیاس دوست داشتنی بود! کمک کننده بود؛ نگذارید یادش فراموش شود.


تصویر کوچک شده


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۲:۵۸ شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۰

جسیکا پاتر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۵ یکشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۱۶ جمعه ۴ اسفند ۱۳۹۶
از تالار قحط النساء گریف!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
یاهو


.:. جلسه یِ چـهــــارمِ کلاسِ پرواز و کوییدیچ .:.


مکان : کلاسِ صمعی و بصری هاگـــــــ
زمان : دَم دَمایِ غروبــــــ ( اعتراضاتِ استاد من بابِ تغییر ساعتِ کلاس مقبول وَراُفتاد! )


اینجا یک کلاس است، کلاس جای گودی است، اگزم اگر استادش اکتیو و نامبر وان باشد و اصلا به چشم نیاید که ترم اول است که تدریس میکند و حق التدریسی محسوب میشود! هه ، بهله !!

استاد به دلیلِ استقبالِ فوووق العاده ای! که در جلسه ی قبل از کلاسش شده بود، پیتیکو پیکیتو کنان ( استعاره از شادی زیات)! ... وارد کلاس میشه و مثه چی؟!:D ، شال و کلاهش رو روی جا استادی پرت میکنه و کنترل به دست ، لبخندِ ژکوندی تحویل بچه ها میده و دکمه ی PLAY رو میزنه و میگه :
- خب بچه ها ، این یه نمونه ای بازی های گذشته س ، اونموقع که چاردست و پا میخواستیم چوب دستی دستتون بگیرین، آوردم دورِ همی ببینید و بخندید و چیز میز یاد بگیرین!! ... خوشال باشین، منم تو فیلم هستم !




" جسي به پرتاب بي نتيجه اش خيره مونده و اشك مانند قطرات شبنم صبحگاهي سپيده دمان ! توي چشمش حلقه زده بود .
در همين موقع سارا خفنز خودشو با جارو سريع مي رسونه به جسي و دستي به موهاي اون مي كشه ؛
- چي شده دخترم ؟!
بغض جسي مي تركه !
سارا كه احساسات لطيف قهرمانانه اش گل كرده بود ، با خشم به سمت كريچ برميگرده ؛
- اصلا خوشم نيومد جن خونگي ! اربابت هميشه به من محتاجه ، چه برسه به تـــــــويِ ...
و در همين حال بشكني زد و از خودش صداي هـوهـوهـوووي باد در آورد ، سرخگون با نامردي پرده گوش كريچ رو پاره مي كنه و از كنار تدي كه درجا خشكش زده بود مي گذره !
- گل براي تيم گريف يونايتد ، دوستان به ادامه استراحتتون بپردازين !

سارا در حالي كه موهايش در باد موج مي زد ، به سمت آن ها برگشت ؛
- گفتم كه خفنم !!!
كريچ كه به خاطر ناهماهنگي وزن گوش هايش تعادلش را از دست داده بود ، به رون تكيه كرد .
در همين موقع اندرو با سوزن نخ رسيد و مشغول وصله كردن گوش كريچ شد .


.:. چند دقيقه بعد

كريچ با قيافه اي مشتاق انتظار هدويگ را كه با سرعت به سمت او مي آمد ، مي كشيد !
هدويگ با اعتماد به نفس كامل گويي كريچ را نديده از كنار او گذشت ؛
كريچ بازدارنده را با شتاب به سمت هدويگ پرت كرد ، سرخگون از نوكش رها شد ، به دست چو افتاد . و حالا حمله تهاجمي مثلث اژدها توسط سه مهاجم به نمايش گزارده مي شه !
هدويگ : خيلي بد زدي ، نوكم كج شد ، ديگه ارباب بهم نمي گه نوك طلا !
كريچ : متاسفم دوست من ، تو ديگه پيش ارباب جايي نخواهي داشت ، چون من مي خوام كريچه رو بيارم !
چو يه فن پنجه گربه مياد و آرتيكوس رو جا مي ذاره ، سرخگون رو پاس مي ده به مري ! اون از جلوي اليور با يه حركت خنجر آتشين عبور مي كنه و سرخگون رو براي رون پرت مي كنه ، رون با آرامشي وصف ناپذير به سمت دروازه مي ره ، نيك رو دور مي زنه و سرخگون رو پرتاب مي كنه ، سرخگون از بدن نيك رد مي شه و داخل حلقه وسط مي ره .
_ يه گل براي ترينسيلوانيا ، داشتم مي گفتم ، من ليسانس گزارشگريم رو ... !
ملت گريف يونايتد : ؟!
نيك : !!!


