هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۳:۰۲ جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱

دافنه گرینگراسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۱ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۵۴ چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1174
آفلاین
1. آیا تغییر شکل در زندگی ما نقشی دارد ؟ نقش آن و کاربردهایش را شرح دهید (8)

بلی!نقش دارد!
آیا به یاد نمی آورید آن روزی را که یک نفر یک جوجه را به عنکبوت تبدیل کرد؟
آیا به یاد نمی آورید آن روزی را که یک نفر یک سیگار را به کی برد تبدیل کرد؟
آیا به یاد نمی آورید آن روزی را که یک نفر یک سوسک را به موش تبدیل کرد؟
آیا به یاد نمی آورید آن روزی را که یک نفر یک ساعت را به چوب پنبه تبدیل کرد؟
با به یاد آوردن موارد بالا به اهمیت تغییر شکل پی میبریم.

2.نظرتون راجع به ضریب12چیه ؟(3)

0+12=12
11+1=12
10+2=12
9+3=12
8+4=12
7+5=12
6+6=12
5+7=12
4+8=12
3+9=12
2+10=12
1+11=12
12+0=12
هر جفت از اعداد بالا 12 میدهند.نظر ما در مورد 12 این است!

3. به نظر شما تغییر شکل چگونه درسی است ؟(6)


درسی طاقت فرسا با معلمی زیبا(!) و دل نشین!!!!!

4.نظرتون راجع به معلم و سن و سال ایشان چیست ؟آیا سن بالا از کارایی ایشان کم کرده (6)

این خانم سن ندارن اصلا.این خانم خیلی هم جوون نشون میدن.فکر کنم 16 یا 15 ساله باشن.سن بالا؟اون وقت 30 ساله ها چین وقتی این خانم زیبا و باوقار سن بالایی دارد؟

5معلم چگونه می تواند کلاس خشک تغییر شکل را جذاب کند ؟(4)


تدریسی بامزه،سوالات و تکالیفی خنده دار و استفاده از عکس های جالب!

6. برای تلطیف کلاس یک جوک بگویید بخندیم ؟ (3)


یه مرده میخوره به نرده برمیگرده،فکر میکنه پیرمرده!!!


تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟


پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۱:۴۱ جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱

پروفسور مری تاوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۹ شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۲:۳۴ یکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۳
از افغانستان
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 70
آفلاین
صبح راس ساعت 8

دانش آموزان هاگوارتز غر غر کنان نشته بودند و آباء و اجداد کسی را که باعث شده بود روز جمعه
سر کلاس بیایند رو در گور می لرزاندن

همه جا صحبت از معلم جدید بود که شایع شده بود بسیار جوان و زیبا می باشد .

یکی از دانش آآاموزان ادعا کی کرد این فرد را می شنالسد و این فرد نمره برتی باتی میدهد و همه قبولند

همین موقع در به آرامی باز شد و پیرزنی مچاله وارد کلاس شد پیرزن عصا زنان به سمت تخته رفت .

ملت دانش آاموز که به اونا شک وارد شده :

پیرزن :سلام عزیزانم دلبندانم و نونهالان باغ آموزش .

ملت دانش آموز که از شوک درومدن : :worry:

مری تاوت : دانش آاموزان عزیز شما باید در همین اول بدونین که تغییر شکل درس بسیار مهم و کاربردیه و در کنکور ضریب 12 داره .این درس در زندگی عادی هم کاربرد زیادی داره . و اما کلاس . کلاس تغییر شکل کلاس بسیار خشکیه پس معلم باید کلاس رو تلطیف کنه متوجهین ؟

اینم از عناوین دروس

جلسه ی 1 کاربرد تغییر شکل
جلسه ی 2 تغییر شکل تئوری
جلسه ی 3. تغییر شکل عملی
جلسه ی 4تغییر شکل آزمایشگاه
خب حالا اینم تکالیف تکالیف بر روی تخته نوشته شدند و معلم با عصا لنگ لنگان بیرون رفت

