هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: آرایشگاه عمو آگریپا
پیام زده شده در: ۱۳:۴۴ جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۳
#2

کرنلیوس آگریپاold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۹ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۳:۰۱ یکشنبه ۳ آبان ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 57
آفلاین
سوژه جدید!


کرنلیوس در حالی‌ که برای بار صدم داشت کف کاملا تمیز آرایشگاه رو جارو می‌کشید، پیش خودش آهنگ "پارسال بهار رفته بودیم زیارتو " به شیوه جادوگری می‌خوند، که یهو در آرایشگاه با یک صدای گورومپ خفنی باز شد. مردی سراپا خیس عراق، هیکلی‌ و با این قیافه وارد آرایشگاه شد.
- بدو سریع سریع میخوام ریشمو بزنم!

- پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم به هاگزمید... بارا بابام

- این یارو چی‌ میگه؟ مگه اینجا آرایشگاه نیست؟

کرنلیوس که انگار از خواب بیدارش کرده باشن با تعجب به مرد هیکلی‌ نگاه کرد. چند بار از سر تا پا نگاهش کرد. بعد از یک مدت مثل گوسفند خیره شدن، مرد با کمال تعجب متوجه شد که کرنل چسبیده به شنلش و داره بوش میکنه. پس از مدتی‌ مطالعه مرد از تمامی ابعاد، لبخند گشادی بر لب کرنل باز شد.
- به به این که رودولف خودمونه! وا اینجا چیکار میکنی‌ ؟ مگه قرار نیست که مراقبت در خونه ریدل‌ها رو به عهده داشته باشی‌ ؟ نگو که اومدی از مرلینگاه اینجا استفاده کنی‌!

- آقا ولم کنین با این داستان دربونی! حالا اینجا مرلینگاه هم داره؟

بعد از مرلینگاه!

- اه این صدا‌ها از کجا میا‌‌ن؟ عجیبه اینجا! تازه توش از بیرونش بزرگ تره!

- هان کدوم صدا؟ آره دیدی مدلش جدیده ! اینا مثلش هیچ جا پیدا نمیشه!

- همین الان یکی‌ گفت بعد از مرلینگاه نشنیدی؟

کرنلیوس که کم کم داشت نگران سلامتی رودولف میشد دستش رو رو پیشونیش گذاشت، اما فورا با احساس سرمای شدیدناشی از نگهبانی دادن‌های بی‌ پایان دستشو کشید. در حالی‌ که رودولف رو با زحمت دنبال خودش می‌کشید بدون هیچ حرفی‌ روی یکی‌ از صندلی‌‌های آرایشگاه نشوندش.

- چیکار میکنی‌؟ ولم کن! این صندلی‌ چیه که روش میشونی منو؟

- مگه نگفتهٔ بودی که میخوای ریشتو بزنم ؟خوب منم همینکارو میخوام بکنم دیگه! حالا آماده شو و اون کمربندو ببند تا امنیتت تضمین بشه! نگران نباش، تا سرتو تکون ندی هیچ اتفاقی براش نمیفته!

رودولف که کم کم داشت اعتمادشو از دست می‌‌داد. کمی‌ چپ و راست شد و داشت آماده میشد که تشکر بکنه و ریششو خودش با تیغ بزنه تا بتونه هرچی‌ زود تر برگرده به پست سرایداریش، اما غافل از این که کرنلیوس منتظر نشده بود که رودولف خودش کمربندشو بببنده و کمربندو همینجور تا آخر سفت کرده بود.
- ببینم تو تا حالا آرایشگاه داشتی، یا بار اولته؟

- اولین آرایشگاهمه اما قبلان چند تا از دوستامو اصلاح کردم... یکیشون اتفاقاً اسمش سرّ نیکولاس د میمزی پورپینگتون بود که بعد از این که اصلاحش کردم، دیگه ندیدمش... میگن الان تو هاگوارتز میچرخه و جزو گریفه. حالا بگو ببینم چرا میخوای ریش به این قشنگیرو ببریش؟

- همش به خاطر بلاست! مادر بچه هامو میگم... هی بهم میگه اگر ریشتو نزنی‌ تک تک موهاشو خودم میکنم.فکر کنم به خاطر اینه که چند بار فلورانسو باهاش بازی کرد، اما بلا خوشش نیومد... منم هی میگم منو اغفال نکنین، اما چیکار کنم؟ وقتی‌ یکی‌ اندازه من جذاب باشه واسش از این مشکلا پیش میاد.

- البته... ما توی این آرایشگاه کارمون اصلا درست کردن مشکلات زناشوییه...بذار برم تیقمو بیارم.

کمی‌ بعد!

- راست میگفت رودولفا! اینجا یک سری صدا میاد! شاید از طبقه بالا باشه... رودولف! تیغو آوردم ! اه این آقا کی‌ باشن؟

مرد شنلپوشی که کنار رودولف وایساده بود تعظیمی کرد. کرنل که با دقت نگاه میکرد و سعی‌ داشت که صورت مرد رو تشخیص بعده برق قرمزیرو از توی شنل متوجه شد.
- چلام چیلوم !

- این چی‌ میگه ؟ اسمش چیه رودولف؟

- چالیم چلام کپکا ! من مالسیبرم، ولی‌ می‌تونین مالی‌ صدام کنین!

- خوب الان اینی که گفتی‌ به ما چه مربوطه؟

- چالیم چلوم لرد سیاه منو فرستاده که بهتون بگم که اگر ریش رودولفو بتراشین، فاجعه فجیعی پیش میاد! این ریشو وقتی‌ که رودولف جلو در خواب بود، مرلین طلسم کرده!