.:. در همين اثناء !

- ... ببين هنجست ، من خيلي خفنم ، همه هم منو مي شناسن ! كلا از بچگيم بچه باحال بودم . از عنفوان كودكيم يادمه كه يه بار خرس خونگيم افتاد توي آب ، تو سه سالگي نجاتش دادم ... يادش به خير ! خلاصه مي خواستم بگم كه با من كل كل نكن ، چون حريف من نمي شي !
هنجست در حالي كه پشه اي رو توي مشتش شكار مي كنه ، رو به سارا مي كنه ؛
- ببخشيد شما ؟!
- !


كريچر و اندرو با خوشحالي به سيستم تهويه جديدي كه با وصله براي گوش كريچ درست كرده بودند ، نگاه مي كردند .
چو كه هر دو مدافع رو مشغول مي بينه ،‌ به استقبال لوييس مي ره !
- نه چو تو مي دوني من حال خوبي ندارم ، الآن استرس کنکور همه وجود منو پر كرده !
چو در حالي كه شديدا منقلب شده بود ، سرخگون رو از دست لوييس مي گيره و خودش شخصا اون رو داخل حلقه ترينسيلوانيا مي اندازه !
ملت : !
چو : من نمي تونم روي گريفي رو زمين بندازم !
بچه هاي تيم : !
گزارشگر فعال : يه گل براي گريف ! ا اين چيه بالاي سر من ؟! يه چيزي شبيه پشه ، بهش چي مي گين شما ها ؟!

سارا و هنجست به سمت گزارشگر دوست داشتني و فعال ! بر مي گردند ؛
هنجست با تمام سرعت به سمت گوي زريني كه بالاي سر گزارشگر بوده پرواز مي كنه ، خبري از سارا نيست ، احتمالا از اون جلو زده ... ديگه چيزي نمونده ... چشماشو مي بنده و دستشو به سمت گوي زرين دراز مي كنه ...
- دير رسيدي ، گفتم كه من خفنم پسر جون !
- آقا نامرديه ، ما جلوه هاي ويژه نداشتيم ...
ملت ترينسيلوانيا اين رو مي گن و با حالتي داغون زمين رو ترك مي كنن !!!
- خب خانوم پـاتر ، دليل موفقيت شما چيه ؟!
- دليل كه نمي خواد ، من از عنفوان خفن بودم ، ولي دليل اصليش اين بود كه جاروم كوير تاير بود ! هه هه هه !
ملت : ! .... "


- استاد! فیلم تموم شد ...
استاد! نگاهی اجمالی به بچه ها میکنه و دو تا تخمه جاپنی که تـــَـه جیبِ رداش مونده بود رو لینی وارنر میده و میگه:
- خب بچه ها ! برای هفته ی دیگه ، حتما لباس و جاروتون رو همراه داشته باشین! ... قراره یه تمرین مختصر و مسابقه داشته باشیم! ... خب تکالیفِ تون رو هم که روی تخته میبینید ! ... شبتون شیک ، بابای


+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+

1- سه مورد از حملاتِ تاکتیکی منجر به گل را نام ببرید !!

2- در بازی آینده دوست دارید در چه پستی بازی کنید؟ چـرا ؟!

3- مدلِ جارویِ شما چیست و چرا آنرا انتخاب کردید ؟!

4- آیا با نمایشِ چنین فیلم هایی در کلاس موافقید ؟! چـرا ؟!





Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۱:۱۳ شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۰

لونا لاوگود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲:۰۲:۴۳ چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳
از خرس مستربین خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 706
آفلاین
1- معیارهای یک دروازه بانِ خوب را توضیح دهید !