تکالیف

1. آیا تغییر شکل در زندگی ما نقشی دارد ؟ نقش آن و کاربردهایش را شرح دهید (8)

2.نظرتون راجع به ضریب12چیه ؟(3)

3. به نظر شما تغییر شکل چگونه درسی است ؟(6)

4.نظرتون راجع به معلم و سن و سال ایشان چیست ؟آیا سن بالا از کارایی ایشان کم کرده (6)

5معلم چگونه می تواند کلاس خشک تغییر شکل را جذاب کند ؟(4)

6. برای تلطیف کلاس یک جوک بگویید بخندیم ؟ (3)


ویرایش شده توسط پروفسور مری تاوت در تاریخ ۱۳۹۱/۹/۱۷ ۱۳:۰۴:۱۲

خیلی دلم می‌خواست برگردم ایران ولی متاسفانه همین الانشم ایرانم

很舒適,幸福的 生活,紫色寶石 和鑽石的眼淚和血。
哦,天哪腳的 袖扣盛開櫻 花鼻,舌痛, 流淚的月亮

哦,天哪腳的袖扣盛開櫻 花鼻,舌痛,流淚的月亮
我有一個類我,我耳語

老師來到我用尺子量,說

底線騙你,是一個延伸......

我教授你是什麼意思
不知道這是什麼


فمینیست بزرگ



پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۲۱:۳۲ چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۱

اسلیترین

سوروس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۱۸ پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۱
آخرین ورود:
دیروز ۲۳:۴۵:۴۰
از هاگوارتز
گروه:
اسلیترین
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 504
آفلاین
کلاس تغییر شکل با تدریس پروفسور تاوت!

کلاس ها جمعه ها در این تاریخ ها برگذار میشود :

11-17 آذر ====> جلسه اول کلاس های هاگوارتز
25 آذر -1 دی ====> جلسه دوم کلاس های هاگوارتز
7 -13 بهمن ====> جلسه سوم کلاس های هاگوارتز
21 -27 بهمن ====> جلسه چهارم کلاس های هاگوارتز




پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۸:۳۰ دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۱

لی جردن old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۳ پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۶:۰۸ چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶
از سوسک سیاه به خاله خرسه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 416
آفلاین

نمرات کلاس تغییر شکل:


راونکلاو: 12

دافنه گرینگراس: 24 ( 14+2+2+5+1)
سوال یک بیشتر شبیه به خاطره بود تا رول. بهتر بود یکم فضا سازی بهش اضافه می کردی.

گریفیندور: 25

الفیاس دوج: 28 (18+2+2+5+1)
کلا ازت انتظار بیشتری داشتم تو رول. یه سری غلطایی بود که با یه بار از روی رول خوندن از بین می رفت. البته خودمم رولامو نمی خونم ولی خوب کلاسه دیگه

آرسینوس جیگر: 22( 18+2+2+0+0)
دو تا سوالارو جواب ندادی. رولتم معلوم نبود گذشتس، اول شخصه، سوم شخصه، حاله...

======================================================================================



نکته ی یک:

کلا برام سوال پیش اومد تازگیا همه الکی از شکلک استفاده می کنند. انگار مجبورشون کردند. باید بگم شکلک خوبه ولی به اندازه. زیادیش هم قیافه ی پستو بد می کنه هم مفهومو.

نکته ی دو:

هیشکی نمره ی سوال امتیازی رو نمی گیره. اگر وردو بر عکسش کنیم، و همه ی الف هاشو برداریم میشه گوسفند. به همین سادگی



Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۲۰:۰۰ پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۱

الفیاس.دوج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۶ جمعه ۲۵ آذر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۷:۱۶:۴۰ پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳
از ته دنیای انتظار
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1206 | خلاصه ها: 1
آفلاین
1. یه پست رول طنز بنویسید که شما اشتباهی یکی از دوستانتون رو تبدیل به گوسفند کردید و سعی دارید اونو به حالت اول در بیارید اما ناگهان یک طباخ سر می رسد و می خواهد گوسفند را( دوستتان را) تبدیل به کله پاچه بکند.(20 نمره)

من:« اوهوی بوقی، بیدار شو! باید بریم کلی کار داریم امروز!»

