آقای پاتر!
لطفا برای یک رول از دو نقد کننده درخواست نقد نکنین.این کار کمکی بهتون نمی کنه.
حتی نظر شخصی من اینه که برای رول های جداگانه هم از دو نقد کننده درخواست نقد نکنین.
قبلا بارها گفتم که نقد قانون و قاعده خاصی نداره.کسی نمی تونه بگه فلان جور بنویسین و غیر از این غلطه.نقد کننده ها در این سایت فقط بر اساس سلیقه و تجربه خودشون نقد می کنن.ممکنه یه موردی رو من بگم درسته و نقد کننده دیگه ای بگه غلطه. اون وقت تکلیف کسی که درخواست نقد کرده چی می شه؟این نقد می تونه کمکی بهش بکنه؟ بیشتر سر در گمش می کنه.
این ناشی از اشتباه یکی از نقد کننده ها نیست.ناشی از اختلاف سلیقه اس.
برای این پست با ویولت بودلر صحبت کردیم و قرار شد پست شما رو من نقد کنم.(به دلیل این که چند بار تکرار کردین که قصد مرگخوار شدن دارین.)
________________________
بررسی پست شماره
279 قصر خانواده مالفوی آلبوس سوروس پاتر:
یه سری نکاتی وجود داره که در نگاه اول به پست توجه خواننده رو جلب می کنه.این نکات احتمالا زیاد برای نویسنده مهم نبودن.توجهش رو جلب نکردن.چون نویسنده موقع نوشتن می دونه چی قراره بنویسه و به کجا برسه.و چون از محتوای پستش باخبره, ظاهر رول اهمیت زیادی براش نداره.ولی خواننده اینطور نیست.خواننده نمی دونه شما چی نوشتین.در نگاه اول مجبوره از روی ظاهر پست شما قضاوت کنه.اینجا یه استثنایی وجود داره.بهترین و شناخته شده ترین نویسنده های سایت!اینا کسایی هستن که خودشونو تثبیت کردن.خواننده ممکنه اهمیتی نده که ظاهر پست این افراد چطوریه.چون نخونده به محتواش ایمان داره!ولی برای بقیه که زیر سطح "عالی" می نویسن این موضوع مهمه.
یکی از نکاتی که در مورد ظاهر پستتون باید بهش دقت کنید فاصله های بی دلیله.
وقتی دو نفر دارن با هم حرف می زنن وقفه ای بین حرفاشون وجود داره؟
در مورد شخصیت های شما هم همینطوره.اگه حرف ها پشت سر هم زده می شه لزومی نداره بین هر کدوم یه خط فاصله وجود داشته باشه.این کار نوشته شما رو بی نظم و پراکنده نشون می ده و تمرکز خواننده رو به هم می زنه.بجز جایی که وقفه لازمه.مثلا دو نفر دارن حرف می زنن:
-تو می تونی نقشه رو اجرا کنی؟
-نمی دونم.ولی باید سعی خودمو بکنم.مجبورم اشتباهم رو جبران کنم.
-کار سختیه...می ترسم!
-منم می ترسم, ولی باید باهاش رو برو بشیم.شجاع باش!
-با اشتباهی که در ماموریت قبلی انجام دادین, نظر منم همینه.
لینی و رز به شخص تازه وارد خیره شدند.اینجا این فاصله نشون می ده که جمله آخر از طرف شخص سومی گفته شده.اگه پشت سر هم نوشته می شد هم شاید با توجه به معنی می تونستیم حدس بزنیم گوینده یه نفر دیگس.ولی دیگه اون نظم و ترتیبی رو که الان داره نداشت.علاوه بر این سکوتی رو که احتمالا بعد از دیالوگ نفر سوم ایجاد شده به خوبی نشون می ده.دقت کنید که این مورد فقط در مورد دیالوگ ها کاربرد داره.البته با توجه به قسمت اول پستتون فکر می کنم در مورد پاراگراف بندی بطور کلی مشکلی نداشته باشین.
مورد بعدی شکلک هاست که بعدا بهشون می رسیم.
نقل قول:
کش دادن ماجرا کار خوبیه.نه شما و نه خواننده دلشون نمی خواد گره ها و مشکلات داستان سریعا حل بشن و همه به خوبی و خوشی برن خونه هاشون.برای همین معمولا بهتره در سوژه ها تا جایی که ممکنه اشکال تراشی کنیم.فقط مواظب باشیم که این اشکالات سوژه رو از مسیر اصلیش خارج نکنن.
نقل قول:
همه ی مرگخواران بر سر جایشان میخکوب بوده و به صحنه ی اکشنی که در انتظارشان خواهد بود نگاه میکردند.
در پست طنز انتظار نداریم جمله هاتون ادبی و از نظر نگارشی کاملا صحیح باشه.ولی بعضی موارد هست که باید رعایت بشه.مثل درست بودن فعل ها و زمان ها.
همه ی مرگخواران بر سر جایشان میخکوب شده بودند و به صحنه ی اکشنی که احتمالا در انتظارشان بود نگاه میکردند.
همه ی مرگخواران بر سر جایشان میخکوب شده بودند و در انتظار صحنه ی اکشنی که در حال وقوع( یا اتفاق افتادن) بود بسر می بردند(یا به لرد نگاه می کردند.).
