هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: اگر جای فلان شخصیت بودم ....
پیام زده شده در: ۱۷:۰۹ دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۳
#37

هافلپاف، محفل ققنوس

رز زلر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۹ پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱:۳۱ دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲
از رنجی خسته ام که از آن من نیست!
گروه:
ایفای نقش
محفل ققنوس
هافلپاف
مترجم
کاربران عضو
پیام: 1125
آفلاین
هری بودم..
سعی می کردم مثل اون محکم وپایدارباشم.
جینی بودم..
بادردعشق کنارمی امدم ولی ازبین نمی بردمش.
هرمیون بودم..
کتاب بیشتری برمی داشتم وبه جنگ باجان پیچ هامی رفتم.
جیمزبودم..
بیشترشیطنت می کردم.
دامبلدوربودم..
جای این یکی نمی خواهم باشم!چون کارسختیه!
و...




پاسخ به: اگر جای فلان شخصیت بودم ....
پیام زده شده در: ۱۶:۵۸ پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۲
#36

هرماینی گرنجر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۱ جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۲:۵۶ پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴
از دره ی گودریک
گروه:
کاربران عضو
پیام: 96
آفلاین
مرلین جان حرف دلمو زدی!!!


پارسال ایفای نقش هرماینی گرنجر بودم!! بیکارم کردن !!بـــــــیکار!!
(البته از بروبچ جادوگران متشکرم چون واقعا زمان برای ایفای نقش نداشتم، رول نباید بیکار بمونه)

تصویر کوچک شده


به توئیترم هم سری بزنید!!
https://twitter.com/hamed__n


پاسخ به: اگر جای فلان شخصیت بودم ....
پیام زده شده در: ۱۶:۰۱ پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۲
#35

اسلیترین، مرگخواران

مرلین کبیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۴۸ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۲
آخرین ورود:
دیروز ۱۸:۳۶:۳۲
از دین و ایمون خبری نیست
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
اسلیترین
مرگخوار
پیام: 705
آفلاین
من اگه جای هرمیون بودم در اولین قدم با رون مزدوج نمیشدم، چون به هیچ وجه این کار پسندیده و خیر نیست و بلکه شر هم در پی داره و مرلین همچین ازدواجی رو قبول نمیکنه و همچین زن و شوهری رو مورد مرحمت و بخشش قرار نمیده.

و اگه جای هرمیون بودم، سعی میکردم بیشتر دور و ور هری باشم تا بیشتر بهم علاقه مند بشه و آخر سر با اون ازدواج کنم و خوشبخت بشیم و هزار تا بچه ی قد و نیم قد داشته باشیم و اینا.

پ.ن:




پاسخ به: اگر جای فلان شخصیت بودم ....
پیام زده شده در: ۱۲:۲۶ پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۲
#34

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۸:۰۹ جمعه ۶ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1024
آفلاین
نقل قول:
دوستانی که میگن هرمیون چیزی جز خرخون نیست؛ ینی خودشون از بس نتونستن خرخون باشن و یا از شوخی دارن همچین حرفی می زنن.

خرخونی با باهوشی فرق می کنه! هـــرمــیــون خیلی مــی خوند! کسی که اینقد می خونه و کتابو می خوره و به جایی نمیرسه یعنی واقعا مشکل داره خــب :|
بــاهــوش اون کسیه که یه بار میخونه بعد نتیجه گیری می کنه! به وسیله همین خوندن و نتیجه گیری یادش می مونه! فعل به فعل نمیشینه حفظ کنه، اصن به این نیازی نداره! به علاوه کسی که سر کلاس درسو گوش میده که دیگه بعدا نمیشینه درسو بخونه! میخونه؟ :|

هــرمــیــون چیزی جز یه خــرخون نبود!

اما اگه من جای هرمیون بودم، میزان ریسک پذیریمو می بردم بالا... نمیشستم فقط تو تالار کتاب بخونم! اونجا هاگوارتز بود، بعد از خوندن تاریخچه هاگ می رفتم به بررسی و اکتشاف می پرداختم!!