دوستم:« ااااه! ولم کن بذار بخوابم! چی کارم داری؟ »

من:« میگم بیدار شو! وگرنه هرچی دید از چشم خودت دیدیا! حالت رو میگیرما!»

- برو بابا! هرکاری میخوای بکن! من یکی دیگه امروز نمیام بیگاری واسه تو!

- خودت خواستی؛ دان فسوواگ زنده یوس!

- بعععععععع! این چه کاری بود که کردی؟ نعععععععع!

- خودت خواستی! حالا بهت رحم کردم که میتونی حرف بزنی! حالا دیگه منو سر کار میذاری؟ حالا دیگه از زیر کار در میری؟ یه مدت که بع بع کردی، اونوقت حالتو میپرسم!

- نعععععععع! غلط کردم! بععع! منو نجات بده! بععععععععع!

- نخیر! نمیشه! اصرار نکن!

- پس من هم جای اون کلیدی رو اونبار واسه ی گنجه از دست لی کش رفتی رو نمیگم بهت!

- مااااااااااع! مگه تو میدونی جاشو؟ زود باش بگو ببینم! تا از این حالت درت بیارم!

- نه دیگه! نشد! اول تو باید منو از این حالت در بیاری و مثل روز اولم بکنی، بعدا!

- مثل روز اول؟ مطمئنی؟

- منظورم قبل از این شکلم هستش! زود باش!

- باشه ولی راستش ...

- راستش چی؟

- راستش من نمیتونم بر گردونم ورد رو! اصلا نمیدونم چی کار باید بکنم! :pashmak:

-

نیم ساعت بعد، در راه خانه ی پیرمرد پشمک موی آدم ضایع کن:

دوستم:« اون کیه داره میادش؟ هیکلش به قصاب ها میخوره! زود باش منو قایم کن!»

قصاب:« هه! دیر شدش! دیدمت! اهای پسر، چند میفروشی این گوسفند رو؟»

من:« اصلا! این گوسفنده مال خودمه! اصلا به کسی نمیدمش! فروشی نیستش! برین پی کارتون!»

قصاب:« بچه رو باش! برو بگو بزرگترت بیاد!»

شتــــــــــــــــرق!

ناگهان سالازار اسلیتیرین کبیر ظاهر میشه و با یه ورد قصاب رو شپلخ میکنه و رو به من میکنه و میگه:

- این بودش که تو رو اذیت میکرد؟

- بلی یا سالازار کبیر! ممنونم ازتون! من حتما به شما رای میدم!

- ممنونم فرزندم! عه! مواظب گوسفنده باش، میخواد گازت بگیره! بزپاچیوس!

من در حالیکه به یه دست کله پاچه ی کامل دارم نگاه میکنم و به بخت خودم لعنت میفرستم:

-

سالازار:



2.آن فرد بیشعور که بود؟(2 نمره)

وزیر دیگر! شوخی کردم! یه حس خیلی قوی ای بهم میگه که خودتون بودین! نمیدونم چرا!:ball:

3. وردی که گوسفند را تبدیل به سیراب شیردون می کند چیست؟(2نمره)

لی جردنیوس!

