هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
پیام زده شده در: ۱:۲۹ سه شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۳

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
امروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
ماندانگاس

نقل قول:
آقا این سالازار دوباره اومده از این چیزا خریده پولشو نداده ها

اولا " این چیزا" چی هستن دقیقا؟اگه فرد مورد اشاره تون مورفین بود, یه حدسایی می شد زد...ولی در مورد سالازار ما متوجه نشدیم.
دوما به ما چه ربطی داره؟مگه همه قرض و بدهکاریای فک و فامیلتونو شما پرداخت می کنین؟ایشون فردی هستن مستقل و صاحب عقل و اراده و البته ثروت بی کران.که امیدواریم بعد از مرگشون به ما برسه.ولی فعلا از خودشون وصول بفرمایید.

نقل قول:
راستی یا لرد، این دایی ـتون مورفین زده یه بلایی سر اون آبجیمون، هلگا، آورده و چو انداخته بچه خواهرم اعضای محفل رو سر به نیست کرده!
خلاصه این که بکس محفل از دستتون خیلی شیکارن.

بایدم باشن!اگه نباشن شب ما روز نمی شه!
هلگا هم مایه فساد جامعه بود.هر کی سر به نیستش کرده خدمت بزرگی به سلامت و پاکی ذهن جوانان مملکت نموده.


نقل قول:
منم با بدبختی و کلی پول چایی این اطلاعات رو به دست آوردم. البته قابل شما رو نداره که. 200 گالیون میشه!

ضرب المثل ردیف می کنی برای ما...هان؟
خب...حالا که قابل ما رو نداره...تعارف اومد نیومد داره!بفرمایین بیرون!


نقل قول:
این دایی ـتون هم یه پولی به ما بدهکاره داره می پیچونه، یه چیزی بش بگین!

دایی جان! یک چیز!
گفتیم!
(البته بعد از اینکه این " یه چیزی" رو بهشون گفتیم خیلی هم خوشحال شدن.از شما ممنونیم که دایی نحیف و فرتوت ما رو شادمان کردین.)
گذشته از همه اینا ما یه حسابدار داریم.که هر وقت مرگخوارا حرفی از حقوق می زنن حواله شون می دیم به حسابدارمون.حسابدار ما فردی هستن بسیار امین و دقیق.این عکس پرسنلیشونه که وقتی برای استخدام مراجعه کرده بودن دادن.فقط یه مشکلی دارن.ایشون دست ندارن.خزانه شون هم داخل معده شون قرار داره...ما فردی هستیم بسیار دست و دلباز.هر کی مایله می تونه بفرمایه تو و هر چی می خواد بر داره!

راستی قبل از اومدن شما یه سری عتیقه جات بسیار با ارزش روی میز ما بود...شما ندیدینشون؟!


مرلین

جالب نیست برای تاپیک محدودیت بذاریم.این قانون رو من کجا بنویسم که همه ببینن؟پست اول تاپیک؟که کسی نمی خونه معمولا...نقشه خانه ریدل؟اونم کسی نمی خونه...جزو اسم تاپیک باشه؟مسخره می شه خب!
گیریم بعد یکی اومد همچین کاری کرد.هی باید بشینیم پستای ملتو پاک کنیم یا براشون توضیح بدیم که جریان اینه.مثلا دنیای وارونه از اسمش مشخصه که یه تاپیک عادی نیست.ولی اینجا این ایده عملی نیست.حتی اگه عملی بود هم جالب نمی شد.ضررش بیشتر از فایدش بود.هزاران بار فرمودیم که سوژه به هر شکلی که در بیاد در 98 در صد موارد می شه درستش کرد.کافیه یه ذره فکر و خلاقیت به خرج بدین.حتی حرکات غیر منطقی و غیر قابل باور هم وقتی به شکل طنز آمیز نوشته بشن کاملا جالب و قابل قبول می شن.بنابراین ترجیح می دیم مهارت نویسنده آزموده بشه تا اینکه قانونی برای تاپیک وضع کنیم!
زیاد خودتونو درگیر قید و بندا نکنین.اگه یکی مرد و شما تشخیص می دین که بهتره زنده باشه به طرز مسخره ای زنده اش کنین...یا با روحش ادامه بدین.اگه یکی هورکراکس لردو قورت داد شکمشو بشکافین و هورکراکس رو در بیارین و مجددا شکمه رو بدوزین.این کارا هیچ منعی در ایفای نقش ندارن.

