هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۹:۳۰ جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۲

پروفسور فلیت ویک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۷ چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۹:۲۷ سه شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۳
از خوابگاه اساتید هاگوارتز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 288
آفلاین
1. کاری که تو تدریس گفتم انجام بدین! شما هم سعی کنید اسنیچ رو بگیرین و اینو با یک رول توضیح بدین! (20 نمره)

نقل قول:
- برو فلیت ویک. نوبت توئه ...

- چشم پرفسور ... الان!

فلیت ویک به سرعت به سمت جاروی کهنه اش رفت؛ دستش را به سمت آن گرفت و زیر لب گفت :
- بالا

جارو به هوا پرید و در دستان کوچک فلیت ویک قرار گرفت. فلیت ویک نیز به سرعت آن را قاپید و در حالی که زیر لب لبخند می زد، سوار جارویش شد؛ جارو احتصاصی برای خودش ساخته شده بود.

جاروی کهنه و سرخ رنگِ فلیت ویک، کم کم بالا رفت و تا حدی رسید که دیگر از نظر ارتفاع کافی بود. فلیت ویک چشمانش را تنگ کرد و اطراف را کاوید. هیچ چیز جز ابر های جلمپوس (!) گرد و کوچک که در هوا معلق بودند دیده نمی شد.

فلیت ویک به آرامی دور خودش می چرخید و اطراف را نگاه می کرد. صدای خنده چند دانش آموز در زیر پایش اصلا به گوش او نرسید!

او چرخی زد و ناگهان از جا کنده شد؛ به نظر می رسید اسنیچ را دیده است، پس به سرعت بالا و بالاتر رفت و شتاب گرفت. سرعتش بسیار زیاد بود و تقریبا گذر زمان را جس نمی کرد.

اسنیچ به وضوح به او نزدیک تر می شد... به نظر می رسید پرفسور فلیت ویک آن را می گیرد اما پس از یک جهش و گرفتن آن اسنیچ طلایی، فلیت ویک متوجه شد، این همان اسنیچ اصلی نیست!

اما صدای کف زدن های پرفسور گریفیندور حواسش را پرت کرد و پرنده طلایی از دستش گریخت؛ آن اسنیچ یک پرنده طلایی واقعی بود ! احتمالا تصادفا در زمین گرفتار شده بود!

پرفسور فلیت ویک در حالی که عرق سردی که روی پیشانی اش نشسته بود را پاک می کرد، به آرامی به سمت پایین خیز برداشت.


2. چرا تو این سرما اومدین کلاس پرواز؟ (جواب های دندان شکن و شعارگونه امتیاز بیشتری داره!) (5 نمره)

1. علاقه بسیار زیاد به درس کوییدیج
2. علاقه بسیار زیاد به پرفسور گریفیندور
3. لذت بخش بودن تدریس پرفسور

3. وظیفه ی جستجو گر چیه و کلا یه توضیح در مورد جستجو گر و اسنیچ بگین! (5 نمره)

جستجوگر :

جستجوگر تیزبین ترین و فرزترین بازیکن هر تیم است؛ وظیفه جستجوگر این است که اسنیچ را که دور زمین پرواز می کند، بدون جلب توجه حریف بقاپد.

جستجوگر از جاروی بسیار سریع و سرعت بالایی برخوردار است و باید بتواند بدون استفاده از هردو دست پرواز کند.

اسنیچ :

اسنیچ ها نخست به صورت پرنده های طلایی بودند. اما پس از کمیاب شدن این گونه جادویی، فردی از اهالی گودریک هالو، ماشینی جادویی و پرنده را به شکل پرنده طلایی و به صورت گوی زدر رنگ بالدار می سازد که قابلیت پرواز بالای زمین و فرار از دست ِ جستجوگر را نیز دارد.


با تشکر از پرفسور گریفیندور !
برای تدریس زیبایشان ...


دربرابر شرارت وزیر و مدیر خیانت کار و مفسد و چیزکش جامعه ساکت نمی مانیم ... !


تصویر کوچک شده

با هم، قدم به قدم، تا پیروزی ...


- - - - - - - - - - - - - - - - -


تصویر کوچک شده

تا عشق و امیدی هست؟ چه باک از بوسه دیوانه سازان!؟


پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۶:۳۷ دوشنبه ۹ دی ۱۳۹۲

آلبوس سوروس پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۱ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵
از همین پشت مشتا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 217
آفلاین
و حال وابسته به چیزان وارد میشوند.