4. تاریخچه ی کله پاچه رو بنویسید.(5نمره)

کله پاچه چیز خوبی است! در خانه ی ما از کله پاچه خوششان می آید! پدرمان میگوید که کله پاچه از زمان های قدیم وجود داشته است، از همان وقتی که هابیل گوسفندش را برای قربانی برد، ملت انسان های اولیه بعد از اینکه صاعقه هه به گوسفند بد بخت برخوردش، گوسفند رو بردن و چون همه جاش کاملا پخته شده بودش، همه جاشو خوردن ولی هر کاری کردن نتونستن کله و دستاشو نتونستن بخورن، از همون زمان کله پاچه اختراع شده است، ولی در آن زمان کله پاچه به معنی چیز دست نیافتنی بودش ولی الان ملت عین گوسفند دارن کله پاچه میخورن و چیزیشون هم نمیشه!
این بود انشای من!
پا یان!

5. کمی از باهوش بودن من حرف بزنید (1 نمره)


کی؟ تو باهشوی؟ پس اونوقت باهوش ها کجا میرن؟
ولی چون یه نمره هم یه نمره ست، خیلی خب، باهوشی خیلی زیاد و کلا میتونی هر کاری رو با فکرت آنجام بدی!

6.ورد دان فسوواگ از کجا آمد(سوال اختیاری(5 نمره))


از اختراعات دوران جوانی خودم هستش، یادش بخیر اون زمان این دامبل و گلرت هر چی گوسفند دستشون میومد میبردن واسه آزمایشات بوقی، اتفاقا ماه رمضون هم بودش و ملت روزه گرفته بودن و دلشون کله پاچه میخواستش، ولی چون گوسفند کلا موجود نبودش، من مجبورا استعدادم رو به کار انداختم و این ورد رو اختراع کردم، بعدش ملت کلا خوش به حالشون شدو اینا!


و ناگهان تغییر!
شناسه ی بعدی:
پروفسور مینروا مک گوناگال

الفیاس دوست داشتنی بود! کمک کننده بود؛ نگذارید یادش فراموش شود.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۷:۱۹ چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۱

آرسینوس جیگرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۲۰ شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۷:۱۹ یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۱
از لندن کوچه ی دیاگون
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 65
آفلاین
1. یه پست رول طنز بنویسید که شما اشتباهی یکی از دوستانتون رو تبدیل به گوسفند کردید و سعی دارید اونو به حالت اول در بیارید اما ناگهان یک طباخ سر می رسد و می خواهد گوسفند را( دوستتان را) تبدیل به کله پاچه بکند.(20 نمره)

روز فوق العاده گرم مزخرفی بود.

و اتفاقا دانش آموزانی که خیلی دوست داشتند یک بستنی بگیرند تو دستشون و بستینی رو لیس بزنند مجبور بودند برن سر امتحان تغیر شکل.

به محض وارد شدن به کلاس دیدند که پروفسور جردن نشسته و مشغول خوردن کله پاچه هست!!!

دانش اموزان :

پروفسور جردن :

دانش آموزان :

پروفسور : هان چیه؟؟؟ ذول/زول/زل/ذل ؟؟ زدید به من؟

دانش آموزان :

پروفسور : بابا جان این پرا رو بکنید گوسفند بعدش هم من میگم یه طباخ بیاد کله پاچشون کنه همگی باهم حالشو ببریم

دانش آموزان به سرعت چوبدستی شونو میگرفتند سمت پر ها و فریاد میزدند : دان فسوواک

در همان لحظه که من میخواستم طلسم رو روی پر انجام بدم یهو یکی از دوستام ( اسم نمیارم) از جلوم رد شد!!!

حالا از شانس بد من دقیقا همون موقعی اومد که من طلسم رو ول کرده بودم بلافاصله دیدم که دوستم شده یه گوسفند و وایساده جلوم!!!

من :

دوستم در همان قیافه ی خنده دار گوسفندیش : بععععع بعععععععع بععععع

خوشبختانه پروفسور و بقیه هنوز نفهمیده بودند.

پروفسور هنوز غرغ در خوردن کله پاچش بود و دانش آموزان هم دیگه داشتند کارشون رو تموم میکردن.

