منم نگین هستم . 13 سالمه

. کتاب خوندن من واقعا ماجرایی داره از جمله اینکه :
من اولش از اینجور کتابای تخیلی خوشم نمی اومد که یه روز دوستم نشست برام قسمتی از کتاب یک رو تعریف کرد

. منم دیدم نه ... انگاری قشنگه رفتم اخرشو از دوستم پرسیدم تا خیالم راحت شه که قشنگه

. بعدشم خیلی شیک و مجلسی نشستم کتاب 1 تا 4 رو خوندم . کتاب 5 خورد به امتحانا نتونستم بخونم دوستم برام تعریف کرد . کتاب شیشم هم نخوندم فیلمشو دیدم . کتاب 7 هم پارت 1 فیلمشو دیدم و قسمت دوم کتابشو دوستم برام تعریف کرد البته دیگه نیازی نبود چون خودم انقدر سر همون جلد اول کنجکاو بودم که رفتم کامل خوندم
یعنی هیشکی بد تر از من کتابای هری پاتر رو نخونده...
با این حال تصمیم دام تا تابستون بشینم عین بچه عادم و بدون اینکه هی فوضولیم گل کنه برم جاهای مهمشو بخونم هر 7 جلد هری پاتر رو کامل بخونم
و اینکه من از آخرای شهریور همین پارسال با هری پاتر اشنا شدم . ذوق و شوقم هم برای خوندنش با توجه به متن بالا کاملا مشهوده
بــزرگــتــریــن دشــمــن آدمــی فــهــم اوســت
پـس تــا مــیــتــوانـی خــر بــاش . . .
تــا خــوش بــاشــی . . .
(یک امضای کاملا ریونکلاوی

)

من هر چی تلاش میکنم از پای جادوگران پاشم پاشیده نمی شم . محض رضای
خدا یکی بیاد منو بپاشونه :)