اینجوری قابل فهم تر و ساده تر می شه.صحنه اکشن مال آینده اس.شاید اصلا اجرا نمی شد.برای همین از " احتمالا" استفاده کردم.
صحنه ترس مورفین موقعیت طنز جالبی رو بوجود آورده بود.شما هم خوب ازش استفاده کردین.ولی جا داشت که کمی بیشتر بهش می پرداختین.اینجور سوژه ها رو به سادگی از دست ندین.همین صحنه رو می تونستین کمی آروم تر و طولانی تر توصیف کنین.قدم به قدم نزدیک تر شدن لرد رو..و آب رفتن مورفین رو.تا جایی که دیگه چیزی ازش باقی نمی مونه.
دیالوگ بعدی لرد عالی بود.هم طنزی رو که پستتون در شروعش لازم داشت به اون تزریق کرده و هم شخصیت خنده دار و در عین حال قابل قبولی از لرد ارائه کرده.
دیالوگ های متملقانه مرگخوارا هم با شخصیتشون متناسب بود.ولی در مورد شکلک ها نمی شه همین حرف رو زد.شکلکی به اون بزرگی و با اون میزان حرکت, موارد استفاده زیادی نداره.باید خیلی با دقت ازش استفاده بشه.چون نگاه خواننده رو دائم به طرف خودش می کشه.و این ممکنه بعد از مدتی برای خواننده آزار دهنده بشه.شما چهار بار پشت سر هم و بدون مناسبت از این شکلک استفاده کردین.
فرض کنید یه جوک یا مطلب خیلی با مزه شنیدین.بار اول می خندین.بعد دوباره همون مطلب رو می شنوین.احتمالا لبخند می زنین.ولی اگه برای بار سوم و چهارم هم تکرار بشه دیگه به نظرتون جالب نمیاد و حتی اعصاب خرد کن می شه.
در رول های ایفای نقش هم همین موضوع وجود داره.
یک اصطلاح یا جمله هر چقدر هم که جالب و با مزه باشه, با تکرار تاثیر و معنی خودش رو از دست می ده.شما اینجا چند بار از اصطلاح " آب رفتن" استفاده کردین.موقع نوشتن احتمالا متوجه این تکرار نشدین.چون شما موقع نوشتن فکر کردین...تصمیم گرفتین...یه چیزایی رو سبک و سنگین کردین و تایپ کردین.ولی خواننده موقع خوندن فقط می خونه و جلو می ره.کار دیگه ای نداره.و در نتیجه خیلی سریع به تکرار دوباره و سه باره همون عبارت یا اصطلاح می رسه و این موضوع براش آزار دهنده می شه.
این موضوع فقط در مورد اصطلاح ها و کلمات و جمله ها نیست. در مورد موقعیت ها و رفتار ها هم وجود داره.مثلا لرد دائم فریاد بزنه!بلاتریکس دائم قربون صدقه لرد بره.بعد از یه مدت کوتاه این تکرار ایجاد حساسیت می کنه.
همین ترسیدن مرگخوارا و آب رفتن و خرابکاری کردن و ناپدید شدنشون.یه موضوع یکسانه.هر چند عکس العملاش کمی با هم متفاوتن.بار اول خنده دار بود.بار دوم کمی با مزه بود...ولی بعد از اون دیگه برای خواننده حالت دافعه ایجاد می کنه.
من به عنوان خواننده در پست شما تلاش برای طنز نوشتن رو احساس کردم. دقت کنید که شما نباید خودتون رو مجبور کنید که جمله به جمله و سطر به سطر نوشته تون طنز باشه.با یکی دو موقعیت طنز قوی و مناسب هم پست شما می تونه یک پست طنز خوب محسوب بشه.کمتر نویسنده ای وجود داره که بتونه سرتا سر طنز بنویسه و کیفیت نوشته اش رو هم حفظ کنه.
برای طنز نوشتن اولین چیزی که باید شما رو جذب کنه سوژه اس.یعنی شما وقتی این سوژه رو می خونین باید تمایل پیدا کنین که ادامش بدین.و وقتی دارین ادامه می دین به شخصیت هایی که حضور دارن, شخصیت هایی که حضور ندارن و حضورشون می تونه جالب باشه و به موقعیت هایی که وجود داره و موقعیت هایی که می شه ایجاد کرد و حتی به مکانی که داستان در اونجا می گذره توجه کنین.گاهی حتی وسایل داخل اون مکان پتانسیل تبدیل شدن به سوژه های فوق العاده طنز رو دارن.اینا چیزاییه که کم کم و با خوندن پست های طنز خوب می تونین یاد بگیرین.نویسنده های طنز خوب سایت هم که مشخصن.لازم نیست نام ببرم.برای یاد گرفتن طنز سیاه و سفید بودنشون اهمیتی نداره.از همشون می تونین استفاده کنین!
جعل امضای مورفین ایده خوبی برای ادامه بود.گرچه احتمالا لرد سیاه روش های ساده تری برای گرفتن امضای مورفین داشت.ولی در پست طنز زیاد دنبال منطق نمی گردیم.حداقل نه تا جایی که کلا ماجرا برامون غیر قابل باور باشه.
موفق باشید.