وقتی مه پراشونو ( منم دوستمو!!) به درستی تبدیل کردن یه طباخ اومد تقریبا با یه همچین قیافه ای : یه پیشبند سفید هم پوشیده بود و سه متر هم قدش بود!! ( یه لحظه فکر کردم هاگریده)

پس از امدن طباخ دانش آموزان به صف وایسادن که یکی یکی گوسفنداشونو تحویل بدن به آقای طباخ که ایشون هم گوسفندارو تبدیل کنن به کله پاچه!!

اکنون همه داشتند با خوشحالی کله پاچه هایشان را میخوردند ولی همین الان نوبت من شده بود.

یدفعه پروفسور یک نگاه به گوسفند گنده و چاق و چله ی من کرد.

طباخ هم دیگه داشت اماده میشد که دوست عزیز منو کله پاچه بکنه.

پروفسور: هومم این خیلی گوسفند خوبیه این مال خودمه

اما هیچ کس جوابی نداشت...

ناگهان من گفتم : اااا میگم پروفسور این یکم شبیه ....... نیست ؟؟

پروفسور : نه بابا بی خیلش حالا یکمشم میدم به تو

گوسفند : بعععععععععععععععععع بععععععععععععععععععععععععععع بععععععععععع

ولی بعد من اصن جیگرم سوخت واسه دوست بد بختم!!!

یهو داد زدم : نه اینو کله پاچه نکنید پروفسور واقعیتو میگم این همون .......... بیچارس :zogh:

پروفسور : آره؟؟؟؟ ولی حیف که نمیشه بهش کمکی کرد چون این ورد هیچ ضد طلسمی نداره ..... پس بنابر این ایشون میشن کله پاچه ی خوشمزه ی من

و بدین ترتیب جناب طباخ زدن این زرفیق منو کله پاچه کردن و پروفسور هم خوردنشون و من هم البته از دستش راحت شدم ها خیلی اذیتم میکرد


2.آن فرد بیشعور که بود؟(2 نمره)

هر کی بوده احتمالا شاگرد خوبی نبوده و خودش نمیتونسته وردا رو درست انجام بده

3. وردی که گوسفند را تبدیل به سیراب شیردون می کند چیست؟(2نمره)

آپیریا شیپ تو سیراب شیردونیوس


6.ورد دان فسوواگ از کجا آمد(سوال اختیاری(5 نمره))

مطمئنا خود پروفسور جردن این ورد رو اختراع کردن



پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۲۱:۵۹ سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۱

دافنه گرینگراسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۱ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۵۴ چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1174
آفلاین
1. یه پست رول طنز بنویسید که شما اشتباهی یکی از دوستانتون رو تبدیل به گوسفند کردید و سعی

دارید اونو به حالت اول در بیارید اما ناگهان یک طباخ سر می رسد و می خواهد گوسفند را( دوستتان را) تبدیل

به کله پاچه بکند.(20 نمره)


یک روز خیلی خیلی وحشتناک که با طوفان بد و شدید و گردباد مانند همراه باشه رو تصور کنید.

حالا شبش کنید.

ما داشتیم توی چنین موقعیتی تمرین میکردیم.اونم تمرین چی؟

تغییر شکل.

امتحان لعنتی تغییر شکل عملیمون باعث شده بود تا من و دوستم چنین شب دل انگیزی رو از دست بدیم.

شبی رو که میتونستیم کلاس اولیا رو بیرون کنیم و درو روشون ببندیم.

شبی رو که میتونستیم دشمنامون رو سوکس! کنیم.

شبی رو که میتونستیم تمرین نکنیم.

ولی افسوس...

به هر حال من دوستم رو تبدیل به گوسفند کردم.

تا حالا نتونسته بودم وردشو درست انجام بدم.

وقتی اونجوری شد خیلی ذوق کردم.

یادمه که داد میزدم:

- دوست - اسم دوستم دوسته دیه، خو...- ، دوست، بع بع کن.بگو.بع بع.

اونم چشم غره مدل گوسفندی بهم می رفت.هرچند که شاید یه بع بع به زبان اشاره و صمیمی بوده باشه.