یه دروازه بان خوب باید چست و چابک باشه! باید دست هاش خیلی بلند باشه تا بتونه گوی رو به خوبی بگیره. اگه سرشم بزرگ باشه میتونه جلوی ورود گوی رو بگیره، یه دروازه بان خوب نباید به قیافه ش اهمیت بده و نباید زن/شوهر داشته باشه چون ممکنه هدف به هر جاییش بخوره! باید از خود گذشته باشه و جونش هم واسه ش مهم نباشه!

2- آیا با منشورِ اخلاقی فدراسیونِ کوییدیچ آشنایی دارید ؟! چند خط توضیح دهید!!

شما چند عدد آدم گولاخ فرض کنین با کلاه مشکی و سیگار برگ به لب! یه چی تو این مایه ها () ! اینا به همراه یه منشور خیلی بزرگ که هنوز بین جادوگرا و مشنگ ها سرش اختلاف هست که کدوم اینو بوجود آوردن وارد صحنه میشن!

یعنی چی؟ یعنی اینکه هر بازیکنی که میخواد روز مسابقه بره تو زمین اول باید از این منشور عبور کنه! نه یعنی منشور باید ازش عبور کنه! خب نه دقیقا باید نوری که از منشور عبور میکنه از این آدم عبور کنه!

بعد این نور میره میره میره میخوره به یه دیوار و بوفــــــــش یه صحنه رو دیوار ظاهر میشه! این صحنه کارنامه ی بازیکن مورد هدف رو رو میکنه جلوی این آقایون! این بازیکن اگه قبل از مسابقه حرف بد زده باشه اینجا معلوم میشه! اگه ناخالصی تو بدنش پیدا بشه هم معلوم میشه! کلا نمیتونه کسی رو گول بزنه!

البته اگه یکی بتونه قبل از استفاده از منشور روی منشور جوهر بریزه این منشور ما قاطی میکنه و دیگه خوب نشون نمیده ظاهر و باطن بازیکن رو!



3- بهترین آرزوی کوییدیچی شما چیست ؟!

بهترین آرزوی کوییدیچی من اینه که اول بین هر دو تیم دعواهای هیجان انگیز اتفاق بیفته و تماشاگرانی همچون من کلی بهشون خوش بگذره! هر تیم به اون یکی هوارتا گل بزنه و اون تیمی که من دوست دارم برنده بشه و گوی ذرین رو بگیره!

4- خود را در قالبِ بهترین مهاجمِ کوییدیچ توصیف کنید!!

من دوست داشتم یه جستجوگر باشم، ولی چون تو همه ی پست ها قابلیت های خوبی دارم اجازه دادم یکی دیگه جستجوگر بشه و من مهاجم بشم.

تو همه ی بازی ها یه مهاجم عالی بودم و کاپیتان بعد از هر بازی شام مهمونم کرده!!

من انقدر چست و چابکم که هیشکی نمیتونه از دست من در بره! انقدر هم قابلیت دارم که تو هر بازی یکی از قابلیت هام رو میشه!

همه ی تماشاگرا تو بازی چشمشون دنبال منه و اصن به بازی توجه ندارن، از بس که مهاجم خوبی هستم همه عکس منو رو لباساشون دارن!

با انعطاف خیلی خوبی با دوست قدیمیم (جارو) تو هوا خودمو به نمایش میذارم و حمله میکنم هی هی !

بازم بگم؟


ویرایش شده توسط لونا لاوگود در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۱۳ ۲۱:۲۰:۲۸

Only Raven !


تصویر کوچک شده


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۳:۱۳ پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۰