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: اگر جای فلان شخصیت بودم ....
پیام زده شده در: ۱۹:۴۳ چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۲
#33

پروفسور فلیت ویک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۷ چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۹:۲۷ سه شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۳
از خوابگاه اساتید هاگوارتز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 288
آفلاین
من از شخصیت هرمیون گرنجر بسیار خوشم میاد ... نه به خاطر بازی واتسونف بلکه شخصیت پردازی رولینگ درباره هرمیون جالب بود.

دوستانی که میگن هرمیون چیزی جز خرخون نیست؛ ینی خودشون از بس نتونستن خرخون باشن و یا از شوخی دارن همچین حرفی می زنن.

ولی از نظر من همچین شخصیتی نیاز کل کتاب رو برآورده کرد؛ شخصیتی که مکمل دو شخصیت دیگه یعنی رون و هری بود و می تونست گره های داستانی زیادی رو باز کنه که باز هم کرد.

حالا نظرات من :

من اگر جای هرمیون گرنجر بودم مطمئنا به درس خوندن و کتاب خوندنم ادامه می دادم.

من اگر جای هرمیون بودم بیشتر به قسمت ممنوعه می رفتم.

من اگر جای هرمیون بودم کمتر درگیر قوانین می شدم و محافظه کاری رو در ظاهر ولی یک شخصیت شورشی رو در باطن می ساختم ...

همین دیه! مرسی از استقبال چشمگیرتون.


دربرابر شرارت وزیر و مدیر خیانت کار و مفسد و چیزکش جامعه ساکت نمی مانیم ... !


تصویر کوچک شده

با هم، قدم به قدم، تا پیروزی ...


- - - - - - - - - - - - - - - - -


تصویر کوچک شده

تا عشق و امیدی هست؟ چه باک از بوسه دیوانه سازان!؟


پاسخ به: اگر جای فلان شخصیت بودم ....
پیام زده شده در: ۲:۳۶ جمعه ۶ دی ۱۳۹۲
#32

آنتیوس پورالold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۱۶ جمعه ۲۹ آذر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۴:۴۷ جمعه ۱۰ فروردین ۱۳۹۷
از سانفرانسیسکو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 13
آفلاین
نقل قول من «هرماینی جین گرینجر»:
بدون شرح، تنها در یک کلمه، خودکشی!!!

آخر جادو جادوگری باشی، بیست و چهارساعته توی کتابخونه باشی، توی کلاس خودشیرین استاد و بروبکس استاد باشی، شصت و پنج ساعت نگران حال هری و شرکاش باشی، زرتی به زورتی بزنی حافظه ی خودت و پدر و مادرتو، بچه های بالا محل و پایین محل رو پاک کنی، آخر سر هری رو ول کنی بری با رون ویزلی مزدوج بشی، داریم آقا؟؟

من دردم رو به کی بگم، یکی نیست بیاد اینجا یه ورد کازبلانکایی چیزی، روی ما اجرایی کنه ما رو از زندگی ابدیمون نیست و راحت کنه، لااقل باقی زندگیمون رو راحت بخوابیییمم...


شايد اون کسي که داره ميره من باشم ولي اين تو هستي که منو تنها گذاشت


پاسخ به: اگر جای فلان شخصیت بودم ....
پیام زده شده در: ۲۰:۳۲ چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۲
#31

پروفسور فلیت ویک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۷ چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۹:۲۷ سه شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۳
از خوابگاه اساتید هاگوارتز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 288
آفلاین
سلام دوستان ....


به مناسبت کریسمس، دو شخصیت رو آوردم :

1 _ پرفسور فیلیوس فلیت ویک


2 _ هرماینی جین گرینجر


می تونید برای هر دو نظر بذارید ولی باید در دو پست جداگانه باشه.

مرسی


دربرابر شرارت وزیر و مدیر خیانت کار و مفسد و چیزکش جامعه ساکت نمی مانیم ... !


تصویر کوچک شده

با هم، قدم به قدم، تا پیروزی ...


- - - - - - - - - - - - - - - - -


تصویر کوچک شده

تا عشق و امیدی هست؟ چه باک از بوسه دیوانه سازان!؟


پاسخ به: اگر جای فلان شخصیت بودم ....
پیام زده شده در: ۱۷:۰۱ دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۲
#30

بیدل آوازه خوان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۶ دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۹:۰۸ جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹
از مکافات عمل غافل مشو + چخه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 110
آفلاین
خوب... با توجه به شرایط سختی که هری توش بزرگ شده، رفتارهای غیرطبیعی که نشون می داده کاملا قابل توجیهه. درنتیجه انتقادی بهشون نمی تونم داشته باشم.