اما اعتراف می کنم اینجوری شو دیه ندیده بودم...

میخواستم بذارم همون جوری بمونه تا صبح هم نمره اضافی بگیرم و هم به همه نشون بدم که میتونم تک تک

شونو اون جوری کنم و بترسونم.

اما با بع بع های دوست، سرم درد گرفت.دیگه انتظار این همشو نداشتم.

بهش گفتم:

- خفه شو دوست.ببند اون دهنو.

اما اون نه خفه شد و نه دهنشو بست.

گوش دوستو کشیدم و پیچوندم.

فایده ای نداشت و بع بع اش بلند تر شد.

و بلاخره، راه چاره را پیدا کردم.

باید دوستو آدم میکردم.

تازه بدون دوست حوصلم سر میرفت و هم بع بع اش سرمو میخورد.

میخواستم برم پیش جردن.پروفسوری که تازه بلد شده بود حرف بزنه و معلم شده بود .

به هر حال داشتم میرفتم که برم ولی خسته شدم و خوابیدم.

2 دقیقه نخوابیده بودم که بع بع دوباره شروع شد.

اما تقصیر دوست نبود.تقصیر طباخی بود که میخواست اونو بگیره و بکشه.

بلند شدم و خواستم که یا طباخو بگیرم یا دوستو نگه دارم.

اما حتی نتونستم نزدیکشون بشم.

بعد از دو دقیقه طباخ به هدفش رسید و دوستو گرفت.

داد زدم:

- نه...

و دنبالشان کردم.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اما بعد به این نتیجه رسیدم که اگر دوستم را ببرد از دست بع بع راحت میشم و لازم نی خوبش کنم.

بی خیالش شدم.

گذاشتم ببردتش.

اما باید قید نمره تشویقی رو میزدم...

بیچاره من

و...

و...

و دوست گوسفندی من.

2.آن فرد بیشعور که بود؟(2 نمره)

حدس میزنم که یکی از دانش آموزان هاگوارتز بوده.

و مطمئنا یکی از کسانی که در آن کلاس شرکت کرده بود.


3. وردی که گوسفند را تبدیل به سیراب شیردون می کند چیست؟(2نمره)

بخدا من نمیدونم سیراب شیر دون چیه.

4. تاریخچه ی کله پاچه رو بنویسید.(5نمره)

کله پارچه اولین بار توسط یکی از اجداد پروفسور جردن به نام د. جردن اختراع شد.

او یک سوسک آبی خوشمزه را گرفته و سعی در پرورش او داشته و سعی میکرده برایش لباس بپوشد.

یک بار سر سوسک کنده شد و لباس او هم در سرش ماند و د.جردن گفت:

- اوگا.بوگا.کله پارچه.

سالها بعد نوادگان او از جمله خ. جردن و م.جردن از حیوانات بزرگتریس مثل بره و گوسفند و شیر استفاده کردند و

جهت استفاده راحت تر آن کلمه را کله پاچه ادا کردند.

بعد ها لباس و پارچه ای که به تن حیوان میماند را میگرفتند و در جای آن از فلز هایی مثل آلومینیوم جهت سالم نگه

داری و بسته بندی کله استفاده کردند.

دیگر کم کم از کله سوسکی در پارچه، کله پاچه گوسفندی بود در میان یک پوشش که آن را میخوردند.

اما به احترام جد بزرگ پروفسور جردن هنوز هم به کله پاچه کله پاچه میگویند.

5. کمی از باهوش بودن من حرف بزنید (1 نمره)


شما خیلی باهوش هستید پروفسور جردن.

شما خیلی زرنگ هستید پروفسور جردن.

شما خیلی عاقل هستید پروفسور جردن.

شما خیلی استاد خوبی هستید پروفسور جردن.

شما خیلی باهوش هستید پروفسور جردن.

شما خیلی زرنگ هستید پروفسور جردن.

شما خیلی عاقل هستید پروفسور جردن.