1. کاری که تو تدریس گفتم انجام بدین! شما هم سعی کنید اسنیچ رو بگیرین و اینو با یک رول توضیح بدین! (20 نمره)


همه ی بچه ها با جارو هایی که در دست داشتن وسط زمین منتظر بودند تا استاد دستور بده تا کارشون رو شروع کنن . استاد:خب حالا برید و دور زمین بچرخید شاید بتونید اسنیچ رو پیدا کنید

من و بقیه با سرعت هرچه تمام تر شروع به دور زدن زمین بازی کردیم . سرعت من اینبار بخاطر سرمای هوا کمتر شده بود ولی انگیزه هایی که داشتم امید و توانایی مرا بالا میبرد

وقتی اولین دور رو زدم سریع به بالا پرواز کردم تا از اونجا زاویه دید بهتری داشته باشم. وقتی به اندازه کافی بالا رفتم شروع کردم به نگاه کردن به سرتاسر زمین تا اون گوی طلایی رو ببینم تا بتونم بگیرمش . یک لحظه یک گوی طلایی رو دیدم که از لابه لای صندلی های تماشاچیان داره حرک میکنه . سریع با جاروم به طرفش پرواز کردم ولی ردش رو گم کردم و به وسط زمین رفتم تا از وانجا نگاهی بندازم .

یهو دادو حوار بچه ها در اومد من وقتی به گوشه زمین نیگا کردم دیدم که یه گله انسان دنبال اسنیچ هستن و من هم خودمو به اون گله و راس اونها اضافه کردم تا از قافله جا نمونم.

.قتی گوی رو دیدم با سرعت هر چه تمام تر به طرفش حرکت کردم البته چند تا هوشع و... هم به جارو گفتم تا اهمین این گوی رو درک کنه و بازی های هری پاتری در نیاره

آقا انگار این جارو کلا حیوون بود !! همچین که چند تا هوشع بهش کردم از نیمبوس خورده ای هم تند تر رفت .

دیگه تقریبا 2 متر تا اسنیچ فاصله داشتم. دسمتو دراز کردم و با سرعت هر چه تمام تر بهش نزدیک شدم. و با یک حرکت چیزکی اونو در دستان پر توان خودم گرفتم . و با مغز به زمین سقوط کرده و در افق محو شدم .


2. چرا تو این سرما اومدین کلاس پرواز؟ (جواب های دندان شکن و شعارگونه امتیاز بیشتری داره!) (5 نمره)


بله ! بسیار سوال خوبیست و از آنجایی که گفتید دندان شکن جواب بدید ما هم دندان شکن جواب میدهیم .

1_آقاجان وقتی انگیزه ی قیام و چیز داشته باشیم و بخواهیم برای آزادی یک ملت بجنگیم و حکومت استکبار را از این کشور بیرون کنیم انگیزه ما برای انجام هر کاری بیشتر میشود.

2_آقا من جد اندر جدم جستجو گر بودنا

3_و از همه دندان شکن تر: عشقــــــــــــــــــــــم کشید


3. وظیفه ی جستجو گر چیه و کلا یه توضیح در مورد جستجو گر و اسنیچ بگین! (5 نمره)


جونم براتون بگه که آقا این بشر یعنی جستجو گر کلا الاف اندر بیکاره دیدید منو چقدر بیکار بودم؟بابامو یادتونه ؟هی وای میستاد وسط زمین ملتو نیگا میکرد یه گوی هم که میدید دستشو دراز میکرد میگرفتش. به همین سادگی به همین ضایگی!

بعله ! درمورد اسنیچ هم باید بگم که این کلا بیکار سنجه دیگه ! این سوال بود آخه؟تعریف علمی (مشنگی نیستا!):
اسنیچ وسیله ایست که کار سنجیدن میزام بیکاری_الافی و ضایگی بازی کنان گیرندش رو نشان میدهد.

در پناه لرد سیاه و چیز اعظم...!


برای شرکت در بزگترین همایش جادوگران سال اینجا کلیک کنید .


زوپس! بلاک! زمستان! دیگر اثر ندارد!
حتی اگر شب و روز، بر ما برف ببارد!




تصویر کوچک شده


باشد که هیچ کس نباشد باشد که فقط که خودم باشم.