ولی یک کار بی نهایت احمقانه اش همونه که بچه ها هم قبلا اشاره کردن: من اگه جای هری بودم قبل از اینکه با یه رویای احمقانه، جون خودم و بهترین دوستانم رو به خطر بندازم، یه نگاهی به آینه جادویی که سیریش بهم داده بود مینداختم!

دومین کاری که اگه هری بودم انجام می دادم مربوط به دوران مشگی ایشونه: وقتی می دیدم خانواده ای که منو دارن بزرگ می کنن به یه سری چیزا حساسند، اینقدر کرم نمی ریختم و اذیتشون نمی کردم.

پسره ی $%^&% با اون مارمولک بازی هاش روی دراکو رو سفید کرده بود!

بعدشم خیلی بی سلیقه بود! وقتی هرماینی هست جینی دیگه کدوم نقطه چینیه؟

هرچند که هرماینی هم خیلی خر بود که از رون خوشش میومد. :سوت


ویرایش شده توسط بیدل آوازه خوان در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۲ ۱۷:۱۱:۱۵

هه!


پاسخ به: اگر جای فلان شخصیت بودم ....
پیام زده شده در: ۱۵:۴۷ دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۲
#29

رون ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۳ جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۳:۲۶ پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴
از اسمون داره میاد یه دسته حوری!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 305
آفلاین
هری پاتر؟ همون دیوونه ی روانی خر شانس؟ همون کله زخمی؟
از همه عذر میخوام باید برای چند لحظه از نقش رون ویزلی در بیام!

اخه یکی نیست به این مرتیکه ^%*%^$ بگه تو که مخ نداری باسه چی پسر برگزیده شدی؟

اشتباهات این بوقی اینقدر زیاده که باید بیست تا پست بزنم. ولی به اختصار توضیح میدم:
اول این که چرا عین گاو سرشو انداخت پایین رفت وزارتخونه؟ مگه سیریوس بهت اینه نداد بچه؟

دوم اینکه اصن سعی میکردم هری پاتر نباشم!

سوم اینکه اینقدر لوس نباشم!


شیفته یا تشنه؟

مسئله این است!


پاسخ به: اگر جای فلان شخصیت بودم ....
پیام زده شده در: ۱۵:۱۳ دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۲
#28

آیلین پرنس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۱:۳۵ پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 633
آفلاین
با این که شخصیت انتخابی خودمه ولی باید اعتراف کنم جای هری بودن بزرگترین ننگیه که میشه باهاش یه نفرو متهم کرد!
البته تقصیر خودشم نیست طفلکی!تقصیر نویسنده شه که از فرط علاقه از اونور بوم هلش داد پایین!
اول از همه با خلق موقعیت های بسیار شانسکی! سر راهش و دوم با تعریف هایی که بعضیاشو من هرچی در وجود هری دنبالش گشتم نتونستم پیدا کنم!
اگر من جای هری بودم می رفتم رولینگو می زدم که تا این حد از شخصیتم یه چیز خز درآورده!
از شوخی گذشته فقط یه کم و فقط یکم! از مغزم به جای قلبم استفاده می کردم تا بعد از اینکه خرابکاری به بار آوردم مجبور نشم برای زدودن حس گناه بقیه رو متهم کنم! البته هر دفعه با شانس و اینا تونست خودشو از وضعیتی که با بی فکری توش گرفتار کرده بود خلاص کنه ولی همیشه آسیبو اطرافیانش باید تحمل می کردن و جارو دستشون می گرفتن دنبال خرابکاری این بچه!هری بچه خوش قلبی بود ولی خیلی بی فکر بود. و نمی دونم این بی فکری به خاطر این بود که واقعا مغزی برای فکر کردن نداشت؟!یا به خاطر این بود که فکر می کرد هر کاری خودش انجام میده بهترین کاره و بی نیاز از مشورت با اطرافیان به ویژه بزرگتراست؟یا هر دو مورد؟
کاری که اگه به جاش بودم انجام نمی دادم این بود که هیچوقت با جینی ازدواج نمی کردم!








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.