شما خیلی استاد خوبی هستید پروفسور جردن.

6.ورد دان فسوواگ از کجا آمد(سوال اختیاری(5 نمره))

فکر کنم اونم یکی از اجداد پروفسور جردن اختراع کرد...

:zogh:


ویرایش شده توسط دافنه.گرینگراس در تاریخ ۱۳۹۱/۵/۱۷ ۲۳:۳۹:۵۸

تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟


پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۱:۱۸ دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۱

لی جردن old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۳ پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۶:۰۸ چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶
از سوسک سیاه به خاله خرسه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 416
آفلاین
در کلاس بوی شیر کاکائو می آمد.( چه بویی داره اصن؟). همزمان صدای اذان از مناره های هاگ فضای کلاس را فرا گرفت . استاد چوبدستی اش را تکانی داد و از آیفونش ربنای استاد شجریان را پخش کرد. استاد جدید، لی جردن لقمه ای نان و پنیر و خرما وگردو و مخلفات برای خود گرفت. شیرکاکائو را درون یک لیوان بزرگ ریخت. لقمه را به آرامی چپوند در دهانش و روی آن سه لیوان شیر کاکائو نوشید تا بلکه از گلویش پایین برود. استاد رفت که یک لقمه ی دیگر بگیرد که ناگهان... که ناگهان گردویش تمام شد. مگر می شد؟ مگر می شد بدون گردو افطار کرد؟ نه به هیچ وجه امکان نداشت،باید کاری می کرد، فقط یک چیز بهتر از نان و پنیر و خرما وگردو و مخلفات بود.

لی خنده ای کرد. هر چه که بود به هر حال برای بچه ها خیلی خوب نبود

نیم ساعت بعد، کلاس تغییر شکل:


بچه ها خیلی مودب و مطین(متین) وارد کلاس شدند. نه شوخی کردم مث گاو عرعر کنان ریختند تو کلاس هر کدام از آنها به گوشه ای نشستند و با انتخاب معلم به عنوان گلابی پیش فرض مشغول شدند. یکی بازی می کرد. یکی داستان می گفت. یکی آب کدوحلوایی می خورد. یکی داشت... هوووی بوقی! این همه کار، تو چرا مشغول به این شدی؟قباهت داره! ... بگذریم. کجا بودیم؟ آها... بچه هر کاری می کردند غیر از کاری که مربوط به درس بشه... هووی بوقی ! همین الان هشدار دادما!!! دفعه بعد با مامور میام!

در این حین که راوی با مامور برای آرشاد کردن بچه ی مردم به سمت هاگ در حرکت بود، لی به نقشه ای که برای بچه ها داشت فکر می کرد. با صدای بلند بلند بلند گفت:
- عناق! زهر هلاهل، زهر مار، زهر اورانگوتان() امروز روز اول و آخر من تو این کلاسه! واسه همین می خوام یه خاطره ی خوب از این کلاس داشته باشم، میشه گفت ...یه خاطره ی خوشمزه. همین طور که می دونید در این ایام مبارک که انشالله همتون روزه هستید چیزی که خیلی می چسبه کله پاچس. که با ورد بزپاچیوس میشه گوسفند رو تبدیل به کله پاچه کرد.

دانش آموز بیشعوری با حالت تمسخر برانگیزی گفت:
- استاد! تبدیل بزمجه به کله پاچه چه ربطی به کلاس تغییر شکل داره؟

لی که گویی منتظر این سوال بود گفت:
- عزیزم شما جز خودت بزمجه ی دیگه ای میبینی که بخوای تبدیلش کنی به کله پاچه؟

فرد بیشعور:
-

ملت دانش آموز:
-

پس حرف نباشه، با ورد دان فسوواگ پر هایی که جلو روتون می بینید رو باید تبدیل به گوسفند بکنید بعدش تبدیل به کله پاچش بکنید. یادتون باشه من از دارچین زیاد خوشم نمیاد. نون سنگک بزرگ هم بزارید کنارش که خیلی می چسبه. به خوشمزه ترین کله پاچه هم جایزه داده میشه، بدوید. من گشنمه!!!

