- کاشکی ماه کامل بود جیمز، حوصلم سر رفته.
سیریوس لگدی به سنگ گرد و سفیدی زد که او را به یاد ماه کامل انداخته بود و همچنان که دور شدن آن را تماشا می کرد منتظر جواب جیمز ماند.
- هی جیمز، با تو ام! راستی زرزروس کجاست؟
جیمز که همچنان به پیام امروزش خیره مانده بود با لحنی بی تفاوت پرسید:
-چطور شد حالا یاد اون کردی؟
- حواست کجاست جیمز؟ میگم حوصلم سر رفته!
ریموس به سیریوس که خستگی بعد از امتحان از سر و رویش می بارید نگاهی کرد و جواب داد:
- هنوز درمانگاهه. مثل اینکه هنوز نتونستن اون طلسم روغن موی جهنده رو که جیمز روش اجرا کرد رو باطل کنن.
جیمز لحظه ای به ریموس نگاه کرد، انگار که از سرزنشگرانه نبودن لحنش متعجب باشد، بعد گفت:
- حقش بود. مگه ندیدی چطور داشت سر اوانز داد میزد؟!
سیریوس تحمل تمام شد و بعد از اینکه لب دریاچه نشست گفت:
- حالا هرچی، یا یه پیشنهاد خوب بدین، یا من یه بلایی سر خودم میارم!
- هی اینجارو سیریوس!
سیریوس با کنجکاوی به پیام امروز جیمز نگاه کرد. «سایت رسمی هواداران هری پاتر عضو جدید می پذیرد!»
- هواداران کی؟ هری پاتر دیگه کدوم ...ـیه؟!
ریموس بار دیگر به چهره ی شرور و خسته ی سیریوس چشم دوخت جواب داد:
- شخصیت یکی از رمان های رولینگه.
- اونوقت رولینگ کدوم ...ـیه؟!!!
جیمز منتظر جواب ریموس نماند و گفت:
- بابا اون که مهم نی! اینو دیدم یادم افتاد، من چند وقت پیش عضو این جادوگرانه بودم، این امتحانای سمج کلا باعث شد یادم بره بهت بگم! خیلی باحاله! یه ایفای نقش داره که با یه مورفین معناد که کلی بهش می خندیم! زود باش بیا عضو شو.
و این شد که سیریوس لپ تاپش را از کیفش درآورد و عضو جادوگران شد. دیگر لازم نبود هر وقت حوصله اش سرمی رفت دنبال زرزروس بگردد یا منتظر آخر ماه شود، کافی بود تا لپ تاپش را بردارد و به « wifi جادویی ِ خیلی خفن ِ تالار گریفیندور» وصل شود و جادوگران برود و حال کند!
+ تمامی شخصیت های این داستان، از جمله مورفین معتاد کاملا تخیلی بوده و هرگونه تطابق با شخصیت های واقعی اتفاقی می باشد.
++ پتی گرو هم که کلا بوق حساب شد!
سیاهی کیستی؟
بی هیچ حرف و حدیث تأیید شد.
خوش برگشتی!