سوژه رو هنوز نخوندیم.هم اکنون خواهیم خوند.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۳/۲/۹ ۱:۳۸:۵۸



پاسخ به: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
پیام زده شده در: ۲۳:۱۵ دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۳

اسلیترین، مرگخواران

مرلین کبیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۴۸ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۲
آخرین ورود:
امروز ۱۸:۳۶:۳۲
از دین و ایمون خبری نیست
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
اسلیترین
مرگخوار
پیام: 705
آفلاین
یا لرداه
پیرو سوژه ای که زده ایم در اون تاپیک افسانه لردولدمورت، اگر صلاح میدونید از اونجایی که در فرض اولیه ی تاپیک، قرار بر این شد که صرفا این تاپیک برای لرد سیاه باشه، قانونی داشته باشیم که محفلی ها در سوژه های این تاپیک نقش تعیین کننده نداشته باشن، نه نقشی که بتونه لرد رو از رسیدن به مقصودش منحرف کنه! !




پاسخ به: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
پیام زده شده در: ۲۱:۱۳ دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۳

ماندانگاس فلچر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۶ شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۸:۰۵:۵۲ دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲
از مرگ برگشتم! :|
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 416
آفلاین
چاکر ارباب قدر قدرت!

آقا این سالازار دوباره اومده از این چیزا خریده پولشو نداده ها! حالا 100 گالیون که قابل شما رو نداره ولی دیه حساب حسابه کاکا برادر دیگه!

راستی یا لرد، این دایی ـتون مورفین زده یه بلایی سر اون آبجیمون، هلگا، آورده و چو انداخته بچه خواهرم اعضای محفل رو سر به نیست کرده!
خلاصه این که بکس محفل از دستتون خیلی شیکارن.
منم با بدبختی و کلی پول چایی این اطلاعات رو به دست آوردم. البته قابل شما رو نداره که. 200 گالیون میشه!

این دایی ـتون هم یه پولی به ما بدهکاره داره می پیچونه، یه چیزی بش بگین!

زت زیاد.



پاسخ به: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
پیام زده شده در: ۲۳:۵۱ سه شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۳

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
امروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
آخه شما دماغ دارا چه گلی به سر جامعه جادوگری زدین که ما رو به سخره می گیرین؟

مایی که یه دست کامل نقره ای برای پتی گرو تدارک دیدیم, واقعا قادر نبودیم یه دماغ برای خودمون بسازیم؟...نه....نبودیم؟

ما تمایلی به داشتن دماغ نداشتیم.حتی اون اوایل همینجوری جهت گذران وقت یکی ساختیم.
ایناهاشش!
ولی به چهره برازنده و زیبا و شکیلمون نیومد.ما هم گذاشتیمش تو دکور اتاقمون.
ضمنا در بچه کشی سابقه درخشان و طولانی ای داریم و از بچه ها بسیار متنفریم.این یکی هم روش!

شهید ولدی رو هنوز داریم...چندین سال گذشته ولی همیشه حفظش خواهیم کرد.ممنونیم گرگ...

تصویر کوچک شده




پاسخ به: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
پیام زده شده در: ۸:۳۴ سه شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۳

محفل ققنوس

تد ریموس لوپین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۰ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۵۵ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶
از دور شبیه مهتابی‌ام.
گروه:
محفل ققنوس
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1495
آفلاین
سلین ولدکم

عرضم به خدمت کله‌ی انورت که داشتم از خیابون رد میشدم، یه بچهو تخسی رو دیدم که داشت راه می‌رف و صورتشم این شکلی بود و یه چیزی دسش بود و هی فشار میداد و دوباره می‌خندید.
بعدش تو خونه گریمولد نشسته بودم تو اتاق کنترل، فیلمای دوربین مدار بسته‌های هاگ رو می‌دیدم، یکهو با صحنه‌ای مواجه شدم و دیدم چه بچهوو آشناس و خلاصه کپچر کردم.. فقط به خاطر تو!

تصویر کوچک شده






















خلاصه که بچهه رو تو اون خیابون شهید ولدی دیدم.. یادته که! بگردی پیداش میکنی... کاپشن زرد.. مو فرفری.. تخس!

تولدت به شر و بدبختی سیاهک کچلک تامک


تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
پیام زده شده در: ۱۶:۰۸ پنجشنبه ۷ فروردین ۱۳۹۳

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
امروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
درود بر شما پیامبر برگزیده

به نظر من ایده خیلی خوبیه.حتی میشد همین ایده رو به صورت تک پستی هم اجرا کرد.پست های تکی که لرد ولدمورت نقشی توشون داشته باشه.شبیه خاطرات مرگخواران هم نیست.خاطرات مرگخواران به هر حال یه محدودیت هایی داره.
این تاپیک رو فعلا ادامه دارش می کنیم.ولی شاید در آینده به صورت تک پستی در بیاد.چون سوژه های ادامه دارش رو در تاپیک های دیگه هم میشه داد.

