هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
پیام زده شده در: ۱۶:۰۱ شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۱

دافنه گرینگراسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۱ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۵۴ چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1174
آفلاین
وقتی سیریوس مرد.
اولش اصلا نفهمیدم یا بهتره بگم باورم نشد.
سیریوس شخصیت مورد علاقم بود.خیلی از شبا با فکر به سیریوس می خوابیدم و گریه می کردم.
برای دامبلدور هم 2 یا 3 روز بعد از مرگش شروع به ناراحتی کردم.
وقتی یه اتفاق بدی برام میفتاد هی به خودم می گفتم:سیریوس مرده اون وقت تو داری برای این چیزا گریه می کنی؟
من کلا هر کتابو 7 و 8 بار می خونم ولی اون کتاب رو یه بار بیشتر نخوندم.



پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
پیام زده شده در: ۱۲:۳۵ سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۱

پادما.پتيل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۰۲ شنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۴:۵۸ سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
از خونمون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 92
آفلاین
من وقتی که سیریوس افتاد پشت پرده تا 1 ساعت کتابو بسته بودمو باور نمیکردمـ بعدش 1 ساعت همـ گریه کردم . واقعا از ته دل . احساس کردم هری دوباره بی کس شده ... تنها حامیش رو تو دنیای جادویی از دست داده .
برای دامبلدور هم گریه کردم اما نه خیلی همون موقع خوندن کتاب .
مرگ دابی هم واقعا دردناک بود بخصوص آخرین جملش که به هری گفت جیگرمو سوزوند ...
فرد هم همینطور کلا همشون ...


Only Raven


username امـ در پاتر مور :

HazelDawn14257


پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
پیام زده شده در: ۱۱:۴۲ سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۱

هکتوردگورث.گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۱۶ سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۰:۳۳ شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 27
آفلاین
فقط جایی که سیریوس مرد خیــــــــــــــــــــــلی ناراحت شدم


من همیشه هستم


پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
پیام زده شده در: ۱۷:۲۲ چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۱

السا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۲ جمعه ۱۸ شهریور ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۹:۵۹ سه شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۱
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 8
آفلاین
راسش من گریه نکردم ولی بعضی جاهاش خیلی برتوفکرم
مرگ اسنیپ



پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
پیام زده شده در: ۱۶:۲۲ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۹۱

raha22


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۹ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۳:۰۵ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 2
آفلاین
زمانی که خاطرات شاهزاده رو خوندم و اسنیپ رو واقعا شناختم و مردن فرد و لوپن و سیریوس


زندگی ارام است مثل ارامش یک خواب بلند زندگی
شیرین است مثل شیرینی یک روز قشنگ

زندگی رویایی است مثل رویای کودک ناز زندگی زیباست مثل زیبائی یک غنچه باز

زندگی تک تک این ساعتهاست

زندگی چرخش عقربه هاست

زندگی راز دل مادر ، پنبه دست پدر، زندگی مثل زمان در گذر است



پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
پیام زده شده در: ۱۳:۳۱ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۹۱

پروتی پاتیل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۸:۱۰ یکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱
از آغازی که پایانم بود...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 483
آفلاین
زمانی که فهمیدم اسنیپ طی این مدت چی کار کرده واقعا اشکم در اومد چون خیلی دلم براش سوخت فکر نمی کنم کسی تو عشقش این قدر وفادار باشه .
لحظه ای که دامبلدور داشت از برج نجوم هم می افتاد پایین هم اشکم در اومد.


قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر!
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!!‏
برای عشق!!!!‏
برای گریفیندور.



پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
پیام زده شده در: ۱۵:۴۶ دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۱

Dark_demon.w


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۶ شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱:۳۳ پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۱
از tehran
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1
آفلاین
وقتی دامبلدور مرد خیلی ناراحت شدم ..
وقتی کتابم تموم شد هم واقعا اشکم درومد ..



پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
پیام زده شده در: ۱۵:۴۶ پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱

آرسینوس جیگرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۲۰ شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۷:۱۹ یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۱
از لندن کوچه ی دیاگون
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 65
آفلاین
زمانی که دامبلدور کشته شد و داشت از برج نجوم می افتاد پایین
اون موقعی که بیل به همه توی پناهگاه گفت چشم باباقوری مرده
دوباره زمان مرگ لوپین و تانکس
و همینطور وقتی فرد کشته شد
اممم دیگه وقتی اسنیپ کشته شد
و همینطور خاطرات اسنیپ اون قسمتش که اسنیپ در دره ی گودریک میره توی خونه ی پاتر ها و بالای سر جسد لیلی روع یه گریه میکنه


ویرایش شده توسط آرسینوس.ج در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۱۸ ۱۵:۴۸:۴۲

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏.


تلاش، کوشش و فعالیت برای داشتن وزارتی بهتر


چوبدستی یاس کبود / بدبختی و فقر و رکود
شاه بلوط پر حرف باشد،قیس بد گویی کند / چوب ون لجبازی و فندق شکایت ها کند

تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده


پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
پیام زده شده در: ۲:۴۷ پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱

گلرت گریندل والد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۱ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۳
از عقلت استفاده کن، لعنتی!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 513
آفلاین
من وقتی دامبلدور مرد اولین باری بود که گریه کردم و دومین بار صحنه ی مرگ لوپین و تانکس بود ولی گریه واقعیم برای قسمت خاطرات اسنیپ بود که واقعا دلم براش کباب شد و همین قسمتشو ۱۰-۲۰ بار تماشا کردم و گریه کردم


ویرایش شده توسط War.Mage در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۱۸ ۲:۵۲:۱۳

هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
پیام زده شده در: ۲۱:۲۳ یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱

هرماینی گرنجرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۴ جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۱۸ یکشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۵
از گربه های ایرانی :دی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 342
آفلاین
راستش هیچ جای هری پاتر اونقدر منو ناراحت نکرد که بخوام گریه کنم ولی برام دردنتک بود.اینقدر که احساس کردم من جای هریم.
بعضی از جاهاشم منو واقعا به فکر فرو برد.



قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر!
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!!‏
برای عشق!!!!‏
برای گریفیندور.







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.