گروهک تروریستی الهافلیه ...


پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۸:۱۱ یکشنبه ۸ دی ۱۳۹۲

آليس لانگ باتم


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۷ چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۹:۵۲ چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳
از پسش برمیام!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 266
آفلاین
1. کاری که تو تدریس گفتم انجام بدین! شما هم سعی کنید اسنیچ رو بگیرین و اینو با یک رول توضیح بدین! (20 نمره)

گودریک استاد دست هایش را بالا برد و رو به بچه ها گفت: خب، حالا کی می خواد نفر اول باشه؟

آلیس داشت با خودش فکر می کرد که بره، نره، که باز اعتماد به نفس کاذبش بهش نهیب زد و به ناچار دو سه قدم رفت جلو.
دسته ی جارویش را محکم گرفته بود و می فشرد. یک لحظه فکر کرد نکنه دسته ی جارو بشکند و دستش را شل تر کرد.

استاد گودریک با دیدن آلیس گفت: خوب آلیس، سوار جاروت شو و سعی کن اسنیچو هر چه زودتر بگیری.

آلیس سرش را تکان داد و روی جارویش نشست و به سمت بالا رفت. همان طور که استاد گفته بود یک بار دور استادیوم پرواز کرد و در گوشه ای نزدیک به دروازه ها ایستاد. و با چشم هایش اطراف را نگاه کرد تا به محض دیدن اسنیچ آن را بگیرد. از جستوگر بودن خوشش می آمد. به نظرش جذابتر از دیگر پست ها بود. مدافع بودن را هم دوست داشت.

در همین فکرها بود که برقی طلایی درست از جلوی چشمانش گذشت. سرش را چرخاند و اسنیچ را دید که به طرف مخالف می رفت. سریع حواسش را جمع کرد و به دنبال اسنیچ رفت.

سرعت اسنیچ نسبت به قبل بسیار کمتر شده بود. دستش را دراز کرد تا اسنیچ را بگیرد، که اسنیچ تغییر جهت داد.

با خودش گفت: بخشکی شانس.

سر جارو را چرخاند و اسنیچ را دید که به سمت جمع بچه ها می رفت.از بالای سر بچه ها رد شد. واسه گرفتن اسنیچ باید یکم از روی جارو بلند می شد و تقریبا می ایستاد.

از این که کله ملُق بشود می ترسید ولی او برای نمره و امتیاز هرکاری میکرد. پس بر ترسش غلبه کرد و آرام آرام بلاند شد، ایستاد. دستش را جلو برد و اسنیچ را گرفت و سریع نشست.

با خودش گفت: هوووف، بخیر گذشت!

2. چرا تو این سرما اومدین کلاس پرواز؟ (جواب های دندان شکن و شعارگونه امتیاز بیشتری داره!) (5 نمره)

سه چهارتا دلیل داریم استاد.
1.جادوگرا که بیشتر از یه ورزش درست و حسابی ندارن که، پس باید یه ورزشی بکنیم دیگه.
2.از پرواز کردن خیلی خوشم میاد.
3.و از همه مهم تر واسه نمره و امتیاز و ....

3. وظیفه ی جستجو گر چیه و کلا یه توضیح در مورد جستجو گر و اسنیچ بگین! (5 نمره)

جستجوگر یکی از اعضای تیمه و سروکارش تنها با اسنیچه. جستجوگر وظیفه داره هرچه زودتر اسنیچ رو بگیره تاهم بازی تموم بشه و شش ماه طول نکشه، هم امتیاز زیادیو نصیب تیمش بکنه. البته جستجوگر باید حواسش باشه تنها درصورتی اسنیچ رو بگیره که بیشتر از صد و پنجاه امتیاز از حریف عقب نباشن و گرنه دیگه فایده ای نداره.

اسنیچ توپ طلایی کوچکی ( به اندازه گردو ) است که بالهای روشن و طلایی دارد. سرعت بسیار بالایی دارد. اسنیچ از هوش و حافظه ی بسار بالایی نیز برخوردار است و اولین گیرنده ی خود را به یاد می آورد.



تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۳:۱۸ جمعه ۶ دی ۱۳۹۲

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۹ یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹
از تالار گریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 976
آفلاین
ترم زمستان سال 92

جلسه ی اول



باد سردی می وزید. بر صورت هر رهگذری همچون چاقویی بود که صورتش را می سایید. هاگوارتز در این هوای سرد کم کم به جنب و جوش افتاده بود. کلاس ها اغاز شده بودند. دانش آموزان زیادی در راهرو هایی که چند روز پیش خلوت بودند ، قدم می زدند.

در این هوای سرد ، هاگوارتز برای کسانی که درس کوییدیچ را نیز برداشته بودند ، سخت تر بود. هر کدام باید لباس های گرمشان را می پوشیدند و به راه می افتادند.

از کنار دریاچه یخ زده می گذشتند و از کنار درخت های سفید پوش می گذشتند تا به زمین کوییدیچ مدرسه می رسیدند. البته دانش آموزانی نیز بودند که در راه مشغول برف بازی می شدند و راه طولانی را برای خود شیرین می کردند.

معلم درس کوییدیچ و پرواز نیز یک کت قهوه ای رنگ پوشیده بود و شالگردانی سرخ رنگ به دور گردنش پیچیده بود. جاروی پروازش را نیز در دست داشت. در ورودی استادیوم ایستاده بود.

به مرور زمان دانش آموزان به زمین بازی رسیدند و گودریک آنها را به داخل زمین راهنمایی می کرد. بعد از اینکه حدود 20 دانش آموز وارد زمین شدند ، گودریک نیز پا بر چمن یخ زده گذاشت و مقابل دانش آموزان ایستاد.

« سلام! »

صدایی خفیف از طرف دانش آموزان جواب گودریک را داد.

« خب خوشحالم که این ترم هم تونستم معلم کوییدیچ بشم! اول از همه می خوام یه خبر خوب بدم! »

گودریک لبخندی زد و ادامه داد: « این ترم مثل ترم گذشته نیست! این ترم خوشبختانه جایگاه معلم ها برگشت و معلم ها می تونن هر طور که خواستن ، تکلیف بدن! تکلیف های من نیز عملی هستش! (رول) »

گودریک چوب جارویش را یا یک حرکت چوبدستیش احضار کرد. با دست راستش کمی جارویش را لمس کرد. دوباره با صدای بلند ادامه داد: « هر کی جاروشو آورده که خوش بحالش! هر کی نیاورده و یا نداره ، می تونی بره انباری استادیوم یکی برداره! این ترم مدرسه کلی جاروی جدید خریده! »

نیمی از دانش آموزان به سمت انباری شروع به دویدن کردند. حتی چند نفر که چوب جارو داشتند نیز ، جارویشان را ول کردند و به طرف انباری رفتند.

بعد از یک ربع که سر و صدا خوابید و همه ی دانش آموزان جارو به دست آماده بودند ، گودریک سوار جاوریش شد و گفت : « خب این ترم قراره همه ی پست های کوییدیچ رو با هم تمرین کنیم! این جلسه پست جستجوگر! به صف می شین! هر نفر به نوبه خودش سوار جاروش میشه و شروع به پرواز می کنه! اولش یه دور تو استادیوم می زنین بعد اسنیچ خودشو بهتون نشون میده! فقط کافیه بگیرینش! هر کی زودتر گرفت امتیازش بیشتره! درضمن سرعت و هوشیاری اسنیچ رو کم کردم تا چند روز اینجا معطل نشیم! »

گودریک اسنیچ را از جیبش بیرون آورد و ان را ول کرد. اسنیچ با سرعتی زیاد شروع به پرواز کرد طوری که هیچ کس نتوانست دنبالش کند.

گودریک: « خب شروع کنید! »


تکالیف:

1. کاری که تو تدریس گفتم انجام بدین! شما هم سعی کنید اسنیچ رو بگیرین و اینو با یک رول توضیح بدین! (20 نمره)

2. چرا تو این سرما اومدین کلاس پرواز؟ (جواب های دندان شکن و شعارگونه امتیاز بیشتری داره!) (5 نمره)

3. وظیفه ی جستجو گر چیه و کلا یه توضیح در مورد جستجو گر و اسنیچ بگین! (5 نمره)



خوش باشین ...


ویرایش شده توسط گودریک گریفیندور در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۶ ۲۳:۳۵:۵۳

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۷:۵۶ پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۲

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
کلاس پرواز و کوییدیچ با تدریس پروفسور گودریک گریفیندور!