Amata


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۱۷ سه شنبه ۳ شهریور ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۵۷ شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 29
آفلاین
1- معیارهای یک دروازه بانِ خوب را توضیح دهید !
خب! اولین معیار همون مهم ترین معیار هست! این معیار همون معیاریه که میگه مهمترین معیار یه دربازه بان (!) خوب اینه که درازه بان باشی! یعنی یه دروازه بان خوب باید حتما دروازه بان باشه مثلا مدافع نباشه!
دیمین معیار معیار قانون تناسب هستش! یعنی اینکه قوت و قدرت یه دروازه بان متناسب است با اندازه ی عرضی هیکل این دروازه بان. هرچقدر عرض بیشتر، پوشیده شدن گردالی دروازه بیشتر و در نتیجه گذر توپ(!) (حالا همون کوافل!) ازش کمتر!! تازه گذشته ازین قانون نسبت و هماهنگی! خب این طبیعیه که هرچقدر این دروازه بانمون سنگین وزن تر باشه کمتر کسی حریفش میشه و از جلو دروازه شوتش میکنه کنار.
با این توضیفات به نظر من پرفسور پاتر، بهترین گزینه برای دروازه بانی تیممون گراپی عزیز باشه!
البته علاوه بر همه اینا، دروازه بان خوب به نظر من حتما باید کور باشه!
کور باشه تا یه وقت مرلینی نکرده گول طرفدارای ساحره اش رو نخوره و هوس انجام حرکات آکروباتیک برای دل کوچیکشون نزنه به سرش که به دلیل معیار دوم یعنی همون عریض بودن، پرت میشه پایین و دیگه دروازه مون تبدیل میشه به دربازه (!) و این کوافلا هستن که به نوبت با فاصله زمانی شانصد هزارم ثانیه ازش رد مبشن و این خیلی بده!

2- آیا با منشورِ اخلاقی فدراسیونِ کوییدیچ آشنایی دارید ؟! چند خط توضیح دهید!!

نع! متاسفانه چیزی نمیدونم ولی من چون دانش آموز جینگیلیه خوبی هستم و اصلا تو کلاس کارم نیست خالی گذاشتن جلوی سوالی، چیزهایی مینویسم جهت خالی نبودن این عریضه!
منشور چیزی هست همانند شیشه. اما خب یه دونه شیشه که نیست! اهرام ثلاثه ی مصری هست برا خودش این منشور.بعد این ماگل ها میگن که اگه نور بتابه به این منشوره میشکنه و هفت تا رنگ پس میده! البته من هیچوقت نفهمیدم که شکستن چه ربطی داره به هفت رنگه شدن اما میتونم ازین نکته نکته ای رو برداشت کنم!! :

اگر ما یک بازیکن کوییدیچ رو جلوی منشوری نهاده و به آن نور بتابانیم، شخصیت این بازیکن به درون منشور نفوذ کرده و به هفت تکه ی مختلف میشکند! این هفت تکه عبارتند از :
1-دروغگو نبودن! یعنی این که به داور الکی دروغ نگوید که قبل از بازی آب کدو حلوایی نخورده و دو عدد پینک مصرف نکرده است. چون این بازیکن حتما میداند که در تعریف نقش داور کلمه ی گاگولیت نهفته نیست و داور همچنین موجودی نیست با دو گوش دراز و مخملی! او با یک افسون نه چندان سخت مشخص میکند که آن بازیکن دو پینگ مصرف کرده یا سه پینگ! بنابراین دروغگویی به عنوان چیز بدی نتیجه گیری میشود که در منشور مذکوراخلاقی شکسته نمیشود و فقط دروغ نگویی شکسته میشود!!
2- نرم بودن! این قطعه ی شکسته شده اصلا به این معنا نمیباشد که بازیکن بایستی بدن نرم و انعطاف پذیری داشته باشد. البته اگه داشت که چه بهتر! دیگر به سختی از میان بازیکنان حریف عبور نمیکند و به راحتی با خاصیت الاستیکه ای که دارد از همه جا عبور میکند. اما معنی حقیقی این قطعه ی شکسته شده از اخلاق یعنی نرم و خوش اخلاق بودن! یعنی این که دنیا ارزشش را ندارد که به خاطر چهار تا کوافلی که از دروازه ات عبور کند بروی و بازیکن گل زننده رو خورد و لت و پار کنی! دنیا دو روز است! بهتر است بروی و با آن بازیکنن گل زننده روبوسی کنی و دست بدهی و این موفقیتش را تبریک بگویی و یادآور شوی که "ای دوست عزیز! کارت درست! ده قدم به پیروزی نزدیک شدی!! آفرین!" سپس اورا تنگ در آغوش بگیری و مواظب باشی که اشک شوقت ردای آن گل زننده را آلوده نکند!
به این میگویند نرم بودن!!
3- صبور بودن. صبور بودن به این معناست که ایمان داشته باشی که حالا اگر این بازی رو نبردی بازی دیگری هم هست که در آن بازی باور داشته باشی که در بازی بعدیش به این باور میرسی که در بازی بعد از آن بازی، بالاخره خواهی برد!! و به قول ماگل ها گر صبر کنی ز غوره آب کدو حلوایی فضابرنده ای سازم!