خیلی فکر کرده بودم که چه بلایی می تونم سر این تاپیک بیارم که بدون تغییر اسم و تغییرات اساسی دیگه بشه ازش استفاده کرد.ولی به نتیجه جالبی نرسیده بودم.ایده شما رو کاملا پسندیدیم.ارباب تشکر می کنن.به اسمش یه کلمه " لرد" اضافه می کنم.توضیحات لازم رو در پست اول و آخر میدم.بعد شما می تونین سوژه تونو بدین.

در پناه خودتون باشید.




پاسخ به: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
پیام زده شده در: ۲۱:۰۵ چهارشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۳

اسلیترین، مرگخواران

مرلین کبیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۴۸ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۲
آخرین ورود:
امروز ۱۸:۳۶:۳۲
از دین و ایمون خبری نیست
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
اسلیترین
مرگخوار
پیام: 705
آفلاین
درود یا لرد!

من در مورد تاپیک افسانه ی لرد ولدمورت ( اسمش اینطوری باشه که ابهت شما رو کاملا منتقل کنه!) یه ایده ای دارم که این تاپیک به صورت سوژه های جدی و یا طنز در مورد خود لرد سیاه و ماجراهایی که صد در صد قهرمان و نقش اولشون لرد سیاه هست باشه. به عنوان مثال من الان یه سوژه ای در ذهنم دارم که فرا لرد رو به عنوان سفیر بفرستیم یا یه همچین چیزی، به نظرم این چیزا خیلی خوب میشه برای این تاپیک، با توجه به اسمش و اینکه همچین چیزی نداریم در حال حاضر اونطوری که من دیدم!




پاسخ به: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
پیام زده شده در: ۲۳:۱۷ سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۲

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
امروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
خورندگان مرگ تاپیکیه درباره ماموریت های مرگخواران.مقطعی نیست و همیشه میشه ازش استفاده کرد.یعنی هر کی بخواد فعالش کنه میتونه سوژه بده.همین اسم فکر میکنم براش مناسب تر باشه.مخصوصا با توجه به اینکه محفل "شوالیه های سفید" داره و جالب نیست که دو انجمن قرینه هم باشن.
جدی و طنز بودن هم بیشتر به سوژه برمیگرده تا تاپیک.


دومی به شکل فعلی قابل استفاده نیست.تصمیم خاصی هم براش ندارم.فعلا همونجا باشه.مزاحمتی نداره برای انجمن!


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۲/۱۲/۲۰ ۲۳:۲۵:۱۱



پاسخ به: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
پیام زده شده در: ۳:۵۵ سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۲

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
ارباب،
معذرت میخوام مصدع اوقات شدم. فقط قبل سال جدید داشتم خانه تکانی شخصی میکردم. این تاپیک خورندگان مرگ اممم نمیدونم اصلا دیگه به درد میخوره یا نه. شاید ایده ش از اول جالب نبود یا در موقعیت مناسبی زده نشد و در هر صورت اگه صلاح بدونید و بخواین تاپیک جدی نویسی بمونه بنظر من به "شوالیه های سیاه" تغییر نام بدینش یا پاکش کنید.

ضمن اینکه تاپیک افسانه ولدمورت رو من با ایده افسانه جومونگ() زدم و فکر میکنم جای کار داره و طنز خوبی میشه ولی فکر کنم اشتباه میکردم.

مسلمه که تاپیک در اختیار ارباب و ناظر انجمنه و بنده فقط نظر شخصیمو میگم.

جان نثار



پاسخ به: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
پیام زده شده در: ۲:۴۸ جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۲

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
امروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
آقا و خانم ریدل مثل همیشه تشریف نداشتن.ولی ما به عنوان باغبانی وظیفه شناس که بسیار هم به قانون احترام میگذاریم تک تک احکام را شخصا اجرا کردیم.

خانم مروپی ریدل گانت دست در دست فرزندشون به دور دست ها سفر کردن.خبر ها حاکی از آنست که قصد ادامه تحصیل دارند.(نه در هاگوارتز!).آقای تام ریدل در مراسمی نه چندان آبرومندانه به خاک سپرده شدند و رویشان هم قلعه ای باشکوه برای جناب وزیر(هر کی که باشه) ساخته شد.سالازار اسلیترین پس از 24 ساعت خوابانیده شدن در کافور، به موزه هنر مدرن تحویل داده شدند.همان شب اول دزدیده و بصورت قاچاقی از کشور خارج شدند.شک نکنید که دیگر نامی از این خانواده به گوشتان نخواهد رسید.چون همانطور که وزارت محترم همیشه تاکید میکردند...سیاهی وجود ندارد!


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۲۷ ۳:۳۵:۰۰








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.