*لطفا اطلاعیه ها و قوانین هاگوارتز را به طور کامل مطالعه نمایید.

با آرزوی موفقیت .


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۵:۴۶ جمعه ۲۲ شهریور ۱۳۹۲

سالازار اسلایتیرین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۱۰ یکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۰:۳۵ یکشنبه ۸ تیر ۱۳۹۳
از ما هم نشنیدن . . .
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 618
آفلاین
پایان کلاس پرواز و کوییدیچ ترم پانزدهم هاگوارتز

با تشکر از پرفسور گریفیندور عزیز بابت تدریس هایشان و دانش آموزانی که در این کلاس شرکت کردند.

تاپیک تا ترم بعدی قفل خواهد شد .


" -زندگي آنچه زيسته ايم نيست ، بلكه چيزي است كه به ياد مي آوريم تا روايتش كنيم ."
گابريل گارسيا ماركز




پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۸:۴۳ دوشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۲

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
1. حرکت " عبور پلامپتون" رو توضیح دهید! (10 نمره)

از نظر لغت شناسی و ریشه کلمات این کلمه برمیگردد به "سیمپسون ها".
سیمپسون ها(simpsons) در واقع گستره فراخی از کلمات را در برمیگرند و در دیکشنری جادوگری هاگزورد و همینطور معادل مشنگی آن یعنی آکسفورد، چندین صفحه به این لغت و زیر مجموعه هایش اختصاص یافته و همینطور یک درس "سیمپسون شناسی" نیز در هاگوارتز اضافه شده است به جهت اهمیت آن.

بر خلاف باور عموم"سیمپسون ها" یا "خانواده سیمپسون ها" که خانواده ای مشنگی و سرخوش میباشند واقعا مشنگ نیستند و در واقع تقلیدی از "خانواده ویزلی ها" میباشند.

سیمپسون ها قدرت های جادویی دارند و به کوییدیچ نیز علاقه بسیاری دارند و بسیاری از حرکات و تاکتیک های مهم و معرف کوییدیچ را بطور اتفاقی کشف کرده اند از جمله حرکت "پلامپتون" که حرکتی هجومی میباشد و در آن یک بازیکن مهاجم تا جایی که میتواند به بالاترین جای ممکن پرواز میکند و از بالا توپ را برای بازیکن مهاجم دیگری که مانند اژدهای نمایشی در پایینترین نقطه زمین و تقریبا مماس با چمن در حال پرواز است ارسال میکند و با این کار مدافعان و دروازه بان حریف که متوجه مهاجمی هستند که به بالاترین نقطه آسمان پرواز کرده گمراه می شوند و دقیقا از پایینترین نقطه زمین و جایی که فکرش را نمیکنند گل میخورند.


2. شعر اینگلفر در مورد کوییدیچ را بیابید و بنویسید! (10 نمره)

اینگلفر یکی از شاعران جادویی است که بر خلاف باور عموم ساحره بوده و به عمد ماهیتش را افشا نکرده است تا درباره اش قضاوت های نادرست نکنند زیرا در آن برهه زمانی که او میزیسته است بخشی از جامعه جادوگری بخصوص سیاهان تحت تاثیر تعصبات و نگاه نادرست، دید خوبی به ساحره های هنرمند نداشته است. علاوه بر این اینگلفر شعرهای اصطلاحا سپید و جدید میگفته است و کلا ساحره شاعر روشنفکری بوده است و شعرهای زیادی در مورد کوییدیچ گفته است. زیرا همانطور که گفته شد بخشی از جامعه آن زمان به ورزش و هنرنمایی ساحره ها علاقه نداشته است و اجازه تحرک و فعالیت زیادی در این بخش ها به آن ها نمیداده است و اینگلفر علاقه اش به کوییدیچ را در شعرهایش هویدا کرده است. از جمله:

در سرتاسر زمین از کودکی به دنبالت گشته ام ... آآآآآه ...
از این سو بدان سو سر گشته ام ... آآآآآه
تو ای گوی زرینم به کجا چنین شتابان ... آآآآآه
به کجا چنین شتابان و گریزنده از من... آآآآآه
من باز هم به دنبالت خواهم آمد ... آآآآآه
تا تو را در آغوش نگیرم نخواهم نشست ... آآآآآه