متاسفانه 4 قطعه ی شکسته شده از اخلاق، به دلیل کسب انرژی زیاد هنگام عبور از منشور فوق الذکر قابل مطالعه نبودند و نمیتوان هم اکنون درآن باره (!) صحبت کرد! انشاالمرلین در آینده جادو پیشرفت خواهد کرد!

3- بهترین آرزوی کوییدیچی شما چیست ؟!
این که همه ی تیم های کوییدیچ دنیا پله های ترقی رو طی کنند و همشون توی جام جهانی بعدی مقام اول رو کسب کنن!
همچینی آرزو دارم وقتی بزرگ شدم کوییدیچیست خوبی بشم و چشم همگان رو خیره ی خودم کنم و اون روز برسه که دارم از پله ها بالا میرم تا مدال بهترین جستجوگر هزاره رو کسب کنم و وقتی که موقعش میرسه حرفی بزنم و احساسم رو بیان کنم بگم من حاصل زحمات پرفسور پاتر هستم و جلوی همگان مدالم رو به شما پرفسور گرامی تقدیم کنم!
پرفسور جون ده تومن میشه!


4- خود را در قالبِ بهترین مهاجمِ کوییدیچ توصیف کنید!!
من یه مهاجم هستم! ..نه نیستم! یعنی اینکه من جستجوگر مگه نباید باشم؟؟ نباید؟؟ ئه آخه استاد مطمئنید نگفتید جستجوگر؟؟
خب باشه! حتما هستم دیگه!!
من بک مهاجم هستم! من یک مهاجم درنده هستم و لقبم هم خون خو هست! وقتی که سوار جارو هستم انگار نه انگار که مولکول های هوا مقابل من قرار دارن و سرعتم رو میگیرن.. انگار نه انگار که جاروی من مدل سال 1997 هستش!! با توانایی و استعداد ذاتی که من دارم جاروی پرنده ام از نیمبوس 2013 هم که قراره امسال بیاد دو سال جلوتره و عینهو خود جت کوافلو با خودم از دروازه رد میکنم . جستجو کردن اسنیچ برای جستجوگر سخت تر از دنبال کردن گرد جاروی من نیست! هیچ چشم مسلحی نمیتونه من رو توی بازی ببینه بس که گاز میدم و فرز و چابکم! با وجود من توی تیممون، صدای دنگ دنگ گل شمار به طور دائمی به نفع تیم ما به صدا درمیاد طوریکه همه ی تماشاچیا توی هربازی که من مهاجمش باشم گوششونو سفت میگیرن تا صدای دنگ دنگ اذیتشون نکنه!
خلاصه من خیلی گولاخم و وجود یه دونه ی من برای برد تیم کافیه. حتی اگه جست و جو گر تیممون زیبای خفته باشه!


What if you were feeling something you are not able to talk about or you are not allowed to think about ??


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۱:۲۴ پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۰

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۱۵:۰۶ جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5472
آفلاین
1.

زبر و زرنگ باشه و چشمای تیزی داشته باشه! چرا؟ چون میتونه جهت حرکت سرخگونو راحت تشخیص بده و سریع واکنش نشون بده و جلوی سرخگونو بگیره. قد و دست و پاشم باید بلند باشه تا اگه یه وقت نتونست به سرخگون برسه، با دراز کردن دستش یا پاش یا کله ش، حلقه رو از ورود سرخگون حفظ کنه!

چنین دروازه بانی میتونه موفق باشه و هر تیمی آرزوی داشتنشو داشته باشه!

2.

