هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





خورندگان مرگ
پیام زده شده در: ۲۲:۳۱ دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۲
#1

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
هوا به شدت سرد بود. نفس در هوا یخ میزد. بلاتریکس با شدت هر چه تمامتر میدوید... به آخر کوچه رسید... بن بست بود! در آن محدوده نمیتوانست غیب شود. گویا راه چاره ای نمانده بود. شیئی در میان دستانش بود که مانند پاره ای از تنش به خودش چسبانده بود!

... چوبدستیش را درآورد و منتظر مبارزه شد هر چند بعید میدانست با همه اعتماد به نفس و قدرتش بتواند همزمان در یک کوچه بن بست و تنگ با شش کارآگاه مبارزه کند. همانطور که انتظارش را میکشید کارآگاهان وزارتخانه داخل کوچه شدند. با پوزخندی بر لب و دم و بازدهای سرد.

کارآگاهان هر لحظه نزدیکتر میشدند که ناگهان رگباری از طلسم از انتهای کوچه سرازیر شد. بلاتریکس تنها کاری که توانست بکند این بود که روی زمین دراز کشید و دستانش را روی سرش گذاشت و آن شیئ را به بدنش چسباند...

... وقتی گرد و خاک فرو نشست، سرش را بلند کرد، چهار کارآگاه را دید که پخش زمین شده اند و دو کارآگاه را دید که به سویش می آمدند و البته هر لحظه قیافه شان تغییر میکرد.

کارآگاهی که جلوتر می آمد قدش بلندتر میشد و موهایش بلوند میشد. کارآگاهی که پشت سرش بود قدش کوتاه تر میشد و موهایش ژولیده تر و صورتش سبزه تر. اثرات معجون مرکب کم کم داشت از بین میرفت.

بلاتریکس لوسیوس را که جلوتر می آمد شناخت. لوسیوس با لبخندی شیطانی دستانش را به سوی بلاتریکس دراز کرد و گفت:
_ بلند شو خواهر زن عزیزم!

بلاتریکس دست لوسیوس را محکم کنار زد، شنلش را تکاند و گفت:
_شما کدوم گوری بودید؟

پشت سر لوسیوس، دالاهوف که دستانش داخل شنلش بود جلوتر آمد و گفت:
_ معجون مرکب دیر اثر کرد هم سلولی قدیمی!

لوسیوس ادامه داد:
_ بلا، بنظرت بهتر نیست هورکراکس دست من باشه؟ جاش امن تره! لرد سیاه هم منتظره!

بلاتریکس: خفه شو لوسی! دالاهوف برو کنار! باید زودتر بریم!
_________

این تاپیک منحصرا در مورد ماموریت های غیر ممکنیه که اژدهاهای مرگخوار لرد سیاه انجام داده اند و میدهند! که البته لزوما جدی هم نیست! این تاپیک در مورد افراد گمنامی است که حتی مرگ را نیز میخورند! و البته طنز هم ممکن است داشته باشد و بلا بلا بلا بلا...








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.