ارزشی بی‌ بکارت


تصویر کوچک شده


آرایشگاه عمو آگریپا
پیام زده شده در: ۱۶:۵۰ پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۳
#1

کرنلیوس آگریپاold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۹ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۳:۰۱ یکشنبه ۳ آبان ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 57
آفلاین
کرنلیوس آگریپا که پشتش از سال‌ها اینور اونور دویدن داشت به سمت کره زمین تمایل پیدا میکرد، از بالا تا پایین کوچه دیاگون را برای بار دوازدهم طی میکرد. همینطور که آهسته آهسته راه میرفت به تک تک مغازه‌های هر طرف به مدت ۵ دقیقه مثل گاو خیره میشد، بعد میرسید به مغازه بعدی، و بعدی و بعدی (خیلی‌ خوب متوجه شدیم ). این روال دو روز بود که ادامه داشت.

- خوب پس کجاست جای این دوکون ما؟ این وزیر و ناظر مملکت بهم سرقفلی داد، ولی‌ یادم رفت که آدرسو بپرسم،الان من چجوری پیداش کنم؟ :vay:

همینطور که راه میرفت و با خودش صحبت میکرد، مردم با شک و تردید به پیرمرد ریشو نگاه میکردن و کم کم داشتن به این فکر میفتادن که به کار آگاه‌ها زنگ بزنن که بیان و این بی‌خانمان را از کوچه جمع کنن. مردم تو همین فکر بودن که یهو دیدن که پیرمرد با انرژی بیش از حد زیادی در جا در حال پریدن و ویبره رفتنه و با صدای بلند فریاد یافتم یافتم جورابارو بافتم سر میده.

کرنلیوس، شادمان از یافتن نتیجه جستجو دو روزش انگار که مغازه را اختراع کرده باشه با افتخار به سمت مردم لبخند زد. وقتی‌ که متوجه شد که اصولا کسی‌ به اون و اختراعش کاری نداره، نگاهی‌ به مغازه کرد: نسبت به مغازه‌های کوچه دیاگون، خیلی‌ کوچیک بود و ویترینش به زحمت از یک در بزرگ تر بود. کرنل که کم کم داشت به بخت خودش و وزیر مملکت نفرین میفرستاد کلید را وارد قفل کرد و داخل مغازه شد. وقتی‌ که در رو پشت سرش بست و چراغارو روشن کرد در کمال تعجب متوجه شد که داخل مغازه از اون چیزی که از بیرون میشه دید خیلی‌ بزرگ تره.

-خوب حالا وقتشه که یه فکری به حال تزیناتش بکنیم... آرایشگاهیوس!

با اتمام ورد اختراعی کرنل یک ردیف کامل صندلی‌ آرایشگاه که هر کدوم جلوی یک سینک بودن ظاهر شدن، کف مغازه پر از کاشی‌های آبی‌ و سیاه شد و دیوار‌ها پر شد از عکس‌های بازیگر و بازیکن کویدیچ.

- حالا فقط باید منتظر این باشم که مردم بیان و اینجا ریششونو... یعنی‌ موهاشونو... حالا هرچی‌ خاستنو بزنن!

و با گفتن این حرف روی یک صندلی‌ راحت نشست و منتظر اولین مشتری شد و کم کم خوابش برد و صدای خور و پوفش به آسمون بلند شد...

یک هفته بعد! کرنلیوس با شنیدن این صدا که از عالم هپروت در اومده بود از خواب پرید.

- هان یعنی‌ الان یک هفته گذشته و هیچکی نیومده؟ عجبا! حیرتا! مملکت مگه چشونه؟ مگه ریش و مو نداران که بزنن؟

بعد از گفتن این حرف متوجه شد که هنوز هیچ چیزی روی در ورودی مغازه ننوشته و ملت اگر اندازه دامبلدور ریش داشته باشن هم نمی‌تونن مغازشو پیدا کنن. پس با شتاب به بیرون از مغازه دوید و همینطور که میدوید فریاد زد :تاردیسیوس! با ورد عجیب کرنل در مغازه به این شکل در اومد. کرنل با قیافه رضایتمندی به مغازه نگاه کرد و یک متن روی در مغازه نقش بست:


نقل قول:
اینجا آرایشگاه مو و ریش عمو آگریپاست! بنده در خدمت تمامی اعضای مو دار و ریش دار جامعه جادو هستم و به اصلاح ریشه...اهم ریش و سایر نقاط مودارشون می‌پردازم. عمو آگریپا پیرو ارزش‌های آسلامی و مرلینی مملکت می‌باشد و جدّاً از تحقق‌ بخشیدن به انواع درخواست‌های جلف و غیر ارزشی خودداری میکنه! این آرایشگاه به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته در خدمت شماست و در صورت نیاز اضطراری به اصلاح در نتیجه هرگونه پیش آمد غیر قابل توجیه به آدرس بنده زاغ یا جغد یا هر کوفتی که دلتون خواست بفرستین، بنده در اسراع وقت حاضر خواهم شد. والسلام ، عمو آگریپا!


-------------------------------------------------
تاپیک طنز خواهد بود و پست زدن توش به صورت ادامه دار صورت خواهد گرفت. امکانش هم هست که شخصیرو به صورت اخیاری به آرایشگاه برای اصلاح اظهار کنم البته این کار با هماهنگی قبلی‌ انجام می‌شه.
-------------------------------------------------
سوژه جدید در حال پردازشه




ارزشی بی‌ بکارت


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.