تکالیف:
1. یه پست رول طنز بنویسید که شما اشتباهی یکی از دوستانتون رو تبدیل به گوسفند کردید و سعی دارید اونو به حالت اول در بیارید اما ناگهان یک طباخ سر می رسد و می خواهد گوسفند را( دوستتان را) تبدیل به کله پاچه بکند.(20 نمره)

2.آن فرد بیشعور که بود؟(2 نمره)

3. وردی که گوسفند را تبدیل به سیراب شیردون می کند چیست؟(2نمره)

4. تاریخچه ی کله پاچه رو بنویسید.(5نمره)

5. کمی از باهوش بودن من حرف بزنید (1 نمره)

6.ورد دان فسوواگ از کجا آمد(سوال اختیاری(5 نمره))


ویرایش شده توسط لی جردن در تاریخ ۱۳۹۱/۵/۱۶ ۱۱:۲۴:۵۴

Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۳:۲۳ سه شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۱

الفیاس.دوج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۶ جمعه ۲۵ آذر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۷:۱۶:۴۰ پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳
از ته دنیای انتظار
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1206 | خلاصه ها: 1
آفلاین
امتیازات جلسه دوم کلاس تغییر شکل

در ابتدا بگم که امتیازات سوالات بدین شکل خواهد بود:

سوال اول :‏ ‏۵‏ امتیاز
سوال دوم :‏ ‏۸‏ امتیاز
سوال سوم :‏ ‏۱۳‏ امتیاز
سوال چهارم ‏:‏ ‏۴‏ امتیاز

گلرت گریندلوالد:
۴‏ ‏+‏ ‏۰‏ ‏+‏ ۲‏ ‏+‏ ‏۰‏ = ‏۶‏ امتیاز

پادما پاتیل:
۴‏ ‏+‏ ‏۵‏ ‏+‏ ۸‏ ‏+‏ ‏۴‏ = ‏۲۱‏ امتیاز

تری بوت:
۵‏ ‏+‏ ‏۵‏ ‏+‏ ‏۱۰‏ ‏+‏ ‏۴‏ = ‏۲۴‏ امتیاز

آماندا بروکل هرست:
۳‏ ‏+‏ ‏۵‏ ‏+‏ ‏۱۲‏ ‏+‏ ‏۴‏ = ‏۲۴‏ امتیاز
مجموع امتیازات ریونکلاو:
۷۵‏ ‏/‏ ‏۴‏ = ‏۱۸.۷۵‏ = ‏۱۹

موفق باشید.


و ناگهان تغییر!
شناسه ی بعدی:
پروفسور مینروا مک گوناگال

الفیاس دوست داشتنی بود! کمک کننده بود؛ نگذارید یادش فراموش شود.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۳:۰۴ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۱

گلرت گریندل والد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۱ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۳
از عقلت استفاده کن، لعنتی!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 513
آفلاین
3.یک رول در مورد یک تسترال نصفه و نیمه بنویسید
وقتی داشتم با البوس و ابرفورث مبارزه ی سه نفره میکردم دیدم که ابرفورث هر طلسمی که دستش میرسه رو بدون توجه میفرسته‏(‏ حتی اپیسکی و ریپارو هم به سمت من فرستاد ) دیدم آریانا از خونه اومد بیرون و همچنین دیدم که ابرفورث طلسم شوتسترالیوس رو فرستاد که با جاخالی آلبوس به صورت اتفاقی به یه تسترال برخورد کرد و به دلیل ضعف ابرفورث از تسترال تنها جمجمه ی تسترال (البته بجز چشمهاش‏)‏ ظاهر شد و آریانا از ترس ماناهاش منقبض شد و یکدفعه تخلیه شد که جسمش رو نابود کرد








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.