3. نقاشی زمین بازی کوییدیچ را بکشید و بخش های مختلف میدان را در شکل بنویسید! ( لازم نیست خیلی خوشگل باشه! مثل کتاب باشه! ) (10 نمره) (تو رو خدا وضع رو نیگا! داریم بجای اموزش رول نویسی ، نقاشی یاد میدیم! )

تصویر کوچک شده



پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۵:۰۲ دوشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۲

یاکسلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۳ یکشنبه ۹ تیر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۲۱:۰۹ دوشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۵
از دهلي نو
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 95
آفلاین
1. حرکت " عبور پلامپتون" رو توضیح دهید! (10 نمره)

دیوید پلامپتون دروازه بان تیم ملی کوییدیچ ایرلند در سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۴ بود.در جام جهانی ۱۹۵۴ یکی از زیباترین بازیهای تاریخ کوییدیچ بین دو تیم ایرلند و فرانسه برگزار شد.بازی ۲۵۰-۱۰۰ به نفع ایرلند بود.مهاجم فرانسه کوافل رو به سمت حلقه ایرلند پرتاب کرد ولی پلامپتون کوافل رو گرفت ولی کوافل به طرز عجیبی از دستانش عبور کرد و وارد دروازه شد.نتیجه بازی ۲۵۰-۱۱۰ به نفع ایرلند.۲ ثانیه بعد جستجوگر فرانسه اسنیچو گرفت و فرانسه با ناباوری قهرمان شد.پس قهرمانی با عبور کوافل از دستان پلامپتون که بعداً تبدیل شد به عبور پلامپتون.این حرکت مهاجم فرانسه هم شد عبور دادن کوافل از پلامپتون که بازم اسمش به عبور پلامپتون تغییر کرد.همه این اسمها توسط فرانسوی ها ساخته شده پس اسم صحیحش هست:
حغکت عبوغ پلامپتون.

2. شعر اینگلفر در مورد کوییدیچ را بیابید و بنویسید! (10 نمره)

کوییدیچ،ای شکوه بی فرجام
ورزش هر چی باامید و با پرواز
از دشت و جنگل و صحرا می آیند
تا بازی و جنگو ببـــــــــــــــــــــینند
تیم من حمله کن/اون تیمه رو سوراخ کن
به احترام مرلین/اون تیمه رو بکوبین

3. نقاشی زمین بازی کوییدیچ را بکشید و بخش های مختلف میدان را در شکل بنویسید! ( لازم نیست خیلی خوشگل باشه! مثل کتاب باشه! ) (10 نمره) (تو رو خدا وضع رو نیگا! داریم بجای اموزش رول نویسی ، نقاشی یاد میدیم! )
نقاشی من


آينده در دستان توست.كافيست به گذشته فكر نكني.


پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۰:۳۹ دوشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۲

مادام رزمرتا old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۵ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۵:۴۱ پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴
از کجا شروع کنم؟
گروه:
کاربران عضو
پیام: 43
آفلاین
1-حرکت " عبور پلامپتون" رو توضیح دهید! (10 نمره)

این روش به بازیکن جستجوگر اختصاص دارد. در این روش جستجوگر با یک تغییر جهت سریع و خطرناک اسنیچ طلایی را به درون آستینش می اندازد.
نام این روش را از روی نام رودریک پلامپتون ، جستجوگر تیم گردباد تاتشیل نامگذاری کرده اند که در سال 1921 در هنگام رکوردشکنی معروفش در گرفتن اسنیچ طلایی از این روش استفاده کرد.
این روش تاثیر به سزایی در طراحی لباس های کوئیدیچ گذاشت به طوری که تعداد زیادی از تیم ها هزینه های زیادی را صرف طراحی و دوخت لباس هایی با آستین های مناسب برای جستجوگرانشان کردند.
همچنین این روش با گذر زمان دستخوش تحولات و تغییرات جالبی مانند گرفتن اسنیچ با یقه و حتی با پاچه ی شلوار نیز شد. و حتی جستجوگری گمنامی به نام هری پاتر در قرن جاری موفق به دریافت توپ از طریق دهان شد و پس از آن بسیار مشهور شد!!!!

