نقد پست بحث های سر میز غذا لیلی لونا پاترلیلی لونا پاتر اگین!
لیلی باعث غم و ناراحتی من شد وقتی دیدم درخواست نقدت رو ندید گرفتن و لازم دیدم بهت بگم که چقدر متاسف شدم و خب ما جادوگرها هر کدوم اخلاق های خاص خودمون رو داریم. شما منو به خاطرش ببخش نوه ی روشنایی!
و اما نقد..
لیلی پستت یه پست طنز متوسط رو به بالا بود و تنها دو عامل باعث شد که خوب یا عالی نباشه. اولینش گره مربوط به پیشرفت سوژه ست.
خب، دقت کن لیلی، توی پست های ادامه دار همه با هم باید داستان رو پیش ببریم و این واضحه اما مشکل کجاست. خب.. لیلی ما نویسنده های همکار گاهی مجبوریم به داستان فراز و فرودهایی بدیم و سرعت سوژه رو کم و زیاد کنیم و یا گاهی سوژه های فرعی به داستان اضافه کنیم که داستانمون طولانی تر بشه و تاپیکمون مدت بیشتری فعال بمونه.
گاهی هم توی همین پیچ و خم ها مرتکب اشتباهاتی می شیم. یه اشتباه اینه که سوژه رو اونقدر کش میدیم که آبکی میشه و دیگه جذابیتش رو از دست می ده و باعث میشه کسی ادامه ش نده!
و دومین اشتباه این که یه سوژه ی فرعی سخت وارد داستان می کنیم که ادامه دادنش برای دیگران سخت می شه و دیگران برای ادامه دادنش جلو نمیان. که البته این دومی تخصص قدیمی من بوده!
خب الان به همین سوژه نگاه کنیم متوجه می شیم که سوژه داره دچار اشتباه اولی میشه. داره هی کش پیدا می کنه و هی کش پیدا می کنه و عنقریب اینقدر یخ می کنه که از دهن میوفته و دیگه کی رغبت نمی کنه ادامه ش بده و تاپیک می ره که خاک بخوره. خب ما به عنوان یه کسی که این داستان رو داره ادامه می ده نباید بذاریم این اتفاق بیوفته!
چطوری؟ با کمی نوآوری و تفکر.. البته همیشه نیازی به نوآوری نیست ولی تفکر همیشه لازممون میشه. مثلا ببین چندین پست پیش قرار بر این بود که مرگخوارا بیانمرگ رو بدزدن و بخورنش:
نقل قول:
اونور داستان، لرد در حین استحمام و گپ و گفت با نجینی، در طی یکسری مکاشفات(!) بهش وحی میشه که مرگ می خواد اونو نابود کنه و تنها راه مقابله باهاش اینه که یه مرگــخوار مرگ رو بخوره!
خب مشکل ناشناس بودن مرگ حل شده و حالا دو تا برادر دوقلو هم تو داستان هست. بهتر نیست مرگخوارا بیان و به هوای دزدیدن مرگ، مرض و یا درد رو بدزدن؟ داستان جالبتر نمیشه؟ این همون تفکر کردنیه که بهتون گفتم لیلی.
اینو به خاطر داشته باش فرزندم. سوژه روح و داستان پست شماست. بیشتر از هر چیز لازمه به اون برسید مگر در شرایطی خاص که فعلا بهش نمی پردازیم. به سوژه ی داستانتون رسیدگی کنین که پستتون بی روح نباشه. قبل از نوشتن به این دقت کنین که می خواین سوژه چطور پیش بره و بعد به این موضوع فکر کنین که این نقشه ای که برای داستان کشیدید رو چطور باید پیاده کنین.
با رعایت کردن این موضوع به علاوه ی موضوعاتی که خودت رعایت کردی (و نیازی به توضیح و تذکر ندارن) یه پست خیلی خوب ارائه دادی که یه قدم با پست عالی فاصله داره و اون نو آوری و سبک شماست.
به مرور زمان که پست می نویسید و پست می خونین در این زمینه پیشرفت می کنین. نوآوری توی پستتون شکل می گیره و از دل و ذهن خودتون چیزهایی وارد داستان می کنین که خاص شماست و اون نقطه ی اوج شماست.
بحث مفصلیه این سبک و نوآوری های شخصی که کار یه روز و دو هفته و یه ماه نیست اما خیلی تاکید دارم روی این مساله و همه ی محفلی هایی که اینجا نقد می شن باید به این نقطه برسن. من بهتون می گم که از یه نفر نقد نگیرید و یا یک نفر رو الگو قرار ندید برای همین موضوع. ما لازم نداریم دوتا ویولت یا جیمز یا تدی یا دامبلدور داشته باشیم. لیلی لونا باید خودش باشه و کیفیت خودش رو داشته باشه و توی سایت جادوگران خاص بشه. رمز موفقیت نویسنده های خوب محفل در تمام سالها همین بوده و من ازت می خوام که از همین الان بهش توجه کنی.
برای شروع ازت می خوام که روی شخصیت پردازیت کار کنیم چون شخصیتت خیلی جاها وارد سبک نوشتت میشه.. توی نقدهای بعدی به این موضوع می پردازیم. یه پستی بنویس که لیلی لونا پاتر توش نقشی ایفا کرده باشه.
ممنونم.. موفق باشی!
نقد پست بحث های سر میز غذا جینی ویزلیخوش اومدی جینی عزیز!
اول این که تمام نکاتی که برای لیلی توی نقد بالا گفتم برای شما هم صدق می کنه فرزندم، باید بهشون دقت کنی و اما نکته هایی که مخصوصه خودته.
استفاده از وقایعی که توی سایت اتفاق افتاده و دیالوگهای شخصیت های اطرافمون کار بسیار ظریف و جالبیه و هر کسی از پسش بر نمیاد یقینا مگر این که ید طولایی در متلک اندازی ها داشته باشه!
به عنوان مثال من یه جایی دیدم که لودو و ویولت بسیار زیرکانه این کار رو انجام دادن که خب البته از دادن لینکش معذوریم باباجان.
افراد دیگه ای هم هستن این بین ولی خب بیا به یه نکته ای توجه ت رو جلب کنم. این کار رو اگر به قصد دشمنی و توهین به اشخاص و سو استفاده انجام بدیم به نظر من از نظر اخلاقی مشکل داره و کسی که شروع کننده ست مقصره چون طبیعتا بقیه هم چلاق نیستن، بلدن بیان جواب بدن و این طوری جو رفته رفته متشنج میشه!
اگه حرفی رو که داریم خیلی رک بزنیم بسیار بسیار شرافتمندانه تره! به هر حال شما قصدت این نبود و صرفا محض خنده این جورچین رو درست کرده بودی.
این کار جالبه و بامزه ست و مهارت لازم داره و خیلی چیزهای دیگه هم همین طورن ولی زیاده روی تو هر کاری لطفش رو از بین می بره. بهترین کارها میانه رویه باباجان. یه بار دو بار سه بار دیگه نهایتا امکان داره تماشاچیا به یه شوخی بخندن از پنجمی به اونور دیگه گوجه گندیده پرت می کنن!
و خب همین دیگه.. تکرار می کنم بازم حد وسط رو رعایت کن تو شوخی هات!
موفق باشی فرزندم!