متاسفانه نعمت دیدار ایشان نصیب من نشد اما وقتی بابای لونا یعنی زنوف ( استاد قبلی شاید قبل قبلیه کوییدیچ! ) داشت مقاله ای در این مورد مینوشت تونستم پاراگراف اولشو بخونم! نوشته های زنوف بدین شرح بود ( البته با تخلص چون ذهنم یاری نمیکنه ):

داوران، بازیکنان و تماشاگران کوییدیچ! هدف از برگزاری مسابقات کوییدچ تنها برد و باخت نیست و هدف والاتری در آن نهفته است که آن چیزی نیست جز لذت و افزایش fun! پس در حین بازی از حرکات ناشایست و ناجوانمردانه و غیر اخلاقی و ... بپرهیزید.

و همیشه گفته اند که با شرافت باختن ارزشی صدها برابر از با نیرنگ باختن دارد.

× یادمه کلی چیز دیگه هم در این موارد بود که یادم نیست! اما جمله آخر ... ×

پس همگی دست در دست هم دهیم و مسابقاتی شیرین و پر از اشتیاق و شور تجربه کنیم!!

3.

آرزو بر جوانان عیب نیست! از شما چه پنهون پروفسور، من همیشه تو رویاهام میدیدم که یه جستجوگر درجه یک شدم که کلی تیم واسه داشتن من سر و کله میشکوندن!

همیشه هم گوی زرینو اون اولای بازی میدیدم و میگرفتم. دیگه نهایت دیرترین وقتیکه گویو میگرفتم ده مین بعد از شروع بازی بود. اصلا یه وضعی داشتم واسه خودم! واسه همین معمولا تیمم با اختلاف بالای 100 گل برنده ی بازی میشد. خو این خیلی خوبه!

همشم از برکت وجود من بود. به هر حال من این کلاس اومدم تا کوییدیچم بهتر بشه، مرلینو چه دیدی شاید یه روزی واقعا این رویا به حقیقت پیوست!

4.

مهاجمی خفن وقتی بازیکنا تیم حریف فرت و فرت پاسکاری میکنن، پاس اونارو قطع میکنه و خودش صاحب سرخگون میشه.

با سرعت خیلی زیادی که از جاروش بعیده و همش از خلاقیت خودشه به سمت دروازه میره. دروازه بانو به طور کاملا حرفه ای گول میزنه و سرخگونو وارد حلقه میکنه!

اونقدر هنرمندانه ادای پرتاب سرخگون به حلقه 3 رو در آورد که دروازه بان به سمت حلقه 3 شیرجه رفت اما هدف پرتاب توب به حلقه 1 بود که به نتیجه رسید.

از یه طرف یه بازدارنده به سرعت داره به سمتش میاد و از یه طرف هم تیمیش چاره ای جز پرتاب سرخگون به سمت اون نداره. در یک لحظه هم سرخگون و هم بازدارنده بهش میرسن که اون تصمیم میگیره سرخگونو وسط دوتاپاش بگیره و بعد از اطمینان از گرفتن سرخگون، تا کمر روی جاروش خم میشه و بازدارنده از چند سانتی متریش رد میشه و میره.

همراه هم تیمیاش جلو میکشه و میره سمت حلقه ها حریف. مهاجم شماره 2 تیم سرخگونو داره و اونو به سمت مهاجم 1 میفرسته، اما مهاجم یک با خاطر بازدارنده نمیتونه سرخگونو بگیره و ازش رد میشه.

دوباره نوبت همین شخصه که با سرعت باورنکردنیش به سمت سرخگونی که همزمان بازیکن حریفم متوجهش شده، شیرجه بره. بازیکن حریف سعی میکنه اونو هل بده تا از جاروش پرت شه، اما بازم رگه ی خفنیه این شخص گل میکنه و میره بالای بازیکن حریف پرواز میکنه.

به یک متری سرخگون که میرسه به سرعت به پایین حمله ور میشه و بازیکن حریف که میترسه اون بهش برخورد کنه ناچارا عقب میکشه و سرخگونو واسه اون ول میکنه.

...

و همچنان تعریف های مجری برنامه که به مناسبت انتخاب شدن لینی وارنر به عنوان بهترین مهاجم کوییدیچ جهان صحنه های زیبای بازی اونو نشون میده، ادامه داره!




Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۷:۰۱ چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۰

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۹ یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹
از تالار گریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 976
آفلاین
سیلام!

در حالی که صدای سال اولی ها که بخاطر اسان بودن تکالیفشان ، در حال بازی های عجیب مشنگی بودند ، در حیاط پیچیده بود ، گودریک ورقی A4 در دست گرفته بود و زیر درختی نشسته بود. او مطمئنا در این ترم مشروط می شد و مجبور بود سال هفتم را دوباره بگذراند اما تصمیم داشت حداقل یه جلسه در کلاس ها شرکت کند. خودکارش را در دست گرفت و مشغول نوشتن تکلیف کلاس پرواز شد.



1- معیارهای یک دروازه بانِ خوب را توضیح دهید !


خب اولا باید دروازبان باید پسر باشه چون اگه دختر باشه یا از توپ می ترسه و توپ را نمی گیره و اگرم نترسه ، چون دختر ها اندام ضریفی دارن و بدنشون فقط برای شستن ظرف و ظرف سازگاره () به محض برخورد توپ کاتا می شن و به حالتی در میان که دیگه نمی تونن کوییدیچ بازی کنن!

در مورد دروازبان خوب پسر هم باید بگم اولا باید کاملا سریع و زرنگ باشه و در چند ثانیه منطقش رو عوض کنه و البته نباید لاغر مردنی باشه چون نمی تونه خوب توپو بگیره و با توپ میره تو دروازه!

2- آیا با منشورِ اخلاقی فدراسیونِ کوییدیچ آشنایی دارید ؟! چند خط توضیح دهید!!


راستیش نه ولی شنیدم هر بازیکن کوییدیچ که تو بازی حرف های بی ادب نزنه و خطای نکنه بهش یه چیز مسخره می دن به عنوان جایزه بخاطر اخلاقش اما بیشتر بازیکنانی که این جایزه رو می گیرن ، جایزه رو می ندازن بیرون چون هیچ ارزشی نداره! ()

3- بهترین آرزوی کوییدیچی شما چیست ؟!


ارزوم اینه که بتونم واسه گریف تلاش کنم و بتونم اونو به قهرمانی برسونم ، هر سال و ارزوی دیگرم اینه که برم تو یه باشگاه کوییدیچ و توش بازی کنم و بشم بهترین مهاجم کوییدیچ تو دنیا!

4- خود را در قالبِ بهترین مهاجمِ کوییدیچ توصیف کنید!!


مهاجم! این کلمه ایست که همیشه مرا به یاد گل هایی می ندازد که تو کوییدیچ زده ام! راستی چه حسی خوبیست گل زدن! آن هم در زمانی که حیاتی هست!

گلی که سال پیش در بازی فینال زدم ، هیچ وقت از یادم نمی رود! گلی که بخاطرش بهترین مهاجم مسابقات شدم. درست در وسط زمین بودم و همینکه پاس هم تیمیم را گرفتم ، مسقیم و تخته گاز به طرف دروازه رفتم اما خیلی زود مدافع حریف مقابل سبز شد و با برخوردی که با او کردم ، توپ از دستم در رفت اما بار دیگر سرعت گرفتم و در چند متری زمین توپ را گرفتم.

دوباره اوج گرفتم و عرض چند ثانیه در چند متری دروازه بود اما با دیدن چند مدافع که جلوم قرار گرفته بودند ، تصمیم را عوض کردم و به عقب برگشتم و مدافعان هم دنبالم آمدم. سکوی تماشاگران را دور زدم و کاری کردم که تمامی مدافعان در پشت سرم قرار گرفتند.

هر لحظه به دروازه نزدیک تر می شدم و همچین دروازه بان به من! در چند سانتی متری دروازبان ، توپ را با دست راستم و از پشتم به طرف دروازه چپ برتاب کردم. و گل! تیم حریف توانست اسنیچ را بگیرد اما بخاطر گل من ، ما با 10 امتیاز بیشتر برنده شدیم! چه حس خوبی بود! چقدر خوب بود ...


ویرایش شده توسط گودریک گریفیندور در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۱۰ ۱۷:۰۴:۳۹

تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.