2-شعر اینگلفر در مورد کوییدیچ را بیابید و بنویسید! (10 نمره)

ایگنلفر شاعر در اوایل قرن پانزدهم سروده است:

آه از وجد و سرور جست و جوی
چون بپروازم روم دنبال اسنیچ

اسنیچ طلایی بر فراز سر نهان
باد روح افزا به موهایم وزان

مژده کآمد اسنیچ طلا در دسترس
شور و شوق مردمان از پیش و از پس

لیک افسوس و صد افسوس و فغان
از جفای بلوجرها هان

می رسد در لحظه ی آخر ز دور
سرنگون سازد مرا در قعر گور

3-نقاشی زمین بازی کوییدیچ را بکشید و بخش های مختلف میدان را در شکل بنویسید! ( لازم نیست خیلی خوشگل باشه! مثل کتاب باشه! ) (10 نمره)

تصویر کوچک شده


------------------------

استاد خواستم حرفتون زمین نیفته کلی از کتاب کمک گرفتم. فقط سوال اول آخراش تحقیقات گسترده ی خودمه و نقاشی هم اثر خود هنرمندمه



پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۱:۴۰ شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲

ریگولس بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۲۵ یکشنبه ۵ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۲۵ پنجشنبه ۴ مهر ۱۳۹۲
از ما که گذشت، فقط درگذشتمان مانده!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 414
آفلاین
تکالیف شخص مخصی خودم و نه دافنه!

1. حرکت " عبور پلامپتون" رو توضیح دهید! (10 نمره)


پلامپتون چه بود؟که بود؟ چگونه بود؟
پلامپتون یه پسری بود مثل همه ی پسرها.ولی یکم فرق داشت. فرقش این بود که از کوئیدیچ هیچی حالیش نمیشد. چون فشفشه بود! چی؟ ربط نداره؟! خیلی هم ربط داره! خب هرجادوگرزاده ای که استعداد جادویی نداشته باشه فشفشه است و کوئیدیچ یه بازی جادویی هست خب؟ پس فشفشه ها بلد نیستن بازی کنن دیگه!

خلاصه این پلامپتون لاغر مردنی ما همینجوری به همین دلیل هیچ وقت بازی نمیکرد. یه روز تو مسابقه ی گریفندور- اسلی، یهو مهاجم گریف دچار سانحه میشه و گریفی ها میگن چی کنیم چی نکنیم؟ اسلیترینی ها میگن ایشکال نداره این هم یه امتیاز دیگه بهتون میدیم یکی بیارید جاش!

خلاصه اینا چشمشون به پلامپتون میخوره. بهش میگن بازی که شروع شد برو به سمت دروازه های تیم حریف اینم تندی میره به سمت دروازه ی حریف. چون که نخودی حسابش میکردن کسی به کارش کار نداشت و حتی دروازه بان اسلی میاد جلو تا خط وسط . در بیشمار گلهایی که تیمشون از اسلیترین میخورده یه بار توپ بهش میرسه و ملت داد میزنن:

برو ! گله! برو تو گل!

این بنده خدا هم مثل توشی شان، پیتیکو پیتیکو میره جلو . درحالی که هیچ اسلیترینی جلوش نبوده... هی میره جلو جلو . به دروازه ها میرسه... میرسه ... ولی هول میشه ... نمیتونه کوافل رو به سمت حلقه ای پرت کنه و همینجوری با توپ میره تو حلقه و به شکل رنده شده از داخل حلقه عبور میکنه!

این گل و این حرکت در تاریخ به اسم خود پلامپتون و با اشاره به حرکتش ثبت میشه چون هیچ کس دیگه ای نتونست یا نخواست که این حرکت رو تکرار کنه!


2. شعر اینگلفر در مورد کوییدیچ را بیابید و بنویسید! (10 نمره)

یه گوی دارم طلاییه!
دوتا دارم قهوه ایه
یکی دارم آتیشیه
قهوه ای ها خیلی بدن!
تند و سریع ، میرن بالا ، میان پایین
پخش میشی تو، روی زمین!
آتیشیه خیلی خوبه
هی میریم باهاش گل میزنیم
آتیش به قلب دشمن میزنیم!
طلایی رو نداشتم
همش دنبالش میگشتم
وقتی که پیداش کردم
باخته بودیم شدیم بیــــــست!

3. نقاشی زمین بازی کوییدیچ را بکشید و بخش های مختلف میدان را در شکل بنویسید! ( لازم نیست خیلی خوشگل باشه! مثل کتاب باشه! ) (10 نمره)


تصویر کوچک شده


اینم طاخچه ی افتخارات... ریا نشه البته!
تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.