نام: حاجیتون تراورز
گروه: ریونکلاو
نژاد: اصیل زاده
جنس: سیبیل کلفت.
سن: سن رو وللش داوش، سیبیلش کلفته!
چوبدستی: چوب درخت گل نی، قطر و طولش اندازه کلفتی و اندازه سیبیلم، مغزشم از چیز دست ساز مورفین ساخته شده تا علاوه بر جادوش هر از گاهی تفننی چیز بکشه.
ویژگی های ظاهری:
قیافش خیلی شیک، پر ابهت و در یک کلام حاجوارانست. یه ردای سیاه میپوشه و یه تسبیح هم همیشه دستش هست. سیبیلشم که دیگه خودتون اطلاع دارید چقدر کلفته دیگه.
ویژگی های اخلاقی:
مرام و معرفت خاصی داره. پیروی مکتب زندگی حاجیانه است یعنی در یک کلام در هر لحظه از زندگیاش یه فتوای مشتی صادر میکنه و طبق اون عمل میکنه. طبق گفته ی رفقا فتواهاش رو باس با آب الماس بنویسن. ( توهمی و خود بزرگ پندار هم خودتونین.
)
معرفی کوتاه:
یکی بود، یکی نبود. توی یکی از روز های نحس و شوم روزگار، بچّهای همراه با تسبیح تو دستش به دنیا اومد. بابا مامانش خیلی دوست میداشتن امّا حاج تریتون از این بچه سوسولا نبود. یه روز فهمید بزرگ شده، با ننش قهر کرد و رفت سر ضبط آهنگ که بگه الکی مثلا منم از همین خواننده زپرتیام.
وقتی خودشم ننشست آهنگاشو گوش کنه تصمیم گرفت با دوست همیشیگی خودش تسبیح زد تو کار حاجیگری. سیبیلش که کلفت تر شد با یک فرد والامقام به نام ارباب آشنا شد و به خاطر ایشون صد ها بار به آزکابان رفت و فرار کرد. توی این مدّتی که آزکابان واسش مث تفریح شده بود یاد گرفت که باس فتوا بده بیرون و وارد مرحله ی جدیدی از زندگیش شد.
بالاخره راهش رو پیدا کرد و یک مرگخوار حرفهای شد و خاندان مک کینن رو سرنگون کرد تا قدرت سیبیلش رو نشون مردم بده. الانم که حاجیتون جلو روتون واستاده و داره واستون داستان زندگیش رو میگه. آره مشتیا، حاجیتون بازی زندگی رو بلده. :sharti:
لطفا جایگزین بشه.
انجام شد.